اشرف‌غنی سه تن از معینان وزارت صحت عامه را برکنار کرد
سخنگوی وزارت صحت عامه گفت که فدا محمد پیکان معین عرضه خدمات صحی، ماموسی زیور معین مالی و اداری و دیوه صمد معین پالیسی و پلان این وزارت از سوی ریاست جمهوری برکنار شده‌اند.

او افزود: به‌زودی افراد دیگری به جای آنان به این سمت‌ها معرفی خواهند شد و همکاری معینان پیشین وزارت صحت عامه با این وزارت ادامه خواهد داشت.
در همین حال برخی منابع می‌گویند که وحید مجروح، بشیر نورمل و شفیق شهیم به حیث معینان جدید این وزارت تعیین شده‌اند.

کد (9)

>>>   ریاست جمهوری هم از کرونا سو استفاده میکند زیرنام مبارزه با کرونا

>>>   ریس جمهور آمریکا در یک تلویزون دولتی خود گفته است اگر و ریس کرونا ما را رها نکند ما کمک که برای نیروهای امنیتی متقاعدین به معاش زیاد که دارند پر داخته نمی توانیم زیرا اقتصاد امریکا را ضر به وارد می کند و دولت افغانستان باید از بودجه خود همین متقاعدین جدید را با متقاعدین سابق یک شان بسازد معاش شان را پر داخته کنند

>>>   محترم اشرف غني معاش فارمسستان را زياد ساخت تا تلاش بيشتر بخرچ دهند و فرمول دواي كرونا را كشف كنند. در عين حال صديق افغان رياضيدان برجسته افغانستان ادعا دارد كه فرمول كرونا را كشف كردن است خدا كند درست باشد ولي داكتران دواسازي لندن ميگويند كه تا هنوز در دنيا كدام رياضي دان نتوانسته كدام دوا كشف كند چون فرمول دوا مثل فرمول رياضي نيست . فرمول هاي دوا را صرف فارمسستان يا به زبان فارسي همان داكتران دوا سازي ميتوانند كشف كنند و بعدا كه كشف شد هر داكتر عادي ميتواند انرا در نسخه براي مريض بنويسد. و جهان از شر كرونا نجات پيدا كند . البته سازمان صحي جهان به كشاف فرمول دواي كرونا وعده جايزه نوبل نموده است از همين جهت در تمام كشور ها فارمسست ها در تلاش بدست اوردن فرمول دواي كرونا استند و بعضا رياضي دان ها و معلمين و عطار و بقال هم تلاش دارند كه جايزه نوبل را بدست ارند.

>>>   کرونا آمده مهمان چند روز
برد با خود ز دنیا چند هزار دوز
ز خاک کشور ما هم به زودی
نبینند صد هزاران، باز نوروز

کرونا گشته باز مهمان یک دم
غنی را صبح و شام آزرده پی هم
همی جوید که یابد ره به شش هاش
نباشد شش ورا مانند آدم

>>>   در ماه جوزا امسال غنى به مکه نرفت چون سنک مکعب جايگاه کعبه بسته شد اما جاجى غنی احمدزى فريادگر شير بچه اوغنى که مى مکد پستان "گاو اروپايى" -در ماه جوزا سال گذشته 1398 خورشيدى به مکه رفت و طواف کعبه کرد و حاجى بابا شد يا هاجى بابا?

واژه هاى «هاگ» و «هاگى» در زبان پارسى باستانى چه معنى داشتند و دارند و يا لغت يا که با قصد کرده گان سفر به حج رفته و پس از طواف کعبه چرا «حاجى» شدند? اين بد زبان و بد اخلاق و "بچه خر" گو بى تميز است و چون توان باربرى ندارد هيچ زمان نبود بين رعيت عزيز. خران بار بردار بهتر اند از رييس جمهوران مردم آزار. ("خر" در جمله واژه هاى هصدايان يا لغتهاى همآواز لى با معنى و مفهوم گوناگون که يک معنى آن حيوان و معنى ديگر "بزرگ" معنى مى دهد: خرگوش و يا خرگاه ، خربط، خرپا، خرپشته، خرچنگ، خرسنگ، خرکمان، خرمهره خر گردان دستور زبانى از مصدر خريدن است بلى من خرم و غنى خود را "شير" ناميد چه خوب گفت سعدى گرچه خر (حيوان ) بى تميز است چو بار برد عزيز است.
اينجا بگونه نمونه چنين واژه ها را براى خوانندگان فهرست مى کنم که تقريبا مبنى بر بکار بردن اجبارى و اختيارى زبان ويا دبيره بيگانگان همصدا شدندوارد زبان پارسى شد و پارسى را فارسى کرد :
هاجى: از نگاه زبانشناسى فاعل - يعنى کننده هجو و هجا است يعنى سخنان بى معنى! هجيگى معنى ندارد ولى اهميت دارد و هجو کسيکه با طنز خود مردم را بخنداند.
کوه حاجى مرده وکوه حاجى کشته سمنگان ٬ کوتل حاجيگک ٬ حاجى و الحاج و حاج حاجى بادام (شيرنى يا کلوچه بادامى ) و يا حاجى گردو (گوز ) . پيشوند عربى را با دبيره پارسى گ الحاجى ساختند. حاجى بابا و حاجى پيروز که مسخره گى درنوروزمى کردند . حتى و حتى کامران پشتون هم شد حاجى کامران با شرين گل پرسوز . حاجيان شربت الحاجى خوردند و مست و مستان به خانه گلباران تشريف آوردند نقاب براى انباق زن آخر و طوق طلا کليددار به گردن و کمربند زن اول وجوان دختر
مسجد حاجى پياده
در کوتل يا دره "حاجيگک" ( اين لغت "حاجى کوچک" معنى ندارد ) بلکه از هاگ گياه با تخم و دانه خاردار پارسى ميانه (هاگ عرب الحاجى) که وقتيکه کشته شد (آب اش) خشک شد بته خاردار باقى مى ماند که بابه خار کش جمع و اين بته را شتر خوش دارد بخورد. حاجى مرده يا حاجي کشته به معنى گچ کشته است يعنى گچ يا آهگ (Calcium hydroxide or traditionally called slaked lime) ) خشک شده معماران از اين اصطلاح بکار مى برند . کلسیم هیدروکسید یک ترکیب شیمایی با فرمول و مشابه کلسیم اکسید است. آهک شگفته همان آهک زنده CaO است که در اثر ترکیب شدن با آب تبدیل به آهک شگفته یا آهگ مرده یا گ آب دیده می‌گردد.از این ترکیب در ساخت‌وساز به عنوان مصالح تحت نام آهک شکفته استفاده می‌شود. https://en.wikipedia.org/wiki/Hajigak_Pass
https://en.wikipedia.org/wiki/Hajigak_mining_concession
هاگ : اين گياه را ابوريحان بيرونى با 1000 دارو گياه به على سينا در اصفهان و همدان روان کرد: الهاگى > ال حاجى (Alhagi) شربت از بته شترخار (جمع نمودن آب شبنم در روى برگها و تخمه هاى آن) بلى هر هاجى (هجو کننده) و هاک (تخم در پشتو وکردى وپارسى ميانه هگى يا هاگى نام داشت) ميتوانند حاجى شوند وقتى که معرب شوند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%DA%AF
هاگ در آلمانى زبان هندواروپايى هم به بته و يا تخم پته گلاب مى گويند (میوه گل رز که بوته گل رز به دست می‌آید. Rose hip)
گرده‌افشانی با هاگ
اين بود مسخره کردن پارسى زبانان همه مردم نادان اش و ازهم کرده "زبانشناسان" بى سواد اش. غنى ادعا کرد که زبان فارسى از افغانستان به ايران رفت."
او شير بچه "در قرن سيزده افغانستان وجود نداشت". با بيان مهر و بهمن و فروردين و اسپند و خر داد و بگ داد و بگ رام و درياچه شيواه وخم هندو و بگلان و باغبان وبگوان شيواکى و هندکى و هندوکوهان
يک هاجى

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است