میزان باجگیری و راهزنی‌های مسلحانه در کابل به اوج خود رسیده است و هیچ جای در کابل امن نیست٬ پولیس کجا است و چرا به دادمردم نمی رسد؟
این گفته های میلیون ها شهروند کابل است که از راهزنی های مسلحانه و باجگیری ها در شهر شان به ستوه آمده اند.
آمار ادارت پولیس خود می رساند که حداقل در یک شبانه روز در کابل٬ پنج رویداد جرمی اتفاق می افتد در حالی که منابع دیگر می گویند که حداقل در یک شبنانه روز در کابل ده واقعه جدی جنایی رخ می دهد و گراف قتل بیشتر از هر واقعه دیگر است.

شهریان مطرح می کنند که در بسیاری حالات پولیس یا در گرفتاری مجرمان نا توان و نظاره گر است و یا این که جرات و تحرکی برای مهار تحرکات جرمی ندارد.
اکثر وقایع جرمی در نزدیکی های پاسگاه پولیس رخ داده است مگر مساله جدی گرفته نشده است.
به گونه مثال٬ شام روز جمعه ۱۳ جدی٬ جوانی بنام نجیب الله که در مارکیت داوود زی دوکان داشت در ساحه ده افغانان کابل در چند متری پاسگاه پولیس با ضرب گلوله کشته شد و راهزنان به سادگی و آرامی کلید موتروی را گرفتند و با موتر دزدی شده ساحه را ترک کردند.

شام روز شنبه جوانی ۲۲ ساله بنام علی سینا که در پوهنتون امریکایی افغانستان در ساحه دشت برچی ناحیه سیزدهم شهر کابل درس میخواند بعد از آنکه با دزدان مقاومت کرد و نمی گذاشت تا تلفن و لبتاب اش به یغما برود با ضربات چاقو کشته و باشنده دیگری کابل بنام مسیح الله شب گذشته در یک سالون عروسی در ساحه میدان هوایی کابل کشته شد.

شام روز یکشنبه ۱۵ جدی٬ پنج عضوی یک خانواده در ساحه خیرخانه کابل به گونه مرموز کشته شدند٬ امنیت ملی مسبب این حادثه معرفی شده است مگر امنیت در این باره چیزی نگفته است.

این وقابع نشان می دهد کوچه و جاده های کابل به کشتارگاه مردم مبدل شده است٬ هرلحظه و هر ساعت بیم آن میرود که حادثه اتفاق افتد٬ جان گرفته شود و زندگی برباد رود.
رویدادهای جرمی در شهر در حالی نگرانی باشندگان کابل را برانگیخته است که بازار خریدوفروش انوع و اقسام سلاح‌های بدون مجوز در شهر کابل همچنان گرم است.

هیچ نقطه در کابل امن نیست است و پولیس هم چیزی نه کرده است و این باعث شده که مردم باور و اعتمادی نسبت به پولیس و نهاد های دیگر امنیتی نداشته باشند.
صفحات اجتماعی همه روزه صدها جرم و جنایت را برملا می کند و نارسایی های زیادی را به رخ مسوولان میکشد.
وضعیت تا اندازه زشت و آشفته است که در نشست اخیر شورای وزیران ٬ناامن بودن کابل و ازدیاد وقایع جرمی جزآجندا بود٬ در مجلس نمایندگان به استجواب قومندان امنیه ولایت کابل رای دادند و مجلس سنا به فراخواندن مسوولان ارشد بخش نظامی فیصله کرده است.

بالاتر از آن٬ سروز دانش معاون دوم ریاست جمهوری در یک نشست اضطراری با معاون امنیت ملی و قومندان امنیه ولایت کابل٬ وضعیت نگران کننده امنیتی در کابل را با آنان مطرح کرد و دستور بازنگری برنامه های امنیتی در شهر کابل را داد.
مگر این گفته ها و برنامه ها نتوانسته است برای خانواده های قربانیان آرامش خاطر ببار آورد.
خانواده های قربانیان منجمله خانواده علی سینا٬ مسوولان پولیس و مسوولان حکومتی را به دورغ گویی و فریب متهم می کنند و می گویند آنها می آیند بررسی و تحقیق خود را می کنند٬ دلجویی کرده٬ گپ های دلگرم کننده می زنند مگر تاکنون هیچ مجرمی گرفتار نشده است و هیچ رهزنی پاداش اعمال زشت خود را نگرفته است.

شهریان مطرح می کنند: مشکل در این است که اول مجرم شناسایی نمی شود٬ اگر شد مشکل مجرم در دستگاه پولیس حل می شود٬ اگر پولیس با مجرم جدی بود٬ نهاد های عدلی کارشان را درست انجام نمی دهند و در آخر هم دستگاه قضایی یک روند کاری نفس گیر دارد و این سبب شده است که عدالت به گونه درست عملی نشود و مجرمین از تاخیر در حکم محاکم سود برند.

ناتوانی پولیس و نهاد های دیگر در حل مشکلات مردم و کاهش وقایع جرمی در پایتخت سبب شده است که شماری از باشندگان کابل برنامه های اینترنتی را٬ راه کنندو از طریق شبکه های اجتماعی٬ مردم را برای مقابله با انواع خشونت و عوامل ناامنی در کابل بسیج کنند و کار زار مبارزه با ناامنی را زیر عنوان (کابل امن نیست) به راه اندازند.

مگروزارت داخله و قومندانی امنیه کابل ادعا مطرح شده در خصوص ناامن بودن پایتخت و این که رهزنان مسلح و دزدان حرفوی٬ کابل را به محکمه صحرایی مبدل کرده اند نمی پذیرند وتاکید دارند که پولیس در کابل با دستآورد عمل کرده است.
به گفته مروه امینی، معاون سخنگوی وزارت داخله٬ پولیس در ۹ ماه گذشته توانسته است که گراف جرایم جنایی را ۴۵ درصد را کاهش دهد این آمار نسبت به سال گذشته نشان می‌دهد که جرایم جنایی به هر دلیلی در سطح کشور کاهش داشته است.
ما در سه ماه گذشته موفق به کشف و دستگیری چندین گروه بزرگ سارقین در سطح کلان شده‌ایم که آنان به در کشتارهای هدفمندانه و سرقت‌های بزرگ دست داشته‌اند.
او به ادامه گفت وزارت داخله برای کاهش جرایم جنایی برنامه جمع‌آوری وسایط نقلیه فاقد اسناد، اسناد جعلی، موترهای شیشه سیاه و موترسایکل‌های بدون اسناد را روی دست گرفت تا بتواند میزان جرایم را به حداقل برساند و پولیس توانسته ۷۵ الی ۸۰ درصد از قضایای جرم را کشف و مجرمین آن را بازداشت کند.
فردوس فرامرز سخنگوی پولیس کابل در رابطه به وضعیت امنیتی کابل و ازدیاد وقایع جرمی به خبرنگار آژانس باختر گفت: پاره از نگرانی های شهروندان کابل بای ما قابل درک است.
مگر این که ادعا شود پولیس ناتوان و در حل مشکل عاجز است این حرف قابل قبول نیست.
تنها در میان ۱۵ روز ما ۱۰۳ مجرم را در کابل بازداشت کردیم و سه مجرم دیگر در درگیری با پولیس کشته شدند این برای مجرمین ثابت می کند که ما با آنها شوخی نداریم بل جدی و قاطع هستیم.
برای تامنین امنیت بهتر در شهر٬ روی تامین امنیت جاده ها و کوچه برنامه ریزی های صورت گرفته است.
او می گوید٬ عاملان وقایع جرمی (رهزنی و باجگیری) را بیشتر افراد زیر سن ۲۰ سال تشکیل می دهد. به خانواده ها ٬ برزگان گذر و قوم٬ ملا امامان مساجد... لازمی است که در اداره و تربیت فرزندان شان جدی باشند و با پولیس هم همکاری داشته باشند.
او تاکیددارد امنیت در کابل زمانی تامین شده می تواند که مردم با نهاد های امنیتی همکاری داشته باشند.
مگر شهریان کابل می گویند که مسوولان پولی و نهاد های امنیتی همیشه متکی به ارقام حرف می زنند و همیشه به گذشته پناه میبرند که در گدشته این کار شده است و آن کار شده است در الی مشکل مردم که ناامنی قتل و دزدی باجگیری و راهرنی ... است همچنان به قوت خود باقی مانده است.

فرزانه نعمت

>>>   وقتي دولت فقط در قصه چور و دزدي است و امنيت پايتخت را گرفته نميتواند، چرا نامش را دولت مانده است. اينها يك باند دزد و خيانتكار اند كه فقط أر نام دولت اخازي ميكنند. اين جنگ انتخابات بخاطر خدمت به مردم نيست، فقط بخاطر استفاده ابزاري از نام دولت است. مردم بايد براي دفاع خود چاره سنجي كنند. اطرافيان غني دزدان سرگردنه مانند، داودزي، سلطانزوي، فضلي وديگران اند. سلطانزوي و خانم دزدش حقوق مشاورت به غني و رولا ميگيرند و انهم ده ها هزار دالر ماهانه،بازهم از كود ٩١ براي كرايه خانه شان يكونيم مليون پرداخته ميشود.موتر هاي زره و باديگاردها ورسره. اين مگر پول شخصي غني است. سرگند معاش مشاورت و در عين زمان معاش استادي از أميركا ميگيرد، همچنان قيومي. اين ملت در خواب زمستاني فرورفته است. تا خود ما بيدار نشويم، از اين چند دزد خاين توقع خوبي خواب است و خيال.

>>>   علت اصلی ناامنی درتمام کشور تاخر عقلی پیشرفته وسرتاسری است. درتمام کشورهای دنیا همه دوشادوش قوای امنیتی درتامین امنیت سهم میگرندوهمه امنیت دارند. ماتاهنوز درک نکرده ایم که بدون همکاری مردم تامین امنیت ناممکن است. در سایر کشورها اطفال دوساله این مطلب را میدانند.
عاقل

>>>   تا وقتیکه ماخود همنوا٫ همکار و دستیار دزد٫ رهزن و اوباش هستیم٫ تامین امنیت ممکن نیست.
عاقل

>>>   نیروی های ماشینی امنیت ملی یا نیروی ترورستی امنیت ملی تیم فاشست اشرف غنی رییس تابوت ساز یک مشکل دزدی های مسلحانه دزدان دولتی فقر بیکاری ناامنی ازسوی دیگر ازین همه بدبختی شهروندان کابل به ستوه نیامده اند اگر چنین میبود این ملت گوسفندی علیه دولت فاسد قیام ملی میکردند.
هارون
افغان

>>>   اقای قوماندان روشندل همین است وعده تان در امن سازی و گرفتاری مجرمین سخص دروغ گوی و خاک زن به چشم مردم حال بسیار زود رسوا و خجالت زده میشود از دستگاه عدلی که در راس ان اقای حمیدی فرمانبردار و طرفدار اقای غنی امیدی نیست که بنفع مردم و کشور و تطبیق قانون بالای همه بطور یکسان عملی کند و قضا هم معلومدار است که دست پاک ارگ است در هر جا که بند خورد فورا اقای حلیم در خدمت ارگ است حسب دلخواه ریس غنی تفسیر قانون کند در حالیکه مرجع تفسیر قانون معلومدار است کمیسون مستقل ارزیابی تفسیر قانون اساسی اما اقای حلیم حتی از دستور ریس غنی سرباز زده نمیتواند در روی ورق سفید غیر رسمی انهم انتقال ملیارد هاافغانی ازحساب بانک مرکزی بحساب وزارت مالیه امضاء اش را لگانده تا خدای نخواسته عم نا فرمانی سبب ازرده گی ریس صاحب ارگ نشود وقتیکه چنین رفتار ها در دستگاه عدلی و قضایی است مجرمین هم با انواع معاملات بعوض مجازات مکافات میگردند و پولیس هم مصروف باجگیری از مجرمین بدین اساس مردم خود دست بکار شوند و جلو دزدان راه گیر اختطافچیان و مردم ازار را بگیرند امیدی بستن به این سه ارگان در تامین امینیت مردم و مجازات مجرمین باتجارب گذشته و فعلی اشتباه است .

>>>   قصه همه شهروندان در کله پزی مفت است

>>>   متولیان دین کشور ما کسانی که دین را دکان ساخته اند کشور ازین بهتر نخواهد شد.

ای خردمند عاقل ودانا * قصه نغز وتازه بر خوانا
گربه لاغر ومفنگی وخورد * رفت بر شکار موشانا
از قضا راه سوی مطبخ برد * مطبخ زاهد مسلمانا
دید آنجا به آشپزخانه * نعمت ایزدی فراونا
یکطرف مرغ وماهی وتهو * یکطرف شامی وحلوانا
ته دیگ وسبزی وقورمه پلو * داخل نان کباب بریانا
در تعجب از آن همه اسراف * زان ز دنیای دون گریزانا
آنچه میگفت از بهشت در منبر * کرده در کنج خانه انبانا
شیخ چون سیر شود کند تفسیر * سوره مائده بقرآنا
الغرض گربه گرسنه شکم * تیز بنمود چنگ ودندانا
بعد از آن صبح وشام وعصر وسحر * رفت آنجا بسان مهمانا
شیخ از دست گربه در تشویش * گربه در حق او دعا خوانا
تا ملا تمام شد صبرش * چاره ای دید نا مسلمانا
مگر اندیشه کرد ودام نهاد * گربه در دام زهد زندانا
التماسید ولاوه آغازید * که ای مسلمان زاهد دانا
به عبایت قسم که ...خوردم * که گر غذای تو خوردم جانا
شیخ از حال او برحم آمد * چون که دیدش پریش وگریانا
گفت این بار از تو میگذرم * شرط اینکه روی از شهرانا
گر ببینم تو را دیگر باره * شوی از زندگی پشیمانا
مینمایم حلال ومیخورمت * به خداوند حی سبحانا
گربه این قول باورش آمد * لرزه افتاد بتن وجانا
رفت بیرون ز خانه ملا * خیس وآلوده کرده تنبانا
در رهش گربه ای جهاندیده * پیر وفرزانه سخن دانا
تا که دیدش چنین پریشان گفت * ای فدای تو سر وجانا
چیست این حالت پریشانی * تو سلاله بری ز شیرانا
بچه گربه راز افشا کرد * قصه از ابتدا به پایانا
ترسم که ببیندم زاهد * در پس کوچه ودیوانا
پس حلالم نموده میل کند * همچو مرغی به سیخ بریانا
گربه پیر گفت فرزندم * از چه ترسانی وهراسانا
دل قوی دار وخاطر آسوده * بیخودی گشته ای پریشانا
که حرامست گربه تا به ابد * بهر شیخ وعوام وخاصانا
هر کسی غیر ازین گفته * بوده فردی جهول ونادانا
گربه مضطرب بس خندید * باز بر گشت شاد وخندانا
فارغ از بلا سوی مطبخ * پشت پا به عهد وپیمانا
دلش آسوده خاطر از ملا * عهد با او به طاق نسیانا
بشنو از زاهد خدا نشناس * زیر پا نموده وجدانا
تله ای ساخت از نخ تسبیح * دام گستره چون عنکبوتانا
از همان دام ها که میبافید * هر زمان از برای خلقانا
تا شبی تا وتاریک چون دل شیخ * گربه زنجیر شد بزندانا
زاهد از دیدن همان گربه * نعره ای زد چون شیر غورانا
گفت با لحن دلخراش ومهیب * گوش از نعره اش خراشانا
که نگفتم مگر نیا این جا * گربیایی شوی پشیمانا
من نگفتم حلال میکنمت * بعد از آن میکشم بدندانا
گربه خمیازه ای کشیده وگفت * که تو هستی ز خالی بندانا
من حلال وحرام میدانم * حکم شرعی همیشه یکسانا
شد حرام خدا حرام ابد * تا ابد زمان و دورانا
حاضرم با تو بحث فقه کنم * این من واین تو واین گوی ومیدانا
شیخ این گفته اش گران آمد * گفت ای گربه نادانا
تو به من فقه می آموزی * گربه مردنی وناتوانانا
بعد از آن اش درون گونی کرد * سر گونی تناب پیچانا
رفت بیرون ز شهر وآبادی * راه کج کرد در بیابانا
یک دو روزی پیاده راه پیمود * گاه لرزیده وگاه لنگانا
عاقبت گرسنه وخسته فتاد * جان بلب لب رسیده بر جانا
در گونی برگشود و با گربه * اینچنین گفت آن زاهد دانا
اینک ما واین دشت لم یزرع * نه غذا ونه آب ونه نانا
دل به مرگ از کجا رسد مددی * کو خوراکی برای انسانا
حالی از برای سد جوع این حقیر * تو حلال هستی چو شیر مادر
شد ضروری اباحه محظور * حکم حلیت اکل میتانا
فمن اضطر مخمصه بر خواند * لا جناح گویانا
پاره سنگی را اجاقی کرد * آتش از بوته مغیلانا
بر کشیدش بر تیغ وکبابش کرد * سر دست وسینه ورانا
خورد وآروقی از برایش زد * بعد از آنش خلال دندانا
آنکه با میل دل کند تفسیر * آیه های خدا به قرآنا
این حدیث از برای آن گفتم * تا کنم حجت خود اعلانا
بلکه عبرت شود بگوش کسان * در زن ومرد وخورد وپیرانا
که بترسید وفاصله گیرید * از ... دزد ورنگانا

آیا با من همنظرید. جزاکم الله خیرا
حلاج

>>>   این پولیس زنچو را فقط به رشوه گرفتن بان و خلاص. اگر یک مرد در وزارت داخله باشد باید حق فیر و کشتن این جانیان را بته و در غیرآن همین دیگ همین شلغم

>>>   اگر یک عابر معمولی را از سر سرک بیاورید و صلاحیت بدهید ظرف یک هفته کابل را امنیت میسازد.
حاجت به من نیست
مگر این ... های حاکم بر کابل قصد امنیت سازی را ندارند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است