در سه دهه اخير نطفه هاى نامشروع امريكا از بطن طالبان متولد گرديد. استخبارات امريكا از اين شبكه ها بعنوان شمشير تيز و بٌرنده ى دولبه، در جهان سود بردند و در بازى هاى سياسى داخلى شان، از آن مدد جستند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۷ ۱۳۹۸/۸/۹ | کد خبر: 160731 | منبع: | پرینت |
با فروپاشى نظام دو قطبى در جهان، غرب و در رأس آن امريكا بطور لجام گسيخته در عرصه جهانى تاخت و تاز نموده. و با بهانه هاى مختلف مبارزه با افراطيت، تروريزم، مواد مخدر و با مجوز نظم نوين جهانى، صدور دموكراسى و التزام به امنيت جهانى، نظم نيمبند دوران جنگ سرد را بهم ريخت.
بعد از فروپاشى شوروى سابق، امريكا از ويرانه هاى تنظيم هاى جهادى، گروهك مزدور طالبان را راه اندازى نمود. هرچند طالبان فاقد اهداف برونمرزى بودند اما بستر مساعدى براى زايش و پرورش گروهك هاى تروريستى مخوف ديگر، با رويكرد جهانى قرار گرفتند. واقعيت ها نشان داد كه اكثريت قاطع رهبران شبكه هاى تروريستى ايكه در سالهاى اخير در اقصاء نقاط جهان فعال گرديد، مشق و تمرين ترور و جنايت را در جغرافياى طالبان آموختند.
در سه دهه اخير بود كه نطفه هاى نامشروع امريكا يكى پى ديگر، از بطن طالبان متولد گرديده در سراسر جهان پخش شدند. استخبارات امريكا از اين شبكه ها بعنوان شمشير تيز و بٌرنده ى دولبه، هم در جهت تأمين اغراض شان در جهان سود بردند و هم در بازى هاى سياسى داخلى شان، از آن مدد جستند.
چنانچه با ابزار طالبان و القاعده، دولت نوپاى مجاهدين را عقيم ساخته، اما بعد از منقضى شدن تاريخ مصرف گروه منحط و متحجر طالبان و شبكه تروريستى القاعده، با بهانه سركوبى و نابودى آنها به افغانستان لشكر كشى نموده، به اجراى مانور هاى سياسى و نظامى عليه مخالفان شان در منطقه استراتژيك قلب آسيا پرداختند.
همين سان با دسيسه موجوديت سلاح كشتار جمعى صدام، وارد عراق شده، از دل بحران خاور ميانه، شبكه تروريستى داعش را ايجاد نمودند. سرانجام جنگ موش و پشك امريكا با داعش، شيخ هاى نفتخور كشور هاى حاشيه خليج را در چارچوب منافع ملى و اقتصادى امريكا مطيع و فرمانبردار ساخت.
تحولات ساليان پسين نشان داده كه احزاب دموكرات و جمهورى خواه در تبانى با پنتاگون و سيا بعنوان دو تيغ قيچى، نه تنها از ايجاد و فعاليت باند هاى تروريستى در جهت منافع ملى شان سود برده اند، بلكه از نابودى رهبران و متلاشى ساختن تشكيلات جريانات تروريستى مذكور نيز در كمپاين هاى انتخاباتى شان بهره بردارى لازم را نموده اند.
چنانچه اوباما براى تداوم دوره رياست جمهورى اش از پاليسى خروج از افغانستان و مرگ اسامه بن لادن به عنوان دستآورد و برگ برنده عليه رقباى سياسى داخلى اش كارگرفت. حالا نيز كه پرونده اتهامات ترامپ روى ميز محكمه قرار دارد و از سويى هم مبارزات مقدماتى انتخابات امريكا آغاز گرديده. ترامپ ميكوشد تا براى روپوش نهادن به اتهامات وارده و از مرگ البغدادى و فروپاشى داعش بعنوان برگ برنده، سود جويى نمايد.
آنچه در اين ميانه پا بر جا خواهد ماند، بحران وسيع و گسترده در قلب آسيا و مركز خاور ميانه است كه مردم افغانستان، عراق و سوريه در آتش آن مى سوزند. و هيچ سودى از آمدن و رفتن امريكا در كشور هاى شان نبرده اند. اما در عوض، اين امريكا است كه هم از ايجاد و هم از نابودى القاعده و داعش به نفع خويش بهره بردارى و سودجويى نموده است.
همانطوريكه زندگى اسامه و البغدادى براى ما افغانها و عراقى ها و سوريايى ها فاجعه بار بوده، مرگ شان نيز سودى بما نداشته و بهبودى در اوضاع ايجاد نخواهد نمود. اما همانگونه كه ايجاد و فعاليت شان به نفع سياست هاى راهبردى امريكا بود، مرگ شان نيز به سود آنها خواهد انجاميد. و همانطوريكه مرگ اسامه بن لادن، اوباما را براى پنج سال ديگر در قصر سفيد ابقاء نمود. مرگ البغدادى نيز رياست جمهورى ترامپ را براى يك دوره ديگر تمديد خواهد كرد.
محمد عارف منصوری
>>> مصرف طالب تير شده ديگر يك پديده نو محسوب نميشوند و گروه هاي تاريخ تير شده در تاريخ افغانستان دوباره به قدرت نرسيده اند. شما تاريخ جنبش دوستم را مطالعه كنيد او در زمانش قوي ترين قدرت سياسي نظامي كشور بود كه براي خودش مثل يك دولت مستقل پول چاپ كرده بود و پولش در تمام جهان ميچليد ولي فعلا با وجود كه معاون اول كشور است ان قدرت زمان جنبش را ندارد.
>>> متاسف هستم از این که چرا عامه مردم افغانستان خصوص پشتون ها نظام مغزشان کمپیوتری است که فقط صفر و یک میشناسد در دید بسیاری مردم یا باید نوکر جبهه شرق و روس بود و یا نوکر جبهه غرب و روم بود. الحال که بعد از سقوط بلک شرق و شوروی روس های کمنیست ضعیف شدند بسمت امرکایی ها دست دراز کردید و احساس عموم مردم این است که بدون انگلیز و روس و امریکا زندگی تبدیل به مرگ خواهد شد متاسفانه این یک پروسه بود کا از بازی بزرگ بین روس و دولت بریتانیوی در کمپانی هند بر سر حفظ هندوستان و تقسیم و تجزیه سرزمین های آذربایجان و خراسان از ایران بزرگ آغاز شد در آن زمان بسیاری نواحی خراسانات بزرگ و سیستان و مکران تا مازندران و آذربایجان و فارس و بوشهر عملا تحت پوتین های روس و انگلیس قرار داشت و شاه احمق قجری فقط بر تهران مسلط بود و گمان میکرد درخیال خود همه سرزمین های ایرانی را زیر سلطه دارد در این دوره مقاومت های مردمی محلی و قومی مردمان ایران زمین در دوران مبارزه با استعمار شروع شده بود گروه های کاملا متفرق از مردم گیلک در نهضت جنگل شمال مردم آذربایجان در شمال غرب و لر ولک و عرب در بوشهر و خرمشهر و ساحه جنوب و کردها در کوهستانهای شمال غرب و بلوچها در مکران جنوب شرق و افغانها در شرق سیستان و جبال و تاجیک و ترکمن در شمال شرق خراسان شروع به مقاومت های محلی علیه روس و انگلیز کردند اما متاسفانه غالب گروه ها شکست خوردند این که در تاریخ گفته میشود گروههای افغان یا تاجیک یا گیلک و لرولک و آذربایجانی پیروز شده اند یک پروپاگاندا دروغ است متاسفانه فقط توانستند سالهایی مقاومت کنند و در نهایت با تلفات بالا شکست میخوردند علت این امر عبارت است از
۱)عدم وحدت میان مردم ایران زمین
۲)ضعف و سرمستی دولت مرکزی عیاش قجری که فقط تهران و حوالی آن را در کله خامش میدید.
۳)روس و انگلیز مجهز به سلاح روز و توپ و تانک پیشرفته بودند و انگلیس ها هزاران سرباز هندی را برای جنگ اجیر کرده بودند همچنین روس ها هم سپاهی بزرگ از قزاقها داشتند.اما مردم محلی سلاح های ضعیف داشتند.
مجموع این عوامل باعث اشغال چندین ساله فلات ایران بدست روس و انگلیس و در نهایت جدایی بخش بزرگی از خراسان و سیستان و مکران و آذربایجان از ایران زمین شد.
مطابق همین پلان در سرزمین های تحت امپراطوری عثمانی اجرا شد که در نهایت باعث تقسیم و تجزیه و سقوط آن به یک بخش ترکی و ۷ سرزمین عربی شد که شرح آن مفصل است.
خلاصه مطلب آن که از وقتی دنیای اسلام متفرق پاره پاره شد و دشمن اصلی را نشناخت به این روز افتید در این زمان در گوشه های بلاد اسلامی بسیاری از مردم از فقر و گرسنگی و طاعون و وبا جان دادند ودر حالی بود که روس و انگلیس غلات و محصولات کشاورزی و مالداری آنان را برای سربازانش احتکار میکرد. بعقیده من تنها راه عزت بلاد اسلامی ایجاد اتحادیه ای بزرگ از کشورهای مسلمان است ما برای پیشرفت باید به سمت برداشت مرزها و پول و پاسپورت و قوانین بین الملل اسلامی پیش رویم باید در این راه اختلافات خود را فراموش و زیر پا گزاریم و به روز و حال امروز دنیای اسلام رحم کنیم چرا دول اروپا و عموم کشورهای مسیحیت آمریکای لاتین میفمد باید اتحادیه هاییش براساس منافع مشترک بسازد اما همچنان ما مسلمانان در تداوم روزهای استعمار در خواب عمیق فرو هستیم
عباس رحیمی_هرات
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است