توسن قدرت اگر مهار نشود، افسار نگردد و راه رفتن نیاموزد، صاحبش را با لگد می‌زند. از همین‌رو قدرت باید در جامعه درلایحه‌های مختلف توزیع شود، نهادهای دموکراتیک آن را مدیریت کنند، چون قدرت از آن مردم است.

وقت یک نفر در راس قدرت بی‌حد و حصر قرار می‌گیرد، تمام ساختارهای رسمی را تحت رهبری خود در می‌آورد، امر و نهی می‌کند، فراتر از قانون عمل می‌نماید، قدرت از بیخ و بن فاسد می‌گردد، کج حرکت می‌کند، منحرف می‌شود، ضد انسانی رفتار می‌کند، آدم‌ها را فاشیست، فاسق، جنایت‌کار و یک دنده به بار می‌آورد.

تجربه آشوب‌گری، هرج و مرج همه کشورها نشان می‌دهد که استبداد و خودکامگی ریشه در توزیع ناعادلانه و نامتوازن قدرت داشته و دارد. اگر چنین نمی‌بود، وضعیت ما به گونه دیگری بود، چون می‌بینیم انتخابات به بحران می‌رود، کشور تباه می‌شود، ویرانی، خون ریزی اوج می‌گیرد، مردم نیست و نابود می‌گردند، خانواده‌ها در سوگ می‌نشینند همه و همه به پشیزی ارزش ندارد، آن‌چه ارزش دارد، شیرین است و باید به هر قیمت ممکن بدست بیاید، قدرت است.

اگر شیرینی قدرت و تلخی توزیع قدرت نمی‌بود، انتخابات ریاست جمهوری به بن‌بست نمی‌کشید، ارزش‌ها بی‌ارزش نمی‌شدند، تشنگان قدرت دلقک نمی‌گردیدند، آرای مردم حساب می‌شد و سرنوشت جور دیگر رقم می‌خورد.

امین کاوه

>>>   توسن اگر تورسن شود
یعنی راه دیگر نیست جز اینکه نه ع و نه غ
تورسن رئیس جمهور اعلان شود و توسن ع و غ به طویله تاریخ بسته شود

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است