تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ ۱۳۹۹/۲/۱۶ | کد خبر: 163277 | منبع: | پرینت |
نخستین جاییکه کرونا از آنجا به سایر ولایات در افغانستان همهگیر شد ولایت هرات شمرده میشود، ولایتی که هم مرز با کشور ایران میباشد. اما این بیماری زمانی در ولایت هرات شیوع پیدا کرد که مهاجرین در پی گسترش این بیماری در ایران به هرات برگشت کردند که در این میان افراد مصاب به این بیماری نیز وارد هرات شده و این گونه به تعداد مبتلایان افزوده شد. افزایش تعداد مبتلایان نگرانیهای حکومت و خصوصاً وزارت صحت عامه را به همراه داشت. اما حکومت افغانستان زمانی اقدام به پیشگیری نمود که این بیماری در کابل نیز افراد مبتلا به خود را پیدا کرد، و حکومت بخاطر جلوگیری از گسترش آن تصمیم به قرنطین بعضی از ولایت گرفت تا شاید این گونه از شیوع بیشتر بیماری جلوگیری به عمل آید.
حکومت افغانستان از اول اقدام به جلوگیری نکرد، و زمانی که کارد به استخوان رسید و این بیماری مبتلایان بسیار پیدا کرد آنگاه دست و پاچه شده و سعی در مهار آن نمود. تصمیم به قرنطین نیز زمانی گرفته شد که کشورهای درگیر به این بیماری قرنطین و محدودیت رفت و آمد را در میان مردم خود وضع کردند. اما تصمیم به قرنطین براساس واقعیت آن کشورها اتخاذ شده و دولتهای که چنین تصمیم را گرفتند توانایی آن را دارند تا امکانات اولیه را به مردم فراهم نموده تا مردم بدون کدام مشکل دوران قرنطین را در خانههای خود سپری نمایند.
حکومت افغانستان اما بدون در نظر داشت واقعیت مردم اقدام به عملی ساختن طرحی کرده است که مطابق به شرایط کشورهای است که اقتصاد قوی دارند. در حالی که افغانستان کشوری است که بیشتر افراد آن فقیر و نادار میباشند، و نیز اکثریت آنها زیر خط فقر به سر میبرند و به سختی میتوانند غذای برای خوردن بدست آورند.
مردم فقیر و نیازمند از یک سو توان ذخیرهکردن مواد غذای را ندارند و از جانب دیگر آنهاییکه کمتر از ۶۰ یا ۷۰ افغانی در روز درآمد دارند، در صورت قرنطین همین مقدار درآمد هم از آنها گرفته میشود و در بدل آن هیچچیزی در اختیارشان قرار داده نمیشود. با این وجود میتوان گفت که پیامدهای قرنطین در افغانستان به مراتب میتواند وخیمتر از مرض کرونا باشد. چنانچه وقتی مردم غذای برای خوردن نداشته باشند و نیز اجازه برای کارکردن به آنها داده نشود، مردم به یک تنگنای اقتصادی برخواهند خورد که این خود میتواند بحرانِ خطرناکتر از شیوع بیماری کرونا را به میان آورد. وقتی مردم نتوانند مایحتاج زندگی خود را پیدا کنند احتمال آن میرود که مردم دست به هرکاری بزنند تا مبادا قبل از بیماری گرسنگی آنها را از پای در آورد. پس راه حل قرنطین نمودن شهرها و محبوس ساختن مردم در خانهها آنهم مردم فقیر و نادار نیست.
تقلید کورکورانه از کشورهای غربی و متمول بدون در نظر داشت واقعیت مردم افغانستان و مشکل اقتصادی که اکثریت با آن دست و پنجه نرم میکنند نشان دهندهی آن است که این حکام هیچگاه به فکر تدابیر لازم در مواقع اضطراری برای مردم نبودهاند. تصامیم شان نیز از روی ناچاری و خاک پاشیدن در چشم مردم میباشد تا این گونه ضعف خود را بپوشانند. شکی نیست که در چنین مواقع بهترین راه حل در اسلام نهفته است که اینها هیچ بوی از آن نبردهاند.
اسلام در چنین مواقع روحیه همکاری با مریضان و فقرا را در میان مردم تقویت میکند. با افراد مصاب به بیماری بدون هیچ نوع تبعیض و تفکیک برخورد صورت میگیرد، و فقرا نیز دست گیری میشوند تا بیشتر متضرر نشوند. از همه مهمتر اینکه مردم از لحاظ فکری و روانی آمادگی برخورد با مشکلات را میداشته باشند و ترس و وحشت ناشی از بیماری باعث نمیشود تا هرکس به فکر خود باشد و غذا و امکانات را برای خود جمع آوری کند. روحیه همکاری با دیگران همیشه یک اصل میباشد تا غالب شدن بالای مشکلات برای مردم آسانتر شود. این کاملاً متفاوت با راه حلهای است که مبدای سرمایهداری در مواقع بحران به مردم خود پیشکش میکند.
نویسنده: سهیل صالحی
>>> مسوول درجه اول شیوع مرض اولآ والی پیشین هرات میباشد . زیرا چند هفته قبل از سرازیر شدن افغانستانی های مهاجر در ایران به افغانستان خبر پندمیک کرونا که دامنگیر ایران شده بود و علت آنهم پرواز ها ی ماهان ایران به ووهان چین بوده که ایران مسوول آنست واین به مردم شریف ایران تعلق دارد که حکومت خود را زیر سوال آورده باشند . اما راجع به تشکیل بهداشتی و والی هرات وظیفه ء رسمی و انسانی بود که واردین افغانستانی هارا که بردران ما هستند و حق آمدن به کشور خود را کاملا دارند . اما باید مسوولین هرات واردین از هرات را تحت معایینه دلسوزانه و مسوولانه قرار داده مصابین را در همانجا تحت قرنتین قرار داده اجازه سیر و چکر و یا دوام سفر را به ولایات دیگرتا صحتیابی نه میدادند.
به درجه دوم مسوولیت مهمتر ازان به دستگاه ارگ و ریاست جمهوری و وزارت صحت عامه افغانستان و شخص وزیر تعلق میگیرد . بعد ازینکه کار از کار گزشت خینه ای بعد از عید از کا آیی باز ماند و نوش داروی بعد از مرگ بی تاثیر . . باید این مقامات را نظر به این بی پروایی و وظیفه نا شناسی پارلمان کشور تحت تحقیق و محاکمه راستین قرار بدهد.
مانور اخر مجلس نمایندگان در باره آقایون وزیر صحت عامه و وحید عمر مشاور کافی نیست . اگر در برابر این ناکار آیی و مساهله بزرگ و ملی که جان نفوس کشور
به خطر افتیده و گفتنی های دیگر ..... پارلمان تصمیم موثر نه میگیرد. پس چه باید کرد لطفا شما خونندگان و مردم عزیز بگویید.
م.س.ز کابل
>>> تصمیم گیرنده اصلی از خرید پمپاژ طفل تا کیت تشخیص کرونا شخص غنی است و بچه های خوشرویی دور و برش.
کسی به حرف وزیر و والی و قاضی و پانویس پیاز را هم پوست نمیکند.
غنی با دانیال های بدخشان کنفرانس ویدئویی میگیرد و تمام دانیال ها باید زیر یک چتر جمع شوند که سلطان فرمان صادر میکند و نتیجه اش نصاب شدن چند ولسوالی به مرض کرونا است.
اگر سلسله مراتب باشد غنی باید هدایات خود را به والی بدخشان می رساند و والی بدخشان به یک یک ولسوال خود هدایات لازم را یا کتبی یا تلفنی ابلاغ میکرد.
در این کشور یک مغز متفکر است و یک تصمیم گیرنده با همه صلاحیت ها و بدون هیچ مسوولیت.
در تمام دنیا یک محل خاص را برای گورستان وفیات کرونا تعین کرده اند و یک پروتکل خاص و افراد موظف و تمرین داده شده.
مگر اینجا میت کرونا تحویل فامیل اش میشود و هیچ نظارت و همکاری دولتی هم نیست.
در همه شهر های بزرگ شهر داری ها گورستان های تعین شده در ساحات مختلف شهر مشخص کرده اند مگر در اینجا به شمول کابل اصلا" شهر داری این امر را از وظایف خود نمیداند.
زود تر از کدام کجی این شتر باید نوشت.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است