تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ ۱۳۹۹/۳/۱ | کد خبر: 163494 | منبع: | پرینت |
چانهزنی برای دستیابی به یک توافق سیاسی بین اشرف غنی، رییس جمهوری و عبدالله عبدالله که همزمان با او اعلام ریاست جمهوری کرده بود، از اوایل حوت سال گذشته خورشیدی آغاز شد و حدود سه ماه زمان گرفت. مذاکراتی که پشت درهای بسته برگزار میشد به قول منابعی که با آنها صحبت کردهام بارها به بنبست رسید و جلسات بارها با عصبانیت یکی از دو طرف مذاکره بینتیجه پایان یافت.
نقش رهبران میانجی چون حامد کرزی، عبدربالرسول سیاف، محمد کریم خلیلی و محمد یونس قانونی، که برای حل اختلافها بین دو طرف اعلام آمادگی کرده و وارد میدان شده بودند، در بهمنخوردن جریان مذاکرات پررنگ بوده است.
این هیأت چهار نفری پس از مذاکرات به حرفهای هردو طرف گوش داده و به آنها درباره چگونگی توافق روی موارد اختلافی مشوره میدادهاند.
به گزارش بی بی سی، مذاکرهکننده اصلی از جانب اشرف غنی، حمدالله محب، مشاور شورای امنیت ملی بوده است. معصوم استانکزی، رئیس پیشین امنیت ملی که از مهرههای قابل اعتماد غنی در ارگ ریاست جمهوری است در میانه راه با آقای محب برای مذاکره همراه شدهاست.
مذاکرهکننده اصلی از جانب سپیدار خود آقای عبدالله بوده است.
این مذاکرات هم که در محل کار عبدالله عبدالله برگزار میشد، در دو سه هفته اخیر شدت بیشتر گرفته بوده و تقریبا هر روز آقای محب از ارگ به سپیدار میرفته است.
موارد اختلافی کلان
در روزهای نخست آغاز مذاکرات بین اشرف غنی و عبدالله عبدالله موارد اختلافی و مورد مناقشه به حدی بوده که باور رسیدن به یک توافق را دشوار میساخت.
خواستههایی که از طرف آقای عبدالله مطرح شده بود واکنش شدید ارگ را در پیداشت. باطل شدن نتیجه انتخابات، ایجاد پست صدراعظم اجرایی و بعدتر صدراعظم امور صلح و قرار گرفتن خودش در رأس این تشکیلات، سهم پنجاه درصدی در قدرت، اعطای رتبه مارشالی به عبدالرشید دوستم از خواستهای عمده آقای عبدالله بود. توافقنامه بین دو طرف نشان داد که آقای عبدالله تنها به بخشی ازخواستههای اولیهاش دست یافته است.
او در روز امضای توافقنامه هم گفت که برای مصلحت ملی "قربانی" داده است.
جنرال دوستم در دقیقه نود مارشال دوستم شد.
صبح روز امضای توافقنامه متحدان ارشد ثبات و همگرایی در خانه عبدالله عبدالله در کارته پروان شهر کابل گردآمده بودند. تا آنزمان موضوع مارشال شدن دوستم از سوی ارگ نهایی نشده بود. به قول یک منبع نزدیک به عبدالله عبدالله حدود ساعت ۹ صبح آقای عبدالله ظاهرا با آقای استانکزی تماس تلفنی گرفته و میپرسد که حکم مارشالی دوستم امضا شده است یا خیر؟
پس از آنکه مطمین میشود این کار صورت گرفته است تصمیمش برای رفتن به ارگ و امضای توافقنامه نهایی میشود.
پیش از نهایی شدن حکم مارشالی آقای دوستم در تماسی که من با یکی از نزدیکان او داشتم بسیار ناخشنود و بیقرار به نظرمیرسید اما دو ساعت بعد وضعیت کاملا فرق کرده بود.
یک منبع نزدیک به آقای دوستم به من گفت ارگ تمام تلاشش را کرد تا مانع ذکر شدن شرط مارشال شدن دوستم در توافقنامه شود. به گفته این منبع، ارگ ریاست جمهوری در روزهای اخیر از سفارتخانههای خارجی از جمله سفارت آمریکا خواسته بود درباره مارشال شدن دوستم واکنش نشان بدهند اما هیچ سفارتخانه به این خواست ارگ پاسخی مثبت نداده بود. به قول این منبع سفارت آمریکا گفته این موضوع را باید خودتان حل و فصل کنید.
صدیق صدیقی، سخنگوی رییس جمهوری در پاسخ به موارد مطروحه گفت که حالا توافقنامه بین دو طرف امضا شده در این مورد ابراز نظر نمیکند.
تلاشها برای مارشال شدن دوستم از سالها پیش آغاز شده بود. اطرافیان آقای دوستم برای این کار حتا امضای شماری نمایندگان دور شانزدهم مجلس را جمع آوری کرده بودند، اما این تلاشها حداقل در آن زمان نتیجهبخش نبود.
با حمایت عبدالرشید دوستم از اشرف غنی در انتخابات ۲۰۱۴ و قرار گرفتن آقای دوستم در جایگاه معاونت اول ریاست جمهوری طرفداران آقای دوستم امید داشتند که او در این مرحله به رتبه مارشالی برسد؛ که نه تنها چنین نشد بلکه با گذشت یک سال روابطش با اشرف غنی تیره شد. رفته رفته کار به جایی رسید که آقای دوستم که از نداشتن صلاحیتهای اجرایی لازم در دولت ناراض بود، رئیسش را متهم به قومگرایی کرد و گفت اطرافیان اشرف غنی در تلاش منزوی کردناو هستند. اتهامی که آن زمان از سوی ارگ رد شد.
وارد شدن اتهام بدرفتاری جنسی از سوی احمد ایشچی علیه دوستم چاقوی مخالفان دوستم در ارگ را دسته کرد و در نهایت رهبر حزب جنبش به ترکیه رفت و پس از گذراندن یک سال "تبعید خودخواسته در ترکیه" در پی اعتراضهای ۱۹ روزه هوادارانش که خواست شان بازگشت رهبر شان به کشور بود در تابستان سال ۱۳۹۷ به کابل برگشت. پس از این کشمکشها او همچنان مخالف اشرف غنی ماند و در انتخابات گذشته ریاست جمهوری از جدیترین رقیب آقای غنی حمایت کرد.
بر اساس گفتههای منابع در بدل این حمایت در کنار رتبه مارشالی حزب جنبش خواهان معرفی چهار وزیر برای وزارت خانههای تحصیلات عالی، مهاجرین و عودتکنندگان، تجارت، و زراعت و معرفی چهار والی برای ولایتهای فاریاب، جوزجان، سرپل و تخارشدهاند. اما هنوزتوافق آقای عبدالله در این مورد تصمیم نگرفته است.
به گفته منبع نزدیک به آقای دوستم در مورد چهار وزارت انعطاف وجود خواهد داشت اما چهار ولایت یاد شده "خط سرخ" خواهد بود.
برعلاوه این، احزابی از جمله حزب وحدت به رهبری آقای خلیلی و دیگر چهرههای بانفوذ سیاسی در بدل حمایت شان از آقای عبدالله خواستهایی مشابهی خواهند داشت. از معرفی وزیر و والی گرفته تا سفیر، معین، ریاستهای مستقل شدهاند.
هر چند حزب جمعیت افغانستان به رهبری صلاحالدین ربانی راهش را از عبدالله عبدالله و اشرف غنی در این حکومت جدا کرده است، با آن هم چهرههای شناختهشده این حزب که در این تصمیم با صلاحالدین ربانی موافق نیستند و آن را تصمیم فردی آقای ربانی میدانند، سهم خودشان را از آقای عبدالله عبدالله در بدل حمایت از او در انتخابات خواهند خواست.
برآورده کردن خواستههای همه طرفها با پنجاه درصد قدرت که آقای عبدالله در پی توافق با اشرف غنی به آن رسیده کار آسانی نخواهدبود.
توافقی که در پی فشارهای داخلی و خارجی شکل گرفت و برای این عبدالله و بیشتر اشرف غنی "دلبخواه" نبوده است.
اشرف غنی و اطرافیانش که بارها گفته بودند "مخالف ایجاد شرکت سهامی در حکومت هستیم." وادار به تقسیم قدرت شدند و عبدالله عبدالله هم از "سوگندش" به عنوان رییس دولت همهشمول گذشت.
کد (9)
>>> سید جمال الدین افغانی :
میرزا رضا چراناصرالدین شاه را کشت ؟
فقط یک گلوله شلیک کرد و همان تک گلوله درست به قلب شاه نشست. نه تفنگچی بود و نه نظامی، اما شد «شاهشکارِ» تاریخ ایران: میرزارضای کرمانی. وقتی شاه در حرم عبدالعظیم گلوله خورد، با تدبیر امینالسلطان تظاهر کردند که شاه خراشی سطحی برداشته و او را به تهران رساندند. شاه را به اتاقِ برلیان بردند. اطبای فرنگی آمدند، زخم شاه را گشودند و گفتند: «به این زودی و آسانی کسی نمرده است». کشور آماده میشد تا پنجاهمین سال سلطنت ناصرالدین شاه را جشن بگیرد، اما همۀ مقدماتی که برای جشن فراهم آمده بود، شد اسباب عزا. چهلونهسالگی سلطنت پنجاه نشد.
برای اینکه بدانیم امینالسطان چه دولتمرد خوشخطوخال و نیرنگدانی بود کافی است به یاد آوریم او برای آگاه ساختن ولیعهد، مظفرالدین میرزا که در تبریز بود، چنین تلگرافی برای او فرستاد: «چرا خون نگریم؟ چرا خوش نخندم؟ که دریا فرورفت و گوهر برآمد». قاتل شاهِ شهید در غل و زنجیر بود. میرزارضا هیچ نداشت. زنش که طلاق گرفته بود و دو فرزندش از او جدا بودند و خود هم بیپناه و آواره، به حرم عبدالعظیم پناه برده بود. اما عشقی در دل داشت: سخت شیفتۀ سیدجمالالدین اسدآبادی بود. همۀ وجودش لبریز از گفتار و کردار سید بود. سید را دو بار در ایران دیده بود و یک بار هم خود به استانبول به پابوس سید رفته بود. وقتی از میرزارضا پس از ارتکاب قتل شاه استنطاق میکردند، خود تأکید داشت که ایدۀ قتل شاه را از سید گرفته است، البته نگفت که سید مستقیم به او گفته است «برو شاه را بکش!»، بلکه انگار الهامبخش او این جملۀ سید بوده است که به او گفته بود بابت رنجهایی که کشیدهای انتقام بگیر.
>>> دوستم به زور شمشیر خود مارشال شد ارگ چی کاره است که به او مارشالی بدهد
همانطوریکه ذکر شده ارگ از سفارت ها کسب تکلیف می کند به این معنی که حتی اجازه تعامل با مردمان سرزمین خود را هم ندارد
به این می گویند "" استاد اجازه "" تشناب دارم !!!
>>> چشمت دم جانم دوستم هوش میکنی که کوتاه نمی ای این عبدالله وغنی وکرزی وسیاف همه متفق الرای وهم نظر اند تا تو وامثال توراضربه بزنند در گذشته تمام امید مابالای محقق بود ودوستها بین هم میگفتیم در سیاست پخته وابدیده است کسی نمیتواند اورا فریب دهد اما با کشتن فرزندش چنان اورا خورد کردند که تا اخیر عمر خدامیداند که دیگر بتواند سر بلند کند خداوند خانه ای عباس دالر را خراب کند که با گرفتن دالر یک قوم را باکمله<بصورت کامل> ضربه زد خوب او هم ملامت نیست دشمن قوی است هر روز نقشه وهر روز توطیه بلاخره یکی نه یکیش کار گر می افتد اینها مثل کفتار ها که البته میشناسید هستند مانند ....شکل دارد ودر جنگل بصورت دسته جمعی بالای حیوانات حمله مینماید وخاصیت بدش این است که قبل از کشتن اعضای بدن حیوان را میدرند ومیخورند ومرتضوی وبی دانش وخلیلی به لعنت هم نمی ارزند از انها زن های چادر دار خوب است خداوند در حق ملت های تاجک وهزاره رحم نماید پنجشیری ها از اسم تاجک استفاده نموده وقت امتیاز فقط بخودشان وحتی به دره ای مربوط فکر مینمایند ودیگر رهبر ندارند پدرام خوب می درخشد متاسفانه کافر وبی دین است گرچه هیچ کدام هم دین ندارند ولی پدرام انگشت نشان است وسعیدی وجلال مانند سگ به یک توته استخوان هم قناعت میکنند وبه نفع گروپ معاند جبه میگیرند اوزبک ها لله الحمد صاحب دارند گرچه بسیار کوشیدند تا میان انها درز ایجاد نمایند ولی افرین بر قوم اوزبک که به هر قیمت ودر هر شرایط در عقب رهبر خود استادند ترکمن های بیچاره بنده منده بکس نیستند چند خانه غریب در یک گوشه ای از مملکت افتیده اند یک توته گک نان واستخوان که پیش کریم خدام وقرقین بی اندازند به معاونیت شورای صلح وسفارت هم قناعت میکنند ونورستانی ها هم هوای بلند !!! دارند سرنوشت مملکت را میتوانند به نفع هر خاین ووطن فروش تغییر دهند در عربها هم سر نماند ملا عزت به جمع کردن دالر مصروف است وعلم ازادی هم به توزیع شهرک واندوختن مال قوم پشه ای یک حضرت علی داشت که اونیز از وار خطای هر روز با هرکه قول وقرار مینمایدباز هزار افرین به اوزبک که حق خود را از دهان شیر میگیرد از دهن نجیب وربانی وکرزی وغنی اینها انسانهای انسانهای متحد ومقاومت گر اند بتاخبر فوکس کفتار ها بالای شماست
حاجی ولایت خان صافی از کاپیسا
>>> جناب حاجی صاحب صافی!
قربان چنین تحلیل عالمانه که واقعیت های تلخ و درهم تنیدگی جامعه مانرا با چنین ژرف نگری و بینش با جملاتی به این زیبا یی بیان کردید.
تا حال کمتر کسی از نخبگان سیاسی و چیز فهمان را سراغ داریم که مشکلات و دردهای اجتماعی مانرا با این صراحت لهجه و دید موشگافانه بیان کرده باشند. آگاهان ما یا اینکه خرد تحلیلش را ندارند و یا هم از اظهار واقعیت ها طرفه میروند. ایکاش در حلقه های تصمیم گیری کسانی مانند شما شامل میبودند تا این کشتی شکسته را به ساحل نجات میرسانیدند. درک و درایت و قلم تان رسا باد!
>>> مارشال صاحب دو.ستم برای جناب اشرف غنی پاچاهی راداد ، مارشالی چی است که اشرف غنی برای دوستم ندهد ، شخصیت دوستم بالاتر ازین حرف هاست
>>> هر که آب از دم شمشیر خورد نوشش باد
به مارشال صاحب دوستم تبریک و مبارک باد می گوییم
دوستم صاحب تو خیلی ازین زودتر ها مارشال بودی و هستی و خواهد بودی
اگر قوم اوغان تو را قبول ندارد
ما سه قوم ازبک هزاره و تاجک قبول داریم و به تو افتخار میکنیم که به عنوان یک فارسی وان شمشیر خوده بلند کردی و زور کیر خوده به اوغان نشان دادی
بان که .... اوغان بسوزد
از حاضر و غیر حاضرش بسوزد
قبول دارین هم دوستم مارشال است
قبول ندارین هم دوستم مارشال است
زنده و سربلند باد مارشال دوستم
>>> دوستم پاچا بود
با مارشالی مرتبه شانرا کم کردن و زیاد نی
مثل دوستم دیگر مادر نزاید نه در ازبک نه در دیگر اقوام
او به همه ای این زمینه ها مارشالی و رتبه بالاتر دارد
در صداقت
در راستی
در مردم داری
این درست است که بعضی قوم ازبک نا سپاس است اما اکثریت قدر دانند
دوران شبرغان
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است