تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ ۱۳۹۸/۱۲/۱۳ | کد خبر: 162452 | منبع: | پرینت |
بر اساس مفاد مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان ، دهم مارس نخستین نشست گفتگوهای میان افغانی آغاز خواهد شد. بر همین اساس گفته میشود کشور نروژ میزبان نخستین دور مذاکرات میان افغانی خواهد بود.
با این که هنوز مقامات نروژ رسما زمان برگزاری این نشست را مشخص نکردهاند اما اگر دهم مارس همچنان به عنوان آغاز نشست مطرح باشد، زمان زیادی برای شکل دهی ترکیب هیئت مذاکره کننده باقی نمانده است. اما مهم ترین مساله در حال حاضر ترکیب هیئت مذاکره کننده از سوی دولت افغانستان است که اشرف غنی آن را (هیات جمهوری اسلامی) نام گذاشته است.
قبل از این ترکیب هیاتی که برای مذاکرات صلح رفتهاند ، نامتجانس و متفاوت بوده است. از سیاست مداران مخالف اشرفغنی گرفته تا چهرههای محلی موافق طالبان در ترکیب این هیات حضور داشتهاند. اما گویا این بار تصمیم گرفته شده تا ترکیب هیات مذاکره کننده کوچکتر از گذشته باشد. در چنین وضعیتی انتخاب افراد برای این حضور در ترکیب هیات بسیار سخت است. به طور مسلم تمامی سیاست مدارانی که در ۱۸ سال گذشته در حیات سیاسی افغانستان نقش بازی کردهاند ، خواهان رفتن به مذاکرات اند. از سوی دیگر حامد کرزای رییس جمهور سابقه افغانستان نیزدر تلاش است تا حضور افراد نزدیک به او بیشتر از همه باشد. تا حضور او بتواند بر تمامی تصمیمهای گرفته شده در این مذاکرات سایه بیاندازد. در قدم دوم رهبران و فرماندهان جهادی با تمسک به این که دشمن اصلی طالبان، آنها بودهاند و در مقابل طالبان جنگیدهاند حق مذاکره با طالبان را نیز به خود میدهند. در این وسط دولت افغانستان که تنها مرجع مبارزه کننده با طالبان در ۱۸ سال قبل بوده کاملا از یادها رفته است.
واقعیت این است که این دولت افغانستان است که در طول ۱۸ سال گذشته با طالبان جنگیده و طالبان هم قصد دارند دولت افغانستان را سقوط بدهند نه فرماندهان جهادی و نه حتی سیاستمداران بیرون از حوزه قدرت. به همین دلیل آنچه مهم است این که دولت باید چهره های وابسته به نهاد دولت و مهم تر از همه جمهوریت را به این مذاکرات بفرستد. زیرا تمرکز اساسی طالبان در مذاکرات روی دو چیز خواهد بود. یک تغییر ساختار نظام و دیگر به دست آوردن قدرت کامل در افغانستان. در مقابل این دو خواسته، تنها کسانی میتوانند ایستادگی کنند که به جمهوریت و نهاد دولت دموکراتیک باور داشته باشند و همچنان باور به یک نظام انتخابی مردم نه تحمیل شده بر اساس خواست تعدادی اقلیت. متاسفانه تجربه تاریخی نشان داده است که بخش عمده ای ازسیاست مداران و حتی رهبران جهادی، چهرههای به شدت سازشکار و منفعت طلب بودهاند. در چنین وضعیتی این چهره ها با کوچکترین پیشنهادی که منافع آنان را تامین کند تمامی ارزشها را زیر پا خواهند کرد.
هیات مذاکره کننده طالبان به خوبی به این خصایص سیاست مداران افغان آشنا هستند و هم به خوبی در این رابطه آموزش داده شده اند. بنای تلاش طالبان این است که در گوشهای از تصویر آینده نظام در افغانستان چهره این گونه افراد هویدا باشد . طالبان قبل از این نیز چند باری اعلام کرده بودند که آنان حکومتی خواهند ساخت که در آن رهبران احزاب سیاسی هم حضور داشته باشند. بدون این که جایگاه این حضور را مشخص کنند.
در کنار آن جامعه مدنی ، نهادهای حامی حقوق زنان و فعالین رسانهای، جدیترین مخالفان ایدیولوژی افراطی طالبان در افغانستان هستند. دولت افغانستان میتواند در ترکیب این هیات به این چهره ها نیز مجالی برای حضور بدهد زیرا چنین ترکیبی میتواند در مقابل تمامی فشارهای طالبان ایستادگی کند.
مهمتر از همه آن است که دولت افغانستان باید تلاش کند تا رسانه های افغانستان را به طور مستقیم در این مذاکرات دخیل کند. زیرا رسانه های مستقل افغانستان جزو نهادهایی هستند که تداوم دموکراسی و آزادی بیان و حقوق شهروندی را خطوط قرمز خود و نظام آینده افغانستان میدانند. فشار این گروه در مذاکرات میان افغانی، طالبان را مجبور به عقب نشینی از خواسته های ایدیولوژیک شان میکن . طالبان می خواهند تا در افکار عامه، چهره ای معتدل و استحاله شده نسبت به گذشته از خود نشان دهند. و تخریب این چهره در رسانه ها میتواند افکار جهانی را علیه طالبان بسیج کند.
مذاکرات میان افغانی را میتوان به مبارزات آزاد تشبیه کرد. جایی که از هر وسیله و حربه ای برای به زانو در آوردن حریف میتوان استفاده کرد. دولت افغانستان اگر میخواهد تداوم جمهوریت را در افغانستان تضمین کند، باید چهره هایی را برای رویارویی با طالبان بفرستد که به جمهوریت باور داشته باشند و آن را خط قرمز نظام افغانستان بدانند.
فریدون آژند
ایندیپندنت
>>> به نظر من تنها دولت حق دارد درمذاکرات حضور داشته باشد وجزائر متعدد نه
>>> طالبان خوهان تمام قدرت دولتی را بنام امارت اسلامی خود شان که مفهوم امارت ملت گوسفند و امیر چوپان است را خواهان می خواهند و یک عده محدود مردم را که بیسوادان و در نقاط دور دست کشور ما زندگی میکند با خود دارند اما بر خلاف طالبان اکثریت مردم ما جمهوریت و ریس جمهور انتخابی را با مشارکت تمام مردم از هر قوم و زبان و سمتی که باشند خواهان اند طالبان یکبار امتحان شانرا دادند که نه به قانون خدا و قران و سنتپابند هتند و نهبه قانون مدنی طالبان قانون سختگیرانه ضد اسلامی خود شانرا دارند دیگر مردم نه امارت طالبان را قبول دارد ونه تمام قدرت را در دست طالبان که بازهم نه حق ازادی داشته باشند و نه حق دست رسی زنان و دختران به علم و دانش علاوه بر ان زنان در مقابل مردان شان توسط پولیس های نظامی دینی طالبان حواله دره و قمچین گردند بی حرمتی و دست درازی به ناموس مردم در کدام دین و کدام کتاب اسمانی و حقوق انسانی مجاز گفته شده که طالبان چنین جنایت را مرتکب گردیده و اکنون که نه حکومت در دست دارند و نه قدرت حاکمه دولت را در راهها دزدانه می ایستند و همان جنایت قبلی شانرا دوباره تکرارکرده اند بحرف های عوام فریبانه طالبان دیگر کسی باور کرده نمیتواند که نسبت به گذشته تغیر کرده باشند .
گلمی را که از اول سیاه بافتند
به اب زم زم و کوثر سفید نتوان کرد
>>> سه یا چهار وکیل مانند بشردوست و ذلمی زابلی و فاطمه عزیز ، دو سه وزیر مثل عالمی بلخی ، دادفر سپنتا و علی احمد جلالی، دو سه تن از علمای روشن فکر و با وجدان ، نماینده جوانان ، تجار ، رسانه ها ، احزاب ، ریش سفیدان و افراد متخصص و با تجربه در مناقشات باید به به مذاکرات صلح برود و افراد معامله گر ، جاسوس و فاشیست نباید بروند.
>>> همه اين تپ و تلاش ها بيهوده است ، طالب بغير از زور نه به قرار داد ميدانند و نه به شرعيت و از جمله بي خرد ترين طبقه اجتماع است، امريكا تنها بخاطر انتخابات از اين قرار داد صلح استفاده ميكند و بس ، افغان ها بايد همه متحداً عليه طالبان همدست شده و برايشان اخطار دهند كه بيايند از ملت معذرت بخواهند و مانند حكمتيار شامل سياست شوند و حكومت مؤقت بشمول طالب تشكل گردد تا زمينه انتخابات آزاد و بدون دخالت صورت گيرد، در غير آن بايد ملت عليه اين دجالان قيام ملي و اسلامي نموده و بيخ شان را خشك نمايند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است