تاریخ انتشار: ۰۹:۵۸ ۱۳۹۹/۲/۲۳ | کد خبر: 163370 | منبع: | پرینت |
به جای دمبوره اتن را معرفی کردند و به جای مولانا ویس قرن را.
آن از بودا و بابا، دمبوره، ضحاک ماران و شهر غلغله چیزی نمیداند و این از آریاناویجه، آتشکده، مولانا، زردشت و رودکی و رابعه.
گرچه تاجیکان بامیان به دلایل حقوقی و مذهبی از پتان پذیرایی میکنند و مذهب را اولاتر از فکر و فرهنگ و زبان میپندارند؛ اما او کسی نیست که در بامیان کار فرهنگی کند یا بتواند کار فرهنگی کند. سنیان بامیان به دلایل حقوقی و حقتلفیهای طاهر زهیر، والی بامیان و نبود مشارکت حقوقی، حق دارند از حکومت محلی بامیان ناخشنود باشند و از ناگزیری از حضور پتانها در بامیان خرسندی کنند. کارنامهی کوچیبازی طاهر زهیر هم کم از کوچیبازیهای غنی نیست. این کوچاندنها و اسکانهای تباری و قومی و غیر متوازن و نامتعادل در هرجایی و از هر تیره و تباری، که باشد، نادرست و ناعادلانه است.
عصبیت تاجیکان یا سنیان از ناحیهی از دستدادن زمین، ندادن حقوق استملاکی آن، از دستدادن بازار و نبود توسعه و مشارکت متوازن است و بُعد سیاسی و تخریبی ندارد. با آنکه هزاره و تاجیک بامیان در گذشته باهم مشکلاتی نداشته اند و در کنار هم و در همسایگی همدیگر سالها و سدهها زندگی کرده اند و هردو محرومیت بسیار کشیده اند؛ اما مذهبگرایی مفرط سنیهای بامیان و هزارهگرایی مفرط حکومت محلی بامیان سبب شده است که در این میان گروه سومی دخالت کنند و از آب گِلآلود حقوقی بامیانیها ماهی مراد بگیرند.
حضور آقای پتان در بامیان خیلی حسابشده است و درگیریها و نزاع درونی تاجیکان و هزارههای حکومتی بامیان این خلا و زمینه را ایجاد کرده است تا آقای پتان رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان شود. اگر این کار حسابشده نمی بود و آقای پتان نیز از فرهنگ بامیان آگاه میبود، باز هیچ فرقی نمیکرد که کی در کجا رییس فرهنگ شده است. حسابشده به این دلیل میگویم که هرگز چنین اتفاق نیفتاده است که رییس اطلاعات و فرهنگ ننگرهار یا کندهار هم یک خراسانی، آریایی یا عَلَوی شده باشد.
بامیانیها اگر اتحاد نکنند و به مذهب و تبار و رنگ یکدیگر احترام نگذارند، آن روزگار دور نخواهد بود که ارزشمندترین گوهر شان، که تاریخ و فرهنگ بامیان است، از دست بدهند یا کمرنگتر از پیش شود. مگر همین پتانهای ملا نبودند که جفت بودا، بزرگترین عظمت تاریخی بامیان، کشور و جهان را فروریختند؟
آرزومندیم که خلاف پندارها و باورهای ما آقای پتان بتواند در بامیان کار و ابتکار فرهنگی کند و گمانههای بد ما نادرست ثابت شود.
باور بامیک
>>> مسلمان شدن ویس قرنی در یمن و موفق نشدن او به دیدار با محمد یکی از موضوعاتی است که در عرفان و ادبیات فارسی به آن پرداخته شده، رباعی زیر از ابوسعید ابوالخیر یکی از معروفترین نمونهها است که رابطه اویس و محمد را یک رابطهٔ عرفانی معرفی میکند:
گر در یمنی چو با منی پیش منی گر پیش منی چو بی منی در یمنی
من با تو چنانم ای نگار یمنی خود در عجبم که من توأم یا تو منی
ر
>>> آیا هزاره ها مسلمان هستند و یا نی؟
از بت های بامیان دفاع میکنند.
بت پرستی چهارده صد سال پیش از افغانستان برچیده شده است.
عبدالرحمن خان در زمان پادشاهی اش با فیر توپ.پای و روی این بت ها را تخریب کرد و امید داشت که هزاره ها منحیث مسلمان،باقی این بت ها را تخریب کنند.
اما دید که نی،هزاره ها از تخریب این بت ها ناراضی هستند،بعداً شروع کرد،به کشتن و بندی کردن هزاره ها.
بعد از آن بار دوم در دوران طالبان.طالبان منتظر بودند تا هزاره ها ،این بت ها را تخریب کنند.
اما باز هزاره ها بت ها را تخریب نکردند،بنأ طالبان هم مزاری را کشتند و هم بت ها را تخریب کردند.
>>> دومی : غـــــرق درنادانی است ، او غافل !
مردم از اثار باستانی دفاغ میکنند نه از بت پرستی ، هزاره ها صد مرتبه بهتر از تو دین را می شسناسند وبه آن پابند هستند
>>> هزاره ها بر علاوه که مسلمان های شعوری هستند، آنها به بت های بانیان و سایر آثار فرهنگی بدی ه یک شاهکار تا ریخی نگاه می کنند نه مذهبی.
مسلمانان جاهل که تعداد شان بدبختانه کم نیست همیشه ظاهر بین و کوته بین اند، آنها از دین اسلام به گفته مولانا تنها پوست یا اسم انرا گرفته اند ، از اصل دین کا ملن بی خبر اند،
>>> ازعجایب هفتگانه عالم بود کسی بت پرست نیست آثاباستانی هویت کشور است
>>> مفت خو مردم به این طایفه غول بیفرهنگ و جاهل نمیگویند۰ این طایفه غول و بیفرهنگ فرق بین محافظت از آثار کهن تاریخی و فرهنگی را با بت پرستی نمی دانند۰
>>> ای انسانهای جاهل . افراد واقعا بیفرهنگ و جاهل بیسواد همین شمایان هستید که با نوشتن کامنتهای تان زهر نفرت را میپاشید. ان اقا زاده ای که میگوید فلان طایفه غول است در واقعیت غول شخص شما هستید . ای احمق خدا ایا نمیدانی که سید جمال الدین افغان کی بود اما ن الله خان کی بود احمد شاه درانی کی بود ؟؟ بهتر ین فرزندان فداکار حزبی های انقلابی از همین ولایات شرق غرب و جنوب کشور بودند که شهید شدند. خلق زحمتکش پشتون نیز قربانیان سیاستهای استعماری و دست نشانده های شان بوده اند
خطاب به ان احمقی که هزاره را توهین میکند ...شما احمق های متعصب نمیدانید که همین هزاره ها تا اخرین لحظه در کنار شاه امان الله ایستادند و از ریفورمهایش دفاع کردند. به جز یکتعداد روشنفکران شیعه هزاره که خواب اخوندی میبیند باقی خلق هزاره مردم صادق اند و در راه ابادی این کشور دوشادوش سایر ملیتها در طی سالها در راه دفاع از افکار مترقی جنگیده اند.هزاره ای وطنپرست همانند برادران سنی ترقی پسند شان علیه تعصب رزمیده اند و همچنان علیه سیاسیتهای توسعه طلبانه ای ایران و پاکستان موضعگیری های جدی داشته اند.
پایدار باد دوستی خلق های افغانستان
کابلی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است