تاریخ انتشار: ۰۸:۱۴ ۱۳۹۹/۲/۲۲ | کد خبر: 163352 | منبع: | پرینت |
اعتراض شماری از افراد در غور که خود را مستحق دریافت کمک های غذایی میدانستند، به خشونت انجامیده و تاکنون «دست کم ۴ نفر کشته و ۱۲ نفر زخمی شدهاند». یک خبرنگار محلی هم در میان کشته شدگان است.
این درگیری صبح روز شنبه ٢٠ ثور زمانی آغاز شد که شماری از مردم که به روند توزیع مواد غذایی معترض بودند، در مقابل دفتر والی تجمع کرده بودند.
عارف عابر؛ سخنگوی والی غور گفته است که اوضاع اکنون تحت کنترل است ولی شهر "چهره نظامی" به خود گرفته است.
در دایکندی نیز موتر حامل شماری از افراد نیازمند که از ولسوالی شهرستان برای دریافت کمک به محل دیگری عازم بودند، واژگون شد و چهار نفر کشته و ۱۰ نفر دیگر مجروح شدند.
پیشتر برنامه جهانی غذا درباره پیامدهای بحرانی شیوع ویروس کرونا در افغانستان از جمله برای فقر و بهداشت هشدار داده و خواستار کمک های فوری جهانی شده بود.
به این ترتیب، آیا آنچه در غور و دایکندی رخ داده می تواند به عنوان نخستین نشانگان بحرانی مورد ارزیابی قرار بگیرد که طی ماه های پیش رو، زندگی میلیون ها نفر را در افغانستان تحت تأثیر قرار خواهد داد و در نهایت زمینه تحولات عمیق و گسترده اجتماعی و سیاسی را فراهم خواهد کرد؟
شاید برای نتیجه گیری قطعی در این باره، هنوز زود باشد؛ اما آنچه در غور اتفاق افتاده، عصیان ناشی از استیصال نیازمندان است؛ مردم فقیری که انتظار داشتند از بسته های ناچیز کمکی، همانند کسانی که از آن برخوردار شده اند، سهمی داشته باشند.
در دایکندی هم گروهی از نیازمندان برای نجات از مرگ ناشی از گرسنگی، به دنبال دریافت کمک رفتند؛ غافل از آنکه مرگ دامش را در نقطه ای دیگر در مسیر آنان، پهن کرده و در کمین جان شان نشسته است.
در چنین وضعیتی مردم انتظار دارند حد اقل یک دولت همسو، همدل و پاسخگو داشته باشند. آنها نمی توانند میان مرگ بر اثر گرسنگی، مرگ ناشی از کرونا یا مرگ در نتیجه گلوله باران پولیس های دست به ماشه دولت، یکی را انتخاب کنند. آنان حتی وقتی دست به شورش و عصیان و اعتراض می زنند به این امید است که دولت را در قبال سرنوشت رقت انگیز شان به واکنشی مثبت و سازنده و امیدبخش وادار کنند. مردم اگر به این نتیجه برسند که پاسخ اعتراض شان، گلوله باری مرگبار است، بی تردید، هرگز تن به هزینه های مرگ آور اعتراض نمی دهند و راه های دیگری را برای نجات، جستجو می کنند.
رویداد غور و همچنین دایکندی در عین حال، توجهات را به سمت عوامل های بحران خیز، معطوف می کند که یکی از این عوامل، بی کفایتی دولتمردان مرکزی و محلی است. اینکه دولت محلی بکشد و دولت مرکزی، اظهار تأسف و تأثر کند، تنها می تواند ما را به کانون فاجعه نزدیکتر کند؛ زیرا مردم تفکیک و توفیری میان دولت محلی و دولت مرکزی قایل نیستند و طبیعتا دولت محلی را نماینده و کارگزار دولت مرکزی می دانند. بنابراین دولت باید به سرعت، برنامه های عملیاتی گسترده ای را برای نجات مردم روی دست بگیرد. به دولتمردان محلی آموزش بدهد که در شرایطی بحرانی، شیوه مواجهه معقول با صداهای معترض را یاد بگیرند و از کاربرد وحشیانه و بی رحمانه سلاح علیه معترضان خشمگین، پرهیز کنند.
نشانه ها حاکی است که کرونا هنوز در افغانستان به نقطه اوج نزدیک نشده و با توجه به بی مبالاتی مردم، بی تدبیری دولت، فساد، سوء مدیریت، فقدان زیرساخت های بهداشتی و ضعف بهداشت عمومی، پیش بینی می شود وضعیت اسفناکی در انتظار خواهد بود.
در چنین شرایطی فقر و بیکاری و گرسنگی نیز بر حجم بحران ها خواهد افزود و گروه های بزرگی از مردم را به بلوا و شورش و عصیان واخواهد داشت. با این حساب آیا پاسخ دولت همان خواهد بود که در برابر دفتر والی غور شاهد بودیم؟ اگر پاسخ این پرسش، مثبت باشد؛ پس کرونا و احتمالا قحطی تنها عوامل مرگبار طی ماه های آینده نخواهند بود؛ بلکه شورش های خشونت بار و خونین نیز به کمک این دو عامل خواهد آمد تا اضلاع سه گانه تثلیث فاجعه، تکمیل شود.
نکته قابل تأمل این است که شورش و اعتراض ناشی از بیکاری و پیامدهای توانفرسای آن که از شیوع کرونا ناشی می شود، تنها محدود به افغانستان نیست و نمونه های مشابه آن را حتی در کشورهای توسعه یافته ای مانند فرانسه و آلمان و امریکا و... نیز شاهد هستیم. به این ترتیب، کرونا عملا جهان را به سمت بی ثباتی های وحشتناکی رهنمون می شود که اگر به درستی مدیریت نشود، بی تردید در نخستین گام به فروپاشی دولت های فاسد و ناتوان منجر خواهد شد و کشورهای بحران زده ای مانند افغانستان را به سوی یک آنارشی لجام گسیخته و جنون آمیز خواهد راند.
علی موسوی – جمهور
>>> مردم غور که به عبدالله رای داده اند حالا سهمیه خودرا از عبدالله بخواهند ، گرچه عبدالله لطف بزرگی درمقابل رای شما برای شما کرده است چون همین جناب عبدالله بودند که برای شما از هرات یک والی یافتند واعزام کردند ورنه شما والی از کجا یافت میکردید درغیر آن تاحال بدون والی بودید چون درتمام غور یک نفر یافت نمیشود سزاوار والی بودن در ولایت خود باشد
>>> یکی از هموطنان ما برایم گفت که من شب خواب دیدم و کسی برایم یک پیغام آورد و گفت که این پیغام را باید به همه همو زنان افغانستان برسانید وان پیغام این بود تا زمانیکه اشرف غنی در قدرت باشد افغانستان روز خوبی را نمی بیند حتما یک مصیبت در کشور می باشد خوب تر این است تا این شخص را از قدرت دور و یک شخص مسلمان که کار هایش مطابق شریعت اسلامی باشد انتخابات زهیم مملکت نماید در غیر ان افغانستان روز خوبی را نمی بیند
>>> اولاً باید تمام مردم افغانستان سند هویت داشته باشند.
ثانیاً باید سوانح و مقدار در آمد تمام مردم در افغانستان در ارگان های مربوطه ثبت باشد.
ثالثاً باید تمام جاده ها در قریه جات و ولسوالی ها و شهر ها.همراه با خانه ها،مطابق ستندرد و معیاری،آدرس مشخص داشته باشد.
رابعاً تمام مردم به انترنت دسترسی داشته باشند و بتوانند آن لاین خود را برای دریافت کمک های غذایی ثبت نام کنند.
خامساً دولت باید توانایی و امکانات انتقال بسته های کمکی را به وقت معین آن به نیازمندان داشته باشد.
در یک جامعه نظم از شخص شروع میشود تا فامیل و منطقه و قریه و ولسوالی و شهر و دولت مرکزی.همه بایکدیگر باید در یک نظم خاص قرار داشته باشند.
اگر یک نقطه این زنجیره یی نظم،از بین برود،تمام سیستم نظم از بین میرود.
>>> اگر پروگرام صفایی شهررا دررادیو آرمان به ساعت 7صبح بشنویم شکایات مردم نیازمند که نان ندارند کارشانرا ازدست دادند (نسبت قرنطین)4کیلوگرام کندم آتهم طورناقص وتحقیر آمیز ویا 5قرصنان آنهم بهغیر مستحین توزیع شد شکایات مردم زیاد است که نان به مستحین نه بلکه به خویش وقوم خود مید هند(
(200بورجی)رد بفروش برده میشود عامل آن به بهانه کرونا ازانظار مردم وتحقیق پنهان شد.بیعدالتی به اوج خود رسیده است.جوابگوهیچکس نیست شاه واجب الاحترام وغیر مسءول واز تعرض مصءون است
(ماده 15 قانون اساسی محمدظاهرشاه شاه مخلوع افغانستان سال 1343خ).صدراعظم موجودنیست شاه هم آنطور.پس ازکی ها پرسان شود؟کی پرسان کند؟وجدان ها خواب اند.
بااحترام عبید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است