عوامل ناامنی در برچی؛ اقتصادی یا سیاسی؟!
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۴۳    ۱۳۹۸/۱۰/۲۰ کد خبر: 161732 منبع: پرینت

اینکه تنها فقر را علت العلل ناامنی در غرب کابل بدانیم، ساده‌اندیشی است. ناامنی در برچی بیش از آنکه به عوامل اقتصادی وابسته باشد، سیاسی است. به باور من فاشیزم برای سرکوب جامعه پویای هزاره در غرب کابل گام به گام پیش می‌رود. هدف نابودی زمینه‌های رشد و شکوفایی جامعه هزاره‌ در همه ابعاد علمی، اقتصادی و سیاسی است.

ارگ چهار سال مدام در برابر انفجارها و انتحارها در غرب کابل بی‌تفاوت ماند و نقش نظاره‌گری را به خود گرفت. غالب اماکن معروف ورزشی، تحصیلی، انتخاباتی، مذهبی و تجمعات مدنی آماج قرار گرفت و هزاران تن کشته و مجروح شدند. برآیند این وضعیت برای جامعه هزاره غرب کابل پایین آمدن سطح توقعات سیاسی آنها برای مشارکت در قدرت سیاسی، بسنده کردن به تامین امنیت حداقلی از سوی حکومت و آسیب شدید روانی بود.

در گام دوم و در این مرحله موج دزدها و رهزنان که معمولا با حوزه‌های امنیتی دست شان در یک کاسه است، به غرب کابل گسیل شده‌اند و البته تعدادی اوباش اجیر هزاره آنان را همراهی می‌کنند. تاکنون سه نوبت رهگیری و دزدی از پسر و خواهرزاده‌ام با تهدید چاقو و تفنگچه صورت گرفته است اما در هیچ مورد، رهزنان هزاره نبوده‌اند.

من موج دزدی و رهزنی فراگیر در غرب کابل را که طبعا به فرار مغزها و سرمایه مردم هزاره به خارج از کشور منجر شده است، در راستای برنامه فاشیزم برای سرکوب و توقف رشد جامعه هزاره می‌دانم.

محمد امین جوادی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
برچی
غرب کابل
ناامنی
نظرات بینندگان:

>>>   اقتصادی! چون اکثر ساکنین آن به شدت فقیر و بی سرمایه هستند و نیز از شرایط و ضعف اجتماع خود آگاهی دارند اقدام به دزدی میکنند و بعضی شان از مهاجرت و دربدری های آن تجربه و دلیری خاصی در دزدی دارند.

>>>   بیکاری و مخارج روز افزون بیشترین فشار را بالای طبقه کم سرمایه و ضعیف می آورد و برچی هم پر از بیکاران و رانده شده هاست که درک بالایی از خلاء ها دارند و استفاده میکنند.
باید امکانات تآمین امنیت افزایش یابد مردم نیز راپور تمام لوچک ها و ولگردان را به مسئولین امنیتی بدهند تا برخورد قاطع شده و سطح ناآمنی کاهش یابد.
سیاستی در کار نیست و فیصدی پائینی هم اگر باشد ناشی از مافیا و مسئولین محلی است که جانیان خود را حمایت میکنند.

>>>   ایجاد غرب کابل به مثابه منطقه هزاره نشین و تلاش برای خالص کردن آن و انکشاف ساحه تا سرک دارالامان و دهمزنک_ کوته سنگی و از کوته سنگی تا کوه قرغ
و همزمان با آن تلاش برای خالص سازی مذهبی منطقه و در نهایت تحت سیطره یک یا شاخه های یک حزب سیاسی قرار دادن آن در ذهنیت آمریکا و شاخه حاکم آن در کابل جنوب لبنان را تداعی میکند .
باقی قصه معلوم است که استعداد و پشت کار و قناعت و ساده زیستی مردم هزاره در ۵۰ سال آینده ترکیب دانشی و مدیریتی و اقتصادی کشور به خصوص شهر کابل را تغیر میدهد به خصوص اگر تحولات بر چی را از آغازین روز ها که حدود ۵۰ سال پیش بود تا امروز در نظر بگیریم آینده را به راحتی میتوان پیش بینی کرد و این جا است که فاشیسم و فاشیسم پروران خیل جهل و حماقت را گسیل میکنند تا این بنیان را از میان بردارد .
یکی و خلاص

>>>   تمام مردم کابل و ولایات از این مشکل رنج میبرد، تحلیل شما بی معنی است اګر تنها این مشکل به هزاره میبود قبول میکردیم فکر کنم اشتباه است که به هر موضوع رنګ قومی بودیم و به آن به حیث دسیسه بنګریم. ما کی را ملامت کنیم.

>>>   نجیب بارور
شب جمعه پلیت موتر مرا دزد برده بود. امروز تصمیم داشتم به همکاری وزارت داخله و ردیابی شماره تماسش وی را دستگیر کرده به پنجه قانون بسپارم. وزارت داخله برایم گفت ردیابی صرف در مسائل تروریستی می شود و در مسائل دزدی صورت نمی گیرد. با اجبار ده هزار افغانی به دزد باج دادم تا پلیت موتر مرا برگشتاند. من تعهد کرده بودم حتا به قیمت بی ارزش شدن موترم باید جلوی این گونه باج گیری ها گرفته شود. اما وقتی از وزارت داخله نا امید شدم مجبور شدم با دزد معامله کنم. امروز برای نخستین بار از خودم این سرزمین بدم آمد. دزدها به تعداد پلیت هایی که می دزدند سیمکارت و مبایل دارند. هرگاه معامله شان تمام شد سیمکارت و مبایل را از بین می برند. سیستم توزیع سیمکارت در شبکه های مخابراتی به تول نان قاق است. اگر قانون توزیع سیمکارت جدی پیگیری شود هیچ کسی نمی تواند با بردن پلیت موتر از مردم باج بگیرد. من امروز برای نخستین بار احساس کردم که حتا حیات ما در این سرزمین پست پرور تصادفی است. کسی که می تواند پلیت موتر را گروگان بگیرد می تواند زندگی ما را هم به گرو بگیرد. دزدان پلیت موترم را از صدمتری پوسته پولیس ربودند. به عنوان یک شهروند ننگ و نفرین فرستادم به پولیس و تطبیق نشدن قانون.

>>>   در شرق کابل یک جایی است به نام احمدشاه پینه و یک جایی هم است به نام ارزان قیمت که مثل برجی است اما با یک تفاوت که در این جا ها نه هزاره ها بلکه بیشترین اش پشتون ها زندگی میکنند و منطقه ملا تره خیل است.
آیا تا حال شما شنیده اید که در این ساحه انتحاری شده باشد؟
اما در برجی هر سال چندین انتحاری میشود . چرا؟

>>>   دوائ درد تان طالب است و بس.
كابلي از نيوزيلند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است