بی ننگی خیلی بد است!
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۱۵    ۱۳۹۸/۷/۱۹ کد خبر: 160473 منبع: پرینت

تنگ غروب از کوچه جنب مدرسه مرحوم آیت الله محقق کابلی در حال گذر بودم. کودکی ۹_۱۰ساله را دیدم. چند بوتل رنگ و برس کفش پیش رویش گذاشته بود؛ کودکی ضعیف و کم توان به نظر می رسید. مقابلش توقف کردم. گفتم کفش هایم را رنگ کن. مشغول شد. به سختی برس را روی کفش می کشید. معلوم شد که واقعا ضعیف و کم توان است.
پرسیدم نامت چیست؟ گفت: احمد.
گفتم : صنف چندی؟ گفت: مکتب نمی رود.
گفتم: چرا؟ گفت: از وقتی پدرم شهید شده، مکتب را ترک کردم. برای خرج خانه کار می کنم. همین رنگ کردن کفش.
گفتم: پدرت کجا شهید شد؟ چرا؟ کارش چه بود؟
گفت: در جنبش روشنایی. دهمزنگ. کراچی داشت. جوراب می فروخت. نتوانست خود را ازبین تظاهرات بیرون کند، شهید شد.
گفتم: خانه تان کجاست؟ از کجایید؟
گفت: خانه ما قلعه نو. از دایکندی، شارستان.
گفتم: درخانه چند نفر هستید؟ برادر کلان داری؟
گفت: سه نفر. من، مادرم و خواهر خوردم. یک کاکا دارم دیوانه شده.
گفتم: در شارستان زمین و جایداد دارید؟ گفت: نه. برای همین به کابل آمدیم.
گفتم: در کابل خانه از خودتان است؟ خرج خانه را از کجا بدست می آورید؟
گفت: خانه کرایی است. خرج را از همین کار پیدا می کنم. روزی صد افغانی کار می کنم. از طلوع آفتاب تا اول شام. باید کار کنم. بی ننگی خیلی بد است.
_کودک، یتیم بود. جسمش نحیف و ضعیف بود. رنج دیده بود. اما کودکی محکم و با اراده به نظر می رسید. روح قوی داشت. با نوعی اعتماد به نفس سخن می گفت.
ای کاش تشنگان مقام و چوکی، غاصبان حقوق مردم، دزدان بیت المال، تقلب کاران سیاست، چاپلوسان قدرت و سواستفاده جویان از نام قوم، سمت، زبان و باورهای مردم اندکی و شمه ای از ننگ و غیرت چنین کودکان بلند همت بهره ای می داشتند.

شکور اخلاقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کودک
روشنایی
نظرات بینندگان:

>>>   آقای اخلاقی لطف کنید و این طفل با غیرت وطنم را به آغابرادر معرفی کنید تا از طریق بنیاد صالح تحت پوشش قرار بگیرد و به جای کار به مکتب برود و درس بخواند.
هموطنان ما در خارج از وطن کمر همت بسته اند تا هموطنان ما را تا حد توان کمک کنند.

>>>   این مطلب نوشته تان به خلیلی نه بل به سرور دانش معاون دوم اشرف غنی ریس جمهور گذشته و معاون دوم تکت تیم انتخاباتی غنی در حال حاضر سراغگنده گی و خجالت بار است و به شخص غنی که به ملیون ها دالر و افغانی را از خزانه ملت که در دست انها است بمصرف گمپاین انتخاباتی شان جهت دوام قدرت شان خاینانه مصرف کردن اما چنین اولاد وطن جامانده شهید را حد اقل کمک اندکی نکرده اند بخاط داشتن چشم زیبا یک زن از قوم و زبان غنی جناب عالی با ورودش از مهاجرت از پاکستان یک اپارتمان به ارزش یک لک دالر بخشش داده در حالیکه برای دیگر مهاجران مانده نباشی هم گفته نشد و به این پسر غنی و دانش نه از جیب خودشان بلکه از پول بیت المال که سهم این طفل غریب با مادر و خواهرش هم در ان است داده نشده با خیانت در حق چنین فامیل شهدا پول بیت المال را به مصرف کمپاین قدرت خواهی شان کرده اند ما کسانی را نقد و انتقعاد کنیم که در چوکی بلند دولتی اند و صاحب قدرت و در چور و چپاول خیانت در حق مظلومین دست نا پاک شان دخیل است با دروغ لاف از صداقت میزنند .

>>>   یکی از افتخارات افغانستان این است که اکثریت نفوس آن را اطفال و جوانان تشکیل میکنند و فامیل ها نیز بدون در نظر داشت وضعیت اقتصادی شان،مثل ماشین جوجه کشی،طفل بدنیا می آورند و شعار شان نیز همان شعار اسلامی است که وزن اش را زمین می بردارد و روزی اش را خدا میدهد.
ملا ها خو در فکر این هستند که هر چقدر مسلمان ها اولاد زیاد به دنیا بیاورند،خوب است که تعداد مسلمانها از کافر ها زیاد تر میشود.
در هندو ستان خو این مسابقه اولاد داری بین هندو ها و مسلمانها،سرحد نفوس هندوستان را به سویه یی بلند برده است که در یکی دوسال آینده،نفوس هندوستان از چین زیاد تر خواهد شد.
یکدفعه پیش خود فکر کنید:
همین حالا میلیون ها نفر بیکار هستند و میلیون ها نفر دیگر دست فروشی و دکانداری و دریوری و غیره کار های شاقه را در افغانستان انجام میدهند.
میلیون ها نفر دیگر مشغول زمین داری در زمین های کوچک خود و مشغول مالداری و مرغ داری ،در مرغانچه های خانه خویش هستند.
اگر در شهر همه جا مراکز خریداری،بدون پرسوتل ایجاد شود و یا همه خرید ها آن لاین صورت بگیرد و توسط موتر های بدون دریور و یا درون ها از طریق هوا انتقالات شما صورت بگیرد،چه خواهید کزد؟
تمام دست فروشان و تمام دریور ها،بیکار میشوند.
اگر در عوض زمین های کوچک،زمین داری صنعتی شود و هزاران جریب زمین به یک فارم زراعتی بدون دهقان و کارگر،توسط ماشین ها و تراکتور های خود کار صورت بگیرد و فارم های مرغداری میلیونی توسط وسایل الکترونیکی و روبات ها ایجاد شود،چه میکنید؟
میلیون ها دهقان بیکار میشود.
اگر تمام نطاق های تلویزیون و خبر نگار ها،روبات ها شوند،چه میکنید؟
هزاران نطاق و خبر نگار بیکار میشوند.
اگر در تمام دفاتر و ادارات کار ها توسط هوش مصنوعی و کمپیوتر پیش برده شود.چه میکنید؟
صد ها هزار کارمندان دولتی بیکار میشوند.
و بالاخره اگر تمام استادان و معلمان در دانشگاه ها و مکاتب،روبات ها شوند که به تمام علوم از طریق آنلاین دسترسی دارند،چه میکنید؟
صد ها هرار استادان و معلمان بیکار میشوند.
شاید یک تعداد فکر کنند که من فانتازی میگویم،اما این واقعیت هایی است که جامعه بشری به آن مواجه است.
شاید بپرسید که چاره چیست؟
من میگویم چاره ندارد.
شما میتوانید با یک دروغ از طریق رهبران مذهبی،یک تعداد اکثریت انسانها را از روز آخرت و مکافات ث مجارات برحذر دارید و یک تعداد افراد کم سواد و یا بی سواد قبول کنند.
اما شما نمیتوانید جلو پیشرفت علوم و تخنیک و تکنالوژی و کمپیوتر و ماشین آلات و روبات ها و هوش مصنوعی را بگیرید.
زیرا اینها ضرورت جامعه بشری است و سرمایه گزاران در آن سرمایه گزاری میکنند و به بازار می آیند.
بنأ ساحه کار انسانها محدود میشود و زمینه کار به آنها مهیا نیست و ملیارد ها انسان در سراسر دنیا بیکار میشوند.
در درجه اول این بیکاری گلوی کشور های عقب مانده و بیسوادی مانند افغانستان را میگیرد.
شاید دلسوزی برای این اطفال کوچک که کار های شاقه میکنند،چیز بدی نباشد و خوب باشد.
اما در درجه اول باید والدین این اطفال دست از جنایت بردارند و زمانی که میبینند که توانایی نان دادن اولاد های خویش را ندارند،دست از جنایت اولاد به دنیا آوردن بردارند.
چه یک طغل را لت و کوپ کنی و چه آن را به کار های شاقه واداری،هردو جنایت نا بخشیدنی است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است