من با اين جامعه شناسى كه از ميهن و هميهنانم دارم از اين جمع بزرگ درس خوانده هاى وطنم به يك چيز خيلى حيرانم، اكثريت درس خوانده ها و تحصيلكرده هاى كه سياست مى كنند و دست هاى شان با فساد آلوده نيست، دست ها و دامان شان با خون هموطنان و غير هموطنان آلوده نيست، با وجود آن كه اختلافات حزبى، گروهى، سازمانى، تنظيمى و حتى در بعضى حالات محلگرايى و قومگرايى دارند، اما مشتركات شان بيشتر است تا اختلافات شان.

مشتركات شان خيلى نزديك است، راه هاى كه مى خواهند به هدف برسند مختلف است، اما از هر راهى كه مى خواهند بروند، هدف شان يكيست، هدف شان وطن است، آبادى وطن است، آرامى وطن است و خوشبختى هموطنان شان، كيست كه از اين جمع اين سه چيز را نمى خواهد، صادقانه همه شان مى خواهند، مى دانم مانند من از دل و جان مى خواهند كه هموطنان شان خوشبخت باشند، آرام باشند و سربلند.

واقعأ من به اين حيرانم، با وجود آن كه مشتركات فعالين سياسى، نخبگان سياسى و فرهنگى افغانستان خيلى بزرگ است خيلى با هم نزديك است نسبت به اختلافات شان، اما نمى دانم چرا با هم جور نيستند؟

من كسانى را مى شناسم كه از يك حزب و سازمان هستند، از يك روستا هستند از يك تيار هستند، از يك قريه هستند، اما با هم جور نيستند.
غرور بيجا، خودخواهى و يا عدم فهم و درك درست از رسالت ميهنى يك روشنفكر مبارز و متعهد.

در هر گوشه دنيا كه هستيم هيچ چيز ما را با هم به اين اندازه نزديك نمى سازد به جزء عزت و آبروى وطن و هموطن ما،
صادقانه.
با درود
ضيا بارى بهارى

>>>   Nazimi Karim
باری صاحب محترم تا آنچايکه من اينجا از نزديک ميبينم تا ما مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و اخلاقی را درين جامعه حل نه نمايم هرگز مسايل سياسی حل نخواهد شد
اينچا هزاران مشکل اجتماعی وچود دارد که به پرداختن هر يک آن از حوصله قلم هم بيرون خواهد بود ، به صدها نوغ مشکل اقتصادی و نحو پولدار شدن وجود دارد و ده ها نوع مشکلات اخلاقی درين جامعه بيداد میکند که مسول درجه يک اين همه مصايب همين بزرگان سياست کشور هستند که هم اقتصاد هم اجتماغ و هم اخلاق جامعه را در گرو خود گرفته اند اينها در قريه قريه افغانستان گماشته گانی دارند که هرلحظه گلوی مردم را میفشارند و نميگذارند تا صدای شان را بلند کنند و کسی را با تطميع و کسی را با جبر و تعدادی هم با داشتن منافع از همین رهبران پوشالی حمايت ميکنند و در زير چتر همینها زندگی را به پیش ميبرند و به ميل همين رهبران سياست نيز ميکنند
وقتی سياست قومی شد ، سياست اقتصادی شد و سياست غير اخلاقی شد باز چی انتظاری ازین سياست بازی داشته باشيم
شما شايد به ده ها مورد شايد متوجه شده باشيد که اگر يک حقيقت سياسی اجتماعی را بيان کرده ايډ حتما شما حتی از همفکران و همدياران تان که سالهاست سياست کردند زير ضربات کوبنده لفظی قرار گرفتين
پس چگونه ميشود این جوانان تازه کار عرصه سياست را که بيشتر شاد در گرو سياستمداران حرفوی هستند متوجه مسوليت های وطنی شان نمایم چون ايشان صرف از دهن خويش تراوش های مغز ديگران را عرضه ميکنند
شما صفحه آقای عطا محمد نور را به تماشا بگيريد دقيقا متوجه ميشويد که وی چی ميکند
آقای نور روزمره با ده ها و صد ها نفر از جوانان ولايات مختلف با قمندانان مختلف با جنرالان باز نشسته با واليان باز نشسته و با اين و ان ديد واديد ميکند شما نيک ميدانيد که وی چی را دنبال میکند ، به فکر من بجز انتقال نظریات و انتقال افکار سياسی خود و گروپمان و هم پيمانانش را توسط همينها به رده های پاينی چیز دگری نخواهد بود ، بالخصوص که درین روز ها روند توزيع پول بخاطر جلب حمايت سياسی در سرخط اين اهداف و اجرای اين پروژه توسط همين عالي جنابان است و بس
با مهر فراوان باری صاحب

>>>   Hakim Nasib
ضیا جان عزیز قطعا چنین نیست هیچ کس بخاطر خدا مردم و وطن شان مبارزه نکرده و نمی کنند اگر چنین بود باید همه در یک صف واحد بخاطر رضای خدا نجات وطن و مردم شان متحد و یک پارچه تلاش میکردند مبارزه بخاطر ریاست وقدرت است همه میخواهند رئیس باشند و رهبر؛ هیچکس حاضر نیست راهرو باشد اگر چنین نیست پس مشکل در کجاست؟؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است