دكتور شريعتى در يكى از كتابهايش بحثى در مورد اليناسيون ( Aliénation ) دارد. او مى گويد كه اليناسيون بمعنى مسخ شدن و از خود بيگانگى است. بيمارى روانى ايست كه فرد مبتلا به آن بدليل ممارست طولانى با زندگى يك بُعدى، شخصيت واقعى خود را از دست داده، كركتر كارى وى جایگزين شخصيت حقيقى او مى شود.

ميگويد مثلاً يك فرد در اثر سى سال رانندگى، احساس ميكند كه موتر است. سى سال اشتغال به دريورى، شخصيت او را زايل و ماهيت موتر بودن را به او تلقين مى كند. در يك شفاخانه اينچنينى، وقتى به بيماران گفته ميشود كه غذا آماده است و بايد همه به طعام خانه بروند. ديده ميشود يك تن در وسط راه طعام خانه ايستاده است. از او مى پرسند چرا به طعام خانه نمى روى؟ ميگويد تيل خلاص كرده ام. سپس پرستار يك گيلاس آب برايش مى دهد. بعد از نوشيدن آب ميگويد، حالا ميتوانم تا طعام خانه برسم.

كسانى كه يك عمر از سياست تغذيه شده و از حزب و فركسيون و ایتلاف سازى تمويل شده اند. چنان الينه و مسخ شده اند كه فكر ميكنند، بغير از سياست، راه ديگرى به زندگى وجود ندارد. همواره دنبال اين رهبر و آن رهبر، اين تنظيم و آن تنظيم اند. و اگر هيج نيافتند، دورهم جمع ميشوند و عكس فيسبوكى مى گيرند تا مورد تبصره كاربران قرار گيرند تا از گمنامى نميرند.

كسى نيست به اين مهره هاى سوخته سياست بگويد:
به لحاظ خدا، عمر سياسى تان منقضى شده. برويد و به زنده گى شخصى روآوريد.
من كه هيچ سنخيتى ميان اينها نمى بينم. اما شايد شما مثل من نيانديشيد و وجه مشتركى بين شان ببينيد.

محمد عارف منصوری

>>>   کوتاه ترین و آسان ترین راه معیشت چنگ زدن به سیاست است .
فرق نمیکند که در کدام پله باشی همینکه سوار این سرویس قراضه شدی آب و نان ات تضمین است فقط جرءت کن و از آبرویت بگذر.

>>>   منصوری صاحب درود!
نوشتۀ کوتاه ولی خیلی پر معنی، واقعیت امر همین است که شما فرموده اید امااین راهروان تنظیم ها، خصوصاً رهبران شان چیزی را کشت نه کرده اند که از آن محصول درستی بدست آورند! اینان در زندگی سیاسی گونه شان چنان از اصل سیاست عدول نمودند که حالا کنار رفتن از آن برایشان خیلی هم دشوار است، زیرا اختیار نمودن زندگی شخصی به مثابۀ مرگ شان حساب میشود. سیاست در جایش اما اگر همین تفنگ از دست شان و محافظ از دنبال شان کنار زده شود، مرگ شان همان روز است، اینان با همین شیوه در انتظار مرگ تدریجی شان اند.
میهن زرغون

>>>   اقاي منصوري چرت و پرت و چرنديات نوشتي.
يك سياست مدار هيچ وقت در در زندگي اش به انقضا نميرسد تا دم مرگ مبارزه ميكند و اهداف خود را دنبال ميكند. شاييد يك موتروان كه مشكل رواني داشته باشد حس كند كه موتر است ولي همه موتروان ها ميدانند كه موتروان استند نه موتر.
نوشته شما از لحاظ محتوا و انشا كاملا غير علمي و غير مسلكي به نظر ميرسد نميدانم چرا افغان پيپر مانند فيس بوك شده و هركه هر مضمون كه نوشت را بدون بررسي علمي و إنشائي پخش ميكند.

>>>   یگانه نوشته ای را که در ین سایت طی ده سال گذشته قابل خواندن یافتم
ممنون

>>>   جناب منصوری متن ارزیابی شما را دقیقن مطاله نمودم واقعن که جمع بندی ارزیابی شما در مورد کاملن بجا ست اینها همه وهمه هیچ نوع و حتی زریی از سیاست اگاهی ندارند خوبتر است که کلمه مجرمین جنگی به اوشان اطلاق گررد. و پشنهاد میکنم که اولا یک حکومت قانونی ایجاد شود تا حکومت متذکره موظف گردد که یک محکمه اخصاصی به منظور حفظ حاکمیت قانون همچو مجرمین را مورد پیکرد قرار بدهد.

>>>   حالا این جنگ سالاران خود کفاشده اند دیگر نیاز ندارند بنام جهاد ودین سیاست کنند ، آنچه می خواستند بدست آوردند، حالا همه میدانند که تجارت با دین ومذهب حتی از مواد مخددر هم بیشتر درامد دارد ،زعفران میوه خشک پوست قره قل قالین واین چیزها به گردش هم نمیرسند ، تجارت بنام دین کوتاه ترین راه برای رسیدن به فرعون شدن است
ر

>>>   جنگ سالاران افغان افتخار افغانستان اند چون هم روس و هم پاكستان را شكست دادند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است