در مورد رسوایی اخیر جاغوری همه شنیدیم. راستش، من از همان اول باور نداشتم که تجاوزی در کار بوده است. حالا با شواهدی که پخش و نشر شده، روشن شده که تجاوزی در کار نبوده است. دو مرد بالغ با دو زن بالغ با هم دوست بوده اند. به نظر این یک مشکل کوچک است، اما از آن نوع مشکل هایی است که چگونه حل کردن و حتی چگونه نگاه کردن به آن، پیامدهای بسیار جدی و دوامدار برای جامعه ما دارد. بگذارید با دو مثال عینی و فرضی ادامه بدهم.

یک - سال ها قبل، یک جوان هزاره بامیانی، دختر جوان تاجیک تباری را بدون اجازه پدر و مادر و مردم و قومش، گریختاند. آن جوان مخصوصا در میان آزادی خواهان هزاره به یک قهرمان تبدیل شد. من همان وقت به شرمندگی، بدبختی و "روسیاهی" پدر آن دختر در میان قوم ومردمش فکر می کردم، و نوشتم که اگر آن پسر از یک قوم دیگر می بود و دختر، هزاره می بود، آن وقت آزادی خواهان هزاره، حتما و بدون شک به کل داستانن به شکل دیگری نگاه می کردند. حتما می گویید که خوب، آن دو مجرد بودند. آیا اگر این دو زن جاغوری، مجرد می بودند، مشکلی به وجود نمی آمد ؟

دو - فعلا هزاره ها در سراسر جهان زندگی می کنند. در ده ها شهر و کشوری که هزاره ها زندگی می کنند، از جمله مثلا در میلبورن و سیدنی و لندن، اگر عین همین داستان جاغوری اتفاق می افتاد، آن چهان نفر هیچ جرمی را مرتکب نشده بودند، اما کسانی که از آنها فیلم و عکس گرفتند ، مرتکب جرم شده بودند و آن چهار نفر می توانستند بازخواست کنند. حتما می گویید که خوب، جاغوری در افغانستان است ، و واقعیت های افغانستان، فرق می کند. قبول دارم، و مشکل من با کسانی که با دین مردم و ارزش های بومی مردم در جنگ هستند، در کنار دلایل دیگر، ریشه کلان در همین واقعیت دارد.

به نظر من، این رسوایی، پرده از یک مشکل بسیار جدی برداشت، و آن مشکل، آزادی و پیامدهای آزاد زیستن است. اگر برنده بازی آزادی ما و قوم ما باشد، خوب است، اما اگر برنده ای آن، دیگران باشد، ما آتش می گیریم. ما آزادی و خوبی های آن را می خواهیم، اما نمی توانیم پیامدهای منفی آزادی در جامعه مان را بپذریم، و حتی در مورد این پیامدهای منفی، گفتگوی جدی در میان ما وجود ندارد. ما هر چه در توان داریم در کوبیدن دین و باور مذهبی مردم مان به کار می بریم، اما وقتی با پیامدهای منفی آن در جامعه روبرو شدیم، به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم به اصولی پناه می بریم که ریشه در همان دین و باورهای مذهبی مردم ما دارد. ما ارزش های رایج در غرب را در جامعه مان تبلیغ می کنیم، و هرآنچه ارزش های بومی و محلی است را می کوبیم اما وقتی متوجه پیامدهای منفی رواج این ارزش ها شدیم، به همان ارزش های محلی ( غیرت، تعصب ناموسی و ... ) پیاه می بریم. خوب است اگر ما در رویارویی مان با دین مردم و ارزش های محلی و بومی مردم، کمی آرامتر و متواضع تر، به واقعیت ها و یپچیدگی های زندگی در افغانستان هم بیاندیشیم.

عبدالله وطندار

>>>   دیمکراسی هزاره گی است هیچ مشکل نیست نی کهنه می‌شود نی پاره می‌شود و نی وزن آن کم می‌شود صرف یک سیخ در تندور زده می‌شود وبس

>>>   اصلاً قضیه جای دیگر است.
زن های هزاره میدانند که هزاره بودن در جامعه افغانستان،بدون آن که مورد تبعیض قرار میگیرند،در نزد مردم یک نوع شرم و تحقیر تلقی میشود،خصوصاً در نزد تاجگان و پشتون ها.
حتی در حیات روزمره شما شاهد هستید که بعضی مردم میگویند:
برو گم کو،چه بلا یک قواره داره،مثل هزاره ها واری معلوم میشه.
پس خانم های هزاره کوشش میکنند که در مرحله اول شوهر های غیر هزاره پیدا کنند،که امکانات اش کم است.
پس یگانه چاره نزد شان عبارت از نسل گیری توسط مردان تاجک و پشتون است،تا اولاد هایی که در آینده به دنیا می آورند،مورد تحقیر قرار نگیرند.
اگر یادتان باشد.چندسال پیش در هرات آوازه شد که یک ملای مسجد.چندین هزار زن را در هرات که نازا بودند،تعویض داده است و همه جامله شدند.
پسان مردم بالای این ملا اعتراض کردند که بالای زن های بیچاره تجاوز کرده است و ملا ها او را در جلسه خواستند و مورد سرزنش و ملامت قرار دادند.
اما من که به طرف قد و قامت این ملت دیدم و تصور کردم که اگر ریش خویش را تراش کند و یک دریشی بپوشد،شاید به امیتاپچن تبدیل شود.
بنأ امکان دارد که این زن هایی که توسط تعویض این ملا و یا بدون تعویض توسط این ملا حمل گرفته باشند،شاید اکثر شان هزاره باشند.
اگر باور نمی کنید،بیست سال ببینید که در شهر هرات چقدر ابیشک پچن پیدا میشود.

>>>   با سلام
جناب وطندار!
دختران هزاره در غرب نمونه اش مريم منصف... است.!
دختران شما در دبي بنام دختران همسايه افغانستان و دراستراليا و خصوصا ملبورن الا ماشالله در كلوپ ها خدمت خلق خدا راميكند!
در خدمت كردن از فرانسه و برزيل پيشي گرفته ايد!
كمي حيا داشته باشيد!.
لياقت محسني ملبورن

>>>   سيما ثمر وساير كمونيستان خدمت بسيار بزرگى به جاغورى ومردم هزاره ان نموده اند، زمانيكه وى در كويته پاكستان بود ، در راه بى حيا وبى عفت سازى دختران هزاره ( جاغورى) كمر همت بسته بود،هر دخترى كه از وطن به كويته ميرسيد ودر چنگال سيما ثمر ميافتاد، حد اكثربعد از دو هفته، از مقاومت دست كشيده وتسليم ميگرديد، وسيما هم در اولين گام گوهر عفت انرا توسط همفكران مرد خودميدريد، بعدن در باند فاحشه هاى فعال وى شامل ميشد،بعد از سقوط طالبان وبا نظر داشت نفوذ زياد خود در حكومت وپشتيبانى غربيان ، سيما ثمر توانست جاغورى را در بى حياىي وبى عزتى از پاريس ، ماسكو وملبورن جلو تَر سازد، بنان رخداد هاى غير اخلاقى در جاغورى يك پديده عام بوده ومخالفت با ان كهنه پرستى دانسته ميشود!

>>>   اگر واقعا ان دو دختر با ان دو پسر برضا و رغب خود شان باهم دوست بودند و دوستی داشتند چرا یکعده مردم جاغوری پاچه را بر زده در سرک ها هی اهو را بر پا کرده اند چون هر چهار انها جوان هستند حق انتخاب دوست و همسر خود را دارند سرو صدای مردمان سود جو مردم جاغوری بی معنی و بی مفهوم است بهتر است که بدختران شان اجازه دهند که درین مورد صحبت کنند و به پسران همچنان وقتیکه ان چهار نفر به مافقه خود شان باهم دوست شده و میخواهند در اینده شریک زندگی همدیگر شوند مردم سود جو چرا خلل وارد میکنند و این حق اسلامی و انسانی مزورانه و غیر قانونی از انها گرفته میشود .

>>>   این کاری که در جاغوری اتفاق افتاد کاملا قومی بود. بیایید در کابل و از نزدیگ نگاه کنید که دختران هزاره بیشتر همرای جوانان تاجیک دوستی میکنند. و کسی هم کار ندارند و یک چیزی عادی شده است. دختران هزاره مخصوصا ایران نشین ها کاملا خود را با فرهنگ غربی وفق داده اند.

>>>   راستی که دختر تاجیک بامیانی با هزاره بچه بامیانی بسیار خوب از طرف هزاره ها تحسین شد. اما این بار این مردم هزاره نشان دادند که بسیار مردم متعصب بوده اند

>>>   اصل قضیه چیست؟
آیا این افراد در حالت انجام فعل زنا دیده شده اند؟
آیا در همان حالت دستگیر شده اند ؟
آیا انجام عمل به جبر و عنف بوده یا به رضایت طرفین؟
آیا خانم ها شاکی هستند؟
آیا شناخت قبلی و دید و بازدید وجود داشته؟
آیا عمل در بدل پول انجام شده؟
آیا این اولین بار بوده که بین طرفین این عمل انجام شده؟
آیا خانم ها شوهر دار هستند؟ اگر بلی ،آیا این دو مرد
مرد از تاهل خانم ها میدانستند؟
آیا مرد ها خانم دارند؟
آیا عمل در روز رسمی و ساعت کار رسمیات انجام شده یا در تعطیل؟
و به ده ها سوال دیگر.

>>>   عبدالله وطن دار در قانون بشریت و خصوصا قانون اسلامی زن شوهر دار و مرد زن دار به هیچ عنوان حق دوستی غیر مشروع را ندارند نمیدانم که چرا از پسر بامیانی و دختر تاجک داستان نوشته اید او هردو مجرد بودند یک دیگر خود رادوست داشتند اما این ها زنان شوهردار هستند که از نان و امکانات خانه شوهر خود استفاده میگنند زنان که به رضایت خود شان عروسی نموده این عمل شان یک جنایت قابل انکار بوده و یک حیانت انسانی محسوب میشود هر گاه کسی بخواهد دست به فجایع بزند آنهم مرد زن دار و خانم شوهر دار ولو از زندگی خود رضایت هم نداشته باشد در قانون اسلام سنگ سار شدن حق شان است . گذشته از آن اراکین دولت وظیفه شان حفاظت از مسولیت ایمانی وجدانی شان همانا نگهداری عزت ملت است نه رفاقت و دوستی با زنان شوهردار خوب تیست که ما به خاطر یک انسان جاهل و بی آبرو یک ولایت یامردم یک ولایت را یاد آور شویم اما شما شاید بدانید که اگر بادیگارد فومندان امنیه آغای کوهستانی این عمل را در کوهستان انجام میداد یک نسل تمام انتقام آن ختم نمیشد و تمام خانواده اش در همین را قربانی میشد پس سوال این جا است که اگر دولت مردان عساکر خودرا کنترول نتوانند پس چطور میتواند مسولیت بزرگ که به عهده دارد انجام دهد . خوب است که بجای حزیان گویی قضیه را به قاضی و مردم که این عمل شنیع را به چشم دیده بانیم هر کس حق دارد فضای امن برای فرزندان آینده شان داشته باشد اگر امروز این خطا نادیده گرفته شود نظام اجتماعی میشارد و بعد امراض های گوناگون از قبیل ایدز و دیگر امراض های خطرناک مردم را عاجز میسازد خداوند داناتر از ما و عبدالله وطن دار بوده که روابط غیر مشروع را منع قرار داده و بندگان خود را هم برای تطبیق آن فرا خوانده است

>>>   چه نيكو فرموده بود دكتر على شريعتى :
مقلد شبه اروپايى هميشه از اروپايى متجدد تر مينمايد و نسبت به مدرنيسم و مظاهر زندگى اروپايى از خود وى متعصب تر است. اروپايى گذشته اش را ميستايد و مقلد ناشى بى قيد و شرط از گذشته اش بريده و آنرا خراب ميكند. و از خود ميگريزد.

>>>   برای به اشوب کشاندن وبرهم زدن امنیت وسلامت جامعه دشمنان شب وروز درحال کار هستد.غیرت ناموس تعصبات دینی ومذهبی؛حس وطنپرستی ونشنالزم ومسایلی از این دست به راحتی وسادگی میتوانند ایجاد چند دستگی وتفرقه نمایند ونتیجه اش ریختاندن خون افراد وبه اشوب کشاندن منطقه وافراد بیگناه است.چرا کسی ازبچه بازی در ولابات شمالی وشرقی ما که گناهی بس عظیم است کسی گپی نمی گوید؟چرااز ظلم وستم بعضی از مردان ما بالای زنانشان میکنند کسی چیزی نمی گوید.موضوع جاغوری در صورت صحت ودرست بودن درهرجای دنیا اتفاق میافتد چرا یکدفعه میشود موضوع روز؟؟؟چون میخواهند بین اقوام بهم بریزد اختلاف شود ونیروهای پولبس واردوی ماقدرت نداشته باشند ونتیحه اش جنگ داخلی چه کسی سود میبرد ؟؟حزب اسلامی ،دشمنان کشور؛امریکا و وهابیون عربستان وزمینه؛ برای داعش جور میشود.یاد بگیریم وبفهمیم هرگز حرفی را که خوب صحت ودرستی ان برما روشن نشده باور نکنیم.ببینیم گوینده چه کسی است ایا شبکه های تلوبزیونی ورادیو وروزنامه ها انرا تایید کرده اند؟امروز بسیاری از قتلها را به جای کشتگان ناشی از کرونا//
داکتر عبدالرب اچک زیMD

>>>   افراط و تفریط این گپها را دارد و فرصت طلبانی که بخاطر منفعت شخصی یا جناحی خود دیگران و جامعه را سرگردان میکنند هم باید دقیقتر محاکمه شوند تا مردم ساده ما را بیش از این سردرگم نکنند.
جامعه ایکه از طفولیت دور از همزاد خود قرار داده میشود و در جاغوری که شاید فضایی مملو از محرومیت های اقتصادی و کشیدگی های اجتماعی باشد نیز مانند هر نقطه احتمالی دیگر افغانستان، این گپها تقریبا یک واقعیت است.
تندروی های مذهبی در همه ابعاد جنگ ، بی ثباتی ، فقر و مشکلات اجتماعی سهم اصلی را دارد چه میشود که هر انسان فرصت مناسب شناخت خود و ارزشهای اجتماع خود را داشته باشد و مجبور به راهبندان های فکری عقیدتی نباشد و انگیزه واقعی اصلاح و انتخاب زندگی معقول و همسو با ارزشهای اجتماعی را داشته باشد؟
در مدرسه ها ، در هوتلها ، در مناطق ناامن ، در کلان شهرها و ... نیز باندازه جاغوری و خیلی بیشتر از این اتفاقها می افتد و راه حلهای اساسی آن کاهش فقر ، فرصت ثبات و مشغولیت های کاری ، دولت سازی و تحکیم قانون و سایر اساسات است.

>>>   عکس های این دو خانم با این دو مرد حکایت از دوستی سابقه دارد.
سوال اول این است که چرا شوهران این خانم ها تا حال هیچ اقدام نکرده اند؟

>>>   چطور شد که رګ غيرت هزاره درجاغورى شور خورد چرا اين موضوع را در کابل پى ګيرى نميکند قيمت يک دختر هزاره ګى در کابل برچى از 100 افغانى الى 1000 افغانى ميباشد و بسيارى شان با پشتون ها و تاجک ها دوست هستند چون در جاغورى اينها ظرفيت تحمل دو تا تاجکک را نداشتند و قربانى يک دسيسه شوم کردند تعصب هم اندازه داشته دارد برويد در تمام ولايات هاى پشتون نشين و تاجک نشين به صدها هزاره در بست هاى مختلف کار ميکند هيچ کس نه دسيسه جور ميکند و نه هم بى احترامى شان ميکند شما چوچه چنګيز کم ظرف هستيد به اين نه تنها که فايده نمى کنيد نفرت اقوام ديګر در مقابل تان بيشتر شده و بيشتر ترين نقصان را تحمل خواهيد کرد. زنده باد وحدت نفرين باد به مردم متعصب و کم ظرف

>>>   يك ضرب المثل ايرانى ميگويد : به بهانه بچه ، مى زنه كلوچه.
همانطورى كه چند سال پيش يك عده مستند ساز ايرانى به نام (فقر و فحشا) فيلم ساخته بودند يعنى ناموس فروشى دختران آنچنانى را در دبى به گردن فقر انداخته بودند.
انسان عقل دارد شعور دارد. قدرت تجزيه و تحليل دارد و از همه بالاتر انسان صاحب اراده است. ميشناسم زنان فقير و محتاج به نان شب را در ميان همه اقوام هموطنم كه در عين زيبايى و جوانى ، تن به ذلت و فحشا نداده اند چون مرگ سرخ به از زندگى ننگين است. در ولايت ما زن جوان و بسيار زيبايى زندگى ميكند كه دارى سه فرزند خرد سال است كه بزرگترين آنها يك دختر دوازه ساله است. شوهر بى غيرتش چند سال است كه به بهانه كار سر به دنيا زده و تا به امروز گم و گور شده است. زن با شرافت در خانه ها براى نظافت و لباس شويى مى آيد. ميگويد آروزيش اين است كه دختر هايش به مكتب بروند. خانم يكى از خانه ها خواست در حقش لطف بكند و بدون كار كردن به او مزد بدهد او قبول نكرد چون غيرت و همت و عزت نفس دارد.
پسر دختر خاله ام همين چند سال پيش به اروپا رفت از اقبال بلندش رييس يك شركت بزرگ و معتبر او را به فرزند خواندگى قبول كرد. جناب رييس از نظر جذابيت و خوش هيكلى از بازيگران هاليود سر تر است اما تنها زندگى ميكند چون همسرش با رابطه بر قرار كردن با يكى از كارمندان زير دست شوهرش به او خيانت كرده است.
شرافت و عزت نفس با هيچ گنجى در دنيا قابل معامله نيست تا چه رسد به يك لقمه نان !

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است