سومین بار است که عبدالله کاندید است و جنجال تقلب راه می اندازد در دوبار گذشته امتیاز گرفته و اینبار هم چیزی جز امتیاز نمی خواهد، برای او مهم نیست که با گرفتن این امتیازها چقدر پروسه های ملی و اعتماد ملی آسیب می بیند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ ۱۳۹۸/۷/۸ | کد خبر: 160353 | منبع: | پرینت |
هر بار که انتخابات می شود بلافاصله و بلکه ماهها قبل از برگزاری انتخابات صدای یک جمع خاص می براید که تقلب تقلب! بسیار واضح می گویم استراتژی بازی گران سیاسی وطنداران تاجیک ما بر این اساس استوار است که باور دارند به ریاست جمهوری نمی رسند اما باید حضور شان در قدرت و اداره کشور را از راهی حفظ کنند ، من درین رابطه خاطره ای دارم که با شما شریک می کنم.
در انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری که آقایان کرزی و عبدالله رقبای اصلی بودند رهبران سیاسی هزاره بالاجماع باکرزی بودند ، من و یک تعداد دیگری از وکلاء از جمله آقای بهزاد و فهیمی بلخاب و جمعی دیگر از عبدالله حمایت کردیم ، ما یک جمع صمیمی و جدی منتقد حکومت و سیاستهای کرزی بودیم و مجمعی درون پارلمانی بنام " مجمع سیاسی راه نو" داشتیم... جمع ما در جریان انتخابات تا حد زیادی متزلزل شد ، خانم شاه گل رضایی با موسفیدان غزنی به دیدار کرزی رفت و وعده ولایت شدن جاغوری را گرفتند ، حاج قربان کوهستانی استدلال می کرد که کار با کرزی هم بخاطر حضور رهبران سیاسی هزاره و هم بخاطر اینکه از کرزی در جریان انتخابات پروژه برای مناطق بگیریم بهتر است و انجنیر عباس نویان هم کمی رفاقت با اتمر داشت و اتمر برای کرزی کار می کرد و هم نفرت خاص از مجموعه شورای نظار داشت.
ما استدلال می کردیم که رهبران سیاسی به دنبال منافع سیاسی شان اند و منافع سیاسی آنها با منافع مردم تفاوت دارد ، حال چرا تفاوت دارد؟ باشد و نیز باور ما این بود که کرزی به وعده هایش ولو امضاء هم بدهد عمل نمی کند لذا نه جاغوری ولایت می شود و نه پروژه ای به ثمر می نشیند، ما همیشه باکرزی بر سر چند پروژه اساسی از جمله دهلیز شمال - جنوب درگیر بودیم (داکتر صفری وزیر فواید عامه وقت شاهد است.هههه)، از همه مهمتر استدلال ما توازن قدرت سیاسی بود و حضور جمعی هزاره ها در یک آدرس قومی بمعنای دشمنی با آدرس دیگر تلقی می شد و این در دراز مدت بر شکافها و نفاقهای قومی و تقابل هزاره ها با اقوام می افزود.
رابط میان ما و عبدالله، صالح محمد ریگستانی بود و شرط ما برای حمایت دو چیز یکی اینکه هزاره ها را عبدالله از آدرس خود شان بشناسد و نه کس دیگر و دیگر اینکه طی پیام رسمی از بقایای قربانیان افشار معذرت بخواهد ، من در تجلیل شهدای افشار که بالای گلزار شهدای افشار صورت گرفت سخنرانی و این مطلب را اعلام کردم که آقای اسد بودا آن را پیاده کرده در سایت جمهوری سکوت نشر کرد. خوب عبدالله هم به هیچ کدام عمل نکرد و ما هم از او فاصله گرفتیم.
زمان را نمی شود به عقب برگرداند و جنایات گذشته را جبران کرد و قربانیان را زنده اما تا ابد در میخ تاریخ بسته هم نمی شود ماند راهش در جهان مرسوم شده که عاملان فاجعه بر اشتباه شان اذعان کنند و از قربانیان معذرت بخواهند ، فرق غنی و عبدالله این است که غنی عامل و شریک مستقیم جرایم عبدالرحمن نیست اما با آنهم نسبت به آن فجایع بار ها ابراز نفرت کرده و تاکید کرده که ما دیگر به آن دوره بر نمی گردیم ، به هویت تاریخی هزاره (کاتب) ، هویت سیاسی هزاره (مزاری) و هویت مذهبی هزاره (بگونه های مختلف) حرمت گذاشته و در تقویت آن عملا سهم گرفته است و عبدالله شریک و عامل مستقیم فاجعه افشار و جنگهای خونین دهه هفتاد است لیکن هنوز حاضر نشده بگوید حکومت آنها اشتباه کرد و فاجعه افشار یک جنایت جنگی بود.
هدف ازین مقدمه این بود که ما یک ایتلاف بنام تغییر و امید تاسیس کردیم که موسسین آن 51 نفر بودیم ، من ، محمود صیقل ، انجنیر عاصم و ریگستانی بیشترین کار متنی و حقوقی آن را انجام می دادیم ، انتخابات انجام شد و نتایج کم کم از هر گوشه می رسید ، هر روز جلسه ائتلاف دایر می شد و وضعیت ارزیابی می گردید ، ما به این جمع بندی رسیدیم که شکست خورده ایم حالا چگونه با این موضوع بر خورد شود؟ آقای قانونی در جلسه آخرین فردی بود که سخن گفت و به صراحت اعلام کرد که ما شکست نخورده ایم!
همه تعجب کردیم ، گفتگو بر سر اینکه چگونه شکست نخورده ایم هم بالاگرفت ، جمع بندی پس از استدلال ها این شد که قبل از ختم شمارش آرا در کمیسیون انتخابات و اعلام نتایج باید یکپارچه موضع بگیریم که تقلب شده است ، یادم است که گفته شد ادعا دلیل می خواهد در پاسخ گفتند در میان دنیای هیاهو آنهم در افغانستان چه کسی دلیل می پرسد!
واقعا طرح منازعه تقلب برای ما تا بعد ها گنگ ماند ، انتخابات جنجالی و تعداد آرا زیاد باطل شد و انتخابات به دور دوم رفت ، همه آمادگی ها برای رفتن به دور دوم بود که نا گهان و بدون جلسه و تصمیم گیری داکتر عبدالله محفلی را دایر و در آن انصراف خود از دور دوم را اعلام کرد ، انتخابات بعنوان یک پروسه ملی در مسیر دموکراسی آسیب دید ، نهاد های انتخاباتی برای همیشه تضعیف و بی ثبات شد ، حکومت تحت فشار بحران مشروعیت قرار گرفت ، این همه چگونه و برای چی؟
سوالات زیادی بود؛ هموطنان تاجیک ما در اداره حضور شصت در صدی داشتند ، حضور شان در نهاد های امنیتی همینطور ، کارمندان انتخابات هم ترکیبی هستند و ناظرین خارجی وحتی اعضای خارجی در کمیسیونها هستند پس چگونه تقلب یک جانبه است؟ سوال دیگر اینکه چرا با این همه جنجال انصراف؟ برای پاسخ سوالها زیاد جستجو کردیم ، به این نتیجه رسیدیم که علت سازماندهی بحث تقلب این بوده که ما به ریاست جمهوری نمی رسیم و به زبان ساده اگر رییس جمهور هم شویم حکومت نمی توانیم پس بهتر است در پی گرفتن امتیاز و حفظ قدرت باشیم ، این استراتژی کارگر شد و مخصوصا خارجی ها را در صحنه کشاند و با پا در میانی آنها عبدالله هفت وزارت گرفت و هزینه های کمپاین را و از رفتن به رقابت منصرف شد ، جنجال انتخابات و مباحث انتخاباتی را همگان کشیدند اما امتیاز را تنها عبدالله و جمعیت اسلامی تصاحب کردند.
اکثریت قاطع کسانی که آن زمان همکار بودیم زنده هستند و این نوشته را خواهند خواند ، تفصیل این مشاهدات در یاد داشتهای انتخاباتی من موجود است ، من در جریان جزئیات انتخابات بعدی که داکتر عبدالله با اشرف غنی رقیب شد نبودم ولی ماجرای بحران انتخابات سال 93 را هم از دور همانگونه می دانم که در دوره قبلی از نزدیک تجربه کرده بودم ، حالا هم خیلی پیشتر از وقت با نشر آمار های دروغ و حتی جعل سند و نسبت دادن آنها به مطبوعات خارجی اعلام پیروزی می کنند و کم کم بحث تقلب را به میان می آورند چون می دانند پیروز نیستند و حکومت نمی توانند ولی باید امتیاز بگیرند.
آقای عبدالله در حکومت شریک است و بالاتر از سهم خود در حکومت و اداره نفر دارد ، اعضای کمیسیون ها را هم خود کاندیدان و احزاب معرفی و تعیین کرده اند ، کارمندان انتخابات هم با پروسه رقابت تعیین شده اند و نه انتصاب یک فرد ، قانون انتخابات هم با نظر احزاب و تیم ها ساخته شد و از کار کرد کمیسیون ها و ساختن و تطبیق طرزالعمل ها و کار کرد دستگاههای تخنیکی انتخابات و روند برگزاری انتخابات هم احزاب و تیم ها نظارت کرده و می کنند و... چگونه است که تقلب به یک جانب نسبت داده می شود؟ شرایط امنیتی انتخابات و نظم هم بیشتر در ولایات شمالی و حوزه نفوذ تیم داکتر عبدالله خراب تر گزارش شده است و امکان تقلب در آن ولایات بسیار بیشتر از جاهایی است که جنگ و بی نظمی گزارش نشده است ، هنوز صندوقهای بیشتر از نصف مراکز رای دهی ولایات شمال لادرک است و حتی کمیسیون آمار اولیه ندارد چون راهها نا امن است و شبکه های مخابراتی قطع با این وجود اتهام تقلب بر جاهایی زده می شود که میزان رای در ساعات اولیه تا 90 درصد مشخص شده است.
این سومین بار است که عبدالله کاندید است و جنجال تقلب راه می اندازد در دوبار گذشته امتیاز گرفته و اینبار هم چیزی جز امتیاز نمی خواهد ، برای او مهم نیست که با گرفتن این امتیاز ها چقدر پروسه های ملی و اعتماد ملی آسیب می بیند و این هم مهم نیست که امتیازی را که به دست آورده محصول تلاش جمعی است بلکه در نهایت آن امتیاز در بار اول تقسیم شد بین خودش و جمعیت که پول به خودش و وزارتها و ولایات و سفارت ها به جمعیت و رفقای شخصی اش رسید و در بار دوم به حلقه خاص خودش تا جایی که بقول عبدالشهید ثاقب نویسنده طرفدار استاد عطا بی مهری های داکتر صاحب حتی به دیگر جمعیتی ها آنها را هم از او دور کرد.
ما به دلایلی که گفتم و بخاطر شدت نفرتی که از کرزی داشتیم و روند دلالی رهبران مان که قبول نداشتیم با عبدالله کار کردیم ولی او همه را قربانی بازی های خود کرد به شمول میلیونها رای مردم و این بار هم شاید بخشی از مردم و رهبران سیاسی بخاطر نفرت از رفتار ها و افکار غنی و جای نداشتن در تعاملاتی که معمولا به سود خانواده ها می باشد به عبدالله پیوسته اند و رای داده باشند ، لیکن عبدالله با تعقیب استراتژی جنجال کن و امتیاز بگیر در آخر هیچ کسی را حساب نخواهد کرد و اگر حساب بکند هم با این لشکری که تدارک دیده برگ به بز نمی رسد آنهم در صورتی که این بار فرصتی برای جنجال و امتیاز گیری باشد و کسی امتیاز بدهد.
محمد سرور جوادى
>>> آقای جوادی وامانده و درمانده فریادهایش از نوع فریادهای ..... است. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
>>> به نوع دموکراسی بهترین راه طالب است
>>> آقای جوادی عزیزم شما که تا کنون هم از نقش یک خایه بیشتر نقشی نداشته یید در نهایت این بار هم توکلت بر همان نقش یک خایه باشد و اگر آن نقش هم به تو و امثال تو نرسد به عنوان پشم خایه می توانی باشی هیچ نگران نباش
>>> واقیعبت گفته اند
>>> آقای جوادی
آفتاب را با دو انگشت میکنی پنهان چه خوب
با چنین ترفند وجدان خودت را زیر پا افکنده یی
غنی از دو سال به این طرف مشغول فعالیت های انتخاباتی از پول ملت است و تو جناب مگر کوری که نمی بینی
ز دانش جز جهالت چیز دیگر بور نخواهد شد
اگر چند شاه حسین هم مثل سرور در کنار دارد
>>> اقای سرور جوادی من خو ترا خوب میشناسم که با گرفتن پول و وعده چوکی ایمان و اخلاق و شرفت را در برابر پول فروختی و به نفع تیم غنی فاشیست حرف میزنید اینرا بدانید و غنی بادارت هم بداند که اینبار مردم از حق خود تا پای و جان دفاع میکند و تقلبکاران و و جعلکاران و هوا خواهان شانرا دیگر نمیگذارند که حق شانرا تلف کنند و بازهم با تقلب بر گرده مردم سوار شوند .....
>>> جوادی اصلاٌ پشت نان چرب و شکم سیر سرگردان است این ادمک را در همین چند سال گاهی پشت دروازه یکی ایستاد می بینم و گاهی گردنش پیش کسی دیگری پت است . خدا انسان را عزت ، وقار آبرو واعتماد به نفس نصیب کند هر سال و هردور انتخابات رنگ و رخ تبدیل کردن اینها را به کجا خواهد برد. چند روز غنی نان آور اینها خواهد بود ، فردا چه میکند؟
چه خوب بود که در افغانستان موسیسه یی ویا بنیادی خیریه یی تاسیس می شد تا روسپیان سیاسی را در بدل امتیاز و پول تابلیت های ضد حاملگی میدادند تا بدینوسیله از افزایش نسل بی شرفان جلو گیری و محیط سیاسی افغانستان پاک و منزه می شد.
>>> خوب است که جوادی زمانی در میان به اصطلاح عرب ها ( ....ها ) خود بوده و هزاران دروغ را از زبانش شنیده ایم و امروز اعتراف می کند این دروغگوی های وی در مقابل وعده بوده است امروز همان موضع را اختیار کرده گاه به بالین آین گه به بالین آن. پس کجاست تعهدت به حزبی که عضویت آنرا داشتی؟
>>> سرور جان جوادى تو بهتره موزه پاكى ره كوركورانه ادامه بده تا يك لقمه نان به دسترخوانت حواله شوه
>>> "پروسه های ملی و اعتماد ملی"?
تحميل و زور حاکمان پشتون افغان اعتمادسازى ايست? پروسه ها?
حاکمان پشتون افغان کمبودى ادبى ٬کاستى هنرى ٬عدم آبادانى حقارت فرهنگى خود را با قدرت سياسى٫ کلاهبرداری ، تقلب، فریب دادن روش های مافیایی ،کاربرد شیوه های غیر اخلاقی در گذشته ننگين کوتاه شان و در حال حاضر نشان می دهد که حاکمان پشتون چگونه نا مطمئن، وابسته، غير مستقل هستند و "سرپاى خود استاده نيست" (حقيقت اى تلخ که کرزى گفت)
تاریخ حاکمان افغان پشتون یک فریب داستان، جعل و تقلب است. تقلب در نام کشور، تقلب در انتخابات، ، تقلب در مورد فرهنگ و ادبیات و اسطوره ها و تقلب قهرمانان. حاکمان افغان کپی هاى اسطورههاى ديگران را تقلید می کنند، سوگند دروغ. سوگند به قرآن.
اسطوره پته خزانه جعلى از قلم عبدالحى حبيبى
ملالى از دوشيزه ورليان ژاندارک فرانسه
و ....
شعار "استراتيزى عبدالله" خود اش برگ درخت خرماه در پاکيزه بودن شرمگاه حاکمان پشتون. هويت ملى عبدالله مشکوک است و جاسوس دوطرفه?
در زنده گينامه اش او خود هويت شخصى خود را در بى بى سى و طلوع و سايت هاى امريکايى مشکوک و ضد ونقيض بيان کرده است يک بار گفته مادر اش تاجيک است يکبار پدراش و برعکس .
زنده گينامه عبدالله سيايت رياس تاجرائیه جمهوری اسلامی افغانستان پدرش "غلام محی الدین خان زمریانی" سناتور انتصابی ولایت قندهار در دور آخر پارلمان دولت شاهی است٬ که قبل از احراز این کرسی در مجلس سنا، بیش از 40 سال زندگی تا مافوق رتبه به دولت و ملت (sic) افغانستان" خدمت و غلامى کرده است.در افغانستان ملت افغان ملت در افغانستان ملت افغان ملت پشتون بود. ملتهاى غير پشتون راقوم "زمریانی" ترکيب واژه پشتو زمرى ( شير) و يان پسوند ترکيب واژه پشتو زمرى ( شير) و يان يا يانى پسوند پارسى است که مهر + يان مهربان و مهربانى است.امکان دارد که پدر پشتونى اش يک زمرى را پنح شيرى ساخت. در حقيقت حاجت انتخابات نيست بخاطر ايکهنتيجه انتخابات در کشور افغان نتيجه باز نيست بلکه نتيجه انتخابات نتيجه بسته است. و انتخابات در ستان افغان درامه مسخرگی - لودهگری (به انگلیسی: Farce) و چون در قرون وسطی این قبیل نمایشنامههای خنده دارکه در آن گروهی دلقک، آداب و روسم اجتماعی و رویدادهای سیاسی را به سخره میگرفتند.
از همين خاطر تقلب از سوى حاکمان پشتون اصل است و صداقت يک کلمه بيگانه و شعار است وحتى فرع نيست!
>>> جناب جوادی خود از کسانی است که دنبال نان و نوا است واگر قدرت و جایگاه می داشت معامله های به مراتب بزرگتر از عبدالله انجام می داد.تزلزل و عدم ثبات جوادی را می توانید در موضعگیری های چند ساله اش جستجو کنید.جوادی برای اینکه خود را نورچشمی پشتونهای حاضر در قدرت نشان دهد.درمنازعه ی بین کوچی ها و مردم هزاره از کوچیگری حمایت نمود وخون شهدای حملات وحشیانه کوچیها را نادیده گرفت.ولی خدارا سپاس هنوز به جایگاهی نرسیده که مردم هزاره را به یک دو قربانی آرمانهای خود خواهانه اش نماید.
>>> حتما از طرف دکتر عبدالله چیزی برایت نرسیده به همین خاطر از ایشان کینه به دل شده ای
جواد
>>> تاریخ تقلب وتزویر حزب افغان ملت آقای سرور جوادی را لقب مفتری ترین مزدور بدهد ومیدال دهد. همینکه از اسلام ستیزی بنام اسد بودا نام بردی ورابطه ات با اورا آشکار کردی معلوم میشود که یگانه علت مزدوری تو برای افغان ملت فاشیسم همان دشمنی با اسلام است.اما اینکه عبدالله ناکاره است شکی نیست ولی رای عبدالله در دو دوره تنها رای تاجک نبود این دفعه رای تاجک ازبک هزاره ونسبتی از پشتون را هم دارد دانش هیچ وقت رای هزاره را از محقق سلب نمیتواند دوستم را ازبکان آته مینامند در مناطق جنوبی طالب مانع عمده رای بود پس بکدام دلیل میگویی که تاجک ادعای تقلب میکند؟ این انتخابات است یا سلطنت .
با احترام سید محمود
>>> جوادی صاحب از وطندوست ترین و با احساس ترین روشنفکران کشور است و این دیدگاه شان نیز منطقی ترین و مفیدترین دیدگاه است.
من بارها از نزدیک و دور شاهد دانش و احساس بی رقیب ایشان بوده ام و با آنکه یک روحانی تحصیلکرده ایران است و نیز از مطرح ترین اعضای حزب مرموز و معامله گر آقای کریم خلیلی بوده ولی شخصیت ایشان همیشه شفاف و مردمی بوده است و بخاطر جامعه از خودگذشتگی های بیشماری نموده است.
از بارگاه خداوند برایشان سعادتمندی و جاودانگی میخواهم و آرزو دارم در رآس امور مردمی چنین شخصیتهایی قرار بگیرند تا چالشها کمتر گردد.
لطیف بیژن پور
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است