علل و چرایی شکست دولت سازی
در یکصد سال گذشته هیچ دولتی از بطن مردم بدر نیامده‌است: لذا وقتی دولت‌ها دغدغه‌ی شان راضی نگهداشتن بیرونی‌ها باشند نه مردم، سبب کاهش مشروعیت دولت می‌گردد 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۵۳    ۱۳۹۸/۱۱/۱۱ کد خبر: 162010 منبع: پرینت

به باور من ۱۵ مورد زیر از میان انبوهی از موارد، مهمترین عواملی هستند که اسباب اصلی شکست پروسه دولت سازی در افغانستان در صد سال اخیر را فراهم ساخته‌اند.
(این موارد به صورت مشرح در جلسه بحث شده است و لذا ممکن است در این متنِ خلاصه کمی نارسا باشد.)

اول- پیوند میان قدرت و قومیت: قومیت وقتی با قدرت پیوند می خورد، بعضا مشکل‌آفرین می‌شود. معمولا در ساختارهای قومی و قبیله‌یی شجاعان رشد می‌کنند، نه فضلا. مثلا از گذشته کسی رییس قوم و قبیله می شد که خرس یا گرگ‌های بیشتری را می‌کشت و جسور می‌بود. لذا قومیت باعث می‌شود کسانی به نمایندگی از اقوام به قدرت وارد شوند که اکثرا شجاعت دارند، نه فضیلت. برای گریز از قومیت بهتر است اصناف بجای اقوام در افغانستان با قدرت پیوند بخورند تا ساختارسازی شود.

دوم- گم بودن دولت‌ها میان دو روایت «حکومتداری توسعه محور » یا «امنیت محور».

سوم- مبهم بودن جایگاه دو مفهوم و نیاز اساسی شهروندان افغانستان یعنی «امنیت» و «آزادی» در گفتمان دولت‌داری در افغانستان. دولت‌ها همیشه در بدل ارائهٔ یکی از این‌ها، دیگری را از ما سلب کرده اند.

چهارم- نداشتن یک الگوی بومی و افغانی از دولت سازی: حکومت‌های افغانستان در طول تاریخ به‌عوض بومی سازی الگوهای بیرونی دولت سازی، به تقلید از خارجی‌ها اکتفا کردند.

پنجم- مبهم بودن جایگاه و میزان رابطهٔ دین با دولت در افغانستان: گاهی این وضعیت سبب تقویت دولت‌ها و گاهی هم سبب واژگونی نهاد دولت شده است.

ششم- غیر خطی بودن روند دولت‌داری در افغانستان: چون ما همیشه در حال تجربه دولت‌ها و نظام‌های جدید بوده‌ایم، سیاست‌های دولت‌های ما هم زیگزاگی، سلیقه‌یی و فصلی بوده است. صد سال است که در حال آزمون و خطای دولت‌داری هستیم.

هفتم- دولت بیش از حد بزرگ، و مردم کوچک: قدرت دولتی بسیار متمرکز بوده و این سبب شکاف میان مردم و دولت شده است. اینکه آیا مردم خادم دولت‌اند یا دولت خادم مردم تا هنوز واضح نیست.

هشتم- عدم اجماع بر سر نوع و ساختار نظام سیاسی: افغانستان مدل‌های مختلف را تجربه کرده و از هیچکدام راضی نیست. انتخاب نوع نظام سلیقه‌یی نیست، بلکه بر اساس ویژگی‌های جامعه‌شناختی، روانشناختی، اقلیم، جغرافیای سیاسی و تاریخ سیاسی کشور و چندین عامل دیگر صورت می‌گیرد.

نهم- دولت‌داری جزیره‌ای: دولت یک اندامواره است و تمامی اجزای آن باید با هم وصل باشد. این انداموارگی سیستماتیک در دولت‌های افغانستان وجود ندارد. هر نهادی به صورت مجزا و جزیره‌یی کار خود را می‌کند.

دهم- در یکصد سال گذشته هیچ دولتی از بطن مردم بدر نیامده‌است: لذا وقتی دولت‌ها دغدغه‌ی شان راضی نگهداشتن بیرونی‌ها باشد نه مردم، این امر سبب کاهش مشروعیت دولت و افزایش شکاف میان مردم-دولت می‌گردد.

یازدهم- بروکراسی تقلیدی: بروکراسی برای دولت‌داری و توسعه مهم است. اما در افغانستان پاسخ منفی داده. وجود حجم کثیری از نهادهای موازی و غیر موثر ثمرهٔ این نگاه تقلیدی است.

دوازدهم- فقر دولت: در افغانستان برعکس سایر کشورها، دولت‌مردان ثروتمند بوده‌اند ولی دولت فقیر بوده‌است. دولت فقیر سبب فساد و افزایش وابستگی خارجی نظام می‌شود. با وابستگی مالی خارجی دولت ساخته نمی‌شود.

سیزدهم- اولویت کارگزار بر ساختار: دولت‌داران در افغانستان به فکر بقا و دوام خویش هستند و نه تقویت نهاد دولت.

چهاردهم- تسلط داکتران طب، انجنیران و شاعران بر مسندهای دولت‌داری در افغانستان: در صد سال گذشته از میان بیش از سه هزار کارگزار سیاسی، بیش از هشتاد درصد آنها داکتر طب، انجنیر، و غیره رشته‌های غیر تخصصی بوده‌اند. در کشوری که سیستم ندارد، اگر رییس یا مدیر یک داره هم متخصص نباشد در دولت‌داری فاجعه رخ می‌دهد.

پانزدهم- دولت‌های بدون کارکرد یا با کارکرد غلط (همانند ساعت‌هایی هستند که یا ایستاد هستند و یا پس می‌مانند)

نتیجه: تا زمانیکه این عوامل و مسایل رفع نشود، نهاد دولت در افغانستان به گونهٔ کارآ و مدرن آن شکل نگرفته و پروسه دولت سازی به موفقیت نمی‌انجامد.

پایان
داکتر فرامرز تمنا


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دولت سازی
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   اولا تو که خود را ادم اکادمیک و متحد میدانی بعد از ختم انتخابات و قبل از اینکه نتیجه معلوم شود به مشوره خشویت رفتی و با بابای تقلب ایتلاف بی وقت نمودی به همه معل.م شد که چی میخواهی و انشت چقدر است برو با خشویت مشوره کن بعدا بیا و تعویض نویسی کن ... لوده

>>>   دراوایل تا حدی در حقانیت گفتار وکردار جناب تمنا استاد سیاست ودیپلوماسی شک داشتم، ولی متاسفانه استاد هم معامله گر از آب درآمد.
محمد شاه بارز
اکلند نیوزیلاند

>>>   کشوری کی چهل سال درفقر مطلق بوده هلا این دولت نمه جان فیرصدی برای دوذدان شوده تاجیب خودرا ازکمک های خارجی پورکند چون میداند این حکومت بذودی ازهم میپاشد به فیکری این نیست کی اقتصادی خودرا بالا بی بره در اینده چند برابری دوذدی ایمروز گیرش میاد به فیکری دوذدی نباشید اقتصادی کشورابالا بی برید جای گاه خودراهیفظ کنید

>>>   آقای تمنا
یک نکته از دید تان به دور ماند
و آن
نداشتن جرئت و شهامت ایستادن پای وعده های انتخاباتی است.
چنانکه جناب عالی با همه در فشانی هایتان از فضیلت شهامت و جرئت انسانی گذشتید و به امید رسیدن به نواله و آب سر در آخور ارگ نهادید و نه از خدا ترسیدید و نه از مردم شرمیدید.
شرمتان باد
شاید از نظر قواعد سیاسی خوب بازی کردید
اما
از نظر قواعد انسانی از خط سرخ انسانیت گذشتید.
قواعد سیاسی در محدوده چوکات شرافت سیاسی قابل بازی است اما تیم تابوت ساز زیر خط انسانیت عمل میکند و حال که شما هم با آنها پیوستید این زیر خط رفتن مبارک تان باد
ولا حول و لا قوت الا بالله العلی العظیم

>>>   به نظر من شخصیت های که در راس دولت قرارمیگیرد بیشتر از همه عوامل نقش دارد . ما مثال های آنرا درجهان داریم گاندی ، اتاتورک ، ماندیلا ، هوچیمن و امثال آن ها. اما در صورتیکه اشخاص مریض ، نا توان ، پول پرست ، خود خوا ، جاطلب و پر از عقده در راس جامعه قرار گیرد تیوری های آغای مرز فری جواب نمیدهد .
تیوریسن های معامله گر هم مرچ و مساله دولت های ناکام و فاسد بوده که باید نقش منفی آنها در معامله گری های سیاسی برای کسب منفعت شخصی نا دیده گرفته نشود.

>>>   نظر اول خیلی جالب و با حال و احوال آقای تیوریسن ( فرامرز ) مطابقت دارد. و نظر دهنده چهارم با منطق و ادبیات رسا و جانا نه تشت آغای فرامرز را از بام به زمین انداخته . آغای فرامرز اگر جرآت و شهامت دارد دلیل خود را که چرا با غنی به مشوره خوشوی خود رفت بنویسد. و این را هم باید بداند که فرامرز کنونی خیلی در نزد مردم سبک و بی ماهیت شده نسبت به روز های اول کاندید بودنش . انسانهای بی خاصیت خود را به مفت می فرشد ! معامله خوشو و فرا مرز و غنی معامله خاص در گیرو دار انتخابات سوا و مزحک افغانستان است که تاریخ به یاد خواهد داشت.

>>>   صدقه نام داکتر شوی تو فرامرز تمنا غمان طوریکه با خانم اولی ات در حق جفا و خیانت کردی و خدمات انرا بخودت نادیده گرفتی و به دختر خانم دیگری یکجا شدی به عین رقم با مردمی که با وعده داده گی های دروغین و ع.ام فریبانه ات بتو نا مرد رای دادند به وعده داده گی هایت پشت کردی و بخاطر کسب چوکی وزارت خارجه به تیم دولت ساز غنی بگفته خودت که بار بار انرا در سخنانت تکرار کرده بودید نا مردانه به همان تیم بیکاره و فریبکار غنی احمدزی پیوستی کجا شد ان وعده هایت به عده محدود مرمی که بتو رای داده بودند من متیقین هستم وقتیکه خودت مردمی که بتو رای دادند و ترا حمایت کردند و تپ و تلاش در پیروزیت داشتند انرا نادیده گرفتی نا جوامردانه خلاف انچه که گفتی بودی به تیهم غنی احمدزی تسلیم شدی به یقین که به اشرف غنی هم وفادار نیستی اینکار .....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است