تاریخ انتشار: ۱۳:۳۹ ۱۳۹۸/۷/۲۱ | کد خبر: 160506 | منبع: | پرینت |
در دانشگاه کاتب در کابل در باب صلح افغانستان سخنرانی داشتم. عنوان صحبتم «ناکجا آباد صلح» بود. من بنا بر تدریس و تجربه، ناکجا آباد صلح افغانستان را دارای ۱۰ دروازهٔ قفل شده میبینم. اگر علم و تحقیق نتواند برای این ده دروازهٔ بسته، کلیدهایی پیدا کند، راه صلح افغانستان کماکان به ترکستان خواهد بود.
بر سر در هر کدام از این دروازه های ناکجا آباد صلح، یک سوال نوشته شده است که پاسخ علمی به آن سؤال، کلیدی خواهد بود برای باز کردن همان دروازه. هر یک از این سؤالات میتواند موضوع یک تیزس ماستری باشد. این ده سؤال کلیدی عبارتند از:
- مذاکرات صلح توسط چه کسی و با چه کسی به پیش برده میشود؟ کدام بخش حکومت با کدام گروه از طالبان (ایدیولوگها، جنگاوران، یا تبهکاران)؟
- موضوع و نتیجهٔ صلح چیست؟ مشارکت در قدرت، واگذاری قدرت، یا خلع سلاح؟
- برنامه پسا صلح و جایگاه گروههای تروریستی غیر طالب در مذاکرات صلح در کجا است؟
- طرفین صلح به چه میزان به صورت جدی تمایل به صلح دارند؟
- طرفین صلح تا چه میزان به درک مشترکی از مفاهیم صلح رسیده اند؟ آیا تعریف واحدی از صلح، مکانیزمها و پیامدهای آن دارند؟
- صلح افغانستان تا چه میزان مسألهیی «امنیتی» و به چه میزان دارای ابعاد پیدا و پنهان «هویتی» است؟
- آیا تلاشهای جاری برای دستیابی به صلح، از منظر متودلوژیک و تجربی درست است و ما را به نتیجه مطلوب می رساند؟
- امنیت یا ناامنی: کدامیک برای برخی از سیاستمداران ارشد افغانستان نان دارد؟
- آیا بازیگران دخیل در صلح (حکومت افغانستان، ایالات متحده، طالبان و سایر بازیگران اصلی) نسبت به صلح و مردم افغانستان صادقند؟
- آیا صلح با این حجم کثیر بازیگران داخلی، منطقهیی و بین المللی امکان پذیر است؟
از دید من تا صلح افغانستان به لحاظ مدیریتی مرحله بندی نشود و به سه مرحلهٔ صلح سازی، صلحبانی، و اعمار صلح تقسیم نشود؛ همچنین طالبان به سه گروه ایدیولوگ، جنگاور و تبهکار تفکیک نشوند، اقدامات ما برای آوردن صلح به سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی طبقه بندی نگردد و در انتها این سه مرحله، سه گروه و سه سطح به صورت افقی کنار هم چیده و به هم وصل نشوند، ساز و کار عملی و قابل اعتمادی برای دستیابی به صلح افغانستان به میان نخواهد آمد.
داکتر فرامرز تمنا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است