تاریخ انتشار: ۱۱:۰۴ ۱۳۹۸/۱۱/۷ | کد خبر: 161961 | منبع: | پرینت |
نیازی نیست هر چیزی را در ترازوی حلال و حرام شریعت بگذاریم تا توانایی ارزیابی و ارزشگذاری آن را پیدا کنیم. در مواجهه با بسیاری از پدیدههای اجتماعی، توجهی اندک به «اخلاق» و به کارگیری یک خُرد خِرَد به ما کمک میکند که در تشخیص درست از نادرست و حتی حلال از حرام، اشتباه نکنیم.
اخیراً کسانی به برگزاری نمایش مدلینگ در خیابانهای کابل اقدام کرده و طبق معمول، واکنشهای مثبت و منفی فراوانی نسبت به کار خود برانگیختهاند. گروهی، این کار را از زاویۀ تضاد و تعارض با ارزشهای اسلامی مورد نقد قرار دادهاند، دستهای دیگر اینگونه برنامهها را از لوازم اصلی آزادی اجتماعی برشمرده و در دفاع از آن شمشیر زدهاند، خود برگزارکنندگان هم کوشیدهاند میان صلح و مدلینگ خیابانی رابطه برقرار کنند (؟!) من اما از سه زاویۀ کاملاً متفاوت به ماجرا نگاه میکنم:
1. زاویۀ فرهنگی
به لحاظ فرایندها و سنتهای فرهنگی حاکم بر مناسبات اجتماعی افغانستان، اینگونه برنامهها نوعی فرهنگستیزی عریان و عدول عُدوانی از موازین و مرزهای فرهنگی جامعه و همزمان، فرهنگسازی نوین بیگانه با عرف فرهنگی ما است.
2. زاویۀ اخلاقی
در کشوری که بیش از هشتاد درصد جمعیت آن زیر خط فقر قرار دارد و بیش از نیمی از مردم، پوشاک خود را از لباسهای دست دوم خارجی تهیه میکنند، مدلینگ خیابانی، بیاخلاقی خیابانی است.
3. زاویۀ عقلانی
وقتی یک برنامۀ بهظاهر فرهنگی، هم با فرهنگ عمومی جامعه ناسازگار است و هم اقدامی غیراخلاقی شمرده میشود، بهصورت طبیعی، غیر عاقلانه هم هست و نشان میدهد دستکم مجریان آن بهرۀ درخوری از خرد انسانی نبردهاند، اما بدون شک کسانی که نمایشدهندگان مذکر و مؤنث هموطن ما را برای اجرای این برنامه استخدام کردهاند، از خِرد راهبردی بسیار نیرومندی برخوردارند. آنان برنامههای مهمتر دیگری دارند که بایستی در سطحی وسیع، عملیاتی شود و مدلینگ، آغاز آن است.
بنابراین کسانی که فریاد وااسلامای شان گوش فلک را کر کرده، یا درد و دغدغۀ فرهنگی و اخلاقی دارند، باید تدبیر تازهای بیندیشند؛ وگرنه کلاه شان پشت معرکه خواهد افتاد.
راحل موسوی
>>> سیدعلی چاوشی
بنظر میرسد تا ریشه و ارخه ای فلسفه غرب را از مبانی علوم انسانی مراکز علوم از میان بر نداریم با در افتادن با شاخ و برگهایش کاری ازپیش نخواهیم برد
>>> محمد پاینده
درود بر شما راحل عزیز با تحلیل و انتقاد واقعبینانه تان . براستی در پشت سر اینگونه برنامه ها دستها و دسته های اخلاق ستیز و دین ستیز و مروجین بیحیائی و بیحجابی قرار دارند و ار سوی دیگر این جامعه جنگزده و فقیر مصرفی را که از خود چیزی ندارد ، مصرفی تر میسارند تا خون شانرا بیشتر بمکند.
>>> موسوی صاحب بنده به این باور استم،که همه اش دست بیگانه ها است و می توان گفت کار یهود چون دشمن قسم خورده اسلام است چون خواستند توسط تضاد مذهبی بین امت مسلمه نفاق بیندازد اما نتوانستن خواستن توسط کارهای فرهنگی چون رسانه ها کار کند و کار بعدی برداشتن حجاب است که متآسفانه تا جای موفق هم شدن حجاب هارا به نوعی برداشته.
از حدیث ثابت است که امام فرمود زمانی می شود که مردم پت برهنه می شوند.
پرسیدند: چطور؟
گفت لباس می پوشند ولی بدن نما .
سید مرتضی عسکری.
التماس دعا دارم
>>> ما با اين ترس از پديده هاي نو هيچ وقت هوشيار نميشويم!
كمي هم مثبت فكر كنيد و بدانيد كه با هر چيز خوب و نوي كه شما مخالفت كنيد اولا متجاوز به حق كار و نظر ديگرانيد و دوم اينكه مدلينگ در ديگر كشور هاي اسلامي امري متداول است. سوم اينكه از كلمات " فرهنگ ما " هميشه
استفاده غلط به كار گرفته ميشود.
از فرهنگ ما بند تنبان ، دزدي و آدمكشي، دشمني، خيانت به كشور ، تجاوز به حقوق ديگران، چاپلوسي ، دروغ ، حرامخوري و غيره همه ملي و أفغانستاني اند. متباقي چيز ها هم از مادي و معنوي از ديگر نقاط كره زمين به ما رسبده است. مثلا بادنجان رومي كه از نامش معلوم است. ، برنج هندي، موتر جرمني، طياره روسي، دين اسلام از عربستان، ملاي پاكستاني يا ايراني، آيفون و انترنت امريكايي، لباس پنجابي و غيره و غيره.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است