دنیای متمدن، با دموکراسی کشتار، تجاوز و مافیا، وحشی گری و بربریت را گسترش می دهند. ناتو از طالبان «سپاه اسلامی امریکا» یک توفان سهمگین و یک سیل مهار ناشدنی ساخته اند تا تمام منطقه را زیر و رو کنند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۳ ۱۳۹۹/۳/۵ | کد خبر: 163529 | منبع: | پرینت |
چپاولگران جهانی با واژه های «دموکراسی» و «مبارزه با تروریسم» جنگ های منطقه ای را دامن می زنند!
انحصارگران جهانی در رأس امریکا برای تقسیم مجدد جهان بین خدایان سرمایه در کشورهای تحت اشغال خود به یک قشر انگل صفت مزدور، چون کرزی، اشرف غنی، سپنتا، احدی، حکمتیار، سیاف، خلیلزاد، فاروق وردک، حمدالله محب، داوود سلطانزوی، اتمر، استانکزی،عبدالله، امرالله، بسم الله، اعوذ بالله، دوستم، محقق، خلیلی و دانش نیاز دارند.
سرمایه داران اصلی جهان و شرکت های بزرگ چند ملیتی، امپراتوری های بزرگی را بنیاد نهاده اند، که جنگ های منطقوی را ادامه می دهند. برنامه های اصلی این برده سازی که در واقع گله سازی کشورهای منطقه می باشد، به دست چند سرمایه دار بزرگ جهانی.
انحصارگران به افراد انگل صفت نیاز دازند تا منافع منطقوی و پایگاه های نظامی آنان را پاسبانی نمایند. استعمارنو از این پس به وجود مردان و زنان خود ساخته و بزرگ و مردان تاریخ ساز درمقام ریاست جمهوری و در رأس کشور ها نیازی ندارند. آنها افراد مطیع و معمولی را می سازند و قدرت می دهند و هرزمان که لازم باشد بر کنارش می کنند.
تمام مذاهب چون افزاری برای نفوذ و حفظ منافع استعماری آنها کارگرفته می شود. برنامه های آنان چنین بوده است که در آغازین سدۀ بیست و یکم، همه مذاهب و گروه ها در اختیار آنها و بر اساس طرح آنها حرکت کنند و در اواخر سدۀ بیست و یکم، آنها حاکم مطلق و نامریی کره زمین خواهند بود. آنگاه این گله های مذهبی طالب و داعش و القاعده و ...با چه نیروی می توانند با یک قدرت نا مریی مبارزه کنند؟
استعمار گران مذهب را در خدمت خود گرفته اند تا سرزمین های زرخیز و دست نخورده و ذخایر نفت آسیای میانه و کشور های دیگر را دراختیار کامل خود داشته باشند. آنگه مذاهب را پس از استفادۀ لازم به وسیلۀ خود مردم به زباله دانها خواهند سپرد.
همچنان تنش های تباری، نژادی، مذهبی و زبانی را دامن زدن و مرزهای ملیتی را ایجاد کردن، شیوۀ دیگر چپاولگران جهانی است.
در واقع دنیای متمدن، با دموکراسی کشتار، دموکراسی تجاوز و دموکراسی مافیایی- وحشی گری و بربریت را گسترش می دهند.
ناتو از طالبان «سپاه اسلامی امریکا» یک توفان سهمگین و یک سیل مهار ناشدنی ساخته اند تا تمام منطقه را زیر و رو کنند.
امریکا و انگلیس سخاوتمندانه اجازه می دهند که مردم فقط با واژه های آزادی، انتخابات، دموکراسی و برنامه های تلویزیون ها دلخوش دارند. مردم بینوا را به تماشای درامۀ انتخابات قلابی، با نقش های چند پهلوی عبدالله و غنی سرگرم می سازند و ما تا هنوز از خواب خرگوشی بیدار نشده ایم.
شاید به نظر برسد دوران برده داری در جهان به پایان رسیده اما حقیقت آن است که برده داری در طول تاریخ از بین نرفته و فقط تغییر ماهیت داده است. به راستی آن زنجیر نامرئی که فضای مجازی بر دست و پای جوانان بسته، کم از زنجیرهای آهنی قرون وسطی ندارد و تداوم برده سازی نوین ازطریق رسانه ها و تکنالوژی برای جلوگیری از گردهمآیی های فزیکی و خیزش های مردمی نقش مبارزات بنیادی را خنثی کرده است.در گذشته زندانبان، در پای تان زنجیر اسارت می بست، حال موباییل در دست تان زنجیراسارت نامریی انداخته که رهایی ندارید!
ثریا بها
>>> حقیقت را گفتی
مگر گفتن حقیقت در میان خیل کران و کوران و انبوه انسان های بی تفاوت چه تاثیری خواهد داشت.
انبوه جوانان امروز نه برای فردا پلان دارند و نه هم برای پس فردا .
همه در گیر خبر های فیسبوکی هستند و های و هوی لحظه یی.
>>> برده داری نوین هزار بار از برده داری قدیم خطرناک تر و کشنده تر است و مردم را با پخته سر میبرد.
>>> بسیارعالی ودقیق.
>>> استاد محترمه بها صاحب !بسیاری ها مسایل روز وبحث های داغ را با خوانندگان شریک میسازند وما شاگردان سرگردان حقیقت از هر شاخه ای یگ گل میگیریم تا از همه یک باغچه ای حقایق بسازیم ودر کلیکسیون راستی های تاریخ بگنجانیم راستش این درد ناسور واین تکلیف گمشده را فقط در نوشتار شما می یابیم واز میان این همه ضلالت وگمراهی ها که مارا به سوب وسو های دیگر میکشانند از بیانات همچو شما راست نویسان وحق پرستان لذت می بریم یک زمانی اگر بیاد داشتهباشید اصطلاح ضد انقلاب واشرار مد روز شده بود هربیچاره را در کجای به این تهمت به رگبار میبستند بعد ها جنگ های منطقه ای وحزبی را درمیان این ملت سرگردان به راه انداختند وچون این نیرنگ ودسیسه گار گر نیفتاد گروهی بی فرهنگ وفرتوت دیگری را اوردند که بنام شروفساد خون ریزی را مباح میدانستند وای اس ای و حکمتیار را بلای جان ما گرداندیدند وچون تکنوکرات های مزدور وبی وطن امدند اصطلاحات ارهابی وتفنگ سالار زبان زد عام وخاص گردیده همه ای این نیرنگ ها را برای سرکوب مخالفین بکار می گیرند با این ترفند ها ملت هارا به جان هم انداخته خود در پی چپاول ودستبرد های مادی ومعنوی انها هستند ودر هرگوشه وکنار دنیابه قتل وکشتار وخون ریزی ادامه میدهند هر انگه مانع استثمار وتجاوز واشغال شان میشود از صفحه ای روزگار بیرون مینمایند اما اگر ملت های مظلوم بیتوان وفاقدقدرت اند چشم به افت های سماوی دوخته اند هرچند گاهی این بلاها نازل میشود وانچه دریک قرن اندوخته اند همه را به یکبارگی می بلعد وبه اندازه ای که انسانهای بیگناه را کشته اند از اتباع بیگناه شان ازین دیار میبرد ولی گاهی ازان پند وانتباه نمیگیرند وبخود نمی ایند وحتی انتقام مظالم ویغما شان در روز باز پسین هم نمیماند در همین دنیای خاکی لذت جرم های را که مرتکب شده اند می چشند ولی مشکل اینجاست که هیچ دیده ای بیداری نیست که این محشر را مشاهده وملاحظه نماید وگرنه
دیده گر بینا شود هر روز روز محشراست
معلم محمد داود از لیسه ای صمیم سانچارک
>>> خانم بها!
قلم رسای شما همواره حقیقت ها را تازه می کند و از جنایات قدرتمندان و جهانخوران پرده بر می دارد. نسل مبارزی که شما به آن تعلق دارید، متأسفانه امروز از سخن بازمانده و مستعمل شده است. چنانکه عشقی زمانی گفته بود: امروز روز خر خری و خرسواری است
فردا.....
یکی از همقطاران دوران تحصیل شما.
م. د.
>>> سلام بر شما هموطنان گرامی! پیرامون وضیعت خونبار و خونابه یی جاری در میهن نوشته ها ؛ تحلیل و ارزیابی گاه بیطرفانه و گاهی هم مغرضانه نشر ودر انتیرنت بازتاب شده است.من ؛ بعضی از نوشته ها و مقالات را عبور میکنم و برداشتم چنین است که ؛ اهل قلم و با سواد جامعه ای <ما> در مورد محراق و مرکز حوادث و رویداد از تحلیل و بررسی تاریخ و پیامد حوادث واتفاقات بعدی دوری جسته و چنان برخورد میکنند که همه چیز در حال دگرگونی است.
آری! در طبعیت همه چیز در حال روال و حرکت اند واما ؛ صعودی ویا نزولی و زوالی؟در چهارچوب وفرایند این مقولات <صعودی و نزولی> ؛ میتوان دستاورد چهل سال اخیر را به چالش و کنکاش کشید.
جنگ چهل ساله که سازمانی یافته , سنجیده شده و توام با اشکالات صرفن بخاطر نزول وزوال اساسات و بنیاد و شالوده ای اقتصادی ؛ اجتماعی ؛ فرهنگی و سیاسی طرح ریزی شده و با جو متعدد جریان داشته است.
سازمان دهندگان این جنگ وخونریزی که در راس کشور اشغالگر امریکا توام با کشور های هم هدف جنگ وویرانی را به دو جبهه تقسیم و پیشبردند.
1- ایجاد شگاف واختلافات بین اقوام و ملیت ها
2- تولید ؛ تجهیز ونوآوری در بخش گروه های تروریستی و خراب کار و دانش و فرهنگ ستیز در ابتدا مجاهدین ودر بعد القاعده ؛ طالب وداعش .
خوب ؛ کار ها وبار مجاهدین را نسل دیروز وامروز دیدند و درچند واژه مشخصات این جانوران جهادی را برملا ساخت که ؛ در پشت آییه و در عقب حدیث ها اولن شالوده و اساس جامعه ای نیمه جان از لحاظ اقتصادی و فرهنگی را یک سره نابود نمود و دو دیگر- آنچه را در قالب کالا باقی مانده بود ؛ چپاول وغارت نموده و قرار اطلاعات در بانک های خارج کشور انتقال داده اند.
رویهرفته بادران شان چون امریکا ؛ انگلیس ؛ عرب و پاکستان جهت چاقی شان زمینه را هموار کرده و هر کدام شان را چون خرس خانگی تربیه و تبدیل کرده اند.با دید این خصلت ؛ بکار گیری مجاهدین پایان یافت.
یکی از حساس وباریک ترین و در عین حال خونین ترین پیامد و نتیجه ای جنگ اعلام ناشده و در عین حال از قبل اعلان شده که ؛ در بالا تذکر یافت شگاف واختلافات بین اقوام وملیت و در مجموع ساکنین کشور است. این پدیده ای شوم وخونین وناسازگار به زمان حال در محور ومرکز قراردارد و تحقق تکتیک پدر جنایت بشری یعنی انگلیس که کنون به بچه خوانده اش ایالات متحده امریکا واگذار نموده و امریکایی ها بخوبی از این تکتیک استفاده کرده ومیکند.به همین منوال ؛ بعداز سقوط داکتر نجیب ؛ همه نگاه ها و برداشت ها وعمل ها از پشت وپنهان آییه و حدیث ها در قبل کاملن دروغ و در هاله یی از ابهام غرق بود ؛ رها یافت و سمت وحرکت وعمل را از الله اکبر دروغین و شیطانی و فریبنده به غارت وچپاول سمتدهیی نمود.
در کشاکش خونین چهل سال اخیر قشر نو پدید امد و این قشر نه از الله اکبر بلکه از زبان ؛ قوم وملیت ومنطقه استفاده نموده و به ستم درون ملیتی تبدیل گردید.به خاصیت مشابه جمعیت اسلامی به رهبری <تاجیک> ؛ جنبش ملی اسلامی به رهبری اوزبیک وتورکمن ؛ وحدت اسلامی به رهبری هزاره ها ؛ حزب اسلامی به رهبری پشتون ها وو عرض وجود کردند.
از برکت وکار این احزاب تباه کار؛ خود فریب ودیگر فریب امروز در کشور 7 میلیون کودک دچار سئو تغذیه اند ؛ حدود اضافه از یک میلیون محتاط ؛ یک ونیم میلیون معیوب ؛ تقریبن شش میلیون اواره اند و جان باخته گان را خدا بیامرزه ؛ حساب نمیکنم. این احزاب خایین وتخریب کار بشکل از اشکال در بدنه یی رژیم دست نشانده ای کشور اشغال گر<امریکا> پیوند داشته ؛ شریک همه جنایات که علیه کشور ومردم شده -میباشند. حساب وکتاب این احزاب که در بالا توضیح شده از مردم و مملکت جدا است.
سوی دیگر طالبان و داعش قرار دارند.تولید وباز تولید طالب ها وداعش ها جهت ادامه ای کار مجاهدین <فجاهدین> است و آدم کشی ؛ نسل کشی ؛ دانش کشی ؛ فرهنگ ستیزی ؛ تخریب وویران کاری ؛ ایجاد ترس وارعاب و اواره دادن ساکنان بومی کشور است. این همه جنایت از سوی سیاه وای ایس آی رهبری میشوند.
سخن پایانی چیست؟ تجربه ای چهل سال اخیر نشان داد که ؛ ادامه ای جنگ ؛ ادامه ای اشغال و غارت همه جانبه ای ملت و مملکت است.تا که طالب وداعش سازمان یافته بکارشان که جنگ و آدم کشی و نسل کشی است ؛ امریکا این خاک خیانت وخون را رها نمیکند و تا که امریکا است ؛ طالب وداعش به جنگ و خون ریزی ادامه میدهد و دریک سخن هردو دو روی یک سکه اند.
پس چه باید کرد؟ این سوال و پرسش چهل سال است ذهن و اذهان مردم را حلاجی نموده و ذخم زده کرده است و هر روز در عمق حوادث خوناک غرق و پیدایش پاسخ درست وعلمی غیر ممکن جلوه میکند.
در کشور ؛ احزاب وسازمان های اند که عملکردشان به خیانت وخون عجین و پیوند ندارد و این نیرو های اصیل ؛ نیروهای داد خواه ؛ نیروهای رهایی بخش و آزادیبخش ؛ نیروهای تحول طلب و ترقی خواه ؛ نیروهای مردمی و بدون وابسطه به استخبارات خارجی و نیروهای ضد دیدگاه یی قوم پرستی ؛ محل پرست و مناسبات عقب مانده قبیلوی با درنظر داشت شرایط خونبار و غمناک میهن که عاملین شان بالا یاد اوری شد ؛ در گفتمان را وا وباب مذاکره و تبادل افکار و اندیشه را مساعد و جهت تشکیل جبهه ای فرا گیر ملی ومردمی سعی و تلاش نموده وجهت برون رفت از وضع دشوار وخونین به کار وپیکار روی آورد.به نظرم ؛ این یگانه راه یی نجات میهن ومردم بلا کشیده و به خون تپیده است! به پیش بسوی ایجاد جبهه ای فرا قومی وملی ومردمی -در جهت آزادی و رهایی !!درود به مدیران تارنمایی وزین شبکه اطلاع رسانی اغعانستان! اگر لازم مبینید ؛ تحت یک نوشته ای مستقل به نشر بسپارید.
>>> خانم محترم ثریا بها: سیستمها و رژیمها بر اساس حق حاکمیت ملت و انتخابات آزاد و پایبندی به قوانین حقوق بشر و ثبات سیاسی و صلح و دوستی بنا و ساخته می شوند و اگر کشوری و دولتی توانست این اصول پایه ایی را رعایت کرده و مردمداری کند، در آنجا خودبخود راه روند اصلاحات و رشد سیاسی، اقتصادی کشور باز مانده و جامعه روند رشد طبیعی خود را طی می کند و به تعادل می رسد، ولی گر حاکمان دروغگو و دیکتاتور ودزد سرکوبگر و غارتگر شدند، آنوقت فساد دولتی دزدی و خشونت نهادینه شده و کشور را نابود می سازد، حالا انصاف بدهید این موضوع چه ربطی به خارج و دموکراسی و زمین خوار و جهانخوار و مریخ خوار دارد؟ آیا شما فکر می کنید اگر کلیهً سرمایهً جهان را به حاکمان کشورهای مسلمان ما هدیه کنند و بسپارند، آنوقت در این کشورها صلح و ثبات و ترقی بدست می آید؟ هرگز. خلاصه اینکه سیستمها و رژیمها بر اساس آزادی و حقوق انسان و عدالت ساخته شده و پایدار می گردند و نه به شعار و منابع مالی و کاغذ سیاه کردن.
با تقدیم احترام پیروز باشید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است