تاریخ انتشار: ۱۹:۴۷ ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ | کد خبر: 162096 | منبع: | پرینت |
اول خود را مسلح بسازید، بعد برای نبرد آماده شوید.
بزرگترین دشمن و خصم ما عدم مطالعه و تسلط ما بر محیطی است که در آن رجز می خوانیم و با جهل مرکب به نبرد جعل هویت و تاریخ خود می رویم.
حقیقت مسلم و قاطع تاریخی این است؛ که زادگاه، محل تثبیت و اعلام رسمیت زبان پارسی/ فارسی/ دری/ پهلوی و فهلوی؛ فرمانروایان خراسان بزرگ بودند که بر تمام فلات ایرانشهر تمدنی حکومت می نمودند.
اگر نام کشور همان خراسان می بود،اینقدر مجبور نبودیم در گوش هر کسی و ناکسی چهل یاسین بخوانیم.
کسی زبان کسی را دزدی نکرده است، بلکه در تمام فلات ایرانشهر تمدنی و خراسان بزرگ؛ یک زبان ملی و تمدنی و هویتی بود و هست که نامش را در تاریخ ادبیات زبان فارسی به اسامی:پهلوی،فهلوی،پارسی،فارسی،دری وفارسی میانه ذکر کرده اند.
من از تمام کسانیکه دغدغه ای دانش و تسلط بر تاریخ زبان فارسی/ دری دارند،تمنا و التماس می کنم که حداقل تاریخ مختصر زبان فارسی نوشته دکتر محسن ابوالقاسمی را تهیه و مطالعه نمایند.
برای جونان عزیزما مطالعهی تاریخ زبان فارسی از نماز سنت هم واجب تر است، فرض نگفتم ها،عصبانی نشوید.
عبدالحی خراسانی
>>> در زمان های سابق که ملا ها در محافل بالای مسایل دینی جر و بحث میکردند،برای این که ملای مخالف خود را شکست بدهد،میگفت که این چیزی که من میگویم،در کتاب نوشته شده است.
بعداً یک کتاب را از زیر بغل خود میکشید و نشان میداد که ببینید:اینجا نوشته شده است.چیزی که من میگویم درست است.
باقی اعضای مجلس نیز که به کتاب نظر می انداختند،میگفتند که راست میگوید،اینه در کتاب نوشته شده است.
بنأ از نظر مردم.همه آن چیزی که در کتاب نوشته شده است،باید راست باشد و هیچ شک و تردیدی در اًن وجود ندارد.
جتی آنها کاغذ سفید را محترم میشمردند و میگفتند که کاغذ نام خدا است و نباید در روی زمین انداخته شود.
در زمان حکومت کمونست ها که یک نفر درکابل برای دیدن فرزند اش که در کابل یکی از اعضای برجسته حزبی و دولتی بود و در مکرویان کابل رندگی میکرد،آمده بود،شب بعد از خوردن نان میخواست تشناب برود،او را به تشناب رهنمایی کردند و برایش نشان دادند که در کمود رفع حاجت کند و با کاغذ تشناب خود را پاک کند.
اث در جواب گفت:این کمود مانند کاسه شوربا خوری است و کاغذ نیز نام خدا است.
بنأ در عوض آن که من درین کاسه شوربا خوری رفع حاجت کنم و با نام خدا خود را پاک کنم،بهتر است در لنگی خود رفع حاجت کنم و با دامن خود خود را پاک کنم.
حالا نویسنده مطلب نیز بخاطر تحقیقات در مورد تاریخچه زبان فارسی،آدرس کتاب داکتر قاسمی را میدهد.
ما نمیگویم که چیزی که او نوشته کرده است،واقعیت است و یا دروغ ودیا جانب دارانه است و با غیر جانب دارانه.
مقصد من این است که کتاب یک چیز مقدس نیست و هر نویسنده یی میتواند.بخاطر منفعت مادی و معنوی خود،یک چیری نوشته کند،چه شاهنامه فردوسی باشد و چه کدام کتاب دیگر.
طور مثال در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ غلام محمد غبار،از بی سوادی حبیبالله کلکانی یاد اًوری میشود و از بیانیه روز جشن استقلال او.
وقتی که ما در مکتب بودیم،بالای حبیب الله کلکانی میخندیدیم.
اما در فکر ما نکی گذشت که آیا دوست محمد حان و یعقوب خان و دیگر شاهان محمد زایی،آیا همه با سواد بودند و یا آنها هم بیسواد بودند؟
پس درینجا غلام محمد غبار،بخاطر اًن که در زمان ظاهرشاه کتاب اش چاپ شود،دست به بدگویی ار حبیب الله کلکانی زده است.
این بدان معنی نیست که من از پادشاهی حبیبالله کلکانی دفاع کنم،بلکه من از جانب دارانه نویسی غلام محمد غبار،بخاطر منافع شخصی اش امتقاد میکنم.
همینطور در مورد کتاب های دیگر که راجع به موضوعات مختلف نوشته شده اند،نباید یک جانبه فکر کرد و منافع خود را در نظر گرفت.
من خودم شخصاً اکثراً کتاب هایی را مطالعه میکنم که یک کشور بیطرف در مورد افغانستان و تاریخچه افغانستان و زبان و فرهنگ مردم افغانستان بطور بیطرفانه نوشته باشد.
>>> حق مطلب را درست به اداء کرده اید.
>>> زبان فارسی در ایران و افغانستان و تاجیکستان یکی بود فقط تفاوت در لهجه هاست در ایران هم فارسی زبانان یزد با فارسی زبانان اصفهان لهجه حرف زدنسان فرق دارد ولی این به این معنا نیست که زبانشان فارسی نیست بین فارسی حرف زدن ایرانیها و افغانها هم همین تفاوت هست اما هر دو فارسی زبانند
البته حقیقت تلخ این است که زبان فارسی که زمانی زبان هند هم بود امروز در ضعیف ترین حالت خودش قرار گرفته در تاجیکستان که به روسی مینویسند در افغانستان که پشتونها کاملا قدرت را قبضه کردند در ایران هم فقط به این دلیل که زبان بین اقوام است و از زمان حکومت ترکان صفوی و قاجار در ایران زبان رسمی فارسی بود امروز هم زبان رسمی ایران فارسی است وگرنه فارس زبانها در ایران کاره ای نیستند رهبر ایران ترک است و وزیر نفت ایران کرد قدرت این دو از قدرت رییس جمهور ایران بیشتر است ، ترکها و کردهای ایران بعد از ۴۰ سال حتی اجازه سکونت یک افغان را در شهرهایشان نمیدهند با ادعای اینکه افغانها فارس هستند ، هر وقت هم میخواهند فارسهای ایران را تحقیر کنند میگویند فارس افغانی اما خودشان در شهرهای فارس نشین ایران ساکن میشوند
>>> بیسواد تر از شاه کلکانی همین غنی لوگری است.
نا فهمیده چیغ میزند و بعد چارزانو می نشیند.
در زمانی که زبان فارسی تولد شد و به بالندگی رسید نه کشوری به نام افغانستان بود و نه هم ایران و نه هم تاجیکستان و نه هم پاکستان.
زمین خدا بود و خلق خدا
زبان وسیله افهام و تفهیم است و مثل پول هر قدر بیشتر در دوران و استفاده باشد موثریت اش بیشتر است.
زبان ملکیت هیچ فرد و قوم و منطقه نیست.
و کسی هم کسی را مانع شده نمی تواند که این زبان یا آن زبان را یاد نگیر یا تکلم مکن که از پدر من است.
غنی آنقدر که با انگلیسی سر و کار دارد با فارسی نه میخواند و نه می نویسد و با پشتو که اصلن بیگانه است اگر میگویید نه بیایید و یک امتحان گرامر پشتو راه بیندازید اگر کامیاب شد از طرف من ده سال دیگر هم رئیس جمهور باشد.
در این موارد هرچه میگوید عوام فریبی است.
مگر خوبش این است که تا ماه حمل میمیرد و گپ تمام
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است