تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ ۱۳۹۹/۲/۳۰ | کد خبر: 163451 | منبع: | پرینت |
حزب جمعیت اسلامی مهمترین رکن تیم ثبات و همگرایی و شریک قدرت عبدالله در انتخابات، در اعلامیهای جدا شدن این حزب را از بدنه تیم عبدالله اعلام کرده و مشروعیت توافق عبدالله را با غنی زیر سوال برده است.
در اعلامیه آمده است: حزب جمعیت اسلامی افغانستان باور دارد که نتیجه اعلامی انتخابات ریاست جمهوری، خلاف قانون و دستورالعملهای انتخاباتی و فاقد استانداردهای لازم مشروعیت بود و از این رو هرگونه حکومت بیرون شده از دل این انتخابات، مشروعیت و اعتبار قانونی ندارد.
بیانیه میافزاید که حزب جمعیت اسلامی با درنظرداشت توافق آمریکا و طالبان، آغاز خروج نیروهای آمریکایی، آمادگی برای گفتگوهای بینالافغانی، بحران کرونا و ضرورت همبستگی برای این مشکل مخالف ایجاد حکومت مبتنی برتوافق سیاسی میان همه طرفهای عمده سیاسی افغانستان نبود اما این توافق را «مشروعیت بخشیدن به نتیجه تقلبی انتخابات 1398» است.
در اعلامیه آمده که حزب جمعیت با شکلگیری یک حکومت مبتنی بر توافق سیاسی میان همه طرفهای عمده افغانستان که ساختار قدرت سیاسی در آن غیرمتمرکز و مرجع تصمیمگیری در آن تک فردی نبوده باشد، مخالف نبود، اما در توافق کنونی داکتر عبدالله عبدالله و اشرف غنی، با مشروعیت بخشیدن به نتیجه تقلبی انتخابات ۱۳۹۸ رأی و اراده واقعی مردم نادیده گرفته شده است.
در این اعلامیه گفته شده که این توافق به اعتماد و باور ملی به روندهای مردم سالاری آسیب جدی رسانده و از جانب دیگر ساختار متمرکز قدرت نیز حفظ شده است که پذیرش آن برای جمعیت اسلامی افغانستان به معنای عبور از خط سرخ و زیر پا نهادن اصل حیاتی این حزب مبنی بر توزیع افقی قدرت میباشد و هیچگاه از این مطالبه عدالت خواهانه مردمش در جهت تغییر ساختار استبدادپرور نظام متمرکز عقبنشینی نخواهد کرد.
کد (9)
>>> جناب اشرف غنی براستی متفکر است ، چنان شروفسادرا بجان هم انداخت که حالا دونفر شان در یک راه روان نیستند وهرکدام شان خودرا جمعیت معرفی میکند ، دیرور عطا برای احمد ضیا مسعود می گفت:
ما نمیتوانیم هرکس پسوند مسعودرا داشت دنبالش یرویم ،حالا بازدرکنار او قرار گرفته ، هیچ شرم ندارند اینها ،پریروز عطا دندان های عبدالله را می کشید ودوستم نتایج معینه ایشچی را مثبت ساخته یود قا نونی خودرا عرب معرفی میکند وبسم الله محمدی از قوم صافی برآمد ، چندی بعد خواهید دید که جناب صالح استانکزی بیرون خواهد شد ، دزد د یگرش بنام جرئت معلوم نیست او درکجاست ، ایوب سالنگی اش میرود نزد اشرف غنی غیبت دیگری را میکند که احتیاط او نفر کرزی است ، من خادم وجان نثار شما هستم ، داکتر ضیا پسر مسعود را بچه شیرخواره خطاب میکند ،
همه اینها نتیجه فکر واستعداد عالی جناب رئیس جمهور مخترم ماست
>>> کسانی که شامل دولت وحدت ملی میشوند و کرسی های دولتی را اشغال میکنند.جزو دولت میشوند.
کسانی که خارج دولت میمانند،اپوزیسیون جدید تشکیل میکنند و این که روابط این اپوزیسیون جدید با طالبان چگونه خواهد بود و طالبان چگونه ازین اپوزیسیون منحیث یک گروپ جدید مذاکرات بین الافغانی استفاده خواهد کرد،آینده نشان خواهد داد.
>>> پشت فیصله انجام شده دیگه چه فایده دارد که این و آن میگوید اگر شما راست میگوید درین مرحله به فکر نجات افغانستان باشید وبعدا روی دیگر مسایل فکر و کار کنید
غوری
>>> ما بدون این که در مورد جمعیت با اسلامیش ویا بدون اسلامیش فکر نمایم موقف این تیم را اگر از خودشان است ویا برای شان دکته گردیده می ستایم زیرا شکست خوردن عیب نیست در زندگی ومبارزه پیروزی وشکست حتمی است در کشمکش ها یک طرف برنده میگردد وطرف مقابل هم بازنده میباشد چه خاصه که یک طرف از حمایت وپشتیبانی قدرت های بزرگ جهانی که به زعم خودشان سرنوشت ملتها وکشور ها را رقم میزنندبرخوردار باشد وحمایت بجای خود که انها خود گماشتگان ودست نشاندگان ان نیروها بوده باشند عبدالله از اول میدانست اگر نودونو درصد کل ارا را هم بدست بیاورد نمیتواند به ارگ راه یابد زیرا دیگر ارگ ان محل اقامت گردانندگان امور افغانستان نیست بلکه محل جاسوسی ومرکز تفشی بد اخلاقی وبی حیای است که هر کسی محرم راز انجا نمیتواند باشد اگرهم عبدالله شخصا همراز وهمنوا با انها باشد در گروپش کسانی هستند که وجدان شان از دیدن همچو صحنه های دلخراش نا ارام میباشد وازار می بیند وباز عبدالله از ابتدا با خارجی ها تعهد دارد هروظیفه و مقامی را که انها برایش لازیم میبنند باید بپذیرد نه این که هر چه دلش بخواهد داده میشود در ظاهر چنین مینماید که غنی پیروز میدان وبرنده ای بازی است اما این بار برنده شدن ویا برنده ساختن غنی هم ان مزیت ولذت دوره ای قبل را ندارد چه در پشت سر او نیروهای با وفاتر از او خدمتگذار تر ازاو وخیلی قویتر ومردمی تر از هر دو صف کشیده اند ودیریازود انها بصورت مستقیم ویا بطور شراکت در قدرت خواهند امد از همین رو پیروزی غنی بر عبدالله انی وزود گذر بوده تا چهار ویا پنج ماه ای دیگر صحنه عوض میشود وممثلین دیگر وکار گذاران دیگری جای اینها را میگیردوشاید هم عبدالله ازین راز میداند برای یک مدت کوتاه خودرا بیهوده رنج نمیدهدوارباب را ازرده نمیسازدچه او به این عقیده است
<اگر از اسمان افتتدامید زندگی دارد=== وگر از طاق ابروی ترامپ بی افتد برنمی خیزد> وباز عبدالله کور خوانده که سازمانهای استخباراتی تا انحد ساده باشند کسی که یک روز با قهرمان ملی سپری نموده ویا در سازمانها استخباراتی چپی ثبت نام کرده باشد بالایش اعتماد نمایند پس چرا بالای اتمر اعتماد نمودند؟موضوع اتمر از عبدالله کاملا جدا است اتمر مربوط سازمانهای استخباراتی غربی بود که روسها اورا موقتا اجاره گرفته بودند واو وفاداری خودرا با روسها هم به اثبات رسانیده یک عضوبدن خودرا در راه خدمتگذاری از دست دادواتمروهمراهان بی ایمانی وبی خدای خودرا به اثبات رسانیده اند هرچه عبدالله ولو به ظاهر ویا اشتباها یگان بار اسم خداوند را به زبان می اورد ازین رو اعتماد بالایش مشکل است
معلم محمد داود بیگ از لیسه ای صمیم سانچارک
>>> قصه جمعت در کله پزی مفت است
>>> ارگ و دژهاى حاکميت يک دنده اى قدرت حاکمان پشتون یا افغانتبار با افغانسازى هاى پى درپى پيشروى در پشتون نشینی به سر زمينهاى غيرپشتونان استقامت هميشگى با شريش از گل بته خراسانى (نام علمى سریش : Eremurus) در تخت ظلمت و زور و ستم از کمتر به دوقرن بدين طرف به یک سياست چرخه دائمی شریر يا به حلقه ابليسه يا حلقه خبيثه يا حلقه شيطانى پشتونيستى تبديل شده است.
در سه دوره تاريخى در همين مدت بعوض ايجاد فضاى همکارى و همبستگى با مردمان سرزمين اين و آنسوى کوه هند و يا هندوکوهان برخلاف دستان پرخون برتانيه و دستان پرخون شوروى و دستان پرخون امريکا و ناتو را گرفتند و با کمک حاميان خارجى خود از هيچ خيانت و جنايت و خاکفروشى ابا دريغ نورزيدند و با اشغالگران خارجى هاى پليد نکاح هاى پى درپى عقد کردند که با آدم هاى بيگانه شان (چنانچه که عيان است زنان پشتون به شوهران خود "آدم" مى گويند و شوهران به کودک و جاندارن و زنان "حيوان" اطلاق مى کنند ).
همه اين خود فروشى و وطن فروشى و گدايى گرى براى از براى کنارزدن مردمان بومى و ديرينه اين سرزمين در همين دورانهاى سيگانه ننگين شان بود و است !
غير پشتونان که دارنده فضیلت اند کوشيدند و مى کوشند با خصلت و ويژه گى هاى مدارا و بشر دوستى شاعران پارسيان تا اکنون ساده انديشى و خوشباورى خود را فراموش نکرده و از کردارها و رفتارهاى کثيف دولتتان و خوشحالان پند نگرفته و نه آزموده و هر بار و هر بار افغان شده گان غير پشتونها را همين خوشالان و دولتان پوسيده و پوشالى استعمال مى کنند که گاه خود را آريايى ايرانى و گاه خود را يهودى اسرائيلى مى نامند. و همين خاينين ستون پنجمى از خودى در سياست ميراثى از باداران انگليسى خود: "تفرقه انداز و حکومت کن" - "تازيانه زن و شکر تقسيم کن" چندين بار ناوچه ها و سفینه ها ى بادى هوايى و زمينى و آبى قدرت و حاکميت نظا م هاى مطلق گرا و دولت هاى حاکمان در آستانه سرنگونى نجات دادند و بار بار قدرت حلقه شرارت را بالاى سر خود تثبیت کرده اند.
عبداله نيمه پشتون و جاسوس در پيش روى يک ستاره تابان مبارزه عليه شوروى وطالبان خود را شرمنده کرد و حاميان افغا ن شده گان!
طالبان با برادران پشتونيستى صددرصدى خود گفتگوى صلح نمى کنند چه خاصابا يک رگه!
ديگر غير پشتون بخاطر تازيانه پشتونيستى باج خواهی و تهدید و یادآوری برای اعتراف که "جنایات علیه بشریت" مرتکب شدم "گفت بد کردم که طالبان کشتم" اشرف غنى راهبرم است و شيرنى پشتونيستى "مقام دوم" و چپن مارشالى گرفت!
خوبهاى غير پشتونان را کشتند و فرار دادند و از بين بردند . آيا غير پشتونان با اين گونه مار آستينها در پيشاپيش آن عبداله توانايى حکومت کردن را دارند? و اگر غیر پشتون ها واقعاً می خواهند مسئولیت دولتى برای مديريت حکومتدارى خوب به عهده خود بگیرند، باید جلوی بحث های بی پایان جزیره اى را در ارگ -سپدار نهاد هاى برونبومى جيب هاى داخلى** و خارجى" را مانند واتيکان را خاتمه دهند.
درباره حل مشکل دو رئیس جمهور در واقعيت برآمده از انتخابا ت تقلب - به مدت 8 ماه بطور هشت ماه دود سياه برآمد. پشت درهای بسته مذاکره و در اين خانه راهبر و در آن خانه راهبر گفتگو ها با زبان زرگرى و اسلام نمايى و فرمودن و قرائت سوره و آيه هاى قرانى که همه در دل و پندار خيال چوکى از مارشالى و کرسى وزارتى داشتند قوم هاى زى و خيل گرفته تا فرماندار ستانى بدون مردم تجارت کردند و نه سياست. مردم از اين اسلاميت و حکومت شان خسته شده اند.ا!
نتيجه گيرى:
کُنفُوسیوس ۵۵۱ پیش از میلاد مشهورترین فیلسوف، نظریهپرداز سیاسی است وى گفت: يک گرسنه را ماهى نه ده چون فقط براى يک روز از گرسنگى نجات مى آبد بلکه فن شکار ماهى را برايش ياد ده" حق با شماست در کشوريکه حتى ماهى ندارد چطور?
اما تفکر سياست زنجيرى+ بافت فلسفى+ انسان دوستى + عاطفى + عاشقانه اى+ عارفانهاى و عاقلانه اى و فنى بايد باهم همآهنگ شود و هر کدام اين فضيلت ها يکسان اهميت داشته باشد تصوير يک انسان = کله سر سمبول تفکر عقل + قلب يا دل سمبول عشق و اخلاق+ دست سمبول کار و ورزش و فن همآهنگى برابر سمبول هاى سيگانه )
بهتر است کسانی که نسبت به ساکنان غیر پشتون ها احساس مسئولیت می کنند ، مستقیماً به مکانها و استان های خود بروند و به مردم آنجا کمک کنند ، ثروت های خود در مناطق خود ازدياد کنند و باشندگان ستانى با ساختن کارگاه و کارخانه و صنعت هاى دستازى و امکانات شغلى و کارى ايجاد نمايند و لشکر هاى بى کاران را با اين صورت کاهش دهند. دست ملیت خود را گيرند.
در همه زمینه های زیرساخت به طوری که آنها وابسته به سیاست های دولت مرکزى نداشته باشند . به این ترتیب ، همه شهروندان غیر پشتون می توانند دوباره زاغه ها و آوارگان داخلی را در محلات خود مجدداً ادغام کنند. فقط از طریق قدرت ساکنین است که نخبگان به اصطلاح رهبری سیاسی به عنوان نمایندگان واقعی می توانند یک اپوزیسیون قدرتمند باشند. بيست سال است که و هفت شهر عشق مانند هزارستان و تخارستان زابلستان و آريا و قطغن وبدخشان وهرات در محاصره سياسى و اقتصادى و فرهنگى است زبان مادرى شان از بين مى رود. پشتونسازى زيادتر شده مى رود. واژه پارسى دانشگاه در گهوارهاى زبان پارسى به زمين انداخته مى شود.
دادن ماهی یک تحقیر برای گیرندگان است. اما افراد فقیر نه تنها می توانند برای خرید وعده های غذایی خود ، دستمزد یا پولی برای کار در کارخانه ها ، مغازه ها ، صنایع دستی و غیره بخرند. این آگاهی این احساس را افزایش می دهد که او فردی مفید است. هر هدیه یا پول ، غذا ، حتی اگر از عشق به مردم باشد ، استکبارو تبلیغ دارنده ، تحقیر گيرنده و پشتیبانی ازدوام گدایی گرى ناخواسته گيرنده است.
شکل از پرداخت اهدای یا خيریات یا پول، نوعی کمک باستانى هزاران سال پیش ، حداقل قابل مقایسه با مزایای اجتماعی کاتولیک هاست و کمک براى کمک خود ى نيست اين گونه کمک آنى است و عدم توسعه سازمان یافته صنایع دستی کوچک یا فاکتورهای دستی یست.از آنجا که دولت یک دولت قانون نیست و تعهدات و مسئولیت های آن در رابطه با امنیت و مهار گرسنگی ، نیاز و فقر قادر نیست ، هموطنان حساس و بشردوست که حداقل فکر کنند - نه نان و گوشت ، ماهی و روغن هدیه دادن ، اما این امکان را برای افراد فقیر فراهم می کند ، مادامی که در مقابل کار و صنایع دستی خود درآمد کسب می کنند تا بتوانند از دستمزد خود نان بخرند. بنابراین سرمایه گذاران و سازمان های ملی ، به عنوان مثال سازمان جهانی آب برای گسترش پروژه های خود در افغانستان و ساخت کارخانه های تصفیه آب که افراد فقیر برای پول در آن استخدام می کنند. این نوع کمک و پشتیبانی بهترين کمک براى کمک خودى و نه برای تسکین لحظه ای گناهان کسانيکه فطر روزه و يا اعانه و ذکات دين مقدس اسلام گفت که حرکت کن که خدا برکت کند. زکات نیز یکى از منابع مالى تإمین بیت المال در زمان پیامبر اکرم (ص) بوده است و معاش يا حقوق موقتى براى کسانيکه در جنگ همسران خود را از دست داده بودند ويا معيوب شده بودند. رييس دفتر سوسيال بیت المال سکه مى داد و نه يک فرد به فرد ديگر. اى مسلمان نمايان افغان واقعا شما اسلامى هستيد مسلمان محمدى?
* گونه گياهان سریش (نام علمى سریش : Eremurus ) با ۵۰ انواع و ا قسام گوناگون در فلات ايرانزمين و آسياى مرکزى و شمال قاره هند (کليه کشورهاى امروزى با پسوند پارسى ستان) بته گل شريش و از "گوند" و يا شيره آن خوردنى هم است. چون گل شريش به میزان قابل ملاحظهای نشاسته دارد و از آن نوعی شوربا یا آش تهیه میگردد
"گوند" در لغت نامه کوچه بازاری پارسى شیره "تخمه" و" دانه" و عرق خشک شده دردرختان است و ماده چسپناک خوردنى است. نام پارسى ادبى "اَنگُم یا "رزین" (به انگلیسی: Resin) شیره درختان است .
** (به انگلیسی: Enclave and exclave ) ( جزیره درونبوم و نهاد برونبوم در داخل مانند تالار بزرگ (انگلیسی: conclave) درون بومى يا (عربى جيب داخلى) که در آن کاردینالها از تمام کشورهاى جهان کاتوليک جلسه به منظور انتخاب اسقف جدید رم (پاپ ) در واتیکان (کشور پاپ در اتاليا) برگزارمى شوند. پس از مرگ و اکنون پس از بازنشتگى درگاه ديوار با خشت بخته ويران مى شود و کاردنيال هاى سرخ و بنفش پوش با فضيلت هاى جنرالى در تالار بزرگ درون مى شود و با ديوار جديد آباد مى شود و در آنجا بندى مى شوند و تا زمانيکه پاپ را انتخاب نه نمايند ديوار ويران نمى شود. تا زمانيکه از دودرو تا زمانيکه ازدود رو درون بومى دود سياه مى برايد راى گيرى جريان دارد. زمان که دود سفيد برآمد . سخن گوى واتيکان به زبان آواز مى کشد: "هابه موس پاپ ام" (ما پاپ داريم)
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است