امریکایی ها توافقنامه ای را با طالبان امضا کردند که در بند بند آن "امارت اسلامی افغانستان" گنجانده شده است و به طالبان در این توافقنامه، جایگاه و عزت یک دولت داده شده است. به دنبال امضای این توافقنامه، ترامپ با ملا برادر به مدت نیم ساعت تلفنی صحبت کرد و بعدا گفت که گفتگوی خوبی با ملا داشته است و با او رابطه ای خوبی هم دارد. ترامپ گفت که آنها (طلبان) فعلا سرگرم افغانستان است و در آینده دیده شود که چه می شود.

پس از این همه، امریکایی ها ادعا کردند که حمله ای هوایی را بالای نیروهای طالبان انجام داده اند، تا عملیات آنها بر نیروهای امنیتی افغانستان را مختل کنند. این رفتار و گفتار متناقض امریکایی ها به معنی چیست و چگونه می شود آن را تفسیر کرد؟ واضح است که هرکس برداشت خود را در این مورد دارد و در نبود اطلاعات کافی و قابل اعتماد از پشت پرده ای این نمایش، نمی توان ادعایی را با قاطعیت مطرح کرد.

برداشت من آن است که امریکایی ها در موارد بیشتر از آنچه ما می دانیم با طالبان به توافق رسیده اند. آنها، خود پذیرفته اند که توافقنامه شان با طالبان، بندهای سری و محرمانه هم دارد. محرمانه بودن این بندها، گویای این واقعیت است که نه رهبران طالبان و نه امریکایی ها می خواهند کسی از آن باخیر شود. روشن است که این بندها، نمی تواند در مورد مثلا، حقوق بشر و این حرف ها باشد، چون اگر این طور می بود، امریکایی ها آن را در بوق و کرنا می کردند تا کارشان را راحت تر کنند و اعتبارشان را بیشتر.

امریکایی ها، فعلا نیاز دارند که طالبان با اقدام نظامی سنگین، کل معامله را به خطر نیاندازند و نیروهای ضد طالب، دولت و حتی کشورهای همسایه را متوجه خطر نکنند. حمله هوایی شان، پیامی بود برای طالبان تا آنها را متوجه وضعیت بکنند. احتمالا امریکایی ها می خواهند با کمترین آشوب و صدمه به نیروهای امنیتی که خود ایجاد کرده اند، تغییرات مورد نظر شان ر در کابل پیاده کنند، و نقش برتر را به طالبان بدهند. آنها احتمالا به این نتیجه رسیده اند که وجود طالبان در کابل، اگر قابل کنترول و دوستانه باشد، برای شان خالی از فایده نیست مخصوصا جهت ایجاد دردسر برای کشورهای نامطلوب در منطقه.

بر اساس زمزمه هایی که وجود دارد، طالبان پذیرفته اند که برای تیم هایی از سازمان جاسوی سیا و نیروهای ویژه امریکایی پایگاه بدهند و با آنها یکجا درمقابل دشمنان امریکا کار و پیکار کنند و امریکایی ها در عوض، امنیت ملی افغانستان را یا بر اساس خواست طالبان دگرگون کنند و یا درکاملا در اختیار طالبان بگذارند. حتی کسانی باور دارند که احتمال دادن نقش شبیه نقش حزب الله لبنان به طالبان وجود دارد و بر همین اساس هیچ سخنی در میان امریکایی ها و در موافقتنامه از خلع سلاح نیروهای طالبان، و گسترش کنترول دولت مرکزی بر مناطق طالبان وجود ندارد. شخصا فکر می کنم، اگر این زمزمه ها واقعیت داشته باشد، امریکایی ها قبل از همه با پاکستانی ها در این موارد و بر سر سرنوشت و آینده ای مردم افغانستان به توافق رسیده اند. فقط دعا کنیم که امریکایی ها در جریان بازی هایی که به راه انداخته اند، مردم افغانستان و مخصوصا حوزه های ضد طالب را تباه نکنند.

عبدالله وطندار

>>>   نویسنده راست میگوید.
امریکا بعد ازین که سربازان خویش را از ویتنام خارج کرد،سالهای متمادی پایگاه های نظامی خویش را در ویتنام بطور سری نگهداشت و معادن ویتنامی ها را چور و چپاول کردند و تا هنوز هم ادامه دارد.😂

>>>   در زمان مجاهدین امریکا طالبان را به لطایف الحیل حاکم سرنوشت افغانستان کرد.
بعد آمد و طتلب را سقوط داد.
جال باز آمده که طالب را قریه دار ارگ بسازد.

>>>   همه از دست همین فاشیستان ناموس فروش و غلام زاده های اوغان ترتیب شده است شما از اوغان انسانیت و شرافت را توقع نداشته باشید . خلیل یهودزاد مانند غنی بیناموس یک نسل وطنفروش و غلام هستند که تنها به فکر اوغانیت هستند نه انسانیت.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است