تاریخ انتشار: ۱۱:۴۳ ۱۳۹۹/۲/۲۸ | کد خبر: 163431 | منبع: | پرینت |
بی شک یکی از معیارهای اساسی توسعه یافتگی یک کشور، شیوه اداره و مدیریت سیاسی و فرهنگی حاکم بر آن جامعه است. بسته به اینکه مردم چه میزان در تعیین و تغییر حاکمان و ساختار سیاسی نقش دارند. خدمات عمومی چگونه و میان چه طبقاتی ارایه می شود. فساد و شفافیت اقتصادی و فرهنگی در میان حاکمان چه میزان است. رابطه حاکم و مردم ارباب-رعیتی یا قانونگذاز- شهروندی است و مسایلی از این قبیل که به عنوان معیار توسعه یافتگی یا عدم توسعه سیاسی یک کشور به شمار می روند.
اما این یک سوی مسئله و یک شاخص و معیار برای سنجش توسعه یک جامعه به شمار می رود. در سوی دیگر این معادله مردم قرار دارند که معیار و شاخص توسعه یافتگی یا عدم توسعه یک جامعه را رقم می زنند.
در جهان امروز معیار توسعه دیگر آسفالت خیابان ها و بزرگراهها، یا شیشه های رنگی پاساژها و هایپرمارکت ها، پوشیدن لباس های مارک دار، متروها و راه آهن و کارخانه و موبایل و تلفن خودرو و مال ها و برج های دراز و امثالهم نیست و اگر مردم سرزمینی چنین معیارهایی را عامل توسعه خود می دانند نشانگر آن است که هنور با مفهوم توسعه کیلومترها فاصله داشته و به این زودی ها به توسعه و پیشرفت نخواهند رسید.
میزان توسعه یافتگی یک جامعه در جهان امروز را باید از وضعیت زنان در جامعه و خانواده ها شهرها و روستاهای یک کشور مورد سنجش قرار داد. مسائلی مانند خشونت خانگی و خیابانی علیه زنان، سن ازدواج، فرصت های اشتغال، نگاه مردان به جنسیت و زنانگی از عوامل مهم توسعه یا عدم توسعه یک کشور است.
معیار دیگه توسعه میزان احترام و پذیرش اقلیت های دینی و فرهنگی و نژادی و مهاجران در یک جامعه است.
معیار دیگر توسعه یک جامعه تعداد پرونده های در دادگاهها، تعداد زندانیان، میزان اعتماد اجتماعی و رعایت حقوق دیگران در میان شهروندان آن جامعه است.
معیار دیگر توسعه میزان پاکی و آلودگی هوای و جنگل ها و دشت ها و دریاها و سواحل یک کشور است. نحوه برقراری رابطه انسان و طبیعت معیار مهمی برای سنجش میزان توسعه یک جامعه است.
معیار دیگر توسعه رعایت حقوق حیوانات و سایر جاندران در یک شهر و کشور است. نحوه برخورد مردم با حیوانات اهلی گرفته تا حیوانات خانگی و گربه ها و سگ های در خیابان و بیابان و جنگل نشان مهمی از توسعه یافتگی یا عدم توسعه یک جامعه است.
معیار دیگر توسعه یافتگی یا عدم توسعه یک جامعه سرانه مطالعه و ارج و قرب کالای فرهنگی و کتاب در آن جامعه است. نوع کالاهای هنری و فرهنگی پرمصرف در یک جامعه نشان مهمی بر شاخص توسعه آن جامعه است.
عمده تفاوت اصلی ما با ملل اسکاندیناوی، ژاپن و اروپای غربی (که علاقه خاصی داریم تا خود را با آنها مقایسه کنیم) در میزان ذخایر طبیعی، ماشین و خودرو تولیدی یا گوشی اپل و لبای مارک دار و تاریخ پر ابهت و نژاد و ژن برتر و امثالهم نیست، بلکه در شیوه رعایت حقوق دیگران، نحوه برقراری ارتباط با طببعت و میزان زمانی است که برای مطالعه سپری می نمایند. در کشورهای اسکاندیناوی متوسط مطالعه روزانه کتاب عموما بالاتر از دو سه ساعت است و شهروندان به طور متوسط سالیانه بالای سی کتاب مطالعه می کنند.. و بدیهی است تفاوت جامعه ای که سه دقیقه کتاب می خواند با جامعه ای که سه ساعت کتاب می خواند، تفاوتی فاحش و ملموس خواهد بود.
فرهاد قنبری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است