ششم جدي برابر است با روز اشغال كشور افغانستان توسط لشكر و قشون سرخ روسيه، انها كه به قصد اشغال اين كشورامده بودند قصد حضور دایمي در ان را داشتند، ولي به اثر جهاد و مقاومت و مبارزات مردم افغانستان بعد از چهار ده سال از كشور بيرون رفتند.
مردم كشور با دادن صدها هزار شهيد و به جاي گذاشتن ميليون ها زن بيوه و اطفال يتيم، سر انجام كشور خويش را از دست سربازان متجاوز روسي و عوامل مزدور دروني انها ازاد ساختند.

اما بزودي عوامل كشور هاي همسايه و افراطگرايان كشور هاي اسلامي شرايط شكست دولت اسلامي مجاهدين ضد روس و ازادي خواهان ميهن را فراهم ساختند و با شعله ور ساختن جنگ هاي داخلي و كشتار ده ها هزار نفر از مردم كابل، زحمات و دست رنج و جهاد و مبارزات مردم را بدون نتيجه رقم زدند و زمينه اوردن جريانهاي افراطي و عوامل بيگانه (طالبان) را در كشور فراهم كردند.
اين گروه افراطي از جانب كشور هاي إمارات و عربستان سعودي و كشور پاكستان دست به تجزيه و حساسيت هاي قومي و كشتار هاي قومي و مذهبي و حساسيت هاي زباني زده و موجب ده ها هزار شهيد و اواره شدن ميليون ها مردم كشور را فراهم ساختند.

نتيجه:
عوامل اين فاجعه خونبار، نخست دولت هاي كشور هاي همسايه و افراط گرايان متعصب اسلامي و مذهبي و در عين حال بينش ضعيف سياسي عامه مردم كشور بوده است، بدون شك چيزي كه عيان و اشكار است؛ اينهمه شهيد و زخمي در طول چهل سال جنگ، دستاورد عوامل مذكور مي باشد.

با تاسف تا اكنون همه اين عوامل خاین و مخرب با حضور قدرت هاي شيطاني امريكا و غربي روي موضوع بحران و جنگ هاي كشور و نيز در جنگ و صلح و انتخابات ان حضور دارند و بدون خواست و نقش مردم در سرنوشت شان، انها از تاثيرات روز افزوني در اين ميهن مظلوم برخور دار مي باشند.
بناء بر اين مردم نه در ايجاد جنگ ها و نه هم در تحكيم صلح و نه هم در انتخابات كشور خويش هيچ نقشي ندارند.

مصباح هراتی

>>>   روز هشت ثور را باید حکومت افغانستان روز ماتم ملی اعلان کند

>>>   روسها در هچ کشور قضا تجاوز را ندارد مگر یهودی ها در هر کشور مانند غلام حمل می کند

>>>   "انها كه به قصد اشغال اين كشورامده بودند قصد حضور دایمي در ان را داشتند، ولي به اثر جهاد و مقاومت و مبارزات مردم افغانستان بعد از چهار ده سال از كشور بيرون رفتند."
۱- اول (همانطور که بار ها گفته ام ) مانند روز روشن است که سقوط نظام شوروی نتیجه اعمال جاسوسی انتلیجنس سرویس انگلستان است که از طریق رییسه گرباچوفه (زن گرباچوف) تاثیر گذار شد ۰(گرباچوف ده سال در آنجا سفیر بود). علت اصلی این تاثیرگذاری هم نتیجه سیاست غلط مغز بیمار برژنوف بود.
۲- این مقاومت و جهادی های شما مانند موش از گربه (طالبان) و حالا از کفتار (داعش) میترسند و حتی امنیت یک ولسوالی را هم گرفته نمی توانند.
۳- آنها از بدو تشکل توسط چتلستان ، رضا شاه و بعد آخوند های ایران یکی بجان دیگر بودند و حتی در داخل از یک منطقه اشرار به منطقه اشرار دیگر رفته نمی توانستی.
۴- قاچاق مواد مخدر فعالیت هایی اصلی آنها را تشکیل میداد که تا حالا هم جریان دارد.
۵- بنأ دوست عزیز انتظار هم نداشته باش‌ که غربی ها و عربهایی متجاوز را که برای همیشه به سرزمین تو آمده اند این گروهایی خون آشام از اینجا بکشند. اگر تجاوز سرخ نتیجه کم دانشی رفقا بود این اشغال دایمی نتیجه جهادی های شما است.
آزاده

>>>   هر روز مان بد تر از ۶ جدی است این روز برای کسی روز سیاه و برای هموطن دیگر روز نجات و زندگی بهتر محسوب میشود . و اما اگر اخوانیها در حمله به هرات بالای زنان مشاورین روسی که انجا کار میکردند تجاوز جنسی نمیکردند روسها به انتقام و قهر وادار نمیشدند. اسماعیل ضابط و اخوانیها که عامل این بدبختی بود به دار زده شوند و از روسها که ابرقدرت وقت بودند گیله نیست !

>>>   اقای مصباح!
من هم ازانهایی بودم که درزمان حاکمیت چپی ها درک شان نکردم ومخالف شان بودم.
اما واقیعت اینست که انها صرف یک هدف داشتند.اعتلا٫پیشرفت٫ترق وسربلندی افغانستان عزیز.
اما اینکه من احمق بودم وتواحمق هستی گناه انها که نیست.
پروانی

>>>   یک بیکفاتی ویک اشتباه چپی ها درافغانستان از نظرمن هم قابل انتقاداست.
-بیکفایتی درگرفتاری گلو.
- واشتباه دررهایی سیفوازپلچرخی.
اگراین هردو را به دوزخ میفرستادند٫یقینا جان ده هاهزارانسان معصوم را نجات میدادند.
کوثر

>>>   من ازروی مقایسه قصرهای کارمل ونجیب باگلووسیفو٫باوجدان وبی وجدان را به سهولت تشخیص دادم.
اگرخواسته باشیدشماهم میتوانیدهمین کاررا کنید.
ناصر

>>>   کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧شمسی که به کومک وهمکاری مستقیم مشاورین شوروی وقت در دولت محمد داود صورت گرفت سرآغاز جنایت وکشتار صدها هزار مردم بیگناه وسیاست مداران وطن دوست گردیدند.گرچه حزب دیموکراتیک خلق افغانستان این کودتا را به نام انقلاب یاد میکند اما حقیقت اینست که این تحول وتغیرات کودتای بعضی نظامیان به رهبری مشاورین شوروی بود.گرچه محمد داود خان ازیکطرف نهایت خودخواه وجا طلب بود ازطرف دیگر جنگ سرد وضعف استخبارات حکومت محمد داود خان هم باعث سرنگونی حکومت او وبه قدرت حزب دیموکراتیک خلق افغانستان گردید.من درسال ١٣٥٧ محصل صنف سیوم پوهنتون پولیتخنیک کابل بودم وعملا فعالیت های سیاسی کارمندان شوروی هارا میدیدم.کودتای خونین ثور ١٣٥٧ حزب خلق وپرچم که ازپشتیبانی حداقل مردم برخوردار بود خیلی سریع وبعد ازشش ماه بعضی گروپ های مجاهدین که وطن دوست ومومن بالای بعضی ولسوالی ها حمله کردند وحکومت مقتدر حزب خلق وپرچم را درولسوالی های متذکره محو ونابود کردند.ازطرف دیگر حزب خلق نیز با تصفیه بعضی افراد دردستگاه نظامی و دولتی را شروع نمودند بعضی هارا به محابس انداختند وبعض هارا اعدام کردند که اعمال بیخردانه حکومت خلق وپرچم برای گروپ های مسلح مخالف خیلی موثر ومفید واقع گردیدند.اکنون که بعضی افراد بلند پایه حزب خلق وپرچم درکشورهای دور ونزدیک مهاجر شده اند به این اعتراف میکنند که رهبران بی خرد شان باعث قتل وقتال مردم گردیده اند.کشتار بیرحمانه حزب خلق وپرچم عم ازکارگران ،موچی ها،لیلامی فروشان شورنخود فروشان متعلمین مکاتب معلمین، دانشجو ،محصلین ،استادان پوهنتون ،مولوی ها،روحانیون واقشار مختلف را دستگیر کردند ودرشب های تاریک این زندانیان مظلوم را درپولیگونهای پل چرخی زنده زیر خاک کردند که لیست پنج هزار شهدای سال های ١٣٥٧و ١٣٥٨ نشر شده است وجنایت فراموش نشدنی حکومت خلق وپرچم را برملامیسازد.حفیظ الله امین خاین وفاشیست وخانواده او درین کشتار بی رحمانه نقش مهم داشتند.ازطرف دیگر قبضه کردن قدرت سیاسی رهبری حزب خلق وپرچم مخالف های علنی ومخفی بین انان شروع شدند بعضی افراد پرچم را به حیث سفیران در خارج فرستادند وبعضی شان را زندانی کردند ویا کشتند.مخالفت حفیظ الله امین بانورمحمد ترکی نیز درتضعیف حکومت خلق وپرچم کومک شایانی کرد ونورمحمد تره کی توسط باند آدم کش حفیظ الله کشته شد.شوروی ها که ازرفتار حفیظ الله امین مشکوک بود تصمیم گرفتند به قومانده ودستور مستقیم برژنیف ملعون وفاشیست که منشی عمومی حزب کمونیست اتحاد شوروی وقت بود عساکر خودرا به داخل افغانستان بفرستند.لذا به تاربخ ششم جدی شمسی ارتش شوروی داخل خاک افغانستان گردید ودرشام همان روز حکومت فاشیستی حفیظ الله امین توسط قوای شوروی ازبین رفت و ببرک کارمل این دسته نشانده مستقیم برژنف ملعون بحیث زعیم جدید حزب واحد دیموکراتیک خلق افغانستان قدرت را به دست گرفت ووضعیت سیاسی وجنگ های آزدیخواهانه ملت مومن قوی تر گردیدند.گرچه شوروی ها درتغیر رهبری حزب خلق وپرچم ابتکار های را به خرچ دادند با آنهم حملات متواتر ومنظم مجاهدین ومبارزین مخالف حکومت حزب خلق وپرچم عساکر شوروی را درتنگناه قرار دادند.تااینکه درزمان رهبری گرباچوف از اتحادشوروی وحکومت داکتر نجیب الله دستور خروج مرحله به مرحله قوای شوروی توافق شدند وعملا تا پانزده فبروری ١٣٨٩ اخرین قطعات شوروی افغانستان را ترک کردند.حکومت دست نشانده حزب خلق وپرچم تا سه سال دیگر هم به مقاومت خود ادامه دادند بالاخره دراواخر ماه اپریل سال ١٩٩٢ میلادی حکومت دست نشانده شوروی ها سرنگون گردید وقدرت سیاسی به دست مجاهدین وآزدیخواهان استقلال افغانستان انتقال یافت.درحکومت جنایتکارانه حزب خلق وپرچم صدها هزار نفر ازاقشار مختلف ملت مومن افغانستان درداخل کشته ومعیوب شدند وملیون ها نفر درکشورهای همسایه وکشوهای دور مهاجر گردیدند. مرگ برحکومت آدم کش وجنایت کار خلق وپرچم ، شاد باد روح شهدای مظلوم وآزادیخواه مجاهدین ومبارزین واقعی افغانستان.
ومن الله التوفیق عبدالرشید ناصری از آسترالیا

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است