بی‌گمان در سه دهه‌ی متأخر با گسترش دنیای ارتباطات از یکسو و ظهور گروه‌های پیکارجوی اسلام‌گرا از سوی دیگر، حملات و انتقادات بر آیین اسلام و امتِ مسلمان، سیر صعودی و نجومی داشته است. روز به روز بر پرسش‌ها و چالش‌ها نسبت به کارنامۀ این کیش و پیروانِ پریشان آن افزوده می‌گردد.

اما نکته‌ی درخور تأمل در این میان، واکنش‌های مدافعه‌جویانه‌ی مسلمانان در قبال آن چالش‌ها، هجمه‌ها و فشارهای کمرشکن و مردافکن است. دو گروه عمدۀ مسلمین (سنیّان و شیعیان) هر کدام مکانیزم دفاعی و مقاومتی خاص خود و متفاوت با دیگری را در پیش گرفته‌اند:
هر چه حمله و هجمه و پیکار و فشار افزایش می‌یابد، جهانِ تسنن به خشونت و کشتار و انتحار و ویرانگری و انتقام‌گیری و مبارزۀ قهرآمیز و تولید و تکثیر گروه‌های جهادی و پیکارجو و دگرستیز روی می‌آورند و با این ابزار و راهکار می‌خواهند به جهانیان نشان دهند که ما و دیانت مان هم‌چنان زنده و پویا هستیم و خم به ابرو نمی‌آوریم.

متقابلاً در دنیای تشیّع، هرچه هجمه و حمله و پیکار و فشار را بیشتر احساس می‌کنند، به مکانیزم دفاعی و مقاومتی‌ای سوگواری، اشک‌ریزی، سیاه‌پوشی، پیاده‌روی، زیارت، توسل و دیگر آیین‌ها و مناسکِ کلیشه‌ای روی می‌آورند؛ تا نشان دهند که به رغم فشارها و چالش‌ها، ما و دیانت و مذهب مان کماکان زنده و پویا هستیم و خم به ابرو نمی‌آوریم.

به نظرِ قاصرِ این بی‌بضاعت، هر دو گروه سوراخ دعا را گم کرده‌اند و به قصد زیارتِ کعبه، به سوی ترکستان و هندوستان روانند. مشکلات و چالش‌های پرشمار دنیای اسلام و مسلمانان، نه با خشم و خشونت حل می‌شود و نه با گریه و زیارت. چه نیکو است که عقلای جهان اسلام، واکنش‌های عقلانی و منطقی و پایدار را جایگزین واکنش‌های احساسی و هیجانیِ زودگذر و بی‌حاصل نمایند.

مسیح ارزگانی

>>>   کسی گفته میتواند چرادرتمام جهان یک کشوراسلامی یافت نمیشود که درانجا مردم زندگی مرفه داشته قانون شان رعایت شود مردم صاحب آزادی بیان وانتخابات شفاف برگذارشود ،؛ جکومت از مردم ومردم از حکومت راضی باشد زندان هایشان پراز محبوسین نباشد،مثلا همین تاجکستان با این کوچکی ونفوس پنج ملیونی پنجاه هزار محبوس دارد، ترکیه نیم از مردم خودرا به اتهام کودتا درزندان انداخته ، همسایه غربی وجنوبی کسی اگرحرفی بزند باید از جانش بگذرد ،درکشورهای عربی مفسد ترین افراد دزد وغارتگر در راس حکومت قراردارند، اگرچه نام حکومت جمهوری است اما درحقیقت شاهی وارثی است
ر

>>>   هفت وادی عرفان، به قول مولانای بلخ هفت شهر عشق است و یا هفت مرحله از عرفان که یک عارف با سیر و سلوک، این مراحل را در مسیر عرفان می پیماید و این هفت وادی عرفان عبارت اند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فنا می باشد

>>>   هردو دنیا ( به واژه گذاری شما ) یا هردو جناح و یا هردو طرف فقط به خاطر
حفظ و دوام قدرت سیاسی باور های اعتقادی را ابزار ساخته اند و الا . . .
م. زمین بوس کابل

>>>   اقای ارزگانی!
وقتی از در منطق واستدلال چیزی برای گفتن ندارید.پس چکارباید کرد؟طبعا یا خشونت ویاهم گریه.
عاقل

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است