تاریخ انتشار: ۲۰:۳۱ ۱۳۹۹/۲/۲ | کد خبر: 163112 | منبع: | پرینت |
مصلحت آن است که بدانیم مصلحت هرکس با کسی دیگر فرق می کند. این حکم در همه موارد خورد و بزرگ صدق می کند؛ ابتدا به مسایل و موارد بزرگ بپردازیم:
مصلحت کسی که قدرت سیاسی و نظامی و اطلاعاتی و اقتصادی را بدست دارد و برتخت شاهی و یا اریکه قدرت دولتی تکیه زده است، این است که قدرت اش را حفظ کند و عیانا گسترش دهد؛ هیچ کله خری که به تخت اقتدار تکیه زده باشد نمی آید قدرتش را کاهش دهد و یا اینکه دو دستی به کسی دیگری سپارد...
مصلحت قدرتمندان حکم می کند که با هر نیرنگ و هر حیله و هر شکلی که ممکن است قدرتش را گسترش دهد و حفظ بفرماید؛ برای چنین شخصی حلال و حرام، حق و باطل؛ خیر و شر و خوب و بد و هیچ ارزشی مطلق نیست و همه امکانات و همه گزینه ها مشروع و قابل استفاده می باشد...
یک تعداد هم مصلحت شان حکم می کند که خودشان را در کنار قدرت حفظ کند و تا میتواند از امکانات و قدرت حاکم مطلق استفاده کند و سود برد، این مصلحت طلبان هم از عین فورموله و از عین متد و قانون استفاده می کنند با کمی تفاوت و کمی نرم تر... اکثرا اپورتنیست ها از همین قماش اند...
مصلحت یک تعداد دیگر هم حکم می کند که قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی کشور را بدست بیاورند؛ ولو که هدف شان از رسیده به قدرت سیاسی و نظامی تحقق عدالت باشد؛ خواست و هدف این جماعت اکثرا در اکثرکشور ها، مشروع و عام پسند می باشد، ولی نوع مصلحت طلبی و راه و روش شان برای رسیدن به قدرت و هدف متفاوت و نرم و بدون خشونت می باشد؛ اکثر روشنفکران و آزادیخواهان (که بنده هم از آن جمله تشریف دارم)؛ برای همین است که سال ها است اینها قربانی میدهند و شکنجه و زندان را تحمل می کنند ولی یگام هم به هدف نزدیک نمیشوند چرا؟! بخاطر همین مصلحت های غلط و نادرست شان است...
دیگر بس؛ شما را بخدا از این مصلحت های غلط و دور از واقعیت های جاری کشورمان دست بردارید؛ مصلحت برای ما هم حکم می کند که با هروسیله و هرطریقی و هر دزدی و کلکی که میتوانیم قدرت دشمن را ضعیف سازیم و در نهایت قدرت را به زور بدست بیاوریم...
اگر هدف ما گرفتن قدرت باشد؛ مصلحت های ما هم باید قدرت را هدف قرار دهد؛ ما هم نباید از هیچ امکان و هیچ وسیله ای در مقابل دشمنان مان دریغ کنیم، زور، حیله و نیرنگ، کافری و مسلمانی و همه باید در خدمت هدف ما قرار بگیرد؛ مگر نگفته اند که هدف وسیله را توجیه می کند؟
اگر توان پرورش چنین توانایی های را درخود ندارید و نمیتوانید جدی حرکت کنید؛ بهتراست رها کنید و دنبال مصلحت های کوچک و شخصی خود بروید و در فکر نکتایی و دریشی و سرخی و سفیده باشید و ما مردم را هم زیاد آزار ندهید...
مصلحت ملیت های تحت ستم تاریخی در آن است که جدا قدرت سیاسی را بدست بیاورند و فاشیست ها را سرجای خود شان بنشانند؛ اگر نه دیری نخواهد بود که همه زیر پاشنه های آهنین قدرت فاشیست های اوغان نیست و نابود بشوند؛ مرد واری در میدان ایستاده شوید و بدانید که شریف ترین خواست انسان قدرت طلبی است؛ قدرت بخواهید و خود تانرا قدرتمند بسازید تا زنده بمانید...
انور راوی
>>> راوی صاحب عالیقدر!
مقبول نوشتید٫ولی برای مقابله توانمندی ضرور است٫مقابله بدون توانمندی همان نیروی کوچک راهم نیست ونابود میکند.تا وقتیکه قدرتهای بزرگ پشتیوان پشتونها باشد فکرنکنم اقدامی موثر باشد٫ولو درهرسطح وکیفیت وکمیتی باشد.
عاقل
>>> جناب راوی چه خوب عنوانی انتخاب کردید!
درس شما از مصلحت را مدت وسالها است که پیشه نموده بودم تامبادا باعملکرد یک ویا دو خاین به مردم همه رهروان راه حقیقت رالطمه زند مصحلت کردیم که بگذار چهره ها خود عریان گردد ولی نتیجه آنرا بسیار منفی ومخرب یافتیم زیرا خداوند اکثریت این مردم را گوسفندی آفریده ومنفعت جو وچاپلوس،
گفتیم خیر است ضرری برما وارد آمد مصلحتن با این اوباشان تصفیه حساب نکرده راه مان راه ازیشان جدا کرده وخاموش میمانیم ولی نتیجه منفی وما اشتباه بزرگی را متحمل شدیم .
ولی دوستان راتوصیه میدارم با پا فشاری اکنون جهت تحقق آرمان های شان حالا اگر محصلت کنند در اشتباه اند واگربازهم پافشاری وسر مایه گذاریی بالای یک آدمک چند بعدی کنند هم در اشتباه ااند .
به این معنی که اگر تیم همگانی شما باغنی یکجا شود به مراتب زیبا تر است درمقابل پافشاری بر موجودیت این آدمک چند بعدی که دوبعدی بودن ژنیتیکی این خبسینه بر همگان واضع گردیده ولی از بعد های دیگر منفی این خبیسه کسی آگاهی ندارد .
یکی از گل کاری های این نامراد که حیف است اورا بنام( عبدالله) خطاب کرد در سالهای اول پیروزی جهاد شعله ور نگهداشتن آتش جنگهای کابل بود.
این خبیسه که در آنزمان مقرش در کوه آسمایی بود با تبانی باسیاف خونخوار ،جانی ووهابی برای بدنام سازی ونابودی افغانستان مخصوسن هزاره ها یک جاه دسیسه میساختن و عمل میکردند .
آغازگر جنگهای کابل سیاف بود او که دشمن هزاره بود وشیعه هارا کافر متلق میدانست هدفش نابودی کامل آنها از روی زمین بود وبه همین سبب جنگهای خونین را با حزب وحدت آغاز کرد ،ولی آهسته آهسته نیرو هایش ضعیف شده میرفت وتوان جنگ با وحدت اسلامی از دستش خارج میگردید،
اینجا بود که در صدد آن شد که پای مسعودشعید را درین جنگها بکشانند که همان هم شد،
درین جاست که جنگهای کابل به اوج خود رسید وابعاد فاجعه به ویرانی کامل کابل وکشته شدن اگر مبالغه نشود به مرز هفتاد هزار تن رسید اما نیرو های صلح دوست مخالف جنگ کوشش میکردند این جنگ راه که هیچ معنی نداشت جزتباهی کامل با میانجیگری خاموش گردد .
،رفت وآمد های داکتر عبدالرحمان شعید ،عصمت یار ومرحوم پهلوان یحیحی نزد سران حزب وحدت جریان داشت .به مجردیکه با مذاکره جنگ خاموش میگردید، با توطه سیاف وعبدالله دوبار اوج میگرفت ،(عبدالله این خبیسه کاملن خود را به سیاف فروخته بود ) دراوج آرامش فقط کافی بود که یک دوراکت از کوه آسمایی بالای مواضع حزب وحدت صورت بگیرد تا آنها هم در عکس العمل کابل را زیر آتش بگیرند ویا اینکه افراد سیاف ازکوه قروغ چند راکت بطرف کابل فیر نمایند تا حکومت کابل این فیر ها را از جانب حزب وحدت دانسته وبالای مواضع وحدت فیر نمایند همین گونه این خبیسه با استفاده از اعتماد شعید مسعود اورا به عین عمل کرد با دوستم وحزب اسلامی در جنگهای شهر سوز کابل نگهه میداشت واین پروژه را بخوبی به پیش برد که در فرجام مقصر نزد مردم حزب وحدت و حزب اسلامی وجنبش ملی شد درحالیکه این یک توطه بود وقهرمان مرکزی آن سیاف وعبدالله
ع
>>> عالی موضوع رابه بحث گرفته اید تشکرازاقای انور راوی وشخص که به موضوع جنگ داخله اشاره کرده اید:
من میگم که مصلحت ازنگاه علمی جایگاه ندارد وجنگ داخلی هم ازنگاه علمی ومنطقی برای مردم نتیجه مثبت نداشته .
چه میشود که همه روشنفکران افغانستان یک راه بزرگ ملی با عقلانیت آغازکنند هرچند راه دراز اما نتیجه مثمرداشته باشد.
حالا ازصفرپایه گذاری آغازکنیم
آیا جنگ های افغانستان منطیقاًبرای مردم عام مشروع بوده؟ نخیر
آیا تا هنوز یگ جمع خیرد گرامنطقی وهدف منداز داخل افغانستان براساس منافع ملی افغانستان شکل گرفته ؟ نخیر
ایا مردم افغانستان ازفریب های تبلغات سنتی ومزهبی تجارب نگرفته؟ گرفته
حرکت نوید بخش منطقی وعلمی نیازاست.
(صافی)
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است