تاریخ انتشار: ۱۱:۳۴ ۱۳۹۸/۹/۸ | کد خبر: 161125 | منبع: | پرینت |
وینی کمار، سفیر هند در کابل میگوید که تأمین صلح در افغانستان، نیازمند پایان دادن به پشتیبانی از هراسافگنان از سوی حامیان خارجی آنان است.
سفیر هند که روز (پنجشنبه، ۷قوس) در یک نشست «انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان» در کابل سخن میزد، تأکید کرد که گام دیگر برای آوردن صلح در افغانستان، نابودسازی زیرساختهایی استند که از هراسافگنی پشتیبانی میکنند.
او در این باره افزود: «صلح پایدار در افغانستان، در گام نخست نیاز به قطع تمامی پشتیبانی خارجی از هراسافگنی در افغانستان دارد. نابودسازی زیر ساختها که از خشونت و هراسافگنی پشتیبانی میکنند، باید نابود شوند.»
به گزارش طلوع، وینی کمار، در بخش دیگر از سخنانش بر مالکیت افغانها در روند صلح افغانستان تأکید کرد: «باید یک روند فراگیر صلح باشد که افغانها مالکیت و اداره بر این روند داشته باشند که چگونه مصالحه کنند.»
سفیر هند در افغانستان، تأکید کرد که دهلینو، گفتوگوهای جدیی را با واشنگتن دربارۀ صلح افغانستان داشتهاست و از همینرو گفتگوهای صلح با طالبان باید سبب شوند تا هراسافگنان از هیچ جایی در منطقه کار گرفته نتوانند: «ما در روند صلح افغانستان با ایالات متحده همکاری کردهایم. ما گفتوگوی جدی با ایالات متحده در پیوند با صلح در افغانستان داشتهایم. ما از تلاشهای صلح به رهبری سفیر خلیلزاد پشتیبانی میکنیم و امیدوار هستیم این تلاشها به صلح پایدار در افغانستان بیانجامند.»
سفیر هند، در پاسخ به این پرسش که آیا برگشت امارت طالبانی در افغانستان در نتیجۀ گفتگوهای صلح به هند قابل تحمل خواهد بود، گفت که استقلال و حاکمیت ارضی به این معنا است که مردم نوع حکومتی را انتخاب میکنند که آنان میخواهند.
این دیپلومات هندی، همچنان افزود که هند سه میلیار دالر به افغانستان کمک کردهاست. به گفتۀ او هند ۳۵۰ پروژه را در سراسر افغانستان – بهشمول شاهراهها، ساختمان جدید پارلمان و بندها - تمویل کردهاست.
در همین حال، سیف الدین سیحون، استاد دانشگاۀ کابل که در نشست امروز حضور داشت، نقش هند را در پشتیبانی از دولت و مردم افغانستان مهم دانست: «هند، بیشتر میخواهد که دولت افغانستان، مردم افغانستان و حامی اجتماعی افغانستان شود؛ اساس صلح هم همین است. باور من هم همین است که صلح در حقیقت با قدرت و توانایی یک دولت و نهادهای ملی میتواند تحقق پیدا کند. صلحی که امروز در افغانستان وجود دارد، صلح نیست؛ در حقیقت یک تمکین است برای گروههای هراسافگن.»
سیما سمر، وزیر دولت در امور حقوقبشر نیز به این باور است که توافق کشورهای منطقه در روند صلح افغانستان یک موضوع کلیدی در این راستا است: «من فکر میکنم نقش تمام همسایههای افغانستان در گفتوگوهای صلح اهمیت دارد؛ بخاطر اینکه منازعه در افغانستان تنها مربوط مردم افغانستان نیست و بکله متأسفانه در منازعۀ افغانستان تقریبأ اکثر کشورهای منطقه دخیل اند و همچنان کشورهای فرامنطقه دخیل اند؛ بنأ اگر کشورهای منطقه توافق نداشته باشند روی موضوع صلح در افغانستان، ما بازهم با چالش مواجه میشویم.»
این همه در حالی است که تاکنون دورنمای صلح افغانستان روشن نیست؛ گفتگوهای رسمی صلح امریکا با طالبان متوقف استند و از نشست میان افغانان در چین هم که قرار است برای صلح برگزار شود، خبری نیست.
کد (9)
>>> بهتر بود این مبلغ را برای نابود سازی فقط در هند بکار میگرفت
>>> فیلم جدید سینمای هند به اسم «پانی پت» که قرار است در تاریخ 6 دسامبر 2019 به نمایش گذاشته شود، در میان افغان تباران یا پشتونها نگرانیهایی را ایجاد کرده است. این نگرانی ها و تشویش ها زیادتر از فیلم کتاب خالد حسینی که در تمام جهان به پرده سینما و تلویزیون در آمد و در داخل کشور افغان ستان که پشتونها خود را اکثریت می پندارند ممنوع اعلام شد و حتی در تمام کشورهای جهان پشتونها نه تنها مخالفت و انتقاد و پیغار و گله کردند بلکه دست به اعمال خشونت و سرکوب مخالفین زدند.
کارگردان فیلم پانی پت: آشوتوش گواریکار، سانجی دات: نقش احمد خان ابدال، آرجون کپور:نقش سداشیوراو باو (فرمانده کل ارتش ماراتها) ظاهر خواهد شد.
کریتی سانون: هم نقش پرواتی بای، همسر دوم سداشییوراو را بازی خواهد کرد. کسی که در این جنگ همیشه از همسرش حمایت میکند و حتی در جنگ با او میرود.
این سه هنرپیشه سینمای هند نقشهای اصلی این فیلم را بازی کرده اند. به گونه که هویداست در این فیلم بازیگران مشهور که گذشته تباری پتهانی و روهیله ای و پختونی و پشتونی و یا افغانتباری و با لقب خانی باشد در این فیلم مبنی بر دلایل گوناگون منجمله پیروزی خان پشتون در قصابی و کشتار پانیپت در نقش اصلی و اساسی و شاید در نقش فرعی و عقبی این فیلم نداشته باشند. دولت افغانستان نگرانی خود را بوسیله کانال دیپلماتیک یعنی توسط آقای پشتون شریفی قونسل مومبای در هند در میان گذاشته است.
قرار صحبت با صدای امریکا نسیم پشتون شریفی، دولت افغانستان چرا این قونسل را به این کار گماشته است و با بدون اطلاع و فرمان کابل?
در این مورد با سنجی دات از طریق تیلیفون صحبت کرده و این بازیگر کارکشته برایش اطمینان داده است که «اگر نقش احمد شاه ابدالی نامناسب میبود، من آنرا بازی نمیکردم». البته که نقش خوب است و هنرمند بازیگر کار کشته در نقش های خیانتکارانه و جنایتکارانه و زورمندانه هم بسیار عالی بازی کرده و موفق هم در نقش جنایتکاران و خیانت کاران بوده است و کارگردان فیلم وی را "هنرمند شایسته" دانسته است.
گواریکار در بیانیهای که در رسانههای هندی منتشر شده, گفته است که تجربه کار با سانجی دات در فیلم "نام" دارد و خوشحال است که کارگردانی فیلمی با نقشآفرینی این "بازیگر فوق العاده با استعداد" را به عهده خواهد داشت.
و اما کار قونسل افغانستان و تماس و مداخله اش از دیگاه دیپلوماسی سیاسی مداخله بوده و آزادی هنری و فرهنگی و سینمایی در یک دموکراسی را نقض کرده و آزادی بالاتر از نگرانی بینندگان و آنهم در آینده یک فیلم است.
درباره خان پشتونخواه و سرگذشت آن در هندوایران در انترنت و غیره کتابها از آن معلومات نگاریده شده که احمدخان از سال 1736 میلادی تا به مرگ حامی خود نادرشاه افشار در سال 1747 در حملات علیه هندوستان و فتوحات و رباییدن زر و سیم هندوستان به عنوان سرباز و سردار سپاه شاهنشاهی ایران در پایتخت خراسان ممالک ایران سهیم بوده است. وی سردار (ارتشبد اکنون جنرال) سپاه چهار هزار نفری و به گفته یگان تاربخ نگار چهل هزار سرباز نفری بوده اش. برادر اش ذولفقار فرمانده کل ستان مازندران بود. نام بخش غربی شهر کابل افشار بالا و افشار پایین ماننده شد زیرا یک ضرب سکه قران نادر افشار در کابل زده شد و خطبه نماز به نام نادر افشار صاحب قران شاه گیتی جهان نادر ایران زمین خوانده مى شد.
نوشته پشت و روی سکه های نادر شاه - «سکه بر زر کرد نام سلطنت را در جهان ... نادر ایران زمین خسرو گیتی ستان»
https://www.cloob.com/c/iranian_solidarity/119768049
به نظر میرسد که حاکمان دولت افغانه زندگینامه این شخص سیاسی تاریخی نقش ایکه احمدخان ابدالی در دربار افشاریان بازی کرده است را کتمان و پنهان می نمایند و فقط نقش اش را از سالمرگ حامی اش نادرشاه افشار 1747 آغاز نموده که سلطنت درانی را تاسیس کرد اما نام کشور هنوز "افغانستان" نبود و در جغرافیای دنیا و اطلس و یا جهان نمای تاریخ چلبی و ابراهیم متفکریان از نام افغانستان خبری نبوده در جهان نما آلمان نیمه اول قرن نوزده نقشه بنام افغانستان کدام کشور وجود نداشت. اولین بار نام کشور افغانستان در نقشه آلمانی 1845 از گوتا در دوران قاجار بیرون کشیده شد. زمانیکه انگلیس ها بخش ایران را اشغال و اخراج عساکر خود را به با رسمیت شناختن مرزهای اجباری ایران توسط انگلیس نمود و در زمان ناصرالدین شاه قاجار پیمان پاریس در سال 1857 در دوازده ماده امضا شد.
سانجی دات که قرار است نقش احمدشاه ابدالی بازی کند. احمد خان ابدالی که در تاریخ وی را متولد ملتان و سلطان دکان هند نامیده اند گرچه پدرش زمان خان ملتانی است ولی زاده سال 1722 در هرات است. چون پدراش از سوی حاکمان هند (کامپنى هند شرقى) به عنوان حاکم هرات تعیین شده است
این فیلم که نام کاملش "پانیپت، آن خیانت بزرگ" است، بر جنگ سوم پانیپت که در سال ۱۷۶۱ میلادی میان احمد شاه درانی، پادشاه افغان و پشتون شاه افغانتبار (ولى نه از افغانستان بلکه خراسان کبير و مناطق ماوراالنهر يا فرا رودان" و ارتش امپراتوری ماراتهای هند در شهر پانیپت رخ داد، تمرکز خواهد داشت. در این جنگ که به پیروزی احمد شاه درانی انجامید، از سوی دو گروه هندی: روهیله ها، افغانهای منطقه دوآب و شجاعالدوله حمایت میشد.
نظر به متون تاریخی در این جنگ دهها هزار نفر کشته شدند و یکی از بزرگترین و پرماجراترین جنگهای قرن هجدهم در تاریخ هند و دولت افغان ها یا پشتون ها به شمار میرود.
همین مناطق را پشتون ها یا افغان تباران " افغانستان " می نامند. اما نام افغانستان یا افغانلند را مونت استوارت الفنسيتون در کتاب سلطنت کابل گذاشت و نوشت. نقل قول باز: همین مناطق خراسان که در آن خانات تورکتباران و تورکمن ها و هزاره ها و پختونخواه را که من معرفی می کنم همین مناطق را من افغانستان می نامم. زیرا افغانها یک نام عمومی برای کشور خود ندارند."
سانجی دات/سنجیدت با انتشار پوستر فیلم در توییتر نوشته است:"مشتاقانه منتظرم که بخشی از فیلم پانیپت باشم."
فیلم هندی «پانی پت» داستان حمله احمدشاه ابدالی حاکم سلطنت درانی به هند است. آیا سینمای هند از شخصیتهای افغان همواره در نقش منفی استفاده میکند؟
این در حالی است که سنجی دات 3 نوامبر در صفحه رسمی توییترش با نشر پوستر این فیلم نوشت: «هرجایی که سایه احمدشاه ابدالی میرود، آنجا مرگ نازل میشود».
پانی پت اسم شهری در شمال هند است که در تاریخ هند از آن به عنوان شهری «مقدس» یاد شده است، پانی پت سه بار مورد حمله حاکمان خارجی قرار گرفت و در جنگ سوم پانی پت، احمدشاه ابدالی مراتههها را د عقب رانده و این منطقه را تحت تصرف خود درآورد.
شخصیتهای معروف افغان «شخص منفی» در فیلمهای بالیوود قبل از این نیز فیلم سینمای هند به اسم «پادماوات» که در 25 ژانویه 2018، به اکران سینماهای داخلی و خارجی منتشر شد جنجالی شده بود. این فیلم داستان واقعی «علاءالدین خلجی» پادشاه خلجیان فارس که به اسکندر ثانی مشهور است و ملکه هند «پادمینی» را نشان میدهد.
در فیلم «پادماوات» سلطان علاءالدین به حیث یک شخصیت خونخوار، چپاولگر، عیاش و دوجنسگرا معرفی شد که این برای برخی از مردم هند قابل قبول نیست، آنان سلطان علاءالدین را یک شخصیت خوب، قدرتمند و شجاع میدانند. از سوی دیگر بیشتر فارس زبانان بخصوص افغانها، نسبت به این فیلم واکنش نشان داده و آن را غیر واقعی عنوان کرده اند.
سینما هند از تیموریان و بابریان گرگانی یعنی مغلهای بزرگ و کوچک و به ویژه از جلاالدین اکبر با جنبههای انتقادی در کل از نقش سازنده شان در آبادانی و شگوفای و هنری و ساختمانی و معماری و ادبی و فرهنگی و نظمی و موسیقی کشور هند یکی از درخشانترین دوران هندوستان می باشد.
افغانیه همان نوآر پختونخواه با مناطق پشتونشین باید بدانند که حاکمان پشتون افغان در سلطنت درانی هم کدام آبادانی نکرده اند که شروندان اش به آن ببالند و یا باعث سرفرازی و یربلندی شان باشد.
حملات و اشغال برای آبادی و شگوفای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی هند نبود بلکه به غارت و چپاول و نعمت های گوناگون هند بود.
درانی و خاندان طلاهی نام های پشتونها است که این نامها با پرهای هندوان و هندیان به کلای پشتون زده شده است. تاج محل سمبول هندوستان است و آنرا جهان برای بانو خود ساخت. نام عروس بابر حمیده بانو دخت ایران زمین بود.
مردم هند قابل احترام است و از شیرشاه سوری پشتونتبار به خوبی یاد می کنند که این بزرگمرد شاهراه بیهار (بهار تولدی دیگر) را ساخت و این شاهراه شمال و جنوب هند را پیوند نمود. این شاهکار تجارت جنوب و شمال هند را رونق داد. اى اندک رنجان يعنى افغانتباران وافغانشده گان هرکس را ميهن کشمير است. واشغالگران مورد تنفر است. اين حق را از مردم هند سلب مى کنيد.
مى نوشيد اى شيران افغانان
پستانهاى گاوان هندوان
>>> زنده باد هند بزرگ ،
>>> 3 ملیارد دالر
یعنیییی 3 هزار ملیون دالر
3000.000.000x78.9=236700.000.000
هر نفر 85 دالر؟؟؟
به سفیر هند بگویید کم است ما قبول نداریم ، غنی بابا خرجش زیاد است.
ما هر روز ازین بیشتر پول 10% جرم زبان میدهیم به غنی او هنوز قبول ندارد تو از ایقدر پیسه کم گپ میزنی
اگر قبول ندارین داگز دا میدان
60 ملیون تلفن فعال در کشور است
60.000.000/30.000.000=2
نی از 60 ملیون هم تلفن زیاد است به خاطری هر نفر در جیبش دو تلفن دو و چار سیم کارته داره
پس تعداد حداقل تلفن در کشور = 3x30.000.000=90.000.000
هر نفر اگر یک الو بگوید 10 افغانی باید کریدیت اضافه کند 1 افغانی آن از غنی خان است
پس مردم روزانه 90 ملیون به جیب غنی میاندازه و غنی بیچاره هنوزم کم خرچ است و از هند پول میگیره؟؟؟
حساب ماهانه جرم زبان مردم میشه=30x90.000.000=2700.000.000
یعنی مردم ماهانه حداقل حداقل
2700.000.00(دو هزار و هفت صد ملیون) به جیب غنی خان میندازه
نوش جان غنی اگر ملت روز 10 الو
بگوید
روزانه 27 هزار ملیون به جیب غنی میره
به سفیر هند بگویید لالا اگه ماهانه یک ملیارد بدهید صحیح است وگرنه کم است ما به سازمان ملل شکایت میکنیم
فارغ صنف دوم اقتصاد از کنر
>>> هندوستان دوست واقعی مردم افغانستان است
پاکستانی ها از هندو ها بشرمید
>>> او اقتصاد دان از کنر
اگر بابای تان غنی خان کم خرج است بگو از بادارش طلب کند
اگر بازهم کم خرج است دخترش در امریکاست او ره بگویه که روان کند
تا کی مردم
>>> باور کنید گرسنه گی و فقر مردم هند را که آدم در انترنت و دنیای مجازی فیسبوک مشاهد میکند گرسنه های کشور ما هزار بار خداوند را شکر گذاری کنند مه نسبت به گر سنه های هند صد مرتب زنده گی بهتر و شکم سیر دارند کشور هند شکم گرسنه و پا برهنه های کشور خود را که تعداد شان دو برابر نفوس افغانستان میشود توجه ندارد پول را در برای اشرف غنی می هدیه میکند که اشرف غنی پول باد آورده را به بیشتر از صدوبیست مستشار با معاشهای چند هزار دالری خود بدهد تعجیب بی انصافی است در کشور هند گرسنه در خانه خیرات در بیرون لعنت به این طور زعیم یکشور .
>>> به نظر دهنده دوم ميگم چي شده ابدالي رو دارين ايراني جا ميزنيد چون اون موقع كشور افغانستان وجود نداشت اما در مورد مولانا شاعر بزرگ مي گين. مولانا افغاني بوده ايراني ها از مادزديدن خوب اون موقع هم افغانستان وجود نداشت از طرف ديگه ميگين ايران از زمان رضا شاه نامش ايران بوده حالا كه به ضررتونه شد از زمان نادر شاه آخه تو دنيا بيسواد تر از شماها وجود نداره
>>> " به نظر دهنده دوم ميگم چي شده ابدالي رو دارين ايراني جا ميزنيد"
نگارش شما به زبان پارسى معيارى نيست بلکه به گويش محلى زبان فارسى است. از اينرو ازشما خواهش مى نمايم نوشته را دوباره دقيق بخوانيد.
مولانا شاعر بزرگ زبان فارسى است. من گذرنامه و شناسنامه و ياتذکره افغانى اش را نديدم. در آنزمان کشورى بنام افغانستان وجود نداشت. اما چرا ايران و خراسان
اقوام ایرانیتبار یا مردمان ایرانی گروهی قومی از تبار اقوام ایرانیزبان باستان هستند که به یکی از زبانهای ایرانی گویش میکنند.این گروه قومی در سراسر فلات ایران، از هندوکش تا آناتولی مرکزی و از آسیای میانه تا دریای پارس، منطقهای که ایران بزرگ یا ایرانزمین نامیده میشود، پراکنده شدهاند.
در نوشتههای تاریخی و ادبی، ایرانیان با کشیدن مرزهایی بین خود و بیگانگان، خویش را از دیگران متمایز کردهاند؛ برای نمونه:
* آريانا و آريانم و آرياوج و آرياورتادر دوران هخامنيشيا
Cithara Ariana or Citara Persarum
Pandora Persarum or Pandora Ariana
*ایران و انیران (در دوران ساسانیان)
* ارانشهر و يا ايرانشهر بهرام يا وهرام گور (گور به معنى زردشتى و نه گوره خر که ايرانشناسان غربى مى نامند)
* ایران و توران (در اساطیر)
* ایران و روم
*ایرانی و تازی (عجم و مردم عرب)
* تاجیک (پارسیزبان) و ترک
*ایران و هند
*ایران و فرنگ (اروپا)[۶]
شاهنشاهی هخامنشی هنگام فرمانروایی داریوش یکم
زمانی اقوام ایرانیزبان را میشد در سرتاسر اوراسیا از بالکان تا غرب چین پیدا کرد. بخش عمدهٔ اقوام ایرانیزبان کنونی و اقوام ایرانیتبار با هم مشترک است ولی تفاوتهایی نیز وجود دارد. همانگونه که مشخص است اقوام ایرانیتبار محدود به مرزهای کنونی کشور ایران نیستند.
بسیاری از اقوام ایرانیتبار خود ریشه در شاخهای از آریاییهای هندواروپایی شناخته شده به ایرانیها دارند. یافتههای باستانشناسی در مکانهایی مانند: روسیه، آسیای میانه و خاورمیانه اطلاعات کمی را دربارهٔ این که این اقوام چگونه میزیستهاند، ارائه کردهاند.
اقوام ایرانی نقش بسیار مهمی را در تاریخ بازی کردهاند. مادها یکی از نخستین کشورها و امپراتوریهای چند ملیتی را تشکیل دادند و قبایل کوچرو سکاها-سرمتی بر زمینهای گستردهای از روسیه و بالکان حکم فرما بودهاند و احتمالاً یک قبیله زنان جنگاور سرمتی الهام بخش اسطوره یونانی آمازونها بودهاند. همچنین پژوهشگران معتقدند آیینهای گوناگونی از مردمان ایرانیتبار مانند مزدیسنا و آیین مانوی تأثیرات بسیار مهم فلسفی را بر مفاهیم یهودیت و مسیحیت داشتهاند. اقوام ایرانی باستان نیای مردمان بسیاری مانند: پارسها، بختیاریها، لرها، لکها، مردم آذری، مردم مازندرانی، تاتها، تالشها، گیلکها، کردها، بلوچها، هزارهها، آیماقها، پشتونها، تاجیکها و… هستند.
مردمان ایرانی با قدمت ۱۰٬۰۰۰ سال یکی از کهنترین ملتهای دنیا میباشند.
احمد خان ابدالى پسر زمان خان٬ نوحه (نواسهٔ) دولت خان سدوزایی بوداز نوادگان مستقیم "سدو خان" بود ، "سدو خان" رئیس قبيله ابدالى در دربار صفوی شاه عباس بزرگ (r.1588-1629) به عنوان حاكم خدمت مى کرد.
نطفه طایفه احمد خان ابدالى سکونت اصلى ملتان از سوى پدرى زاده هرات 1722 ميلادى از پدر ملتانى و مادر قندهارى از سال 1736 تا 1748 ميلادى یکی از پیروان نادرشاه افشار شاهنشاه کل ممالک ايران بود.
منبع : نقشته "ممالک ايران" ابراهيم متفرکيان 1729 ميلادى به زبان عربى
https://www.radiofarda.com/a/chelebi-6/29069972.html
ابراهيم متفرکيان اسم ممالک ايران
https://daftareyaddasht.files.wordpress.com/2013/09/mamaleke-iran.jpg
جهان نما - کاتب چلبى به زبان تورکى نقشه کاتب چلبی: «نقشه ایران که تحت مالکیت شاهان صفوی است»، 1620 ميلادى
https://daftareyaddasht.files.wordpress.com/2013/09/katib-celebi-map1-e1380011644198.png
/
http://www.kotiposti.net/msaleha/images/2010/sarajulakhbar.1.JPG
http://www.kotiposti.net/msaleha/nai_9/sh-10/p-3.html
http://www.kotiposti.net/msaleha/images/2010/sarajulakhbar.3.JPG
ما سال 1736 ميلادى را مى نويسيم. در همين سال شاهزاده احمد چند ساله بود? 1722-1736 مساوى 14 ساله در همان زمان بلوغ بود. و در مدرسه سپاه شاهنشاهى ايران سواره نظام مشهد داخل شد. پدر احمد خان شاه هرات مملکت ايران بود. مملکت هرات (در قرن بيست به چند استان و ولايت) تقسيم شد بودند.
پس از دوره آموزشى وى در زير رکاب حامى و استاد خود نادرشاه افشار چندين سفر به هند نمودند.
احمد خان ابدالى اکنون فرمانده سپاه4000 نفرى شاهنشاهى ايران سواره نظام را داشت .
الماس کوه نور پس از قتل نادرشاه به دست وی افتاد. او که بعدها پس از بقدرت رسیدن، تخلص درانی به خود داد و ممکن با لقب در دوران یا استعاره الماس و زر و سیم به احمد شاه درانی مشهور شد. تشابه اسمی دو طایفه درانی در کرمان و افغانستان، این احتمال را به وجود آوردهاست که ریشه قومی مشترکی داشته باشند.
خانواده پدری اش از قوم سدوزائی - شاخه پوپلزائی - از قبیلههای پشتون ملتان هند و کرمان ایران میآیند
هنگامی که نادرشاه در سال 1747 درگذشت ، امپراتوری وی فروپاشید. در زمان درگذشت نادر با درک اینکه زندگی وی در معرض خطر قرار گرفته است اگر در مشهد که نادر شاه را به قتل رسانده بودند، بماند ، تصمیم به ترک اردوگاه گرفت بعد از کشته شدن نادر افشار در اردوی بزرگ او بی نظمی پدید آمد. ناگفته نماند که یک بخش 16 هزارسپاه شاهنشاهى نادر افشار را پشتونها غلجایی ٬ سدوزائی و ازبک تشکیل میداد. نظر به پیشنهاد قوماندان عمومی نورمحمد خان از سران خان غلجایی و احمد خان ابدالی سپاه شاهنشاهى ايران را به قندهار سوق دادند.
احمدخان که توسط یک جرگه بزرگ به یک رهبر مردمی منصوب شد و اکنون به نام احمدشاه خوانده می شد ، توانست در مدت کوتاهی ممالک خاورى خراسان ايران وتوران را تحت کنترل خود درآورد. به زودی او غزنی را ها فتح کرد و حاکم محلی کابل را سرنگون کرد او امپراتور تحت نام دودمان يا "سلطنت درانى" بود و نام سرزمين را "خراسان کبير و مناطق فرارودان"
در بین سالهای 1747 و 1753 احمد شاه سه بار به پنجاب حمله کرد. در سال 1748 او از Indus (سهند) عبور کرد و امپراتوری مغول را تهدید کرد. از ترس حمله به پایتخت آنها ، دهلی نو، مغولان او را در سال 1749 مناطق سند و پنجاب را ترک کردند. سال 1750 به هرات و 1751 نیشابور و مشهد تحت سلطنت وی رسید. با این حال ، حکومت احمدشاه بر پنجاب ، توسط سیک ها که لاهور را فتح کردند ، به چالش کشیده شد. در 1751 او دوباره او را عقب رانده. سال بعد ، احمد شاه یک کارزار به سمت کشمیر رهبری کرد و می خواست منطقه شمال هندوکش را فتح کند. در یک کارزار دیگر در هند در سال 1756/1757 احمدشاه دهلی را غارت کرد. او سلسله مغول را سرنگون نکرد، بلکه یک عروسک را به نام «عالمگير دوم» منصوب کرد که بعداً داماد پسر احمدشاه تیمور شاه شد.
در بازگشت به "خراسان کبير و مناطق فرارودان" در سال 1757 ، احمد شاه به بالاترین پناهگاه سیکس ها ، معبد طلایی در امریتسار حمله کرد و خونریزی را برپا کرد.
با سقوط مغولها ، دیگر اصول هندوستان قوت گرفت و استعمار انگلیس هندوستان در این زمان آغاز شد. بدین ترتیب ماراتن در سال 1758 به پنجاب تقویت و حمله کرد. آنها تیمور شاه و دولت او را اخراج کردند. احمد شاه سپس جهادی را علیه ماراتها اعلام كرد ، كه از وی حمایت مسلمانان به دست آورد. در 1759 به لاهور رسید و در ژانویه 1761 در Panipat برای نبرد سوم پانى پات آمد. احمد شاه برنده شد - این اوج قدرت او بود. وی اکنون پس از بزرگترین امپراتوری مسلمانان عثمانی تسلط یافت.
قدرت بر روی پنجاب اما نامشخص بود. در اواخر سال 1761 و مجدداً در سال 1764 احمد شاه مجبور شد شورشیان سیك ها را خرد كند. و او همچنان نامشخص بود: در پیکارهای بعدی ، افغانها در زمان ژنرال جهان خان با تلفات زیاد (5000 کشته) در برابر سیک ها باختند.
احمدشاه در آن زمان مریض بود. در سال 1764 ، سرطان او ، تومور صورت ، شروع به سطح كرد. وی آخرین بار خود را در "خراسان کبير و مناطق فرارودان" گذراند و در ژوئن سال 1772 درگذشت.
حکومت امروزى احمد خان ابدالى را بنيانگذار افغانستان فعلى مى پندارد.
منابع
Vogelsang, Willem (2002). The Afghans. Wiley-Blackwell. p. 228. ISBN 978
John C. Griffiths: Afghanistan: A History of Conflict. Andre Deutsch, 2002, S. 12, ISBN 978-0-233-05053-9
يکى از بدبختى افغانتباران و افغانشده گان پيرامون علم و دانش زيادتر تفکرى پيغارى (به عربى انتقادى ) نيست پژوهشى و اسنادى بلکه نقلى وسينه به سينه ونسل به نسل.
زادگاه احمد خان ابدالى سه جاى نقل شده است:
1- ملتان
2- قندهار
3- هرات
هرات درست است. احمد خان ابدالى پسر دوم زمان خان است. زمان خان حاکم هرات بودوبا خانم از ارغنداب قندهار عروسى نموده بود. پدر و مادر اش در هرات بودند. وى متولد ملتان و قندهار نبود.
در سال 1748 تيمور شاه در مشهد در قصر شاهنشاهى افشار تولد شد. احمد خان ابدالى پس از مرگ نادرخان افشار تورکى تبار 1747 به قندهار رفت. بانو اش با تيمور بار دار بود. و در کاخ قوده ( به تورکى ) آينده خودوالدين عروس و داماد قوده گفته مى شود.
شاهزاده تيمور شاه در خانه خوشدامنان (پدرزن ومادرزن يا خسر و خشوى) آينده خود تولد شد. دو نواسه نادرخان عروس هاى احمد خان ابدالى و بانوان تيمور شاه درانى بودند.لقب خان يک لقب تورانى وگرگانى ويا مغولى است.مغولهاى هند لقب هاى پارسى مانند شاه جهان وجهانگير اورنگ زيب وغيره گرفتند و لقب خان را به پشتون ها.
>>> جناب سفیر
اگر خیرات میدهید درست بدهید
اگر نمیدهید گپ هم نزنید
غنی به این چیز ها سر خم نمیکند
>>> کجکول گدایی ره خوب محکم به کمر بسته کردین و به نام مردم افغانستان دورادور دنیا را گدایی میکنید
شرم و ننگ است بر کسانی که خود را مسلمان دوآتشه میگوید و خیرات بت پرست را بخورد آنهم مسلمانی که بت شان را در بامیان انفجار دادند
شما از قوم بت پرستان هم پست تر هستید
شیرشاه زیلاند نو
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است