تاریخ انتشار: ۱۴:۰۴ ۱۳۹۸/۸/۸ | کد خبر: 160722 | منبع: | پرینت |
در قانون اساسی کشور، زبانهای پارسی و پشتو زبانهای رسمی کشور و اهل هردو زبان دارای حقوق و امتیازات برابر شناخته شده اند و در هیچ جای این قانون نیامده که اهل یکی از این زبانها میتوانند ترافیک زبان دیگری باشند و برای گویندگان و نگارندگان آن زبان خط بکشند و کارشیوهی نگارشی تعیین کنند. اما هممیهنان و کارمندان دولتی پشتون ما هرکدام به خود این صلاحیت و حق خوردهگیری و تفتیش را میدهند که نامههای اداریِ به زبان پارسی را ارزیابی و سُرت واژگانی کنند.
به نگاه این برادران تمام واژههای عربی و بیگانهی دیگر چون واژههای دخیل انگلیسی، فرانسوی، مغولی، هندی و ... واژههای دری و از شمار مصطلحات ملی اند و هیچ کارمند پارسیزبانی حق ندارد به جای این واژهها، برابر پارسی آن را بنویسد. به گونهی نمونه هیچ پارسیزبانی نمیتواند و حق ندارد در نامهی اداری که به زبان خود مینویسد، به جای واژههای: پوهنتون، لابراتوار، امتحان، محصل، متعلم، معلم، پوهنزی، استندرد، تظاهرات، میتنگ (جلسه)، ژورنالیست، استرهمحکمه و حساب، واژهها و برابرهای سُچهی پارسی آنها را یعنی «دانشگاه، آزمایشگاه، آزمون، دانشجو، دانشآموز، آموزگار، دانشکده، معیار، راهپیمایی، نشست، خبرنگار، دادگاه عالی و آمار بهکار ببرد و بنویسد.
این روند (تفتیش و ترافیک زبان) همواره یکسویه بوده و تا کنون هیچ کارمند پارسیزبانی دیده نشده است که به خود حق داده باشد، ترافیک نامههای اداریِ به زبان پشتو شده باشد و فرمایش داده باشد که چرا به جای واژههای: «دودی، ماشوم، کالج، یونیورسیتی، سوله، شونزی و دارالمجانین»، واژهها و مصطلحات: «نان، کودک، پوهنزی، پوهنتون، صلح و لیوَنیکور یا لیوَنیتون» نمینویسد.
تخطیی، که در وزارت خارجه انجام شده است، نه آغازین مورد است و نه فرجامین مورد خواهد بود. از این گونه مداخلهها و تخطیها هر روز در نهادهای دولتی روی میدهد، اما بیشترینه رسانهای نمیشود. من چندی پیش گواه گسیل نامهیی از بخش شوراهای ریاست معارف بلخ به نشانهی ریاست شوراهای وزارت معارف بودن که با واکنش اینچنینی روبهرو شده بود و شماری از واژههای اصیل پارسی در آن نامه به زبان پشتو برگردان شده بودند و با برگشت آن نامه توصیه صورت گرفته بود که این نکات اصلاح شود و دوباره فرستاده شود.
ما نمیدانیم این حق از کجا میآید و این جادهی یکسویه را کی ترسیم کرده است. حال اگر در این باره بنویسیم یا سدای خود را بکشیم؛ همه با یک سدا گلوی مان را خواهند فشرد که تو متعصب استی و وحدت ملی را خدشهدار میکنی. وحدت ملی یعنی خاموشی و شکیباییی که در چیزت چوب خشک را بزنند و تو آخ هم نگویی.
وحدت ملی با احترام متقابل و برابر به زبان، فرهنگ و شناسههای فرهنگی یکدیگر تأمین و تمثیل میشود نه با حاکمیت و محکومیت و ترافیک زبان یکدیگرشدن و نبود شکیبایی و همدیگرپذیری. واقعیت این است که کارمندان و منسوبان پشتوزبان نهادهای دولتی و پارسیزبانان ناآگاه، مصلحتبین و ترسوی این نهادها حق ندارند برای ما چهارچوب نگارشی و رسمالخط زبانی تعیین کنند. آنان اگر میخواهند بالای زبان خود و تقویت و بارورشدن زبان پشتو بیشتر کار کنند تا نگرانی از روند برابرسازی و تکامل زبان پارسی.
باور بامیک
>>> Masih Nadim
ورکشاپ قصیرالمدت برای ادریس زمان
هرگاه دریک مکتوب نوشته شود «حکومت داری خوب» ادریس زمان مکلف است آن به «حکومت والی خوب» تغییر دهد.
واژه های «شهر» و «داری» دو پاره برای یک مفهوم استعمال می شود؛ شهردار یعنی متولی اداره ای که وظیفه اش جاده سازی، انتظام شهری، تنظیف محیط زیست شهری، ارائه خدمات آب و روشنایی و اماکن سبز است.
واژه های «شهر» و «داری» به حدی مفهوم شفاف و بلامنازعه دارند که هیچ نیازی به جایگزینی و تحمیل باقی نمی ماند.
حدود شصت سال پیش در زبان اداری افغانستان و ایران، واژۀ «بلدیه» به کار می رفت. بعد از بروز یک رشته سیاست های جدید در برخورد با زبان ها درافغانستان، واژه ( ښاروال) جایگزین «شهردار» شد که همانا ترجمه بلامنازع «شهردار» است. مانند ترجمه دانشگاه یعنی پوهنتون؛ که رد گیری این سلسله به زنجیرۀ بی پایان روایات «شهرزدا قصه گو» ماننده خواهد گشت. در ایران اصطلاح اسمی «شهردار» معمول گردید.
برای این ها اگر دربخشنامه ای بنویسید: برگۀ نتایج؛ سوال می کنند این «برگه» چیست؟ کلمه ایرانی است. اگر بنویسید «Result Sheets» ها ضمیمه این مکتوب است؛ سر به نشانۀ تصدیق تکان می دهند: بسیار خوب!
اگر در مکتوبی ذکر شود « دوره آموزشی کوتاه مدت» می پرسند منظور چیست؟ جواب شما باید به شکل ترجمه باشد؛ یعنی: کورس قصیرالمدت!
فوری به شما اندازه تعیین می کنند: خوب خوب.... مگر «دورۀ آموزشی» از ایرانی گرفته شده، نباید نوشته شود. اگر بنویسی: Short Course مانند کاسه شیری است که دم دهان یک مار می گذارید!
تهی از اصالت خویشتن، و مملو از خزعبلات دیگران اند.
القصه به ادریس زمان اول باید یاد آوری شود که حداقل به پاس مفهوم «تخلص» خود یعنی «زمان» وفادار باشد. ایستادن در زمان حال، گذار آبرومندانه به آینده است. معلوم نیست مشارالیه از کجا آمده؛ این قدر دانیم که یکی از توابع سیاست «گذشته گرایی» است. مثل ادریس بسیاری ها آمدند و چندی با هویت و مدنیت به ارزش های پایدار ملی و ادبی جنگیدند تا زبان و ارزش های مردم را ترافیکی کنند؛ اما خود شان رفتند و واژه ها بارور تر از گذشته در ادبیات جاری و ساری ماند. ادریس از همین لغزش به ظاهر کوچک باید درس بهینه و بزرگ بگیرد.
هزار درصد باور دارم هرگاه بخش نامه ای رسمی را روی میز ادریس زمان بگذارید که در آن از « حکومت داری» خوب سخن رفته باشد؛ ادریس خان جرئت ندارد «حکومت داری خوب» را خط بزند و زیر آن بنویسد: « حکومت والی خوب». وزارت خارجه باید به خط اصلی وظایف خویش پای بند باشد و به فساد فراگیر سیاسی و اداری پایان دهد.
>>> اخر هم نواده های عنصری و سقو خادم به ګودال تاریخ افتادند!
>>> دختر جوان یا گدا شود یا تن فروش !
همه پول های یتیم را دزدیدی هنوز هم خواهان حکومت آینده هستی .
در دوران قدیم افسانه های از بزرگان شنیده بودم قصهء چهل دزد.
حالا به چشم می بینم .
برای ملت چی کردی ؟
جز پریشانی ؟
قتل ؟
تقلب ؟
قومگرایی ؟
فساد ؟
کشتار ؟
دروغ ؟
به هفتاد هزار فامیل عساکر امنیتی ماتم انداختی
نان آور خانه اش را شهید ساختی .
و گلو پاره کردن و دیکتاتوری برای منافع خودت نه ملی.
متاسفیم به ملت ستم دیده با دست بسته و گرسنه پابرهنه یک حکومت بی کفایت را از ملت نارام نشان دهنده آن است .
ر.اختری
>>> نیلوفر بدخش خراسانی
#وزارتخارجه_پسا_ربانی
ادریس زمان معین سیاسی وزارت خارجه در یک نامه فارسی دری بالای واژه های ناب پارسی (شهردار و شهرداری) خط کشیده و در عوض واژه های پشتو (شاروال) و (شاروالی) را نوشته و بر مامور مسول یک یاداشت جداگانه نیز نوشته که بعد از حذف واژه های فارسی دوباره برای امضا ارسال کند.
گویا معین صاحب مانند اشرف غنی تنها چهار ماده قانون اساسی را قبول دارد.
اگر زبان مادری شما فارسی دری است شریک ساختن این مطلب برای شما ضروری است.
>>> هموطن اين واژه هايكه خودت نام بردى همان واژه هاى اصيل زبان درى هست كه از قرن ها در مكاتب و پوهنتون تدريس شده! پس چرا محصل را دانش اموز كفت و پوهنتون را دانشگاه؟؟ اين نوكرى و فرهنگ پرستى به أجنبيان هست كه چوب را در .... مى زند همه چيزمان را از ما گرفته نه به زبان اصيل خود تكلم و نوشتن!! كوشش كن كه با فرهنك باشى!!!
>>> همه مشکلات افغانستان صرف همین چند واژه پوهنتون دانشگاه شهردار وشاروال است دیگر هیچ مشکلی نداریم !
>>> خوب چی فرقی میکنه وزارت تجارت قومی نیست.
پروانی
>>> من موافق هستم،به شرطی که لغات های پشتو پاکستانی که در لسان پشتو افغانستان داخل شدند،نیز از بین بروند.
افغانستان از خود کلتور و زبان های مخصوص خود را داشت.
از وقتی که مهاجرین از پاکستان و ایران به افغانستان آمده اند،هم کلتور و هم زبان های ملی افغانستان را خراب کردند.
همین حالا در رادیو ها و تلویزیون ها به لهجه های پاکستانی و ایرانی گپ میزنند.
اگر کدام نطاق در ایران در تلویزیون به زبان و لهجه افغانی حرف بزند،اعدام خواهد شد.
افغانستان سالانه چند ملیارد دلار از ایران واردات دارد.
چند وقت پیش یک قطی رب رومی که در افغانستان ساخته شده بود و به ایران صادر شده بود.کدام ایرانی در مغازه شان دیده بود،نزدیک بود جند بگیریش و میگفت:اوه خدای من،این چه جوری بدبختیه.توی مغازه ما گوجه فرنگی افغانی حالا میفروشن.مرگ برای ما بهتره،ازین که گوجه فرنگی افغانی بخوریم.
باید وزارت اطلاعات کلتور چداً در مقابل بیگانه پرستی اقدام کند و از تمام وسایل اطلاعات جمعی بشمول تلویزیون ها و رادیو ها.نطاق هایی را که به لهجه ها و لغات های فارسی ایرانی و پشتوی پاکستانی صحبت میکنند و لغات های این مملکت ها را استفاده میکنند،از تلویزیون ها و رادیو ها برطرف کند و اجبار و مجلات را نیز کنترول کنند که لغات های ایرانی و پاکستانی داخل آنها نباشند.
>>> این لوده چرا به اینگلیسی امضا کرده
>>> این نوع تعصبات لسانی و قومی و سمتی و منطقوی از ریس ارگ از دیر زمان است که در ادارات دولتی توسط گماشتگان ریس ارگ براه انداخته شد که ناکامی حکومت در بیشتر از پینجسال گذشته یگانه علتش هم همین تعسبات قومی و زبانی و جابجایی از قوم و زبان ریس ارگ بجایی دیگران است و در انتخابات چند روز قبل ریاست جمهوری این نکته هم بخوبی واضح و ثابت ساخت که عدم رای کمتر به تیم تابوت ساز غنی دلیلش همین نکته بوده است و درین چند روز باقیمانده از اعلان نتایج انتخابات که غنی و دارو دسته معتصب فساد پیشه و چپاولگر انرا از قدرت ارگ کاملا بیرون میکند و بجای غنی شخص متقلب عوام فریب معتصب خود خواه یک شخص دیگری مردم دوست متحد خواه مردمی با ارای پاک بدون جعل و تقلب جایگزین اشرف غنی در ارگ میگردد درین اخر عمر اش هم هنوز شرم و حیا نکرده به نفاق افگنی و خیانت و تعصب شان دست بردار نشده اند روسیاهی شانرا بیشتر از پیش کرده اند ما یکروز هم نگفتیم که چرا بجای نان دودی و مل لی و و یا بجای گوگرد اورلگی و کتی و مچز و دبلی میگوید و ما نگفتیم که چرا بجای صاحب به طرز پاکستانی مینویسیدصیب و ده هایدیگر هم است اما بخاطر وحدت بین اقوام حق اعتراض را بخود ندادیم بدیگران هم اجازه انرانمیدهیم که ر لسان و زبان ما دست اندازی کند و زبان و نوشته شانرا جاگزین ان کنند درین خط سرخ ما دست زده نشود در غیر ان ...
>>> عطا صفوی
رژیم خونتای ارگ کابل قطعآ نه به انسانیت ونه هم به اسلامیت تمکین میکند....!!
----------------------------------------------------------------------
ای از تبار هرچه سیاهی، سرشتتان
رنگ جهنم است تمام بهشت تان
اینان تمام هستی مارا گرفته اند -- شور ونشاط ومستی مارا گرفته اند.
انسانی را که خدا آزاد به دنیا خلق نموده ودارایی کرامت انسانی است؛ ولی این رژیم سفاک خونتایی دربرابر خواست وضروریات انسانی باشندگان این سرزمین که حق مسلم شان است درمخالفت علنی وبیشرمامه قرار گرفته و طی مکاتیب رسمی و یاهم به شکل شفاهی چه درنهاد دولتی وغیر دولتی مردم را از دسترسی و دیدگاه در شبکه های اجتماعی... منع کنند وهوشدارهای به روش فاشیستی میدهند، مقررات غیر انسانی وضع میکنند و میخواهند فریاد ودیدگاه برحق مردم رادرقبال رفع نابسامانی ومعرفی این رژیم گندیده قبیلوی درگلو خفه کنند وحتی در روز روشن به شکل علنی وبیشرمانه وپر از گند تعصب به زبان وهویت مردم اصیل این مهین توهین وتحقیر مینماید. درحقیقت این خود توهین بزرگی است به کرامت انسانی باشندگان این سرزمین وصلب آزادی انسان این مرزوبوم . تعدادی هم بخاطر گویا لقمه نانی خود را دراین اسارتگاه زنجیر زولانه نموده اند واین وضعیت را تحمل مینمایند . ولی بیخبر ازاینکه هموطنان ما اینرا بیاد داشته باشند اگر امروز بحال نیاید ودرمقابل این روش خونتایی مقابله نکنید به یقین کامل فردا معامله به شکل دیگری خواهد بود وممکن است فردا درتمامی امور زندگی شخصی وخانوادگی شما از طرز لباس پوشیدن گرفته تا طرز غذا خوردن وهرچیز دیگری .... مداخله کنند و شما هم مجبورهستید به این هشدار ها گوش بدهید ومنتظر فرمان بوده باشید ؛ ورنه شما را از وظیفه سبکدوش خواهند نمود وآنوقت قیامتی برپا خواهد شد وهمه از گرسنگی خواهند مرد....
بهه بهه..."چه سرفراز ملتی ، چه سربلند مردمی..."!!!!
بلاخره هموطن عزیزمن !
بازهم منتظر پرده غیب هستید؟ دیگر چه چیزی برای تان باقی مانده است؟
تاکی برای لقمه نان بنده گی کنید؟
تاکی به زیرمنت شان زندگی کنید؟ /شاهکار/
>>> نزدیکان ربانی ترس از اخراج کوتاه مدت خود خورده اند ولی نمیشود که اداره دیپلماسی کشور شلوغی مثل افغانستان تا همیشه مثل مجالس آفتاب نشینی قریه های بدخشان باشد.
محبوب الله بدخشی
>>> وای برما که قبیله برما حکومت میکد.
>>> جواب(من موافق هستم،به شرطی که لغات های پشتو پاکستانی که در لسان پشتو افغانستان!)
شما حالت خوب نیست اولا نام زبان فارسی ما همان دری است و لسان کلمه عربی است دوم هم زبانی به نام افغانی نداریم فارسی همه اش یکی بود و یکی هست و یکی خواهد بود و با هم همخوانواده مشترک خواهند بود همچنان که اگر پشتوها را جانشان را هم بگیری از یکدیگر و قوم و قبیله پرستی دست بردار نستند ما فارسی زبان ها هم یک تبار همخانواده هستیم به کوری چشم حسودان.
>>> سرپرست وزارت خارجه باید بداند که فاشیسم به آخر خط رسیده.
فقط چند روز دیگر باقی است
یا نتایج شفاف انتخابات یا تجزیه
یکی و خلاص
>>> انجا زبان پارسي نيست بلكه زبان دري است كه مادر زبان پارسي ميباشد. پارسي زاده شده زبان دري است و هنوز هم تكميل نشده و از دري واژه قرض ميكند .
>>> هرشخص از این جنابان تاکه دروظیفه است در دین ، درسمت ، درقوم ودرلسان هیچ تعرضی وجود ندارد خیر وخیریت است
اما به مجردیکه ازوظیفه دورشدند باز دمبوره دین ستیزی ، قوم ستیزی ، سمت ستیزی ولسان ستیزی شروع میشود یعنی دین درخطر میشود قوم با خطر مواجه میشود وغیره وغیره درحالیکه قوم دربدر وخود شان ازبرکت قوم ملیادر
اینه قضاوت مردم آگاه اند بعد ازین فریب هیچ کسی را نمیخورند
>>> بنام خداوند لایزال ویخشاینده.
سلام واحترام برای همه دوستان عزیز یک گام نیست هر کس ک این کار را کرده قابل ستایش است واین کار برای کسانی هست که خود را افغان میداند وافغان هست وبرای کسانی قابل قبول نیست که از افغانیت منکر هستند کاری که از سوی وزارت خارجه کشور شده قابل ستایش است.
با احترام
پیمان
>>> تمام سفیران را غنی تعین کرده و تمام مسولیت نا آن جاری ها به دوش غنی است.
>>> پیمان خان کمی تعقل کن تو روز قیامت پرسان میشوی افغان هستی یا پرسان میشوی آدم بودی ؟ پرسان میشوی انسانیت و شرف و وجدان داشتی ؟ خیر بلکه پرسان میشوی راستگو اهل امانت و اخلاق و تعهد و توحید و عدالت و انصاف بودی اما افغانیت هیچ کدام از این مولفه جات را ندارد تا آنجا که در این چهل سال عمر از افغانیت شناختیم جز تعصب جهالت قوم پرستی انتحار انفجار اختطاف تقلب و جعل و کشتار و بیرحمی و خودخواهی تروریزم کور ندیدیم! حال چگونه میخواهی بخش زیاده مردم ما خود را با اجبار اوعان نام کنند درحالیکه از این نام نفرت دارند تحت این نام قاتل قسمی از برادران و پدرانشان بوده است. کشور ما با اکسریت اوعان نیست بلکه یک کشور کسیرالمله است که اوعان ها بخش حدود ۴۰ فیصد ان را تشکیل میدهند بناءا ما دوست داریم متعلق به فرهنگ و زبان و ادبیات و افتخارات خود باشیم ما بی هویت نبودیم و نیستیم که پشتون بالای ما قیم و رییس باشد ما خود زبان خود را دوست داریم دانشمندان خود را دوست داریم نیاکان خود را دوست داریم و به آن عشق میورزیم شکوه خراسانی خود را دوست داریم که متاسفانه با جهالت اوغان ها از دست داده ایم.
چرا شما پشتون ها اینطور مغرور و متکبر هستید و اندیشه و فکر خام در کله تان است.
>>> شیوه و طرز زبان پارسی دری مادر زبان پارسی است و یا برعکس. آیا مادران ما یعنی زبان مادری گویش زبان دری یا درباری و نوشتاری و استاندارد می باشد ؟ و یا به زبان مادری که گویش و آواز و صدای و نوائ طبیعی دارد و نه ساختگی و معیاری و فنی.
طرز دری که صفت زبان معیاری فارسی است زبان تعلمیی-تدریسی و ساختگی است و نه طبیعی. عموما تدریس در زبان دبستان و دبیرستان و دانشگاه و دیگر زبانهای بلند و فرهنگی و هنری شده علمی و مصنوعی و ساختگی است. به عباره دیگر زبان در" یا دری و زبان پنجره و یا پنجره ای اصلیت و ریشه زبانی کردکی و یرفالیزی روستایی و دهستانی کشاورزی و دره ای نیست بلکه شهری و صنعتی و مدنی است و از این جهت مادر و مادر کلان ها و پدرکلان های ما در گذسته های دور و نزدیک و حتی بدون تخنیکهای فرهنگی مانند خواندن و نوشتن چطور می توانستند زبان فارسی دری یا درباری را می گپیدند و یا می خوانیدند. آنها از گویش محلی فارسی را می گفتند و همین روز هم همه فارسیزبان جهان فارسی استندارد و معیاری و فنی و دستور زبانی صرفی و نحوی و یا گرامری را نمی داند.
فرودسی و ناصرخسرو و حافظ شیرازی و چند تای دیگر از مخفف کلمه دری به عنوان طرز و نظم دری به معنی فارسی درباری 17 بار در اشعار خود نوشتند ولی هزارها بار پارسی و فارسی. جلاالدین بلخ و رومی که خود و خانواده و نبیره و لخک دروازه اش در قونیه ترکیه است همیش پارسی گفته است از زیان چنین شاعران واژه صفت پارسی بکار نرفته.
قلدری و زیرکی حاکمان پشتون و حماقت پارسیگویان است که نام اصلی را صفتی ساخته اند.
زبان پارسی گویش های غیرمعیاری را اجازه زبان شناسی می دهد. ولی زبان پارسى دری گویش های غیر معیاری را اجازه نمی دهد.
داکتر ارمان زبان شناس زبانهای هندوایرانی و اوستایی زبان باستانی و میانه ویا پهلوی در دانشگاه مونیخ آلمان
>>> در تمام شهر کابل ما یک ده اوغانان یا ده افغانان داریم این به این معنی است که باقی دهات غیر افغانان یا اوغانان بوده و این نام گذاری بر اساس زبانی که مردم صحبت میکردند صورت گرفته.
در ده اوغانان مردم اوغانی یا پشتو صحبت میکردند و در باقی دهات فارسیوان ها یا غیر پشتون ها
یکی و خلاص
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است