تاریخ انتشار: ۲۰:۱۴ ۱۳۹۹/۱/۲۸ | کد خبر: 163062 | منبع: | پرینت |
در این اواخر که جهان را ویروس کرونا تهدید میکند و بزرگترین و مقتدر ترین کشور های جهان را به زانو درآورده است، همه سیاسیون و زعمای کشور ها بخاطر نجات جان مردم شان دست بکار شده و در تلاش جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس کشنده و خطرناک پلان های معین و مشخصی را روی دست گرفته اند.
در پهلوی همه این اقدامات خیرخواهانه، دولت ها در صدد کمک رسانی و پشتیبانی اقتصادی مردم شان بخاطر بسیج ساختن آنان در راه مبارزه علیه ویروس کرونا نیز اقدامات عملی را روی دست گرفته اند که مایه مسرت و دل گرمی مردم بخاطر آینده روشن و فایق آمدن برهمه این مشکلات است.
دوکتوران، نرس ها و سایر پرسونل خدماتی شب و روز در خدمت مردم بوده، تا سرحد از بین رفتن خودشان برای نجات جان مردم خود کار میکنند. رهبران سیاسی این کشورها در کنار سایر اقدامات به کوچه ها و بازار ها و حتی خانه های مریضان مصاب به ویروس کورونا رفته، بعلاوه دلجویی و شفقت با آنان، برحال مردم کشور خویش یکجا با آنان گریه میکنند و میگویند که هرگاه جان ما بتواند شما مردم را از این حالت نجات دهد، ما حاضریم تا این جان خود را نیز بخاطر نجات شما مردم کشور خویش فدا کنیم.
اما اگر نگاهی به اوضاع ناهنجار کشور خود نماییم، به وضاحت می بینیم که داکتران، نرس ها و سایر پرسونل خدماتی با داشتن کمترین امکانات برای نجات جان مردم ما شب و روز تلاش می ورزند که همه مردم ما به وجود شان افتخار نموده، آنان را لقب فرشته های نجات میدهند.
اما سیاسیون کوته نگر ما که با تآسف القاب داکتر را نیز به پیشوند اسمای مبارک شان دارند، بجای طرح پلان های مشخص و اقدامات عملی بخاطر نجات جان مردم ما از این بلا و آفت کشنده کرونا، هنوز هم مصروف زد و بند های سیاسی، قومی، زبانی و تنظیمی برای ابقای خود در پست های دولتی و غصب قصر های مرمرین و گرفتن امتیازات بیشتر از یکدیگر اند.
آنان نه تنها که جرآت بیرون شدن از قصرها را ندارند تا در میان مردم خود رفته و با آنان غمشریکی نموده، مردم را نسبت به آینده روحیه بدهند، برعکس خود را بیشتر بر چوکی ها میخ کوب کرده، ترس از آن دارند که مبادا با خارج شدن از قصر ها، اجازه برگشت دوباره به آن آرگاه و بارگاه را نداشته باشند.
تعدادی هم برای فریب مردم مقدار سه کیلو گندم را عقب دروازه های مردم در یکی از نقاط شهر کابل برده و با کمال وقاحت از مردم میخواهند که با دریافت این کمک دولت در خانه های خود بمانند و سبب شیوع بیشتر ویروس کرونا در بین مردم و جامعه نشوند.
در حالیکه جامعه جهانی و سایر سازمان های مدد رسان کمک های شان را برای مردم ما ارسال نمودند، اما مردم ما هرگز از آنها مستفید نشدند. هرگاه این سیاسیون صرف به نام ما، به این حالت رقت بار و بی پروایی های خود نقطه پایان نگذارند، این لجاجت و بهانه گیری های شان بخاطر گرفتن جاه و منزلت بیشتر باعث بروز یک فاجعه بزرگ انسانی در کشور ما شده و شاید به ده ها هزار انسان بیگناه ما جان های شیرین شانرا ازدست بدهند.
از جانب دیگر این زد و بند های سیاسی میان این عالی جنابان داکتر صاحبان ما باعث عمیق شدن شگاف سیاسی میان آنها و فاصله گرفتن بیشتر مردم از حکومت شده، زمینه را برای عقبگرد سیاسی تاریک و جلوس نامیمون گروه طالبان بیشتر مساعد ساخته و همه دستآوردهای حداقل بیست سال گذشته مردم ما قربانی خواست ها و لجاجت های بی مفهوم آنان خواهد شد.
در آنصورت نه قصری برای شان باقی خواهد ماند و نه مقام و نه منزلتی، بلکه باید به محاکمه رفته و از همه اعمال ناشایسته شان طی سالهای تکیه زدن بر اریکه قدرت سیاسی جواب بدهند که در آنصورت جز سزای مرگ، چیز دیگری در انتظار شان نخواهد بود. بدا بر حال چنین سیاسیون کوته نگر که نتیجه لجاجت و خودبزرگ بینی خود را پیش بینی کرده نمی توانند و غرق در خودسری و کسب امتیازات بیشتر اند.
و من الله توفیق
نجیب شمال
>>> ماافتخار میکنیم که کرونا درافغانستان هم مانند سایر کشورهاشیوع پیداکرده، واین به معنی اینست که کرونا مارا هم به جمع سایر مردمان یعنی آدم ها بحساب آورده !
ما افتخار میکنیم که افغان هستیم!
>>> اگر عبئدالله عبدالله ریاست شورای صلح را قبول میکند اول باید از ریاست جمهوری استعفا بدهد !!!
ر
>>> حماقت غنی این کشور را برباد خواهد داد.
>>> تمام تمرکز شان هتا در این حالت حساس صرف برای تجعی دالر است و بس
نه سیستم دارند و نه جرعت دید و کنترول
و آن دو تا خان ما مصورف بودنه جنگی
میگویند از بدتر اش توبه از این بدتر اش هم است
خداوندا نجات ما ده تبا میشویم!
>>> پیشوند داکتر گفتی،یک قصه به یادم آمد.
ناشناس خواننده رادیو تلویزیون که نام اصلی اش صادق فطرت است،در رشته ادبیات پشتو،دکتورای خود را از شوروی وقت گرفته است و در افغانستان در میان هنرمندان بنام داکتر صاحب ناشناس باد میشد.
بعد از آمدن مجاهدین در افغانستان،جنگ های داخلی شروع شد و سرک ها بند شد و مردم نمیتوانستند که مریضان خود را به شفاخانه ها برسانند،تصادفاً خانم یکی ازین مجاهدین که حامله بود و وضع حمل میکرد،به داکتر ضرورت داشت.
از مردم کوچه پرسید که آیا درین تزدیکی ها کدام داکتر وجود دارد؟
یک نفر برایش گفت که در آخر همین کوچه خانه داکتر صاحب ناشناس است.
مجاهد بیچاره نیم شب خانه داکتر ناشناس را تق تق کرد و ناشناس بر آمد و گفت:خیریت است برادر!کی را کار داری؟
مجاهد جواب داد:داکتر صاحب،خانم ام حامله است و وضع حمل میکند ،به کمک شما ضرورت داریم.
ناشناس هرچه میگوید که برادر مه داکتر طبابت نیستم،مه داکتر ادبیات پشتو هستم.اما مجاهد ماندن والا نبود و هی میگفت که داکتر صاحب پیش تان عذر میکتیم،به ما کمک کنیم.
حالا خودت نیز داکتر عبدالله را که در رشته چشم در پوهنزی طب کابل درس میخواند و انقلاب شد و تحصیل را نیم کله گذاشت و به پنجشیر رفت و با احمد شاه مسعود پیوست،به مرض کرونا چی؟
او نه رشته خود را کامل خوانده است و نه به رشته ویروس شناسی تخصص دارد.
داکتر دیگر ما اشرف غنی.من نمیدانم در کدام رشته دکتورا گرفته است که رشته اقتصاد است و یا جامعه شناسی ودیا کدام رشته دیگر،بهرصورت در ظرف پنج سال گذشته در هیچ کدام ازین رشته ها افغانستان پیشرفت نکرده است.
در یک جامعه که نود و نه فیصد مردم بی سواد باشند به غیر از داکتر و انجنیر،دیگر هیچ رشته تحصیلی را نمیشناسند و یک و یا دو شد میگویند:بچیم مکتب برو و درس بخوان که داکتر و یا انجنیر شوی!
حالا خودت نیز فکر میکنی که تمام داکتر ها در روی دنیا باید همه کاره و طبیب باشند.
در حالی که در دنیا هزاران رشته تحصیلی وجود دارد ،منجمله خود رشته طبابت ده ها رشته فرعی دارد، که داکتر یک رشته در رشته دیگر معلومات دقیق ندارد.
زیرا طبابت خودش یک بحر بی پایان است که هیچ سرحد ندارد و هر روز در دنیا صد ها و هزاران چیز جدید در رشته طبابت کشف میشود که هیچ داکتری در روی دنیا قادر نیست که است همه کشفیات را در رشته های مختلف مطالعه کند و در عمل پیاده کند.
>>> عمق فاجعه در راه است.
آماده به عزای عمومی باشید.
میدان ها را به گونه منظم خط کشی کنید تا انبوه جان باختگان کرونا جایی برای خواب ابدی پیدا کنند.
از دولت غنی و از جامعه جهانی و از کمک های این و آن دست بشوئید که در این ویران کرده نه دین وجود دارد و نه اسلام و نه رهبر و نه ملا و نه عالم و نه هیچ و نه هیچ.
شیوع کرونا به گونه تصاعدی به پیش میرور و این غنی احمق هنوز امکان تشخیص حد اقل روزانه صد مریض را هم نتوانسته که مهیا کند.
تا از فیلتر تدارکات بی بی گل تیر شود کرونا نصف افغانستان را میکشد.
۴ کیلو گندم توزیع کرده و پولیس را به کوچه ها کشیده که از حضور مردم جلوگیری کند.
به جای وحید عمر اگر یک خر را در راس قرار می دادند بهتر مدیریت میکرد.
و غنی در فکر تسلط فاشیستی بر قدرت و سبوتاژ صلح است و طالب هم در تبانی با غنی در فکر کشتن همه شهروندان غیر طالب و غیر فاشیست.
آنچه به ملت میماند مرگ حتمی است.
و دیگر اینکه سیاف هم ماه را آخر نخواهد کرد
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است