تاریخ انتشار: ۰۰:۰۵ ۱۳۹۸/۱۱/۲۴ | کد خبر: 162170 | منبع: | پرینت |
ارگی ها چه در زمان حامد کرزی و چه در زمان اشرف غنی احمدزی برای تقویت طالبان لابی گری کردند!
نگاهی ارگ با طالبان نگاه دشمنانه در میدان جنگ نبود بلکه نگاهی قومگرایانه و لابیگرایانه بود، میزان پیشروی طالبان در جبهات جنگ بیش از اینکه مربوط به استخبارات نظامی پاکستان باشد مربوط کمک های سخاوتمندانه ارگی ها است که از امکانات آمریکایی ها و قوای ناتو نه تنها برای نابودی طالبان استفاده نکردند بلکه هم در زمان حامد کرزی و هم در زمان اشرف غنی احمدزی طالبان هم در عرصه ی ملی و هم در عرصه ی بینالمللی رشد و اعتبار بیشتر پیدا نمودند.
فساد گسترده مالی و اخلاقی ارگی ها هم باعث جدایی مردم از ارگی ها و تقویت صفوف طالبان گردید و این امر موجب آن گردید که آمریکایی ها به این نتیجه برسند که نمی شود با یک اداره فاسد که تعریف از دوست و دشمن در میدان جنگ ندارند کار کرد و خود وارد مذاکره با طالبان شدند.
اکنون که مذاکره با طالبان نهایی شده است تمام اقوام افغانستان باید برای شرکت در آینده افغانستان قومی فکر کنند و تا اینکه تمام اقوام به صورت عادلانه در اداره کشور سهم نداشته باشند امکان برقراری صلح پایدار محال است.
حسن علی عدالت
>>> نویسنده محترم دلیتان هنوزهم یخ نه کرده تاچی وقت خون تاچی وقت بی اتفاقی مسایل رادامن زدن که نه خدا ونه رسول آن رانه تنهاخوب نه دانسته بلکه گناه عظیم قلمداد نموده است بیایید به همه هموطنان تفهیم نمایم وبنویسیم که انسانی فکرکنیدنه قومی بیایید به صفت یک انسان مدرن به شهروندی فکرکنیم تاهمه ما شهروندشویم شرم است برادران وخوهران که همیشه مسایل قومی وزبانی راسرخط اخباربسازیم.
خداوندماراهدایت کند.
>>> فدرالیسم جغرافیایی راه حل است.
فدرالیسم قومی یعنی ادامه جنگ
>>> درست است که موقعیت جغرافیایی کلیدی افغانستان و بیسوادی افغانها از عوامل اصلی بی ثباتی های این جامعه است ولی نفوذ و نفاق افکنی همسایه های هم آب و هم خاک ما، عامل اصلی بی باوری و قومگرایی است.
امریکا هم به نتیجه رسید که ثبات افغانستان را با گرو گرفتن کمکهای اقتصادی به پاکستان و تحریم اقتصادی خصوصاً بر چین و سایر مخالفین منطقه ای خود کمایی کند تا عوامل بیرونی و داخلی بی ثباتی را ناامید سازد.
آمریکا طالبان و افغانهای مسلمان را را به مرگ گرفت تا به درد راضی شوند؛ حدود ۱۰ پایگاه نظامی ، فمنیسم ، و چندین افراط گرایی و محدودیت ها را وارد ساخت تا طالبان از تندروی های خود کمی بگذرند و امکان یک جمهوری اسلامی منطقی بوجود آید.
>>> نبود وحدت ملی ما نه مشکل خارجی ها است نه گناه آنها.
تمام روابط و مناسبات قدرت و دولت، مسائل حکومتی، سیاسی، و اجتماعی در کشور ما قومی هستند، ویا اقلن عنصر قومی مهم ترین عنصر آن روابط و مناسبات میباشد.
ما باید قبول کنیم که در کشور خود مشکل های قومی داریم، که بهتر است شناسایی شوند و بهتر است روی اصلاح آنها کار شود، نه اینکه آن را پنهانکاری کنیم و فقط به دروغ گفتن و رد کردن آن اکتفا کنیم و چشم پت لاف بزنیم که دنیا گل و گلزار است و ما هم شیر هستیم شیر.
بدون اصلاحات جدی درسیستم های حکومتداری، دولتداری، و بدون اصلاحات عمیق در مسائل اجتماعی، سیاسی، و امثال آنها یکپارچگی و وحدت بین مردم های مختلف این کشور ناممکن است و وحدت ملی ی وجود نخواهد داشت.
>>> بنده به سرنوشت اشرفو فاشیست و ناصالح قیچ معامله گر حیرانم ، اینها چی خواهند شد و دلم به ناصالح چای دار باشی وغلام بچه گک درباری میسوزد ، بجاره دار وندار را به قمار زد ولی آخرش چی بدست آورد ؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است