پس از آنکه خانم نورستانی در یک چپه گرمک سیاسی اشرف غنی را برنده دور دوم شمارش آرای انتخابات رسما اعلام کرد، تیم ثبات و همگرایی به رهبری دکتر عبدالله در واکنش سیاسی حکومت موازی را اعلام کرد.

التهاب سیاسی جدید شبه التهاب سیاسی سرطان تابستان 1393 است. در آن زمان تیم ثبات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله حکومت موازی را اعلام کرده بود و خیمه هایی در جاده های شهر کابل در اعتراض به تقلب کمیسیون انتخابات و تیم غنی برافراشته بود که با آمدن جان کری آب سرد در دل التهاب آتشین سیاسی خکومت موازی ریخته شد و عبدالله و غنی در دو طرف راست و چپ جان کری عکس یادگار تقلب سیاسی گرفتند. اشرف غنی بدون اعلام آرای نتایج انتخابات از سوی جان کری به صواب دید اوباما به مقام ریاست جمهوری نصب شد و داکتر عبدالله در مقام رییس اجرایی حکومت وحدت ملی در کاخ سپیدار نصب گردید و از سوی غنی چنان خون بنی شد که صلاحیت تقرر یک والی را هم نداشت.

اکنون بار دیگر اشرف غنی و عبدالله در برابر هم در یک اقلیم جغرافیای سیاسی دو پادشاه میدان کارگزار سیاسی هستند که به قول مشهور«دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد».
تفاوت بحران سیاسی کنونی با بحران سیاسی تابستان 1393، در این است که در اوضاع و احوال و شرایط جدید تیم ثبات و همگرایی تمام مخالفان ارگ به شمول جنرال دوستم و کریم خلیلی رهبر حزب وحدت را در عقب گاه مبارزاتی دارد و قوماندان شمالی و کوهستان ضد ارگ از جمله امان الله گذر، جنرال احمدجان حقجو و جنرال بابه جان از تیم ثبات و همگرایی در کارزارهای سیاسی حمایت می نمایند.

اکنون خلیلزاد نماینده ویژه ترامپ و ربیس سی آی ای به کابل رسیده که حرف آخری از زبان کاکا موی طلایی حاکم اصلی میدان برد و باخت انتخابات را به داکتر عبدالله و رهبران اپوزیسیون بگوید که کاکای کلان چه فیصله و منظور کرده است که کی برود و کی رییس جمهور در مقام یکه تازی باشد. چیزی که هست علیرغم حمایت ترامپ از اشرف غنی، غنی از حمایت مردمی حتی در میان پشتون ها نیز برخوردار نیست. اشرف غنی با محور ساختن سیاست ناسیونالیسم قوم گرایانه پشتون های غلجایی و به ویژه غلجایی لوگری و فاشیست دماغان عظمت طلب همچون یون و کمالی جعل کاران پته خزانه در تاریخ در آغوش سیاسی کشید و بکس داران تحصیل کرده اروپایی بدنام و ضدملی را به هدف های شیطانی مقام داد و جنگ قوم گرایانه را در دستور کار قرار داد که نه تنها تاجیک ها و هزاره ها و ازبیک ها و ایماق ها را هدف قرار داد بلکه حتی پشتون های درانی را خون بینی کرد که فغان حامد کرزی برآمد.

در یک چنین اوضاع و احوال و شرایط تغییر کرده سیاسی اجتماعی تمام اقوام کشور ما به شمول پشتون های مخالف ارگ زیر بار دور دوم تقلب نمی روند و ستم یک اقلیت دماغ قومی و فاسد به چهارکتاب شرعی را نمی خورند. البته، غنی قدرت را در ارگان های دولتی از جمله وزارت دفاع، وزرات داخله و ریاست امنیت دولتی وزارت خارجه در کنترول دارد و تعدادی از احزاب سیاسی به شمول حزب دعوت سیاف و تعدادی از قدرت مندان داخلی از جمله عطامحمد نور و الماس زاهد و قوماندان انور در شکردره و همچنان ملایان وهابی تحت پوشش عربستان سعودی از جمله مولوی مسلیمیار رییس سنا حول ارگ می چرخند و نیروهای ضربتی و مافیایی و ملیشایی دارد.

بحران سیاسی کنونی با زور و چنگ و دندان نشان دادن ها حل نخواهد شد. در نفس این بحران و کشمکش های سیاسی تضاد عمده مساله ملی است که قدمت تاریخی و فرهنگی دارد و در اوضاع و شرایط اجتماعی تاریخی کنونی به صورت نفرت مردمی از یک اقلیت متقلب و غرق در انواع فساد ها که سیاست هایش روزبروز قومی تر می شود، فضای سیاسی اجتماعی افغانستان غرقه به خون را دور می زند.

محمد صدیقی

>>>   Khaliq Karimi
تحلیل زیبا وعالی نمودید واقعیت همین است که شما بیان داشتید کار نامه سابقه وعادات اینها به خوبی روشن ومعلوم است اینها نه جرئت وشهامت ریسک وفداکاری را دارند ونه انگیزه آن را جناب استاد عزیز

>>>   Ibrahim Siddiqi
خیلی تبصره عالی و بجا . به امید یک راه حل سیاسی و معقول که صلح و ثبات شگور ما را تامین نماید هستم. شاد باشید.

>>>   تبصره بجا و درست و هم واقعیت و حقیت همین است که شما بیان کردید باید گفت غنی احمدزی به مانند خودش از اشخاص عوام فریب ظالم چون صراف (سیاف) که مانند کودی در غار خوابیده که گویا در کار انتخابات دخل و مداخله ندارد و معلم عطا چپاولگر گوش بر گوش خور اصف مهمند مانند سیاف از خجالتی نزد مردم مخفیانه بنفع غنی تقلبات را انجام داده حال از غار سر بلند کرده به داکتر عبدالله میگوید که در مقابل اعلان پیروزی ریس متقلبین خاموشی اختیار کند در حالیکه مخالفتش با داکتر عبدالله در انتخابات سال ۱۳۹۳ روی همین مطلب بود که چرا اعلان حکومت را از جانب خود در مقابل ریس متقلبین نکرده قوماندان الماس که قتل و غارت و چور و غصب مال ملت و دولت در هیچ زمان بخصوص در سلطنت غنی به هیچکس پوشیده نمانده و پسر اش در روز روشن و در دید مردم یک نظامی اردوی ملی را بشهادت رساند اما از ترس غنی که زاهد الماس مشاور خاص غنی در بخش حکومتداری است هیچ مرجع امنیتی و عدلیو قضایی همینقدر هم نگفت که چرا چنین کردی غنی احمدزی هر سخنی را که زده و یا میزند بر خلاف ان عمل و رفتار میکند شعار انتخاباتی اش بود که با زور گو و غاصب در تقابل هستم اما بر خلاف با دزدان و زور گویان و قاتلین در یک خط روان است و توسط همین ها تقلبات را انجام داده و خود را با رای تقلبی ابقای دوام قدرت کرده است .

>>>   مردم افغانستان از بی ثباتی و فریب های ۴۰ ساله نیمه جان شده اند و دیگر کشمکش و بی ثباتی را نمی خواهند!
باش که طالب برگردد و همه با هم این دفعه یک جامعه کاملتر بسازیم و شاید امریکا بتواند از هزینه های خود دفاع کند و وطن ما با سرمایه گذاری بالای معادن و سایر استعدادها و فرصتها، رونق بگیرد و شاهد حرکتی نو توآم با رشد اقتصادی و اقتدار ملی در منطقه باشیم و از دربدریهای جنگ ۴۰ ساله آموخته شویم.
فعلاً امریکا و متحدینش با هزینه صدها میلیارد دالر، ذیحق ترین صاحب این ملک است و عبدالله به ناحق بر نوبت آسیاب دلیری و دعوا میکند تا سایر هم تیمی های خود را در راه رسیدن به منصبی دیگر، استعمال نماید و بس!
زنده باد منطق! زنده باد حق شناسی! و زنده باد قلب آسیا!

>>>   صلح عادلانه کلمه مقدس ودلپذیر برای تمامی مردم جهان وخصوصا برای ملت مومن وبیشتر ازچهل سال برای ملت جنگزده ومومن افغانستان هستند.درقران کریم هم به صلح وآشتی چندین بار تاکید گردیده است طوریکه درقرآن کریم خداوند فرموده: الصلح خیر.یعنی صلح یک عمل نیکو وخیر است.ملت مومن وزجر کشیده افغانستان درچهل سال حکومات مختلف را با ایدیولوژی های مختلف تجربه کرده اند ازحکومت چپگرای کمونیستی ،اسلامی وبنیاد گرای امارت تا بالاخره حکومت دیموکراسی ووسیع البنیادموجود که توسط جامعه جهانی برای حل بحران ویک حکومت همه شمول درافغانستان تجربه گردیده است.متاسفانه یک عده محدودی ازروشن فکران چپ گرا که تمایل به افکار کمونیستی بودند با کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ شمسی تحت قومانده مستقیم منشی حزب کمونیست حکومت وقت شوروی برژنف ملعون وفاشیست قدرت سیاسی را بدست گرفتند اینها که فرهنگ وعقاید مردم وجامعه افغانستان را به صورت حقیقی درک نکرده بودند باشعارهای ظاهرا انقلابی وچپی شان بسیاری از سیاست مداران واقعی ووطن دوست ،روحانیون ومولوی صاحبان عالمان دینی ودانشمندان ورزبده ،استادان پوهنتون ودانشگاه ها،معلمین ومتلعمین مکاتب،تجاران،کسبه کاران ،دهاقین وزمینداران زحمت کش، اشخاص ملی وبانفوذ وطن،روشن فکران وطن پرست عم ازذکور واناث واقشارمختلف ملت مومن افغانستان را تحت نام ها وتهمت های کاذب به محابس انداختند وبالاخره درشب های تاریک درپولیگون ها زنده زیر خاک کردند وبامقاومت خاینانه وجنون آمیز شان چهار ده سال با ملت مومن وآزادیخواه افغانستان جنگیدند تابالاخره به مردم حقجو ومجاهد افغانستان تسلیم شدند.متاسفانه بعد ازسرنگونی حکومت کمونیستی ،حکومت مجاهدین بی تجربه نیز مرتکب اشتباهات جبران ناپذیر شدند وباجنگ های خونین شان شهرکابل به ویرانه تبدیل شدند وهزاران انسان بیگناه بی خانمان وکشته شدند.بعدابا رویکار امدن قشر بنیاد گرایی متعصب تحت رهبری مستقیم بعضی اعراب فاسد وجاهل نیز جنگ ادامه پیداکردند وهزاران انسان ازاقشار مختلف درکنج وکنار افغانستان درشهرها و مسافرین بیگناه درمسیر های عبور ومرور دستگیر وکشته شدند.جامعه جهانی وممالک دور ونزدیک با درک ازوضعیت آشفته وخطرناک درافغانستان تصمیم به حل بحران دراز مدت افغانستان گرفتند ویک حکومت وسیع البنیاد وهمه شمول را درافغانستان جنگزده بنیان گذاری نمودند. اردو وپولیس که برای تامین امنیت ودفاع ازسرحدات افغانستان ضروی ولازمی است بعد ازمتلاشی شدن دوباره بوجود آمدند.مکاتب وپوهنتون هاودانشگاه های دولتی وشخصی برای رشدوترقی افغانستان شروع به تعلیم وتربیه جوانان وفرزندان کشورشان عم ازذکور واناث شروع به تدریس نمودند،بازسازی ونو سازی ساختمان های دولتی با سرعت زیاد درنقاط مختلف افغانستان شروع به فعالیت وعملا پروژه های کوچک وکلان را به مرحله اجراگذشتند وتاحال هم باسازی ونوسازی پروژهای دولتی خوشبختانه باسرعت درتمامی نقاطافغانستان ادامه دارد.متاسفانه یکعده گروپ های مسلح تاحال هم به جنگ خانمان سوز دربعضی مناطق روستایی ودهات ادامه میدهند که باعث کشته شدن وتاخیر درروندبازسازی گردیده وهم باعث تشویش وپریشانی ملت مومن وجنگ زده افغانستان میگردند.هرجنگ چه داخلی وچه بین المللی باشد سرانجامش باصلح پایان یافته اند.اکنون که جامعه جهانی ،وحکومت مرکزی وملت مومن وجنگزده افغانستان برای تحقق پروسه صلح عادلانه پایدار وامنیت داییمی درتلاش هستند تاازهر طریقی صلح پایدار وامنیت را درافغانستان عملا مورد تطبیق قرار دهدتا انشالله روزی ملت مومن وجنگزده افغانستان دارای یک کشور مترقی،بدون جنگ ودارای امنیت دایمی درافغانستان باشد.اکنون وظیفه حب الوطنی تمامی سیاست مداران ازهرقشر ودارای هر ایدیولوژی سیاسی،اشخاص بانفوذ ملی،نظامی،روش فکران وطن دوست ووطن پرست ،روحانیون وعلمای محترم دینی درداخل وخارج عم ازذکور واناث وگروه های مسلح درجنگ همه باهم ازصمیم قلب وبدون درنظر داشت افکار خواست های شخصی شان تلاش همه جانبه نمایند تا درپروسه صلح عادلانه پایداروامنیت همیشگی افغانستان وظایف ایمانی وحب الوطنی خودهارا ادانمایند تا به یاری خداوند جل جلاله روزی ملت مومن وخسته از جنگ درافغانستان شاهد صلح عادلانه داییمی وامنیت پایدار باشند.همه باهموبه پیش به سوی پروسه صلح عادلانه پایدار ،ترقی ،رشد وانکشاف افغانستان جنگزده،زنده باد وحدت ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان ،نابود بادگروه های ماجراجو وجنگ طلب وآدم کشان فاسد وخاین درافغانستان جنگزده وویران شده .
ومن الله التوفیق عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   ما تجزیه خواهیم و نام خراسان را روی سر خود جای میدهیم هیچ پیوندی با پشتونستان و اوغانستان نداریم
ما از حکومت فاشیستی خسته هستیم او ملت بیدار شوید قرن 21 است و رییس جمهوری جعلی تقلبی کوچی فکر تعریف شتر است!!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است