تاریخ انتشار: ۱۸:۱۴ ۱۳۹۹/۲/۱۲ | کد خبر: 163226 | منبع: | پرینت |
در سیلان تاریخی ملل دنیا همیشه روزهایی است که با خون مردم نوشته شده است. یکی از این روزها روز جهانی کارگر است که هرسال در اول ماه می در جهان تجلیل می شود.
یکصد و سی و چهار سال قبل، در چهارم ماه می سال 1886، کارگران امریکا در شهر شیکاگو، برای کم شدن ساعات کار و انسانی شدن شرایط کار در فابریکه ها و افزایش مزدشان، دست به اعتصاب عمومی زدند. در روز چهارم اعتصابات، نیروهای پولیس به کارگران حمله کردند و بسوی آنها شلیک نمودند که چهارتن از کارگران کشته شدند و عده ای زخمی گردیدند. پس از آن، هرسال روز چهارم می در امریکا و سایر کشورها در بزرگ داشت از روح کشته شدگان کارگران شیکاگو تجلیل می گردید که به تدریج اول ماه می به عنوان روز جهانی کارگر در سالنامه ها رسمیت پیدا کرد.
در یک نگاه اجمالی به وضعیت اقتصادی زندگی کارگران جهان امروز در چرخه مناسبات سرمایه داری حاکم بر نظم بین المللی، مشاهده می کنیم که کارگران نه تنها در کشورهای جهان سوم بلکه در امریکا و اروپایی کرونایی کار و مزد روز مزد خود را از دست داده اند. طبق آمار بی بی سی، جمعیت بیکاران در امریکا سی میلیون نفر است. این رقم در آینده افزایش خواهد یافت. در اروپا و استرالیا و کانادا و سایر کشورهای جهان نرخ بیکاری و بنابراین بی معاشی و بی معیشیتی افزایش پیدا کرده است. بطوری که که اگر دولت ها مردم بیکار را تحت پوشش معاش بیکاری قرار ندهند و به شرایین اقتصاد متوسط و کوچک پول ترزیق نکنند بی امنیتی اقتصادی جهان سرمایه داری را تهدید و مردم ناراضی که خواهان تغییر اند را به صحنه خواهد آورد. از وضعیت اقتصادی زندگی کارگر جهان سوم که در زیرخط فقر با روز دو تا پنج دالر سقوط کرده است نپرسید که تراژدی غم انگیز انسانی خاموش است.
بار زندگی بر شانه های خانواده های کارگران امریکایی و اروپایی و جهان سومی به صورت های متفاوت سنگین تر و پر مصرف تر و قیمت تر از گذشته شده است. کارگران جهان سومی از جمله افغانستان که اکثرا روز مزد اند پس از قرنطینه شدن نیروی کار در لبه سقوط از زیر خط فقر بسوی قحطی و رنج گرسنگی قرار دارد. در ایران، پاکستان، هند، بنگلادیش، سوریه، عراق، لبنان و لیبی و سایر کشورهای افریقایی، کارگران در لبه سقوط بسوی گرسنگی قرار گرفته اند. افزایش فشار بار زندگی در عرصه حیات اقتصادی بر نیروی کار جهانی در جهان پس از کرونا، بیشتر خواهد شد.
جهان پس از کرونا دو چهره خواهد داشت یکی چهره اقتدارگرایانه که دولت ها با دخالت در بازار اقتصادی حاکم میدان خواهند شد و یا نیروی کار جهانی برای نجات از چرخه اقتصاد سیاسی لیبرالیی که مرفه را مرفه تر و فقیر را فقیر تر می کند، از میارزه سندیکایی و اتحادیه کاری و اعتصابات افزایش مزد، به سوی نظام دموکراتیک نظارت مردمی بر ثروت اجتماعی و دموکراسی شورایی گذر می کند و خواهان تغییر بنیادی نظام سرمایه داری می گردد.
سرنوشت سیاسی طبقه کار جهان در مبارزه طبقاتی علیه سرمایه داری به ایده دموکراسی شورایی یعنی نظارت دموکراتیک مردمی و تقسیم ثروت اجتماعی به نفع مردم مربوط می شود. بی عدالتی اقتصادی که طبقه کارگر جهانی و زحمتکشان را در بازار اقتصاد سیاسی هدف قرار داده است نتیجه سیاست های اقتصاد نیولیبرالیسم است که طبقه کارگر جهانی و خانواده های کم درآمد را هدف قرار داده است.
محمد صدیقی
>>> کارگر کیست؟
>>> قبل از انقلاب صنعتی در اروپا،دهقانان مصروف کار در زمین های خویش و یا زمین های فیودالان بودند و کسبه کاران تیز مصروف کارهایشان در مونوفاکتور های خود و یا له قول شما ،همین دکان های امروزی که شما در شهر های افغانستان میبینید.مانند آهن گری،مس گری،حجاری و نجاری و دستگاه های بافت نساجی و غیره کار و بار های روز مره خود بودند.
با شروع انقلاب صنعتی و تولید ماشینی کالا و تولیدات،این مونو فاکتور ها در مقابل فابریکه های بزرگ رقابت کرده نتوانستند و مجبور شدند،دکان های خود را ببندند و غرض پیدا کردن کاربه فابریکه ها مراجعه کردند.
با گذشت زمان به تعداد کشور های صنعتی در اروپا افزوده میشد و تعداد فابریکه های تولیدی زیاد میشد و تولید کالا ها نیز زیاد میشد و رقابت میان آنها نیز بالا میگرفت.
میدان را کسی میبرد که با کمترین دستمزد و ارزانترین مواد خام،با کیفیت ترین جنس را تولید میکرد.
این سبب میشد که یک تعداد فابریکه ها ورشکست میشدند و هزاران و میلیون ها کار گر بیکار میشدند و بدون خانه و نان و لباس در روی سرک ها به گدایی میپرداختند.
در چنین حالتی بود که احزاب چپ گرایی تحت نام دفاع از حقوق کار گران و دهقانان،بنام احزاب سوسیالستی و کمونستی،به رهبری کارل مارکس و غریدریک انگلس بمیان آمد.
در اولین کنگره شان بنام انترناسبونال اول در لندن،این احزاب به دو گروه تقسیم شدند:
یکی کسانی که از طریق اصلاحات قوانین در داخل جامعه بورژوازی و کاپیتالیزم،خواهان حقوق بیکاری و حقوق بیمه صحی و حقوق تقاعد و غیره حقوق کار گری برای کار گران شدند که بنام مینشویک ها و با اقلیت ها باد شدند و گروه دیگری که خواهان گرفتن فابریکه ها از دست فابریکه داران و تحویل آن بحود کار گران از طریق جبر و زور و با همان دیکتاتوری پلوتربا شدتد.
درین رقابت های اقتصادی بین کشور های اروپایی.جنگ اول جهانی در گرفت و لنین به همکاری کشور آلمان که در مقابل تزار روسیه میجنگید،در روسیه قدرت را بدست گرفت و جهان به دو قطب سوسیالیزم و یا کمونیزم و کاپیتالیزم تبدیل شد.
این هردو سیستم در رقابت شدید اقتصادی به هم قرار گرفتند و کشور های غربی و یا کاپیتالیزم،بخاطر جلوگیری از انقلاب های کارگری در کشور هایشان.مجبور بودند از طریق اتحادیه صنفی به یک سلسله خواهشات کارگران شان تن در دهند.
تا این که درین رقابت های اقتصادی یک بخش جهان کمونیزم به سرگردگی شوروی از بین رفت و بخش دیگر آن به سرکردگی چین،راه رشد سرمایه داری را گرفت.
حالا کشور های غربی در رقابت تنگاتنگ با چین قرار دارند و درین میان روز بروز به فقر طبقه کارگر در اروپا افزوده میشود و طبقه سرمایه دار سرمایه دارتر میشوند.
از طرف دیگر روز بروز تولیدات ماشینی و کمپیوتری و با هوش مصنوعی صورت میگیرد و طبقه کارگر جای خود را به ماشین ها میدهد.
بنأ ما در آینده طبقه یی بنام کارگر و با دهقان نخواهیم داشت.بلکه طبقه سرمایه دار و غریب خواهیم داشت.
از طرف دیگر جامعه سرمایه داری دیگر ضرورت به کار طبقه غریب ندارند،بلکه آنها را یک بار دوش خویش میبینند که باید آنها را اعاشه و اباطه کنند.
باقی میماند یک طبقه که عبارت از طبقه سرمایه دار است که تولیدات صنعتی و رزاعتی ث خدمات را که توسط ماشین ها و کمپوتر و هوش مصنوعی تولید میشود،در سراسر دنیا انتقال میدهند و بغروش میرسانند و برای تولید و انتقال و فروش آنها،یا به گارگر ضرورت ندارند و یا هم داشته باشند.کمترین تعداد خواهند بود.
همین حالا بزرگترین کشور سرمایه داری جهان یعنی امریکا،هشتاد فیصد تولیدات اش خدمات است و هژده فیصو تولیدات صنعتی و کمتر از دو فیصد زراعتی است.
پس سیستم تولید و توزیع در جهان کاملاً دگرگون شده است و جایی برای طبقه کارگر و دهقان باقی مگذاشته است و صرف طبقه سرمایه دار و غریب است و این که طبقه غریب از حقوق خویش چطور دفاع میکند،آینده نشان خواهد داد.
>>> کرونا درتاجکستان هم رسید ، وزارت تندرستی آن کشور از وقوع چند واقعه مثبت خبرداد
>>> طبقات همیشه ثابت است فقط نام ها تغیر میکند.
دهقان فئودال
کارگر مالک فابریکه
پرولتاریا حزب کمونیست
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است