سیاسیون امروز تاوان فریب اعتماد به عبدالله بگیل میدان را در تلخ کامی اشتباهات سیاسی می پردازند. البته، مردم راه خود را پیدا می کنند. سیلان آزادیخواهی را هیچ قدرت شکست داده نمی تواند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۱ ۱۳۹۹/۱/۲۵ | کد خبر: 163027 | منبع: | پرینت |
یادمان هست که عبدالله در مراسم تحلیف قصر سپیدار قرآن بدست به حیث رییس جمهور حکومت همه شمول قسم خورد. جنرال دوستم چپن بر او به رسم تبریکی برشانه اش کرد. قصر سپیدار معاونین را در قصر مرمرین تحت پوش نیروهای ازبک جنرال دستم جابجا کرد. والی های چند به امضای عبدالله در چند ولایت مقرر شدند.
در کشمکش میان غنی و عبدالله خلیلزاد و پیمپئو وزیر خارجه امریکا وساطت کردند. غنی حاضر شده بود که نصف قدرت را به ثبات و همگرایی بدهد اما سیاسیون ارشد اطراف عبدالله تقسیم قدرت را نپذیرفتند. عبدالله در چرخه فشار درونی زیر بار غنی نرفت. تلاش های سیاف و کرزی نیز به جایی نرسید. دوجهت تضاد آشتی ناپذیر شدند.
غنی در یک شگرد سیاسی فرمان انحلال تشکیلات ریاست اجرایی را صادر کرد و همزمان با این فرمان تقرر تعدادی از وزرا به حیث نامزدان و سرپرستان وزارت خانه های مالیه، داخله و خارجه را صادر کرد. حنیف اتمر به وزارت خارجه رسید. وزارت داخله هم در قبضه ارگ قرار گرفت. به فرمان غنی احمدشاه سراج رییس امنیت ملی تعیین و شاکر کارگر از ازبیک های جنبش ملی به حیث رییس دفتر غنی حول ارگ به حرکت آمدند. خزاین در دست غنی و با تقرر ارغندیوال وزارت مالیه کنترول دولت بر شرایین مالی قایم گردید.
غنی چنان در کاسه سر یکه تاز میدان کارزار سیاست شد که در تار دوانی ها با عبدالله، به او ریاست شورای عالی مصالحه صلح، را پیشنهاد کرد که در واقع، تحقیر عبدالله است. حکومت همه شمول به رهبری عبدالله، تهدید کردند که اگر غنی تقرر وزرا را متوقف نکند، کابینه جدید دولت همه شمول اعلام می شود. کاری که هرگز عملی نشد. عبدالله در سکوت تلخ در سه کنجی رینگ سیاسی مسابقات انتخاباتی گیر کرده است که در میدان آن غنی به حیث برنده یکه تازی می کند.
از برآمد اوضاع سیاسی درونی دولت همه شمول چنین می نماید که رهبران ارشد ثبات و همگرایی بوی تسلیم شدن و خیانت را از شیر غلط های پنهانی عبدالله در چینل اندازی با غنی و دروغ گویی، به مشام تلخ دیگر تجربه کرده اند. عبدالله بار دیگر در قمار سیاسی انتخابات منافع شخصی و خانوادگی و ابقای فردی در ریاست شورای عالی صلح را بردگی کرده است و در قسمی معامله های پنهانی که از چشم سیاسیون و استخبارات منطقه مخفی نمی ماند، از مردم دور می شود و به پدر تقلب تسلیم می گردد.
غنی مزاج محافظه کارانه و طبیعت معامله گرانه و منفعت جویانه و حرص به زندگانی تجملی تشریفاتی عبدالله را خوب شناخته و در گوشه رینگ سیاسی گیر انداخته که بار مسوولیت جنگ و صلح با طالبان را به گردن عبدالله بیندازد و از بستر نفوذ سایر اقوام نیرو جمع آوری کند. موقف قدرت خود را تقویت و ثبات بدهد
عبدالله نه تنها حرمت قرآن و سوگند به قرآن را نکرد و از خدا دور شد، بلکه بار دیگر مردم را فریب داد. سیاسیون امروز تاوان فریب اعتماد به عبدالله بگیل میدان را در تلخ کامی اشتباهات سیاسی می پردازند. البته، مردم راه خود را پیدا می کنند. سیلان آزادیخواهی را هیچ قدرت شکست داده نمی تواند. اما سرنوشت سیاسی عبدالله قسمی رقم خورد که در خیانت به قرآن و مردم، طوق لعنت بر گردن در دوزخ تاریخ روی سیاه ابدی شد.
محمد صدیقی
>>> در صورتیکه عبدالله عبدالله به اشرف غنی بیعت کند باید سایر بزرگان تیم ثبات و همگرایی وی را طرد کنند آنوقت عبدالله خان با تعدادی انگشت شمار اطرافیانش به درد اشرف غنی هم نمیخورد و عبدالله را مانند خیلی از فریب خورده های دیگر در زباله دان تاریخ پرت مینماید اما بزرگان تیم ثبات و همگرایی مواظب باشند که مانند استاد عطا فریب نخورند چون عطای نور بعد از مایوسی از عبدالله با خود فکر کرد که هم برای جلوگیری از بلوکه شدن ثروت خود توسط غنی و هم اینکه به عبدالله نشان بدهد که اگر بخواهم بهتر از تو میتوانم به غنی نزدیک شوم ، خود را به دامن غنی انداخت و غنی بعد از اینکه عطا را از چشم اکثریت هوادارانش انداخت آنوقت بخود عطا روی خوش نشان نداد اکنون استاد عطا سرگردان مانده که چه کند.
بناء بهتر است که آغای ربانی و دوستم صاحب در همرابی با آعای خلیلی و حاجی صاحب محقق کمر ها را بسته نموده از ولایات شمال شرق و شمال تا ولایات مرکزی را مستقل اعلان نموده و دولت همه شمول شان را به جهان اعلان کنند . اگر از ترس جان یا به خاطر حفظ مال و ثروت کنار بروند مطمئن باشند که یا غنی و یا طالبان به حساب شان خواهند رسید ( مگر نمیدانند که نادر خان بعد از اینکه شورش طرفداران امیر حبیب الله کلکانی بعد از اعدام وی را سرکوب کرد چگونه اسلحه و پول های را که مردم شمالی از ارگ با خود برده بودند از نزد شان حصول کرد)
همچنان یاد بزرگان تیم ثبات باشد که حتما نزد آغا صاحب تایمنی بروند و باطل السحر از وی بگیرند چون خیلی زیاد احتمال آنست که غنی حریفان خود را جادو کرده باشد وگرنه چه علت است که هیچکس بعد از ناجوانی غنی در مقابل جنرال دوستم عبرت نمیگیرند و هوشیار نمیشوند؟ درست است که پول و پشتیبانی غرب را دارد اما این دلیل شده نمیتواند چون خیلی زمامداران در جهان از پشتیبانی غرب برخوردار بودند اما توسط ملت های شان سرکوب شدند پس حتما این غنی از سحر و جادو کار میگیرد وگرنه دانش ، صالح و خیلی کسان دیگر و بالاخره عبدالله خان مغز خر نخورده اند که نقشه های غنی را نفهمند اما خیلی آسان در جال غنی می افتند.
>>> صدیق افغان گفته است: اگر بعد از 6667 ساعت کرونا از بین نرفت درچار راهی پشتونستان با مرمی به پیشانی ام بزنید
>>> آزموده را آزمودن خطاست.
عبدالله گرگ در لباس میش هست.
>>> کی به عبدالله باورداشت که حالا بگویند فریب خورده اند؟
از ابتدا مردم میدانستند که او جز به خود ومصطبی مستور به کسی فکر نمیکند
>>> آقای صدیقی
هرچه نوشتید راست است و درست
مگر یک پرسش
اگر شما جای او بودید چه میکردید؟
یک طرف کرونا
یک طرف خستگی مردم از وضعیت موجود
یک طرف عجله آمریکا
یک طرف نبود امکانات
یک طرف دشمنان کمین کرده در راس همه طالبان
یک طرف دشمن کثیف مثل پاکستان
یک طرف دشمن فرصت طلب چون ایران
یک طرف ترس روس از داعش و پلان های آمریکا و دست به دامان شدن به طالبان
و ازهمه مهمتر جمع آوری و نگاه کردن یک تیم با طیف های مختلف در حالیکه
ارگ هر روز دانه می اندازد و دام میگستراند
تنگنای کرونا و نا مشخص بودن وضع موجود هر نوع مانوری را خنثی میکند.
گیرم فردا غنی تمام کابینه را اعلان کرد و از هر لجاجت پائینی نیامد و یک دنده به پیش رفت یگانه گزینه یی که میماند خشونت است.
آیا امکان اینکه در این شرایط کرونا ده نفر گرد هم جمع کرد تا حد اقل تظاهرات مسالمت آمیز بکنند وجود دارد؟
آیا در این شرایط امکان رویارویی نظامی وجود دارد؟
آیا امکان اینکه چندین ولایت را از حاکمیت دولت بیرون کرد و نوعی نافرمانی مدنی را سازمان داد وجود دارد؟
غنی هم کرونا را گروگان گرفته و هم صلح را
باخت غنی در هر حالت حتمی است اما اگر خشونت و هرج و مرج آنهم از جانب تیم ثبات به راه بیفتد آنگاه است که غنی گری و زاری و زنچو گری را آغاز میکند که آی مردم در این شرایط اینها آب به آسیاب دشمن میریزند.
خوب دنیا و زندگی ادامه دارد و غنی هم نهایتا" یک سال بیشتر فرصت ندارد اما مهمتر از همه حفظ ثبات است و نباید زمینه را به طالب و پاکستان فراهم ساخت که دوباره افغانستان را به خاک یکسان کند.
از نظر من بهتر است یک جور آمد شود و بعد تیم ثبات یک پارچگی خود را حفظ کند و زمینه اصلاحات انتخاباتی و امثالهم را آماده کند و با قدرت تمام به سوی صلح بروند و اصل قرصه بعد از صلح آغاز میشود اگر صلح بیاید در غیر آن تقابل داخلی طالب و پاکستان را جای تر میکند.
با این همه حال صدیقی صاحب محترم
اگر خودت جای او بودی چه میکردی؟
>>> او بیادر ما جهل سال است که فریب امریکا و پاکستان را خورده ایم.
>>> به نظر بنده عبدالله عبدالله هیچ کس را فریب نداده است، این خود مردم است که با رفتن به دنبال عبدالله عبدالله فریب خورده اند!
عبدالله شخصیتی نیست که توانایی رهبری یک ملت را داشته باشد، این مردم در فقدان رهبری از دنبال این فرد ناکاره افتاده اند.
تنها گروهای استفاده جو، از مجسمۀ ناکارۀ داکتر عبدالله به منافع خود سود میبرند و در ضمن از این مجسمۀ ناکاره یک شخصیت ساخته است.
باور داشته باشید که اگر ده ها سال دیگر از دنبال عبدالله روان باشید، به هیچ منزل مقصود نخواهید رسید، جز اینکه این شخص را در بام بلند رهبریت بالا نموده کیش شخصیت را در وی تقویه مینمایند.
میهن زرغون
>>> وقتی غنی در همدستی با دو خانم ...یکی در کمیسیون انتخابات و دیگر در شکایات که هردو فاشیست قومی هستند و یک بی ننگ دیگر به نام حبیب دست به دزدی رای مردم می زند و در تبانی با افراد بی وجدان کمیسیون ها کودتای انتخاباتی راه می اندازد و بعد در یک معامله با خلیلزاد به بهانه رهایی ۵۰۰۰ طالب به قرانی که نه به آن ایمان دارد و نه آگاهی قسم یاد کرد در حالیکه در دور قبلی با وجود قسم بار ها نقض قانون اساسی نمود و فعلا" با گروگان گیری کرونا و پروسه صلح میخواهد که پایه های کودتا را محکم کند یگانه راه این است که با یک حرکت تاکتیکی زمین داد و زمان خرید تا پروسه صلح آغاز شود و بعد حکومت جدید با مشارکت طالب از طریق انتخابات جدید به وجود می آید که آنگاه غنی شاید به حیث مدیر پاک کاری سرک های دایکندی مقرر شود.
>>> آقا صدیقی:
اگر خودات اینقدر سیاست مدار هستید پس چرا خود را انتخاب ریاست جمهوری نه نمودید داکتر عبدالله عبدالله را معاون اول ات انتخاب می نمودی.
>>> اشرف غنی خیلی کوشید و با وعده ها و پیشکش های پول فروان به رهبران تیم ثبات و همگرایی که انها را متفرق و از هم بپاشد چون از عملکرد عوام فریبی وقومگرایی وتعصب غنی در برابر فارسی زبنان و ازبیک ها و ترکمن ها در بیشتر از پینجسال گذشته تجربه حاصل کرده بودند هیچ یکی به قاصدان و احوال بران غنی چرغ سبز نشان ندادند و غنیاحمدزی و تیمش ازین راه مایوس گردیدند ال به معاش خوران طرفدار خودش دستور داده تا بعنون دوست تیم ثبات و همگرایی چال و نیرنگ دیگری را روی دست گرفته اند تا مگر ازین طریق بین اعضای تیم ثبات و همگرایی تفرقه اندازی کند به اصطلاح اب را خت کند و غنی و دارو دسته ان ماهی دلخواه شانرا بگیرند مگر این نادانان عوام فریب قران خور کور خواندند که دیگر هیچ نوع چال و نیرنگ غنی کار ساز نبوده چهره اصلی غنی که تا مدتی زیر پوشش پنهان بود حال به همه واضضح و روشن گردیده دیگر نمیتوانند که بین اتحاد و همدلی مردم مخالف خودش نه درز انداخته میتوند ونهنه پلان عوام فریبانه و خاینانه ان کار ساز بودخه میتواند لعنت بکار شیطان .
>>> این طایفه افغانیزم است که رای مردم را دزدیده است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است