تاریخ انتشار: ۱۹:۲۷ ۱۳۹۸/۹/۱۸ | کد خبر: 161276 | منبع: | پرینت |
من با هیچ کس نیستم و نبوده ام:
سخنی با استاد سرور دانش که دوستش دارم.
کسی به من گفت که آرای مردم در انتخابات ریاست جمهوری "از مدت ها است که تعیین شده " ولی اعلان نمیشود. گفتم نه، کمیسیون تمام آرا را بازشماری نکرده هنوز نمی دانیم چقدر رای پاک وجود دارد. گفت پس بروید به صفحه استاد سرور دانش سری بزنید به وسوسه افتادم، رفتم و به نوشته مردی که من دوستشان دارم چون ایشان را شخصیت مهربان، صادق، خیرخواه و همچنان سیاستمدار خوب می دانم البته نه "سیاستمدار آرمانگرا و متعهد به یک حزب دموکراتیک با برنامه" انداختم.
زیاد سختگیر هم نباشیم، نمی توان از شخصیت هایی که از درون یک حزب اسلامگرای رادیکال (نصر) بیرون آمده اند انتظار یک حرکت تشکیلاتی دموکراتیک، مدرن، جدا از دین داشته باشیم. من با حفظ افکار، ایده آل دموکراتیک، لاییک و هومنیست ام سه نفر را درحزب وحدت بیشتر شناختم و دوستان شخصی من اند: زنده یاد عرفانی، خلیلی و دانش. پس این پست من پولیمیک یا جهتگیری نیست.
از این سبب خواندن نوشته شان مرا به تعجب واداشت که ایشان در عین حال قانون نویس دستگاه قدرت کنونی می باشند و بیش از یکبار روی احترام به قانون (حتی توسط دولتمردان) تاکید نموده اند. چنین می خوانم: "... در نتیجه ما بیش از 35% درصد آرای مردم هزاره و شیعه را از آن خود ساختیم." آری دوست من درست می گفت. استاد دانش با وضاحت ادعا دارد که 35% مردم "هزاره و شیعه" به تیم دولت ساز رای داده اند.
نوشته من فقط یک نظر حقوقی است. گفته های استاد دانش چند مشکل مهم حقوقی و دموکراتیک دارد:
اول اینکه تا جایی که من اطلاع دارم و از نگاه قانون آقای دانش نباید بیشتر از من در این مورد اطلاع داشته باشند (مگر اینکه اطلاعات خصوصی یعنی غیرقانونی ازکمیسیون انتخابات دارند). کمیسیون هنوز شمارش کامل و نهایی آرا را تکمیل نکرده است به همین علت نمی تواند نتایج انتخابات را اعلام کند.
دوم اینکه حتی در کشوری مانند افغانستان اگر اعلان تعداد آرای که از این یا آن حوزه به صندوق انداخته شده و درصدی آن در مقایسه در برابر آرای تمام کشور قانونی است ولی هر برگه رای توسط یک رای دهنده به صندوق انداخته می شود نه به حیث پشتون و هزاره و نه بعنوان سنی و شیعه. ممکن است در برخی ولسوالی ها حوزه هایی باشند که رای دهندگان کاملا از یک قوم است ولی حتی در بامیان، غزنی، کابل و چندین ولایت دیگر ما نمی توانیم ادعا کنیم چند شیعه یا چند سنی رای داده اند. گذشته از آن شمارش آرا و تعیین درصدی روی معیار قوم و مذهب ناممکن است. همه شیعه ها هزاره نیستند و نه همه هزاره ها شیعه.
مهمتر از آن شمارش آرا روی معیار قوم و مذهب خلاف قانون است. روزنامه نگاران، مفسرین و تحلیلگران ممکن است چنین کاری را انجام دهند ولی به یقین اشتباه می کنند. وظیفه یک حقوقدان و قانون نویس نیست که رای دهندگان را از نگاه قوم و مذهب تقسیم کند.
در همین نوشته یک پراگرافی دیگری وجود دارد که قابل بحث است خیلی خیلی قابل بحث است و زیر قلم شخصیتی محترم و خیرخواه مانند استاد دانش دور از تصور است که جامعه را به این سادگی به "خوب" و "بد" تقسیم کند. ایشان یک عده افراد را نام می برد که با تیم دولت ساز نیستند مانند: "زورمندان محلی، گروه های مسلح غیرقانونی، طرفداران تشدید تقابل های قومی، سیاستمداران شکست خورده و تشنگان زر و زور و همه کسانی که همواره از توده های مردم و حتی امروز از کشته شدگان نیز برای صعود به مقام، قدرت، ثروت و رسیدن به منافع شخصی و خانوادگی ابزارها و پله هایی ساخته اند و می سازند".
مشکل در این است که من خودم را در زمره این اشخاص نمی دانم ولی با آن هم در تیمشان نبودم. مشکل دیگر این است که هر شهروند می تواند نام عده ای زیادی را بگیرند که در زمره این افراد هستند و در تیم دولت ساز هم وجود دارند به هر صورت چون من نه با تیم دولت ساز بودم نه با هیچ تیمی و خودم را هم در این لیست نیافتم پس در این مورد صحبت نمی کنم.
فقط یک نکته را باید بگویم در هر مورد و به ویژه در مورد رفقا، دوستان و همراهانی که یک زمانی باهم بوده ایم می توانیم انتقاد کنیم، بحث کنیم، ولی از ایجاد آنتاگونیسیم یا تضاد آشتی ناپذیری خودداری کنیم.
کریم پاکزاد
>>> برای اینکه وحدت اقوام خیلی قوی گرد باید دانش صاحب دخترش رابه پسرتنویر بدهد
>>> کریم پاکزاد!
به دانش بگو که با دزدان جهادی نزدیک نشو! که همه دزدا ملت در تیم عبدالله باهم جمع شده!
راه هزاره راه دیموکراس است و بس!
دانش سرمایه ملی است!
با دزدان یکجا نباشید!
>>> دوست ها نباید وقت گرانبهای خویش را با کرزی و عبدالله وغنی ومحقق وخلیلی وحکمتیار ودانش ضایع سازند چون اینها مسخ شده اند خطاب وبیان با اینها مفید فایده نبوده براراده وخواست ایشان تاثیری وارد نمی اورد اینها به تعبیر قران کریم <صم بکم عمی فهم لایعقلون > شده اندمیگویند وقتی شهوت غلبه نمود عقل ضایع میشود اینها را حرص پول ومقام وقدرت ونوکری اجانب کروکور وگنگ ولال وبی عقل ساخته وبیچاره ها همه عقلهای خویش را در گروغلامی وخدمت گذاری خارجی ها نهاده اند فکر نکنید که دانش با وجود اینهمه خواری وذلت خود انجا جا خوش نموده است وتا اینحد بی شعور وبی احساس است هرگز اما اورا در ارگ در پهلوی غنی نصب نموده اند وبرایش گفته اند که <دانش وظیفه ای تو ثنا خواندن است وبس> چون او چوکره ای خلیلی وخلیلی ازچند جای وموسسه پول میگیرد وراپور های موثق ودست اول را میدهدوقس علیهذا کلهمی دیگران را نیز به این دو مقایسه نما انهای که وابسته نبودند ویا کمتر وابستگی ودلبستگی به انها داشتنداهسته اهسته حذف نمودند عده ای را به شهادت رسانیدند وتعدادی را هم خلع مقام وقدرت کردند وکسانی را که هنوز رنگشان خلاص نشده دیگر هم کار میدهند تاچند صباحی دیگر مهلت داده وظیفه ای محوله را تمدید کرده اند به تدریج خدعه ونیرنگ های انها افشا میگردد وچنان دیدیم که واشنگتن پوست مطلبی سری را پخش نمود ودران اظهار داشت که ظرف دودهه رهبران کشورشان واقعیت های جنگ را از ملت خود پنهان نموده اند وقتی با ملت خویش چنین روش دارند با من وتو ودانش چه خواهند
کرد؟
معلم محمد داود بیگ از لیسه ای صمیم سانچارک
>>> من خودم وابسته و دلباخته به هیچ یک تیم نبودم ونه هستم اما انچه که واقعیت است نباید از ان چشم پوشی کرد در تمام تیم های انتخاباتی بشمول تیم دولت ساز غنی زورمندان و قوماندانان جهادی بخاطر منفعت شان وجود فزیکی دارند شعاری تیم دولت ساز که گفته در مقابل زور مندان مبارزه میکنم کاملا دروغ محض و یک عوام فریبی چیزی دیگری نیست بطور مثال میتوان از تفگسالاران و زور واکان بی بند و بار چون قیصاری و زاهد الماس مشاور غنی و اقبال صافی عطامحمد نور و غضنفر مشهور به گلم جمع فساد پیشگان دزدان پول ملت تقلب کاران عوام فریبان و چپاولگران رشوت خوران و فاشیستان همفکر غنی والیان و قوماندان تعین کرده شده از جانب غنی که اکثریت شان بیسواد و فاسد اند در تیم دولت ساز هستند نباید کور خود بینای مردم بود در تمام تیم های انتخاباتی ازین قماش مردم هستند انهم بخاطر منفعت خود شان نه بخار کشور و مردم دیموکراسی را بیشتر کسانی که از غرب امدند مانند غنی و قیومی و حکیمی وغیره نسبت بدیگران بد نام کردند تا دیگران .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است