تاریخ انتشار: ۱۷:۰۳ ۱۳۹۸/۱۰/۴ | کد خبر: 161524 | منبع: | پرینت |
در زمان برده داری در آمریکا، زن سیاه پوستی یک گروه مخفی راه انداخته بود و بردگان را فراری می داد او میگفت: «سختترین مرحله ی کار ما قانع کردن یک برده بود، به اینکه تو برده نیستی و باید آزاد باشی».
جناب ابراهیمی نجیب الله در نقد یکی از نوشته هایم گفته است که کارمندان هزاره در حکومت باید محافظه کار باشند و زیاد از حق و حقوق هزاره گپ نزنند تا متهم به قومگرایی و اخراج نگردند.
این نوع تفکر نشان میدهد که هزاره بودن هنوز هم در افغانستان جرم و هزاره ها مجرم اند بنابراین هر کسی که بخواهد خود را ملیگرا جلوه دهد نه تنها از حق و حقوق هزاره گپ نزند بلکه باید از بود و باش با مراجعین هزاره خودداری نموده و کارهای اداری آنان را حل نکند و تا می تواند مراجعین هزاره را اذیت کنند تا ملیگرا گفته شود.
این تفکر چنان نهادینه شده است که حتی بسیاری از کارمندان هزاره دوست ندارند خود را هزاره معرفی کنند، دوست ندارند که با مراجعین هزاره روبرو شوند و اگر روبرو هم بشوند خود را گوشه میکنند تا خدایی نخواسته کسی از آنها کدام کمکی طلب نکند. خودم تجربه کردهام که کارمندان هزاره با مراجعین هزاره بدتر از دیگر کارمندان برخورد میکنند تا مثلا نشان دهند که قومگرا نیستند و ملی اندیش اند.
بگذار چند نمونه بگویم:
1. استاد خلیلی معاون وقت ریاست جمهوری، مسوولیت بخش اراضی و زمین را نیز عهده دار بود او کارهای اداری دیگر اقوام را با پیشانی باز حل می کرد اما برای مراجعین هزاره مشکل تراشی مینمود و حتی کارهای قانونی آنها را انجام نمیداد تا مثلا متهم به قومگرایی نشود.
2. استاد دانش زمانیکه وزارت عدلیه بود با افتخار در پارلمان کشور اعلام کرد که من ملیگرا بوده و قومگرا نیستم زیرا در وزارتخانه تحت مدیریت اینجانب کمتر از پنج درصد هزاره حضور دارد یعنی هر کسی که بر هزاره ها ظلم و هزاره ی کمتری در اداره تحت مدیریت او وجود داشته باشد ملی اندیش است این در حالی است که براساس معاهده بن، باید حضور هزاره در تمام ادارات دولتی 20% باشد.
در نتیجه باید گفت که کارمندان هزاره بیش از حد محافظه کارند و نه تنها از حقوق هزاره ها دفاع نمیکنند بلکه هزارهها را مجرم دانسته و تلاش دارند با آنها بد برخورد کنند تا مثلا خود را ملیگرا نشان دهند و چوکی و موقعیت خود را حفظ کنند درحالیکه این امر کاملا اشتباه است، در کشوری که همه چیز قومی است و هرکس برای قوم خود کار می کند کارمندان هزاره باید جسور باشند و با افتخار از صلاحیت خود استفاده درست نموده و مانند کارمندان دیگر اقوام، برای قوم خود کار کنند زیرا در اینصورت موقعیت آنها تثبیت و محکمتر میگردد چون از حمایت و پشتوانهی مردمی برخوردار میگردد و حکومت نمیتواند به راحتی آنها را عزل کند بخاطر اینکه حکومت نمیخواهد حمایتهای مردم را از دست بدهد.
محمد نسیم جعفری
>>> عین پروسه در قبال سایر اقوام بخصوص ملت شریف تاجیک نیز جریان دارد .و عموما در آن دوایر دولتی که بیشتر سیستم های پراکنده دارند تقویت حمایه به اصلاح و رفاه ان وجود ندارد که مراجعه مردم هم به ان دفاتر روزانه زیاد است ویا روز های که در شهر کدام تدابیر امنیتی گرفته میشود همین قشر پاین تحت امر سایر اقوام را توظیف میکنند تا با مردم داغ دیده دردمند به عناوین مختلف مجبورا برخورد ناشایست کنند تا ذهنیت عام مردم حتی هم تباران خودشان از این ها نفرت کنند.اکثرا متوجه شوید.
>>> مردم مومن،زحمت کش وصادق هزاره های مناطق مرکزی افغانستان درطول تاریخ افغانستان با تمامی اقوام برابر افغانستان درکارات دولتی ویا شخصی روابط حسنه ونیک داشته اند وبا حکومت مرکزی همکاری همه جانبه وصادقانه داشته اند.دوسال داوطلبانه بلا استثنا جهت حفظ امنیت ونگهداری از استقلال وآزادی کشور شان به خدمت مقدس عسکری میرفتند.محصولات صنایع دستی پشمینه بافی مانند شال،قالین ،گلیم جوراب ودستمال به شهر ها میامدند.انواع میوه جات تر وخشک درداخل وخارج کشور صادر میگردند.درسال های آخر که حکومت وسیع البنیاد توسط جامعه جهانی درافغانستان تشکیل گردیده اند مردم هزاره جات ازین تحول عمیق سیاسی استقبال همه جانبه نموده ودراردوی ملی وپولیس ملی جهت خدمت گذاری شامل گردیدند.گرچه متاسفانه تاحال بعضی تنگ نظران وآدم کشان خاین دربعضی جاها برای این مردم مومن وزحمت کش مزاحمت مینمایند ودست به کشتار های ناجوامردنه وخایینانه میزنند.درحدود بیشتر ازیک سال است که باهمکاری جوامع بین المللی ،کشورهای ذیدخل درمسایل سیاسی افغانستان،کشورهای همسایه وسیاست مداران صلح جوی افغانستان نشست ها ی متعدد درکشورهای مختلف صورت گرفته اند مردم مناطق مرکزی هزاره جات ازین پروسه صلح استقبال همه جانبه نموده خیر مقدم گفته و مانند مردم مومن افغانستان وشب وروز دست به دعا اندتا افغانستان هرچه سریعتر به صلح وامنیت سرتاسری دست یابند وآرامش بعد ازسال های زیاد به افغانستان جنگزده وویران شده انشالله حکم فرما گردد.
ومن الله التوفیق عبدالرشید ناصری از آسترالیا
>>> همين مشكل ما مردم بقه صفت است ، اگر افغان هستيم يا هزاره ، اگر پنجشيري هستيم يا ناقل ، همه ما مانند بقه حوض را دنيا فكر ميكنيم، و زود احساساتي شده خود را از دست ميدهيم ، يكي از لاف متفكر دوم ميشويم و يك جاهل ديگر يگانه فيلسوف جهان بعد از أفلاطون و سقراط، و ديگر هم نواسه خدا. اين را بايد بدانيد كه نه تنها هزاره بودن جرم است بلكه افغان بودن يا به اصطلاح شما أفغانستاني بودن خودش جرم و شرم دنيا و آخرت شده است، ما همه رانده شده همه در ها شديم. خدا را بايد شكر كرد و منحيث انسان دوپا چند روز زنده گي فاني را با آرامي سپري نمائيم.
>>> سلام بقیه افراد ان چنان از هزاره ها نفرت دارند و نفرت پراکنی می کنند و این در بین مردم افغانستان جا افتاده است مثلا شخصی که می گوید به هزاره رو دهی بوی دامادی می یاد یعنی این قوم را ان چنان حقیر می پندارد و حتی حق طبیعی انسانی را که هر انسانی داراست را برای ازره ها محق نمی داند و در حال حاضر این تبلیغات خطرناک با شدت تمام دارد دنبال می شود چرا که ازره ها مردم بومی این سرزمینند و این برای انان که به دروغ برای خودشان تاریخ ساخته اند و اندیشه برتری قومی انها و این کشور را صدها سال به عقب رانده است و حتی خود بعضی اقوام را . حتی یک ایرانی می داند که فاصله ای بین اقوام افغانستان هست با توجه به طرز برخورد ما با هم یعنی این کشور انقدر مردمش به جان هم افتاده اند تا گروهی بر سر قدرت بمانند و بقیه مردم از هر قومی به جان هم بیفتند تا بعضی قدرت را همیشه در دست گیرند یعنی تفرقه بینداز و حکومت کن جامعه افغانستان قوم پرست شده و نظام شوونیستی در ان حاکم است اگر به همین روش ادامه دهیم همیشه در تحجر باقی می مانیم
>>> بن من خلاص شد لطفآ تفرقه قومی را دامن نزن
دردهه 70 اگرکسی قروت را کورت میگفت واجب القتل بود چرا درآنوقت صدایت بلند نشد وخاموش بودی ملی بیاندیش دریک گل بهارنمیشود درنیجا تمام اقوام شریف ما با هم برادر وبرابر اند این تیکه داری قومی ، سمتی ، لسانی ومذهبی شما نتیجه نداد حالا هم سر وقت است که باید ملی بیاندیشیم
>>> در این که شکی نیست بیش از90 فی صد قوم هزاره انسانهایی پرتوقع با افکاری غلام پروری و حسود تشکیل می دهد. از این قوم حذر کنید که دودمانتان را به آتش می کشاند و یکی از موانع صلح و پیشرفت در افغانستان بزرگ ظهور این قوم ایران پرست و پرافاده و کودن است
>>> من افتخار میکنم که هزاره هستم واگر حق هزاره ای ضایع شود ازان با افتخار دفاع میکنم
>>> برای ساختن یک میز هم چوب کار است هم آهن و هم شیشه و هم پلاستیک اما اینکه تلاش کنیم تا آهن را هم پلاستیک بسازیم و چوب را هم و شیشه را هم این یک حماقت بزرگ است و عملی نا ممکن.
در جامعه به عوض همسان سازی اقوام بهتر است که در فکر همکاری اقوام باشیم.
>>> هزاره بودن یک افتخار است
این قوم نه طالب نه دارد نه داعش نه انتحاری
فقط زحمت کشان و مدال آوران راستین برای مردم اینهاست که نه از طرف دولت فاشیست کمک می شود و نه تشویق
این حکومت فاشیست فقط اقوام غیر اوغان را می خواهد از صحنه بیرون کند
هرکس به هزاره ها بدگوی باشد به خوبی خودش باید شک کرد
گل آغا چاریکاری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است