ضمیر کابلوف نماینده ویژه پوتین در مورد افغانستان گفته است که: احتمال دارد روسیه به عنوان کشور ناظر در مراسم توافقنامه صلح امریکا و طالبان، حضور یابد. او خاطرنشان ساخت که برای حضور روسیه در روز امضای توافقنامه، باید متن مذاکرات در اختیار روسیه گذاشته شود تا بدانیم در چه صلح و عهد پیمان میان امریکا و طالبان حضور ناظر داریم.

هیاهوی سیاسی در رسانه ها بر سر امضای توافقنامه میان امریکا و طالبان التهاب کشدار سیاسی پیدا کرده است. اگرچه به جهان سیاست و مذاکرات سیاسی در روکش ظاهری دیپلوماسی که با دروغ و حیله و پت کردن واقعیت ها همراه است اعتباری نیست ولی این طور به نظر می رسد امریکا و پاکستان {طالبان} بسوی یک تفاهم مشترک سیاسی نزدیک می شوند.

سوال این است که آیا مردم افغانستان از هرقوم و مردم در جنوب و شرق و جنوب غرب و شمال و صفحات مرکزی افغانستان به حکومت امارات اسلامی طالبان بیعیت تسلیم شرعی خواهند کرد یا خیر؟ به یقین در یک همه پرسشی مردمی در فضای کلاملا دموکراتیک همه اقوام ساکن کشور به شمول پشتون ها-حتی در خود مناطق تحت کنترول طالبان، به امارت اسلامی بر ساخته آی اس آی، بیعت نخواهند کرد. در حافظه ی تاریخی مردم افغانستان به شمول پشتون ها خاطرات غم انگیزی از مظالم حکومت ملایان طالبان موج می زند که شعله خشم سرتاسری نفرت از طالبان مدرسی مسجدی را در جامعه ماتم دیده افغانستان امروز نشان می دهد.

مردم افغانستان از دهه ی 90 قرن بیستم تا امروزه دردهه ی دوم قرن بیست و یکم، در طول سی سال اخیر با پاکستان در روکش طالبان جنگیده اند و هم اکنون می جنگند. نفرت مشترک در دل همه اقوام افغانستان نسبت به حکومت قرون وسطایی طالبان ناخوانده ملا و نابافته جولا موج می زند. خاطرات حکومت مرگ و وحشت هفت ساله طالبان برای مردم افغانستان خاطرات مشترک تلخ مظالم است که مزه آنرا هرقوم و مردم چشیده اند.

مردم افغانستان از دهه ی 90، با طالبان پروژه انگلیسی به قوماندانی پاکستان، جنگیده اند و تا امروزه سربازان جوان غیور فرزندان اقوام کشورمان در سنگرهای داغ سینه ها را سپر دفاع وطن ساخته اند و کشته می شوند و می کشند ولی میدان را ترک نمی کنند هرچند دولت در نفس اش خاین است.

اگر توافقنامه آنچنانی که ما از جزییات متن آن نمی دانیم، بین ترامپ و طالبان امضا شود، نیروهای سایه طالبان در محلات ولسوالی ها و ولایات همراه با پولیس از بدنه ی حکومت کابل جدا خواهند شد و به طالبان بیعت خواهند کرد. سیاست کاهش خشونت طالبان باز گذاشتن راه بسوی خشونت های ده ی 90 قرن بیستم است که پول سعودی در عقب آن جادو می کند.

جبهه ی ضد طالب در اوضاع و احوال و شرایط سیاسی پیچیده و اساس قرار گرفته اند. در این حال و احوال و هوای برگشت دوباره طالبان به صحنه قدرت سیاسی جبهه ضد طالب اعم از پشتون و تاجیک و هزاره ازبیک و ایماق و بلوچ و... دو راه در پیش پای دارند. یکی یک پارچه ایستادگی در برابر پاکستان در روکش طالبان و سودبردن از تضادهای منطقه ای و بین المللی و هماهنگی باکشورهای دوست منطقه که مخالف بازگشت دوباره طالبان برتاج و تخت افغانستان هستند.

دو دیگر بیعت به مدرسه نشینان قرون وسطایی و شرعیت برساخته فقه روایتی طالبانی مدارس گردن زنی و شلاق زنی و سنگسار و چنواری های آنچنانی.
بیعت به طالبان ناممکن است. طالبان مسلح به فقه روایتی هستند که نیازهای جهان امروز را نمی فهمد و نمی شناسد و با روح عدالت اجتماعی و حقوق برابر مرد و زن و حقوق کودک و آزادی های مدنی بیگانه است. در ته نشین فکر سیاسی طالبان مدارس دینی حکومت اسلامی خلافت است. اصل خلافت شورایی است.

شورایی از بزرگان اقوام و قبایل تشکیل می شود تا بزرگان قوم از میان متقی ترین و عادل ترین و عاقل ترین مومن مسلمان را به خلافت منصوب کنند و اعلام و باقی مردم به تصمیم شورای حل و عقد به اولی الامر بیعت کنند و شرعاً وظیفه دارند که از خلیفه در برابر دشمنان او حمایت کنند.
اینکه طالبان می گویند دموکراسی کالای غربی است و در اسلام اصل خلافت شورایی است به مضمون که گفته آمد، دیدگاه سیاسی طالبان را می نماید که این دیدگاه هرچند که در جهان کهن کاربرد داشت ولی در جهان امروز در شرایط تاریخی تغییر کرده که احزاب سیاسی یعنی نمایندگان مردم وارد جامعه و سیاست و قانون و ساختار سیاسی نظام شده اند کاربرد سیاسی ندارد... در واقعیت، هم فقه اصطلاحی و هم ساختار سیاسی خلافت مورد نظر امارت اسلامی طالبان با واقعیت ها زمان و سرنوشت مردم افغانستان بیگانه است.

جهان امروز غیر از جهان 1400 سال قبل است. طالبان مدرسی و حتی مولوی های سیاسی دست اندر کارزارهای آنچنانی، به یقین عالمان درجه اول دین نیستند که جوهر علمی جهان معاصر و عقلانیت و اخلاق و فرهنگ بشری را بشناسند. این مردمان در جهان معاصر از نظر زمانی زندگی می کنند ولی عقلانیت علمی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و حقوقی جهان معاصر را نمی شناسند و نسبت به عقلانیت علمی جهان جاهل به جهل مرکب هستند. حیوانات نیز از نظر زمانی در جهان معاصر زندگی می کنند ولی آن را نمی شناسند...

شوربختانه، سرنوشت سیاسی ما مردم افغانستان پس از نیمه دوم قرن نوزدهم، که امیران منتصب از جانب حکومت کمپنی هند بریتانوی بر اریکه قدرت سلطنت سیاسی افغانستان نصب گردید قسمی رقم خورد که ملایان مدرسی دیوبندی انگلیسی مزاج همباز و شاهان امیرسالار شدند و جواسیس انگلیس در لباس پیر به قندهار و سپس به کابل پیر شوربازار رسیدند و شاه حبیب الله و محمد نادرشاه و ظاهرشاه پادشاهان انگلیس مزاج پیر پرست و حامی ملایان شدند و دارالعلوم های مدرسی رقم خورد.

مردم ما در ذهنیت دینی گرفتار ملا و مولوی و پیر شدند و قصه مسلمان و الله توکلی و در ذهنیت فرهنگ اجتماعی مردم در شهرها تحت تاثیر فرهنگ سرمایه و مُد و فیشن و دیکور و رسم ستاره افغان و سریال های آنچنانی و مقادی های روشنفکرانه و جدل های ایدیولوژیکی جهان بینی دار و در روستا ها و دهات و ولسوالی ها مردم بی سواد محلات سنگگ شده در رسم و رواج ها و سنن فرهنگ های قومی قبیله خان خان سالاری و غیرت های جاهلانه که با فقه ی مذهبی و گردن زدن های فقاهتی و سنگسار و حجاب و فروش دختران به طویانه عجین شده است.

سرنوشت سیاسی مردم افغانستان که به یمن لطف انگلستان و مدیریت امریکا رقم می خورد، بار دیگر ما را با ملایان مدرسی فقاهتی روایتی روبرو ساخته است که شلاق شریعت دینی بدست گرفته اند. این شلاق بدستان که درصدد تطبیق شریعت هستند، نه تنها مجموعه معارف دینی را عالمانه نمی شناسند و بی خبر از دین هستند بلکه فاقد کادر تحصیل کرده و فاقد علم و دانش و هوش و شعور سیاسی و کاردانی و مدیریت و رهبری می باشند.

رسم سیاست انگلیس در افغانستان پیوسته این است که بی سودان جاهل نسبت به علم و معارف و پیشرفت و حقایق جهان تغییر کرده را به نام پاسداران دین-ملا بر دوش علما و خردمندان و خداپرستان و وطن دوستان افغانستانی سوار سازند تا هم روح استقلال خواهی و آزادی و پیشرفت و ترقی و حکومت قانون را در ذهنیت مردم پاک کنند و هم در استبداد استخوان شکن فقاهتی ملایان منافع اقتصادی و ژیوپلیتیکی را در افغانستان ملاسار حفظ کنند.

محمد صدیقی

>>>   گیلایه دارم از همه از اروپا وامریکا وروشنفکران ومحللین سیاسی وچیز فهم ها وهمه ای صاحب های عقل وخرد ودانش که یک درامه وسناریو و فیلم را واقعیت جلوه داده بیش سی سال است ملت عزیز ما رامصروف وسرگردان نموده سه ملیون افغان را به شهادترسانیده وبه همین مقدارمعلول ومجروح وبیش تر ازین تعداد را مهاجر واواره نموده اند ازین همه دوهدف مهم منظور است یکی قتل ونابودی ملت افغان ودیگری چپاول ونابودی دارای های مادی ومعنوی این مرزوبوم باقی همه عبث وفاقد ارزش میباشد اما نمیدانم چقدر از صنوف بالا که ذکرشان بعمل امد خود به این صحنه سازی ها معتقد اند وفریب خورده اندویا خودرا فریب داده اند ولی درد این همه زجر ومصایب راملت عزیز وکشور فقیر ما متحمل گردیده وباقی همه به سهم خود استفاده برده اند انکه محروم ومصدوم بوده مردم بیچاره واواره ای افغان اند وبس
معلم محمد داود بیگ از لیسه ای صمیم سانچارک

>>>   تازه!
داکتر یاسین ضیاء معاون وزارت دفاع ملی تبدیل به صفت وزیر امور داخله ج.ا.ا
حنیف اتمر به حیث وزیر دولت در امور صلح ج.ا.ا
مستور وزير اقتصاد بحیث وزیر امور خارجه ج.ا.ا
معصوم ستانگزی رئیس اسبق امنیت ملی به حیث وزیر مخابرات و تکنالوجی
ضیالحق امرخیل مشاور ارشد رییس جمهور با حفظ موقف قبلی به حیث وزیر دولت در امور بارلمانی
عمر داوودزی رئیس کمباین تیم دولت ساز به حیث رئیس اداره مستقل ارگان های محل
متین بیگ رییس عمومی ارگانهای محل تبدیل به صفت رئیس دفتر ریاست مقام عالی ریاست جمهوری
داکترفاروق وردک بحيث رئيس اداره امور.
فیض الله کاکر به حیث رئیس بورد عمومی مشاورین
محمد حميد طهماسی بحيث وزير مهاجرين .
حسنی مبارک عزيزی بحيث وزير صنعت وتجارت.
حبيبه سرابي بحيث وزير اقتصاد.
اسدالله خالد بحيث رئيس امنيت ملی.
عبدالقيوم قيومي بحيث وزير ماليه و ارشد مشاور رئيس جمهور در امور زير بنا.
محمد اصف ننگ بحیث وزیر کار و امور اجتماعی.
نجیب منلی بحیث وزیر اطلاعات و فرهنگ.
داکتر محمد قاسم وفای زاده بحیث وزیر ترانسپورت.
آصف رحیمی بحیث وزیر معادن.
میروایس بلخی بحیث وزیر معارف.
محمد صدیق پتمن بحیث رئیس کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی.
عبدلوحید قتالی بحیث والی هرات.
نذیر احمدزی بحیث والی ننگر هار.
جمال الدین بدر بحیث والی کنر.
محمد اقبال عزیزی بحیث والی خوست.
مقدسه یورش بحیث والی دایکندی.
عبدالجبار شلگری بحیث والی میدان وردک.
حافظ عبدالقیوم بحیث والی نورستان.
راه گزر والی مزار دوام به وظیفه فعلی بحیث والی بلخ.
داکتر شاجهان بحیث والی غزنی.
شکریه بارکزی بحیث والی کابل.

>>>   امریکا باید دولت را صد فیصد به امارت اسلامی تسلیم نماید چون دولت امارت اسلامی توسط امریکا از صحنه دور شد و حال باید دوباره به امارت اسلامی تحویل نماید.
فهیم از کارته نو

>>>   Marzia Raha
اگر صلح بیاید؛
روزی اگر صلح بیاید، کیفم را و گوشکی ای برای شنیدن موسیقی آرامبخش، بر میدارم و به تنهایی همه ی کوهها و دریاهای کشورم را میگردم...
در بلندای کوه های سر به فلک کشیدهء هندوکش میروم و درد نهفته در سینهء تمام زنان کشورم را فریاد میزنم... هوای صاف کوه پایه ها را تنفس میکنم و یک نفس آرام، سرم را میگذارم و همه روزهای رفتهء عمرم را مثل یک خواب از جلوی چشمانم رژه میرم!
روزی اگر صلح بیاید، کیفم را بر میدارم و به بند امیر میروم؛ به تماشای صدای آب و آرامش کنار دریای پنجشیر و دریای هریرود میروم... یک نفس عمیق میکشم و آن نفس را با همهء نداشتن های مردم کشورم و به یاد هموطنان عزیزی که قربانی جنگ، انتحار، انفجار و تعصب و تحجر شده اند، از سینه بیرون میکنم.
روزی اگر صلح بیاید، می خواهم پیاده تمام جاده های شهر و دیارم را بگردم، بدون اینکه ترسی از جنگ و دیگر ناهنجاری ها داشته باشم. میروم خرید میکنم، برای خودم قهوه میخورم، کتابی را برمیدارم و با کمال آرامش مطالعه میکنم.
روزی اگر صلح بیاید، میخواهم به یک سفر دور و طولانی بروم.
روزی اگر صلح بیاید؛ من به این آرزوهای کوچک کوچک خودم میرسم!

>>>   چرا رییس جمهور غنی طالبان را «مسول جمع آوری سگ های ولگرد»(Dogcatcher) خواند؟

>>>   Rashed Rostami
برای "هیچ" آمدند ، هورا گفتند ، کشتند و خراب کردند و رفتند. فاجعه ببار آوردند و فاجعه به میراث گذاشتند!

>>>   Zia Sadr
وقتی همه مفاد توافقنامه مشروط است، چه لازم به پیش شرط بی معنای "کاهش خشونت"
در حقیقت این کار نوعی بهانه دهی به طرفهای بهانه جوست

>>>   اعلامیه جمعیت اسلامی افغانستان پیرامون اظهارات اخیر معاون اول ریاست جمهوری در مورد نتایج انتخابات
بسم الله الرحمن الرحیم
اخیرا کمیسیون شکایات انتخاباتی، نتیجه بررسی هایش را به کمیسیون انتخابات فرستاده است. فیصله‌های کمیسیون شکایات پر از مشکلات و ابهام‌هایی بود، اما با آنهم اگر کمیسیون انتخابات مرتبط به فیصله‌های کمیسیون شکایات، در مطابقت با قانون، لوایح و طرزالعمل‌های انتخاباتی عمل می‌کرد، هرچند شفافیت کامل تأمین نمی‌شد، اما رفتن انتخابات به دور دوم مسجل بود. کمیسیون انتخابات متأسفانه در عمل نشان داده است که با برخورد سلیقه ای و جانبدارانه، در پی تأمین منافع غیرقانونی و غیر مشروع یک طرف خاص است. همانگونه که اخیرا سترجنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری اظهار داشتند، جمعیت اسلامی افغانستان نیز باور دارد که هرگونه بی توجهی به آرای واقعی مردم، کشور را به بحران جدیدی سوق می‌دهد و بدون تأمین شفافیت در نتیجه انتخابات، هرگونه دستکاری در نتیجه آرای مردم و اعلان نتیجه تقلبی، نوعی کودتا شمرده میشود و مردم خود را مکلف به ایستادگی در برابر آن میدانند.
جمعیت اسلامی افغانستان باور دارد که تأمین شفافیت در نتیجه انتخابات، بدون بطلان آرای بدون بایومتریک و خارج از زمان و بدون تطبیق قانون، لوایح و طرز العمل های انتخاباتی، میسر نیست.
از همین رو، هر گونه تلاش برای دستکاری در نتیجه آرای شفاف مردم، به معنای سوق جامعه به مرحله بحران جدیدی است که مسئولیت پیامدهای بعد از آن، به عهده بحران‌سازها خواهد بود.
جمعیت اسلامی افغانستان، به همین منظور از موضع معاون اول ریاست جمهوری و رهبر و بنیان‌گذار جنبش ملی اسلامی افغانستان، حمایت می نماید و در صورت تأمین نشدن شفافیت ‌و تلاش برای اعتبار دهی آرای تقلبی، با درنظرداشت رأی واقعی مردم، برای اعلام دولت ثبات و همگرایی به ریاست داکتر عبدالله عبدالله، گام های عملی را بردارد.

جمعیت اسلامی افغانستان
۲۷ دلو ۱۳۹۸ خورشیدی

>>>   صفرمحمد مظفری
اشرف خان‌ غنی و طالبان سگ گیر
اشرف غنی در زمان سلطه سیاه طالبان، یکی از حامیان قوی و اصلی این گروه در غرب بود. و در زمان کرزی از هواداران اصلی اش در درون حکومت. در دوره ریاست خود خوانده خودش نیز، نه تنها با طالبان ممشات کرد که نیروی طالبان را برای ایجاد نا امنی و جنگ در شمال و مرکز منتقل نمود و از نظامیان طالب برای سرکوب و تضعیف روحیه ای مردم و مخالفین اش بهره گرفت. اما هم اکنون که گروه طالبان تهدیدی برای چوکی ریاست اش شده است، افراد این گروه را سگ گیر و نمی دانم خوک گیر و شغال گیر و... می گوید.

>>>   اول خو فکر نکنم که چنین تعینات از جانب غنی مطرح شده باشد چون اعلان نتایج انتخابات در اله ابهام است بازهم اگر احیاننا اگر چنین چیزی هم باشد جز خود را مسخره کردن و خیله خند کردن و خرید روسیاهی بخود شان چیزی دیگری نخواهد بود
و در صورت چنین چیزی حکومت سمت شمال هم اعلان خواهد گردید که در انصورت مقصراصلی ان از جداسازی کشور بدو بخش شمال و جنوب غنی احمدزی و دارو دسته ان است .

>>>   حماقت های غنی ادامه دارد

>>>   برادر عزیز نویسنده لطفا توطعه ودغدغه را کنار بگزار بگزار مردم افغانستان طمع ارامی را بچشند اگر امروز خودت و. یا چند. نفر دیگر دست با نوشتن مقالات اغواگر دل مردم را زخمی بسازد امید مردم دیگرگون میشود و. به ارمانهای که دارند غمگین خواهند شد بگزارید این سخنان سخیف و نابجا را که دل میلیونها انسان افغانستان را جریحه دار میسازد و. به امید روزی که صلع سراسری در کشور جنگ زده افغانستان بیاید
عبدالله ریحان

>>>   عزیزالله آریافر
مذاکرات طولانی و نفس‌گیر میان امریکا و طالبان سرانجام پایان یافت و تا چند روز دیگر توافق‌نامه‌ی صلح میان آنها امضا می‌شود.

>>>   Abdul Qaher Sarwari
من باوردارم که طالبان درحدی نبوده ونیستند که با چنین یک مذاکراتی به قول شما نفس گیربه برنامه صلح متوصل شوند من معتقدم این مذاکرات قصدن وعمدن به منظور شخصیت بخشیدن وموقف دادن به طالبان بوده که از سوی حامیان شان که همانا آمریکا وبرخی از کشورهای عربی وپاکستان است براه انداخته شده بود ونقش بیشتررا خلیل زاد به عنوان حامی اصلی شان دراین راستا داشته است.

>>>   اما این دریافت سخت نگران کننده است :
سنگینی کفه ناامیدی بر امیدواری
مذاکرات، بین طالبان و آمریکا به پایان رسیده و پیش‌نویس توافق‌نامه صلح، آماده شده است. قرار است تا دو هفته دیگر این توافق‌نامه بین طالبان و آمریکا با حضور جامعه جهانی، در قطر به امضا برسد. پس از امضای توافق‌نامه، پنج هزار تن از زندانیان طالبان از زندان‌های دولت افغانستان آزاد خواهند شد و سپس این گروه، هزار تن از زندانیان دولت را نیز آزاد خواهند کرد. تاکنون درباره نشست بین‌الافغانی تصمیمی گرفته نشده است. این اطلاعات را امروز «عبدالسلام حنفی» عضو ارشد دفتر سیاسی طالبان در دوحه، تأیید کرد.
در همین حال گروه طالبان در یک مطلب رسمی تحت عنوان «اختیار غلام در دست ارباب/ بادار»، باردیگر گفتگو با دولت افغانستان را رد کرد و آن را ضایع کردن وقت دانست. در بخشی از این مطلب با اشاره به آزادی «انس حقانی» که دولت افغانستان آزادی او را خط قرمز خود دانسته بود، آمده است که نباید به خطوط سرخ و زرد «رژیم بدون صلاحیت» توجه کرد. از سوی دیگر، سه هفته پیش «ملاعبدالغنی برادر» مسئول دفتر طالبان در قطر، با صراحت از استقرار نظام طالبان در کابل خبر داد.
تا جایی که سخن از به میان آمدن صلح است، جای امید هم هست اما با توجه به پازلی که آمریکا برای آینده افغانستان طراحی کرده است، کفه ناامیدی بر امیدواری، سنگینی می‌کند. جورچین آمریکا برای افغانستان، چند قطعه مفقوده دارد که افغان‌ها هر چه سعی کنند تصویر درستی از اوضاع کشورشان بسازند، موفق نخواهند شد. در پازل آمریکایی، تنش و بحران، جزو نقطه‌های کور تصویر است تا تداوم حضور امریکا را در افغانستان و منطقه تثبیت کند.
سخن آخر این که احتمالاً توافق‌نامه صلح بین طالبان و آمریکا امضا می‌شود اما این به معنای پایان بحران در افغانستان نیست. افغانستانی‌ها روزهای دشواری خواهند داشت. تنها روزنه امید در عدم اجرای نقشه آمریکا برای افغانستان است. این که چه کسی می‌تواند برنامه آمریکا را برای افغانستان ناکام بگذارد، هنوز پاسخی برای آن وجود ندارد.
مرادی

>>>   مردم افغانستان از بی ثباتی و فریب های ۴۰ ساله نیمه جان شده اند و دیگر کشمکش و بی ثباتی را نمی خواهند!
باش که طالب برگردد و همه با هم این دفعه یک جامعه کاملتر بسازیم و شاید امریکا بتواند از هزینه های خود دفاع کند و وطن ما با سرمایه گذاری بالای معادن و سایر استعدادها و فرصتها، رونق بگیرد و شاهد حرکتی نو توآم با رشد اقتصادی و اقتدار ملی در منطقه باشیم و از دربدریهای جنگ ۴۰ ساله آموخته شویم.
فعلاً امریکا و متحدینش با هزینه صدها میلیارد دالر، ذیحق ترین صاحب این ملک است و عبدالله به ناحق بر نوبت آسیاب دلیری و دعوا میکند تا سایر هم تیمی های خود را در راه رسیدن به منصبی دیگر، استعمال نماید و بس!
زنده باد منطق! زنده باد حق شناسی! و زنده باد قلب آسیا!

>>>   صلح عادلانه کلمه مقدس ودلپذیر برای تمامی مردم جهان وخصوصا برای ملت مومن وبیشتر ازچهل سال برای ملت جنگزده ومومن افغانستان هستند.درقران کریم هم به صلح وآشتی چندین بار تاکید گردیده است طوریکه درقرآن کریم خداوند فرموده: الصلح خیر.یعنی صلح یک عمل نیکو وخیر است.ملت مومن وزجر کشیده افغانستان درچهل سال حکومات مختلف را با ایدیولوژی های مختلف تجربه کرده اند ازحکومت چپگرای کمونیستی ،اسلامی وبنیاد گرای امارت تا بالاخره حکومت دیموکراسی ووسیع البنیادموجود که توسط جامعه جهانی برای حل بحران ویک حکومت همه شمول درافغانستان تجربه گردیده است.متاسفانه یک عده محدودی ازروشن فکران چپ گرا که تمایل به افکار کمونیستی بودند با کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ شمسی تحت قومانده مستقیم منشی حزب کمونیست حکومت وقت شوروی برژنف ملعون وفاشیست قدرت سیاسی را بدست گرفتند اینها که فرهنگ وعقاید مردم وجامعه افغانستان را به صورت حقیقی درک نکرده بودند باشعارهای ظاهرا انقلابی وچپی شان بسیاری از سیاست مداران واقعی ووطن دوست ،روحانیون ومولوی صاحبان عالمان دینی ودانشمندان ورزبده ،استادان پوهنتون ودانشگاه ها،معلمین ومتلعمین مکاتب،تجاران،کسبه کاران ،دهاقین وزمینداران زحمت کش، اشخاص ملی وبانفوذ وطن،روشن فکران وطن پرست عم ازذکور واناث واقشارمختلف ملت مومن افغانستان را تحت نام ها وتهمت های کاذب به محابس انداختند وبالاخره درشب های تاریک درپولیگون ها زنده زیر خاک کردند وبامقاومت خاینانه وجنون آمیز شان چهار ده سال با ملت مومن وآزادیخواه افغانستان جنگیدند تابالاخره به مردم حقجو ومجاهد افغانستان تسلیم شدند.متاسفانه بعد ازسرنگونی حکومت کمونیستی ،حکومت مجاهدین بی تجربه نیز مرتکب اشتباهات جبران ناپذیر شدند وباجنگ های خونین شان شهرکابل به ویرانه تبدیل شدند وهزاران انسان بیگناه بی خانمان وکشته شدند.بعدابا رویکار امدن قشر بنیاد گرایی متعصب تحت رهبری مستقیم بعضی اعراب فاسد وجاهل نیز جنگ ادامه پیداکردند وهزاران انسان ازاقشار مختلف درکنج وکنار افغانستان درشهرها و مسافرین بیگناه درمسیر های عبور ومرور دستگیر وکشته شدند.جامعه جهانی وممالک دور ونزدیک با درک ازوضعیت آشفته وخطرناک درافغانستان تصمیم به حل بحران دراز مدت افغانستان گرفتند ویک حکومت وسیع البنیاد وهمه شمول را درافغانستان جنگزده بنیان گذاری نمودند. اردو وپولیس که برای تامین امنیت ودفاع ازسرحدات افغانستان ضروی ولازمی است بعد ازمتلاشی شدن دوباره بوجود آمدند.مکاتب وپوهنتون هاودانشگاه های دولتی وشخصی برای رشدوترقی افغانستان شروع به تعلیم وتربیه جوانان وفرزندان کشورشان عم ازذکور واناث شروع به تدریس نمودند،بازسازی ونو سازی ساختمان های دولتی با سرعت زیاد درنقاط مختلف افغانستان شروع به فعالیت وعملا پروژه های کوچک وکلان را به مرحله اجراگذشتند وتاحال هم باسازی ونوسازی پروژهای دولتی خوشبختانه باسرعت درتمامی نقاطافغانستان ادامه دارد.متاسفانه یکعده گروپ های مسلح تاحال هم به جنگ خانمان سوز دربعضی مناطق روستایی ودهات ادامه میدهند که باعث کشته شدن وتاخیر درروندبازسازی گردیده وهم باعث تشویش وپریشانی ملت مومن وجنگ زده افغانستان میگردند.هرجنگ چه داخلی وچه بین المللی باشد سرانجامش باصلح پایان یافته اند.اکنون که جامعه جهانی ،وحکومت مرکزی وملت مومن وجنگزده افغانستان برای تحقق پروسه صلح عادلانه پایدار وامنیت داییمی درتلاش هستند تاازهر طریقی صلح پایدار وامنیت را درافغانستان عملا مورد تطبیق قرار دهدتا انشالله روزی ملت مومن وجنگزده افغانستان دارای یک کشور مترقی،بدون جنگ ودارای امنیت دایمی درافغانستان باشد.اکنون وظیفه حب الوطنی تمامی سیاست مداران ازهرقشر ودارای هر ایدیولوژی سیاسی،اشخاص بانفوذ ملی،نظامی،روش فکران وطن دوست ووطن پرست ،روحانیون وعلمای محترم دینی درداخل وخارج عم ازذکور واناث وگروه های مسلح درجنگ همه باهم ازصمیم قلب وبدون درنظر داشت افکار خواست های شخصی شان تلاش همه جانبه نمایند تا درپروسه صلح عادلانه پایداروامنیت همیشگی افغانستان وظایف ایمانی وحب الوطنی خودهارا ادانمایند تا به یاری خداوند جل جلاله روزی ملت مومن وخسته از جنگ درافغانستان شاهد صلح عادلانه داییمی وامنیت پایدار باشند. همه باهموبه پیش به سوی پروسه صلح عادلانه پایدار ،ترقی ،رشد وانکشاف افغانستان جنگزده،زنده باد وحدت ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان ،نابود بادگروه های ماجراجو وجنگ طلب وآدم کشان فاسد وخاین درافغانستان جنگزده وویران شده .
ومن الله التوفیق عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   اگر یکی شلاق بزند ودیگرش بر فرق مردم میخ بکوبد ودیگرش سینه های زنان را ببرد به زعم شما فرقش درچی است

>>>   فقط طالبان میتواند افغانستان رادرامنیت ورفاه اداره کند.

>>>   طالبان=امنیت+رفاه

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است