یکی از تیوری ها که در عقب تنقیص و انحلال کامل موسسه نفت و گاز شبرغان خوابیده، چشمداشت دولت و فروبردن آخرین لگد به مثابه نهاد دولتی برآن، معامله و حراج گذاری آن برای بستگان نزدیک و همپیمان های سیاسی و اقتصادی ارگ است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۵ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸ | کد خبر: 162215 | منبع: | پرینت |
کارگران نفت و گاز شبرغان را از زیر چرخ آسیاب دولت باید نجات داد.
اخیرأ سران دولت افغانستان، در یک روش کاملآ ستمگرانه، بینواترین بخشی از کارگران و کارمندان نفت و گازشبرغان (به تعداد۵۱۲ تن ازکارگران و کارمندان) را که در طی ده ها سال کار پرمشقت و طاقت فرسا گوشت و ُپوست شان تکیده است، اما بازهم با مشکلات دست و پنجه نرم نموده؛ از تشکیلات اداره ی مربوط تنقیص و به اردوگاه بیکاران و خانه بدوشان سوق داده اند.
دولت ای که تاحال بزرگترین بخش از سرمایه های ملی و کمک های جهانی را غارت نموده، بخش عظیمی از سرمایه های ملی را توسط ساختار هایی از ترکیب و هسته تشکیلاتی اقتدار گرای "خسربره ها"حلقات مافیایی، محافظت و نگهبانی جنگ سالاران و سران ارتجاع سیاه، جمعی بیشمار مشاوران عزلت نشین کاخ های قدرت، تامین معاشات ویژه و خارق العاده برای مشاوران خاص و ولی نعمتان کاخ و لاجرم نهنگی سیری ناپذیری بنام "کود ۹۱" حیف و میل نموده است، لاجرم با تمام تشنگی و اوج بیرحمی، چشمه های مالی خویش را در قطع لقمه نان و معاشات کارگران رنج دیده و ستمدیده نفت و گاز شبرغان جستجو نموده و تدبیر جسته اند تا با کاربرد تنقیصات سبوتاژگرانه و غیر قانونی بدون توجه به استخوانهای پوسیده، پاهای ترکیده و دستان آبله باران آنها به ذخایر و چشمه های عوایدی حلقات مافیایی و تاراجگر در ارکان دولت و بیرون از آن پرداخته و خوان های عشرت را گسترده ترسازند.
قرار گزارشات، یکی از تیوری های که در عقب تنقیص و لاجرم انحلال کامل موسسه نفت و گاز شبرغان خوابیده است، عبارت از چشم داشت دولت و فروبردن آخرین لگد به مثابه نهاد دولتی برآن، معامله و حراج گذاری آن برای بستگان نزدیک و هم پیمان های سیاسی و اقتصادی ارگ نشینان است.
آری؛
اینجا سخن از کارگران دوران ساز و تاریخ سازیست که پایه گذاران اصیل و سرسپرده نهضت کارگری و جنبش دادخواهی در کشور بوده و با مشت های آهنین و عزم استوار و بر پای مارش ظفر نمون از معیاد گاه شبرغان تا شهر پلخمری و بسوی معبرگاه سالنگ و سمت کابل، کاخ استبداد وقت را به لرزه درآورده و با سرایش آهنگ رزم و پیکار عادلانه به جنبش سندیکای و کارگری افغانستان جان تازه بخشیده و زلزله عظیمی را بر پیکر ارتجاع، استبداد و امپریالیسم براه انداخته بودند.
نقش حماسه ساز جنبش کارگران نفت و گاز شبرغان به مانند قیام اسپارتاکوس یونانی مدام در برگه های زرین تاریخ جنبش های انقلابی و کارگری و به مثابه نهضت الهام بخش ملی، زنده و جاویدان بوده و حال زمان آن فرا رسیده است تا همه مردمان افغانستان، همه نیروهای ملی و دموکراتیک، همه سازمانهای سیاسی و مدنی و اتحادیه های کارگری با توجه به دین بزرگ ملی و رسالت تاریخی با کارگران پر افتخار نفت و گاز شبرغان همصدا شده و در راه اعاده
حقوق از دست رفته این رزم آوران زمان به پا خیزند.
درآمدی بر پیشینه ی جنبش؛
کارگران نفت و گاز شبرغان گشایشگر جدید ترین صفحه مبارزه در راه رهایی انسان از چنگال ستم و استثمار در افغانستان بودند. انها نه تنها نجات خود، بل رهایی همه زحمتکشان را در دستور برنامه ی مبارزات خود قرار داده بودند.
مارش قهرمانه و ظفرآفرین کارگران نفت و گاز شبرغان که نیم قرن قبل براه افتاده بود، نمود دار مبارزه طبقاتی و عظیم ترین جنبش کارگری بود که نیرومند ترین حلقه مقاومت را در برابر استبداد زمان به نمایش گذاشت.
گروه اشتراک کنندگان این مارش از دشت های وسیع شبرغان وارد مناطق کوهستانی شده و به قصد کابل با شکم های گرسنه و پاهای برهنه به مارش خود ادامه دادند.
عمده تربن بخش از خواست های کارگران در آن زمان عبارت از افزایش معاش، تهیه محل مناسب رهایشی، مطالبه یک وقت نان در شباروز، تدوین وتطبیق لایحه ترفیع و تقاعد و ایجاد اتحادیه کارگری بود.
برای بار نخست به تاریخ هشتم ثور سیزده چهل و هفت اعتصابی توسط کارگران براه افتاد و برای مدت سه روز دوام نمود که با بی اعتنایی کامل دولت مواجه گردید.
این اعتصابات به تاریخ ۱۱ثور که مصادف به روز اول می روز بینالمللی جشن پرشکوه کارگران جهان بود، به تظاهرات خیابانی تبدیل شد و به حمایت و اشتراک پرشور روشنفکران و اقشار دیگر احالی شبرغان ادامه یافت.
این مارش مسالمت آمیز با عبور از ولایت بلخ، علی الرغم تهدیدات و موانع گوناگون در شرایط بسیار ناگوار و بدون توشهٔ راه، در سردی و گرمی طاقت فرسا، قلت مواد غذایی، فقدان منازل شب باش، خستگی طولانی راه و ابتلا به مریضی از طریق دشت های سوزان بسوی کابل براه افتاد و در حومه شهر پلخمری در حالی که از طرف ژاندارم و پولیس محاصره شده بودند، مورد استقبال شاگردان لیسه پلخمری واقع شده و به مارش عظیم مبدل گردید و بسوی چشمه شیر براه افتاد. در این هنگام دو موج بزرگی از کارگران نساجی و سمنت پلخمری نیز با آنها یکجا شده و متینگ پرشکوهی را در شهر پلخمری براه انداختند که تکانه های بزرگ سیاسی و اجتماعی را برانگیخته و نهضت نوپای ترقیخواه افغانستان را جان تازه بخشیدند.
نقش کارگران نفت و گاز در اقتصاد کشور؛
در سال ۱۳۳۴ خورشیدی اداره تفحصات نفت و گاز شبرغان به فعالیت آغاز نمود و سپس فعالیت آن در ولایات شمال، شمال شرق و تا هرات گسترش یافت.
عمده تربن بخش کاری آنرا سروی، اکتشاف و تخراج نفت و گاز در کشور تشکیل میداد.
این اداره طی دوران خدمت خود توانست به تعداد ۸ معدن گازی و ۶ معدن نفتی را کشف نماید. از معادن گازی خواجه گوگردک، جرقدوق و یتیم تاق گاز مورد نیاز شهریان شبرغان، فابریکات کود و برق مزارشریف و در این اواخر دستگاه تولیدی برق «بیات پاور» تامین میگردد.
در زمان دولت های گذشته الا حاکمیت جمهوری دموکراتیک افغانستان و حضور مشاورین اتحاد شوروی به تعداد سه هزار و پنجصد تن کارگر از ترکیب ولایت شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکزی در این موسسه ایفای وظیفه می نمودند. این کارگران با عرق ریزی بی پایان توانسته بودند که صادرات گاز را به دومین اقلام صادراتی و عوایدی دولت مبدل نمایند.
همزمان با استقرار دولت های طرفدار غرب در افغانستان و در امتداد اضمحلال پایه های اقتصادی افغانستان و کاربرد پروسهٔ خصوصی سازی اقتصاد دولتی و برنامه به حراج سپاری و فروش موسسات تولیدی و اقتصادی، اکثر موسسات اقتصادی بویژه موسسات تولیدی، قربانی توطیه ها و دکترین اقتصادی ویرانگرانه تکنوکراتهای غربی در کشور شده و شماری از کارگران و کارمندان تفحصات نفت و گاز کاهش یافت و در این اواخر تعداد آنها به ۵۵۰ تن رسید که از آن جمله ۵۱۲ تن به تازگی توسط دولت تنقیص گردیده اند.
این کارگران ستمدیده از سلسلهٔ همان زحمت کشان اند که برای نخستین بار در دشتهای سوزان در شرایط نهایت ناگوار و با مزد ناچیز تصمیم گرفتند برمه ها را در قلب زمین فرو برند و طبیعت را به نفع نجات کشور خود مورد تهاجم قرار دهند. آنها وظایف شان را وطنپرستانه دنبال و در این راه از هیچگونه قربانی و مساعی دریغ ننمودند. آنها بودند که سکوت دشتها را شکستند و علم انسان پیشرو را بر طبیعت سرسخت تحمیل کردند.
نباید آنها را به مرگ و گرسنگی سپرد! نباید مطالبات حقوق و حقه و قانونی ایشان را سرکوب کرد!
امروز دموکراسی و مبارزات معاصر نسل جوان در معرض امتحان عظیمی قرار گرفته است. آنها که تا این دم همه توان و انرژی شان را سخاوتمندانه فدای وطن نموده اند و حال در عالم محرومیت، زندگی فلاکت بار شانرا به چند هزار معاش ناچیز دولتی گره زده اند، سزاوار آن نیستند تا به لگد کوبیده شده و لاجرم در پی این تنقیضات شکنجه آور از خانه های دولتی نیز بیرون شده و بدون هیچ سرنوشتی به صحرای سوزان و دشت های یخبندان رها گردند.
تبعات تنقیصات دولت؛
کارگران این موسسه با حفظ تنقیصات بیرحمانه دولت و در جریان برپایی تحصن و تظاهرات و نمایشات خیابانی به حراست از تاسیسات دولتی ادامه میدهند. هرگاه کارگران، این موسسه را ترک نمایند، به تعداد ۸۷ تحویل خانه، شاپ های تخنیکی و دارای های دولتی در معرض چور و چپاول قرار خواهند گرفت.
در صورت ترک محل و منطفه بویژه معدن گاز چغچی که کارگران حفاظت آنرا بدوش دارند، مخالفین دولت چاه های نفت را به آتش کشیده و خسارات هنگفت و جبران ناپذیری را بوجود خواهند آورد. از سوی موضوع چور و چپاول ده ها هزار وسایل و سامان آلات تخنیکی که توسط کارگران نگهداری میشود، در معرض خطر جدی قرار داشته و به میلیارد ها دالر برای اقتصاد دولت زیان میرسد.
یکی دیگر از عرصه های ناگواری که این تنقیصات به دنبال دارد، عبارت از ضربه زدن متخصصان و کارگران فنی و تخصصی حوزه صنایع نفت و گاز بوده که فقدان آنها را هرگز نمیتوان در امر سازندگی جبران نمود.
راهکار نجات؛
تاحال مقاومت سرسختانه کارگران نفت و گاز شبرغان که خاستگاه شان مربوط به ولایات متعدد کشور، چون مناطق جنوب، جنوبشرق، جنوب غرب و ولایات حوزه شمال کشور اند با راه اندازی خیمه های تحصن، نمایشات خیابانی و تظاهرات ادامه دارد و توانسته اندحمایت جمعی کثیری از مردمان افغانستان بویژه خلقهای زحمتکش ولایت جوزجان را بخود جلب نمایند.
معلوم است که آزمون سختی در پیش است. اینجا روز امتحان تمامی نیروهای ملی مترقی و میهن دوست و وجهه ملی و انسانی تمامی احزاب، سازمانها، گروه های اجتماعی و نهاد های مدنی، شخصیتهای مستقل ملی و میهندوست و موسسات و نهاد های سیاسی و اجتماعی چون پارلمان و مجلس سنا و موسسه سراسری اتحادیه های کارگران افغانستان در دستور روز قرار دارد.
اینجا موضوع دفاع عادلانه، دفاع از انسانیت، دفاع از آزادی و عمرانی کشور و دفاع از ارزشهای انسانی و ملی در برابر آحاد جامعه عرض اندام نموده است.
باید در تمامی ولایات، ولسوالی ها و شهر های کشور و در تمامی موسسات اداری، تولیدی، تجارتی و اقتصادی صدای اعتراض برپاکرد و با راه اندازی اعتصابات، برپایی خیمه های تحصن، نمایشات خیابانی و اعتراضات گسترده به حیث آزمون ملی از حق مشروع و قانونی کارگران و کارمندان تفحصات نفت و گاز شبرغان به دفاع شجاعانه برخاست.
بایسته است تا همه رسانه های اجتماعی موضوع دفاع از کارگران و کارمندان رنجدیده تفحصات نفت و گاز را درمحراق اجندای نشراتی خود قرار داده و با کمپاین دامنه دار از حق مشروع و قانونی آنها دفاع نمایند.
شایسته است تا در امتداد مبارزات سیاسی و مدنی و تا حل مشکل تنقیصات کارگران و کارمندان تفحصات نفت و گاز شبرغان موضوع ایجاد «صندوق تعاون» و مساعدت های مالی از خارج را نیز برنامه ریزی نمود و نگذاریم تا این کارگران دوران ساز و ستم زده در برابر خشم رژیم به زانو دربیایند!
با احترامات بی پایان
عارف عرفان
لندن، فبروری ۲۰۲۰
>>> Said Hashemi
درودو سپاس عرفان صاحب محترم ،دقيقًا وظيفه اي إيماني ووجداني هر فرد از افغان بااحساس است كه براي دفاع از حقوق كارگران بي دفاع وشجاع تفحصات نفت وگاز مزار شريف چه در خارج وچه در داخل قرار داريم دفاع وصدًا بلند نماييم .
>>> Sayed Burhan Osmani
تحلیل تان ازاوضاع کنونی وطن بخصوص ظلم وجفای سردمداران غارتگروظالم کارگران زحمتکش تفحصات شبرغان خیلی دقیق و بجا ست .به آرزوی وحدت و همبستگی کارگران زنجیرشکن درسراسر افغانستان.
>>> Amin Akbari
سپاس از عرفان عزیز که در چنین شرایط اساس و وضعیت خراب اقتصادی همه زحمتکشان و بر علاوه سیل بیکاران که مجموع جامعه را به جنایت کار های فقیر مبدل ساخته است به منظور جلوگیری از بیکار ساختن عمدی یک تعداد زیادی از پرسونل خدماتی تفحصات شبرغان که سالها خدمت نموده اند ولی بلااثر عدم مدیریت سالم از نیروی شان کار اقتصادی نگرفته اند را به عوض روسا وپلان گذاران مسول از کار بیکار نموده اند و گویا که مسول کار فرما نه بل کارگران می باشند مجازات می نمایند. لازم است که نهضت کارگری خاموش را جان تازه بخشید تا باشد که آینده روشن و امید تازه با اتحاد و هم صدایی بوجود اید.
>>> Nader Waseli
متن ونبشته، تحلیلی کاملا دقیق وبجاست در چنین یک مقطع زمانی دوران ساز وباید بخاطر نجات کار گران پیشتاز و متحد از زیر سطیره ای شیطانی دولت مرتد وناکارا متحدآ دست بکار شد تا فرصت آنرا از دست نداده باشیم عرفان بزرگ راهت سبز وهموار باد ما با شما عزیز هستیم. درود هایم نثارت باد.
>>> Nuri Latifa
برادر گلم عرفان عزیز را درود .
شبرغان زادگاه محترم دوستم است و در ضمن معاون ریس جمهور است فعلاء و برحال آیا نمیتواند خودش همین شرکت را حمایت کند جلوی این همه مظالم را بگیرد درین کشور یک خاین نیست که در راس قرار دارد همه ملیونر و سیل بین هستند با همه توان و قدرت خاموش اند تظاهرات چندی قبل مردم شمال بخاطر قیصاری نشان داد که زور مردم زور خداست درین تظاهرات خواست اول شان امدن دوستم بود از ترکیه که دولت از روی ناچاری قبول کرد بعد امدن دوستم مثلیکه دنیا گلو گلزار شده باشد هرکس رفت پشت کار خود مقصد درینجا این است که اگر مردم اراده کند هرچیز امکان دارد خاموشی خود شان بلای جان خود شان شده امید واریم خود مردم درین زمینه خوده شور بدهند خود شان باعث نابودی خود و اطرافیان خود نشوند و همکاری مردم نیز ضروری است . درود مجدد بر تحلیل گر مجرب دانشمند و اندیشمند عزیز
>>> Khan Aqa Saeed
در چنین شرائط که اسد ضرورت به نفت و گاز در کشور احساس می شود کارگران ماهر که سالها مصروف خدمت در صنایع گاز و نفت بودن را بیکار ساختن نمی دانم دولت از این کار خویش چه دست آورد خواهد داشت بجز آه و ناله مظلومان .
>>> سریچه افغان جناب عرفان صاحب
سلام!
حسن نظریکه شما نسبت به کار گران نفت وگاز شبرغان دارید جهان سپاس.
اما اینها قربانی مصارف گزاف انتخابات شدند که اقای غهنی از جیب های ادارات دولتی به گونه ماهرانه کیسه بری کرده روی برنامه های انتخاباتی که مهندسی سیستماتیک کرده بود دموکراسی را جمع ارای ملت به گن کشاند مصرف کرده است به گونه نمونه که من اطلاع دقیق دارم چهار ملیون دالر تنها از وزارت شهر سازی گرفته است به همین خاطر وزیر قبلی نواسه کیان را کنار ز د وبجای ان یک ادم بیباک ولی مطیع وفرمان بردار از تیم خودرا انجا قبلن جا بجا کرد .
کنار زدن کار گران شبرغان هم روی همین علت است تا بگونه سیستماتیک پول باز نشستگی وبیلانس انهارا بگونه بخود جهت مصارفاتیکه کرده بود از کیسه خلیفه واریز کند
بنا ان کار گران بیچاره قربانی تقلبات انتخاباتی ومخارج ان شده اند.
تشکر
>>> Andisha Ehsaas
درود مهر به شما فرهیخته با تندبیر و قلم به دست شهیر کشورم محترم عرفان والا گهر !
هر نبشته های شما درد ها و نارسای های است که شما آن را برملا میسازید قلم تان رنگین و ایده های تان سلامت باد .
>>> Zarghuna Wali
بايد از حقوق كارگران تفحصات نفت و گاز شبر غان وديگر كارگران موسسات كشور دفاع كرد و با اين ندا پيوست
نقش نيرو هاى مترقى بايد بر جسته باشد
صداى تان رساتر باد
شير مى شود
>>> Abdulghadir Kabir
رفیق عرفان احساسات انسانی ومردمی ات قابل ستایش است.این دولت فرسوده و نابکار به عوض اینکه زمینه کار را برای مردم فراهم بسازد مطابق وظیفه و وعده قبلی برعکس لقمه نان فامیل ها از ذهن شان میگیرد.
>>> Ahmad Ahmad
کار زندگی لازم وملزومند کار است برای زندگی است برای کار که سعادتت شروت هر ملت به نیروی کار مردم ان است وتمام اقتصاد جهانی بر کار ملت بنا شده است وسرکه از کار می ترسد از زندگی خود می ترسد آقای عرفان صاخیب سران دولت قدرت مندان دولت وابسته به ای اس ای پاکستان بوده سال علیه کار گران دهقانان کار پیکار نمودن مسل سگان درنده وطن به خاک وخون یکسان نمودن این شما هستین قدر کار کرگر دهقان را میدانیت اما اشرار درنده های وخشی در غم چوکی قدرت شروت خود هستن کرده گران شبرغان سازماندهی درست ندارد که دست به کار مبارزه به خاطر حقوق شان کند واما اگر کند از کی حقوق مطالیبه کند دولت را در تور جولگگ2 قرار دادن مفیا نزدیگ باشی دلت تنگ خسته خسته میشود از رویکردها طلبی ها شاد پیروز جاویدان باشیند
>>> تصدی افغان گاز و تصدی تفحصات نفت و گاز شبرغان هردو تصدی های دولتی بودند که وظیفه آنها سروی و اکتشاف و استخراج و انتقال گاز به ازبکستان و فابریکه کود وبزق مزار شریف و فروش گاز بود.
هردوی این تصدی با کمک های تخنیکی اتحاد شوروی وقت به فعالیت اًغاز کردند و پیشبرد کار آنها مشترکاً با کارمندان افغانی و شوروی پیش برده میشدند و تصدی افغان گاز سالانه حدود یک و نیم ملیارد متر مکعب گاز به ازبکستان صادر میکرد.
حالا ما نباید به این تصدی ها به چشم سیاسی و انقلابی و کار گری و جنبش های کارگری و حماسه سرا و غیره نظر بیاندازیم.
زیرا دیگر نه کمونیزمی وجود دارد و نه جنبش کارگری و نه هم داس و چکش،بلکه جهان به سوی ماشینیزه شدن و روباتیزه شدن و هوش مصنوعی شدن قرار دارد.
شما کارگران و دهقانان را به جای خود بگذارید،حتی کسانی که امروز در دفاتر رسمی بخش های مختلف اقتصادی کار میکنند،نیز جای کار آنها در خطر است و توسط هوش مصنوعی پیش برده خواهد شد.این بخش ها از یک شعبه محاسبه عادی گرفته ،تا بزرگترین بانک ها و شرکت های بیمه و حتی شفاخانه ها و داکتر ها نیز بیکار خواهند شد.زیرا هوش مصنوعی
خودشان مریضی را تشخیص میکنند و
خودشان دوا میسازند و روبات ها خودشان عملیات مریض را انجام میدهند.
بنأ تصدی افغان گاز و تصدی تفحصات نفت و گاز شبرغان نیز ازین پروسه پیشرفت جهانی علم و اقتصاد نباید به دور در نظر گرفته شود.
اولاً سابق این تصدی چقدر نفت و گاز اخراج میکرد و حالا چقدر نفت و گاز اخراج میکند؟
ثانیاً:آیا چاه های استخراج گاز همه فعال اند و با این که اکثر آنها غیر فعال اند؟
زیرا در اثر استخراج بی رویه ازین جاها و پایین آمدن فشار این چاه ها،در ذخیره گاه اکثر این چاه ها.آب های زیر زمینی نفوذ کرده اند و چاه ها غیر فعال شدند.
ثالثاً:آیا هنوز هم صادرات گاز به ازبکستان وجود دارد و یا این که بعد از آمدن مجاهدین،متخصصین روسی و انجنیران روسی ازین تصدی ها برآمدند و استخراج و صادرات گاز به ازبکستان قطع شد.
رابعاً:آیا تصدی تفحصات در سی سال اخیر،یعنی بعد از آمدن مجاهدین،به کار های تفحصاتی خود ادامه دادند و ساحات جدید نفت و گاز را کشف کردند و با نه؟
و بالاخره خامساً:اگر ساحات جدید نفتی و گازی را هم پیدا کنید،آیا شما بازار فروش آن را میتوانید پیدا کنید؟
در همسایگی شما کشور هایی مانند روسیه و ترکمنستان و ایران قرار دارند،که هزاران مرتبه دخایر نفت و گاز آنها از شما زیاد تر است.پس به کجا صادر میکنید؟
آیا در افغانستان سیستم لوله کشی گاز وجود دارد که شما آن را به منازل مردم برسانید و بغروش برسانید؟
بنأ درین رمینه باید کمیسیون مشترکی از مجلس نمایندگان و سایر ارگان های دولتی تشکیل شود و موضوع اقتصادی بودن این تصدی ها را و آینده این تصدی ها را بررسی کنند.
زیرا امروز حتی در چین کمونستی دیگر اقتصاد دولتی وجود ندارد ،بلکه اقتصاد بخش خصوصی است و در صورتی که تولیدات اش بفروش برسد،کار جریان دارد و در صورتی که فروشات اش کم باشد.تنقیض کار گران صورت میگیرد و در صورتی که مصارف اش از عواید اش زیاد شود و بازار فروش مواد وجود نداشته باشد،به دولت افلای خط میدهد و کارگران را رخصت میکند و دولت این جایداد ها را یا به فروش میرساند و یا یک کمپنی دیگر را پیدا میکند و این جایداد ها را به او میسپارد،تا بعد از بازسازی،دوباره به تولید شروع کند.
بنأ این یک موضوع سوسیالستی و کمونستی و غیره نیست،بلکه یک موضوع اقتصادی است و توسط مسؤلین اقتصادی باید حل و فصل شود.
>>> کارگران و فامیل هایشان و مردم شبرغان کنترل فابریکات را به دست بگیرند و سر آغاز نا فرمانی مدنی و ایجاد حکومت موازی را رقم بزنند.
اردوی ملی و پولیس و امنیت اگر بیطرف باقی نمانند به جزیره های قومی تجزیه خواهند شد.
غنی خواب حاکم شدن با تقلب را به گور خواهد بود.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است