قدرت ملی در سایه قدرت های خارجی؟
ظهور و نمود ارزش ها در جامعه و نظام اداري سیاسی، باعث مي شود تا كشور در سطح ملي و بين المللي و حتی نزد قدرت ها و بازیگران محوری نظام بین الملل از جايگاه قابل احترام، تاثیر گذار و پر اهميتی برخوردار گردد 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۱    ۱۳۹۸/۱۲/۱۰ کد خبر: 162388 منبع: پرینت

گفته می شود در مراسم امضای توافقنانهٔ صلح میان امریکا و طالبان که زیر عنوان آوردن صلح به افغانستان در دوحه صورت گیرد، نمایندگان ۳۷ دولت گیتی حضور دارند غیر از دولت افغانستان‼️

بیگمان، حضور قدرتمند یک دولت در عرصه مناسبات و تعاملات بین المللی برای جستجوی منافع کشورش، در واقعیت امر بستگی دارد به: شکل دهی و افزایش قدرت ملی؛ که در فرایند شناخت، مدیریت و رهبری عالمانه و عاملانه ای نیروهای اجتماعي، جغرافیا سياسي و منابع طبیعی، و سياست جغرافيايي ( Geopolitics ) و تقویت ناسیونالیسم میهنی، میسر می شود که مشتقات آن عبارت است از:
۱- قدرت سیاسی. ۲- قدرت نظامی. ۳- قدرت اقتصادی ۴- قدرت فرهنگی.
تقویت قدرت ملی در سایه تعریف و شکل گیری درست و بی غل و غش هریک از این عناصر و مولفه های آن امکان پذیر است. تبیین، تمرکز و اهتمام بر این مولفه های هویتی و ارزشی شكل دهندهٔ قدرت ملی، از اهم وظایف هر نهاد حاکمیتی در سیاستگذاری کلان در یک کشور می باشد.

در عین حال اهتمام به مسایل و موضوعات مهم حیاتی و تحقق آنها مانند:
* همبستگي ملي، ثبات سياسي، شناخت و تعريف علمی و جامع از منافع عمومی و منافع ملي،
* حل عادلانه منازعه ملی در محیط ملی و نکشاندن آن در تعاملات سیاسی کشور در محیط بین الملل،
* برنامه ريزي علمی و تطبیقی در امر سياستگذاري هاي داخلي و خارجي و پیشبرد آن،
* گسترش روابط و تعاملات جهاني و منطقه اي، ديپلماسي فعال و سياست خارجي پويا و تعريف شده،
* شناخت منافع متقابل سياسي، فرهنگي و اقتصادي در عرصه تعاملات بين المللي،
* تلاش هاي منسجم و برنامه ريزی شده در راستاي رشد اقتصادي، رفاه عامه و تأمين اجتماعي،
* وضع و اجراي قوانين به منظور حفظ نظم و تأمين امنيت و عدالت، از سوي مديران «جامعه سياسي» مملكت (حکومت)،
* قانونمداري، شايسته سالاري، تأمين آزادي هاي مدني، رعايت حقوق بشر،
* شکل دهی اراده ی ملی در هماهنگی و همکاری مسوولانه با نیروی های اجتماعی و جامعه مدنی برای فایق آمدن بر چالش ها و تهدید های بر اندازانه داخلی و خارجی،
* ترویج و بهره مندی از فرهنگ سياسي معطوف به دستيابي؛ به يك نظام ارزشي و معياري، كه در آن تفكيك قواي سه گانه مستقل با هم متحد نهادمند شده باشد، و به مطبوعات و آزادي بيان به عنوان قواي چهارم باورمند باشد،
* توزیع عادلانه قدرت و ثروت ملی،
برنامه ريزي براي نهادمند شدن یک نظام مردم سالار،
فراهم آوری فرصت برای تاسیس احزاب سیاسی قدرتمند ملی، تقویت ناسیونایسم میهنی در سایهٔ یک نظام پاسخگو و قانونمدار.

در عین حال اهتمام به مسایل و موضوعات مهم حیاتی و تحقق آنها مانند:
* همبستگي ملي، ثبات سياسي، شناخت و تعريف علمی و جامع از منافع عمومی و منافع ملي،
* حل عادلانه منازعه ملی در محیط ملی و نکشاندن آن در تعاملات سیاسی کشور در محیط بین الملل،
* برنامه ريزي علمی و تطبیقی در امر سياستگذاري هاي داخلي و خارجي و پیشبرد آن،
* گسترش روابط و تعاملات جهاني و منطقه يي، ديپلماسي فعال و سياست خارجي پويا و تعريف شده،
* شناخت منافع متقابل سياسي، فرهنگي و اقتصادي در عرصه تعاملات بين المللي،
* تلاش هاي منسجم و برنامه ريزی شده در راستاي رشد اقتصادي، رفاه عامه و تأمين اجتماعي،
* وضع و اجراي قوانين به منظور حفظ نظم و تأمين امنيت و عدالت، از سوي مديران «جامعه سياسي» مملكت (حکومت)،
* قانونمداري، شايسته سالاري، تأمين آزادي هاي مدني، رعايت حقوق بشر،
* شکل دهی اراده ی ملی در هماهنگی و همکاری مسوولانه با نیروی های اجتماعی و جامعه مدنی برای فایق آمدن بر چالش ها و تهدید های بر اندازانه داخلی و خارجی،
* ترویج و بهره مندی از فرهنگ سياسي معطوف به دستيابي؛ به يك نظام ارزشي و معياري، كه در آن تفكيك قواي سه گانه مستقل با هم متحد نهادمند شده باشد، و به مطبوعات و آزادي بيان به عنوان قواي چهارم باورمند باشد،
* توزیع عادلانه قدرت و ثروت ملی،
برنامه ريزي براي نهادمند شدن یک نظام مردم سالار،
فراهم آوری فرصت برای تاسیس احزاب سیاسی قدرتمند ملی، تقویت ناسیونایسم میهنی در سایهٔ یک نظام پاسخگو و قانونمدار.

خلاصه؛ ظهور و نمود چنین ارزش هایی در یک جامعه و نظام اداري سیاسی آن، باعث مي شود تا اين كشور(دولت) در سطح ملي و در محیط بين المللي و حتی نزد قدرت ها و بازیگران محوری نظام بین الملل از جايگاه قابل احترام، تاثیر گذار و پر اهميتی برخوردار گردد.
معمولاً ظهور و نمود اين ويژگي ها در مناسات داخلی و بین المللی، این فرصت را برای کشور ها، فراهم می گرداند تا دولت مزبور علايق ساير دولت هاي گیتی را به مثابه یک دولت قدرتمند قابل احترام در مناسبات بین المللی، به خود جلب كند، و زمينه ها و انگيزه هاي زايش بحران و منازعه، تضاد و تقابل منافع را از فضاي سیاسی كشور بزدايد.
در غیر آن شما یک دولت ضعیف، بی ثبات، غیر قابل اعتماد، غیر همتا به سایر دول گیتی که صلاحیت تصمیم گیری های کلان ملی و بین المللی را در قبال سرنوشت کشورش ندارد، محسوب می شوید.
اینجا است دیگران به موجب؛ منافع ملی و منطقه ای و جهانی ای خود شان، بجای شما اتخاذ تصمیم نموده اعمال می نمایند.
در واقع مهمی که افغانستان از دیر باز تا امروز، از فقدان آن سخت رنج می کشد.

توریالی غیاثی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
قدرت ملی
سیاسی
نظرات بینندگان:

>>>   Sayed War
شما برای دولت مقتدر در افغانستان چقدر کار کرده و یا میکنید؟ دولت تا چه حد ضعیف است ؟ این سوال در حدود چند ماه آینده روشن خواهد شد. اما شما از خود بپرسید که بخاطر منافع شخصی برای ضعیف نشان دادن دولت کشور تان چقدر زحمت میکشید؟ ولی با آن هم خیلی خرسند میشوم که ما پس از چهل سال حد اقل به یک درک میرسیم، درک نداشتن کشور مقتدر! اگر تفنگ ما قلم میبود آیا چنین میشد؟

>>>   Sekander Qyam
جنگ ، جنگ منافع ، صلح صلح منافع است و شرکای منافع از منافع مشترک حمایت مینمایند .... آنچه مبهم است در این میدان منفعت مردم وتوده های ملیونی است ..... خداکند این همه خیمه شب بازی ها به نفع مردم افغانستان تمام شود و افغانستانی ها شاهد ختم خشونت و گواه صلح پایدار وهمزیستی برادرانه باشند....

>>>   Ahmad Zia
این از نفاق و شقاق زورگویی و خود خواهی ها سی چهل سال اخیر ماست. امید طالبان مثل حکمتیار صلح نماید

>>>   تا طالب مانند حکمتیار در تنگنا قرار نگیرد صلح نمیکند.
حال که ملا هیبت هوس داماد شدن خلیلزاد کرده از صلح خبری نیست.
گفتی اگر تفنگ ما قلم می بود.
در مقابل تفنگ تفنگ و در مقابل قلم قلم
و در مقابل جفنگ جفنگ
روس ها با قلم بر ما یورش نیاوردند و کمونیست های خلقی و پرچمی در قدم اول قلم شکستند و با سواد را به زنجیر بستند .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است