تاریخ انتشار: ۱۹:۴۳ ۱۳۹۸/۷/۲۳ | کد خبر: 160545 | منبع: | پرینت |
صرفنظر ازینکه مربوط به کدام طیف فکری هستیم و به کدام ارزشها و آرمانها اعتقاد داریم و این باورها ممکن در تضاد با هم قرار داشته باشد، اما آنچه ما را با هم گره میزند و حلقهی وصل میان تمامی ما میباشد و به مثابهی چتر وسیع همه را پوشش میدهد، نظام ارزشی مردمسالارانه است که در قانون اساسی تسجیل یافته است. ازینرو صیانت و پاسبانی ازین ارزش فراگیر، وجیبهی همهی ما و شما است.
اخیرا اشخاص را در رسانهها میبینم که طی ۱۸ سال گذشته سنگ دموکراسیخواهی را بر سینه میکوبند، اما یکی و یکبار از آنچه باور داشتند و سخن میزدند به خاطر منافع زودگذر و انتخاباتی چرخش ۱۸۰ درجهیی پیدا کرده اند. مثلن دو شب پیش یکی دوستان مان (هارون میر) که سالها به صفت روشنفکر و کارشناس شهرت دارشتند، در تلویزیون آریانا میگوید که برگههای «غیر بایومتریک» نیز مشمول آرای واقعی و بایومتریک شده حساب شود. آدم درین مملکت حیران میماند چگونه این افراد که سالها خود را متعهد به ارزش و باوری خاصی قلمداد میکردند- یک شبه تغییر عقیده میدهند؟ یا اینکه آن ادعاهایشان فریب بوده و یا اینکه حالا دروغ میگویند.
اگر کرزی و احمدزی با دموکراسی و ارزشهای مردمسالاری بازی کردند و از نام این ارزشها به خاطر رسیدن و ماندن در قدرت سواستفاده کردند، از آنها گلهیی نیست چون آنها نه به ارزشهای دموکراسی عقیده داشتند/دارند و نه هم به کثرتگرایی سیاسی و حقوق شهروندی؛ اما تاسف به حال کسانی باید خورد که ظاهرا یک عمر در راستای تحقق ارزشهای شهروندی به اصطلاح مبارزه کرده است. مهم نیست در انتخابات چه کسی برنده میشود، اما لطفا بیایید بنیاد مردمسالاری را که دیگران کج گذاشته اند دوباره راست و ترمیم کنیم نه اینکه به تقلید از کرزی و احمدزی در فکر ایجاد جمهوریتهای دروغین و تقلبی باشیم.
در یک کشور چندفرهنگی از نظر سیاسی و مذهبی شما نمیتوانید با ایدیولوژی خاص و آجنداهای قومی و مذهبی حکومت بنا کنید و شاید برای همهی مان در یکچنین نظامی جایی نباشد، اما در یک نظام مبتنیبر ارزشهای مردمسالارانه برای تمامی ما و شما جای است حتا که باورهای متفاوت و حتا متضاد داشته باشیم.
هارون معترف
>>> برای خودت هم اگر یک چوکی بدهند عینا تغیر میکنی ،
>>> هارون میر شاید برای اولین بار در زندگی اش قمار سیاسی زد و آنرا چنان باخت که هم آبش رفت و هم آبرویش.
به گفته برادران لغمانی شیطانش غولاند
حال اگر باز بیایی چه کنم
یا اگر باز نیایی چه کنم
جوهر مردی تو رفته ز کف
بعد از این هر چقه خواهی تو بجف
>>> بجز دوره بی ثبات ۳یا۴ ساله حکومت طالبان، بیشتر ۲۵ سال، همین اکثریت قاطع بنام جهادگران ، رهبران ، نماینده گان ، شریکان و ... نیز خانه جنگی ، نفاق افکنی ، ثروت اندوزی و خلاصه دزدی کردند و حالا هم به هر چیزی ،از طالب گرفته تا تکرار خانه جنگی و نفاق ... و غیره، متوصل هستند و مردم بیسواد و ضعیف ما را معامله میکنند. پس تا کی ما حساسیت جغرافیایی و مشکلات موجود را درک نکنیم و گپهای وارداتی پشتون/غیرپشتون ، امریکا/منطقه ، دولت مرموز ، فدرالی/مرکزی و دیگر گپهای مشکل آفرین و حداقل تکراری شما را تبلیغ نماییم؟
آمریکا در ماههای اخیر چین منحیث قدرت اقتصادی حاکم را خپ و همراه کرده و روسیه را دودل ساخته، ما مردم رو به هلاکت افغانستان کی باشیم که بجای قدردانی از هدیه آزادی بیان و جمهوریت نسبی، به گپ منزوی شده های اقتصاد جهانی و سایر دیکتاتورهای منطقوی، احساساتی شویم و نظام نسبی داخلی خود را بر سر خود ویران تر کنیم؟
خانزادی کیلانی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است