چندروز پیش آگاهی یافتم که انجنیرعلی عاصم دوباره به ریاست امنیت ملی این ولایت گماشته شده است. از این خبر خرسند شدم. من انجنیرعلی را از زمانی می‌شناستم که به این شهرت اجتماعی نرسیده بودم، یعنی رفاقت ما به قبل از شاعرشدنم برمی‌گردد. بنابراین آن‌چه را که می‌نویسم سمت‌وسوی سیاسی ندارد، بلکه احساسی‌است که در قبال پنجشیر و سرنوشت زادگاهم دارم.

حکایت است که حاکمی برای ارزیابی کار یک مسوول، از طیف‌های گوناگون ساحه مسئولیت زیردستش پرسش‌هایی مطرح کرد. گروه‌های گوناگون اجتماعی «صالح و ناصالح» از چگونگی کارکرد آن مسئول ابراز رضایت کردند. حاکم فرمان داد که او را از وظیفه‌اش سبک‌دوش کنند. مسئول و اطرافیان حاکم خیره مانده بودند که چگونه ممکن است، با وجود رضایت تمام طیف‌های اجتماعی این مسئول سبک‌دوش گردد؛ حاکم در پاسخ به خاموشی معنادار آنان گفت، این آدم زمانی کار خود را درست انجام می‌داد که فاسدان از وی شکایت و صالحان از او حمایت می‌کردند. حالا در یک کلام، انجنیرعلی کسی است که شکایت فاسدان را در هرجایی که مسئولیت داشته است، برانگیخته است.

انتخاب مسوولین حکومتی پنجشیر از گذشته‌های دور تا امروز با دقت و نظرداشت خیلی مسائل صورت می‌گیرد. موجودیت انجنیرعلی در پُست ریاست امنیت ملی، هم به باندهای مافیایی داخلی و هم برای سیاست‌گرانی که دنبال چندپارچگی مردم پنجشیر هستند، حایز اهمیت است.

کارکردن در پنجشیر، دشواری‌های فراوانی دارد. یک قانون نانوشته در پنجشیر وجود دارد که در تمام سطوح به جای قانون ورقی کارآمد و کاربرد دارد. مسئولین به جزئیات و دقت کامل قانون نانوشته و نزاکت‌های حاکم در جامعۀ پنجشیر را درک می‌کنند. اما این قانون نانوشته گاهی برای حل منازعات درون‌محیطی کارآمد مناسب‌تری دارد، لاکن در خیلی از موارد پناهگاه مجرمان و خلافکاران بسیاری شده است. فرض کنید، یک مجرم در لایه مفاهم جغرافیایی «دره‌ای، بازارکی، پریانی، عمرضی، خنچی و...» جرم فردی خود را مفاهیم «بالایی و پایانی» می‌دهد. وقتی در پوشش یک عمل جنایتکارانه قانون نانوشته پنجشیر وارد عمل شود، مسئولی که همانند انجنیرعلی شهامت به کرسی نشاندن قانون حقوقی را نداشته باشد؛ مجبور است برای خلق نشدن نزاکت، سرخم کند. اما انجنیرعلی قانون نانوشته را تا آن‌جا قبول دارد که اصل حقوقی پایمال نشود. بنابراین بسیار طبیعی است که در برابر چنین مسئولانی ضدیت‌هایی از سطوح گوناگون مطرح شود. چنان‌چه قبلاً مجرمین توانستند گروه گروه مردم را به نزد داکتر عبدالله بفرستند که او را از سمت ریاست امنیت، سبک‌دوش کند.

پنجشیر با آن‌که یک ولایت مختصر و کم جغرافیاست، اما حاکمیت در آن آسان نیست. دل شیر باید داشته باشی که در آن‌جا والی، رئیس امنیت یا قومندان امنیه باشی. چنان‌چه دیدید یکی از مسئولین را جوانی به اصطلاح خود ما پنجشیری‌ها چندین کیلومتر «پیشروفت» کرده بود.

اگر ما پنج‌تن فعال حوزه استخباراتی داشته باشیم، با اطمینان می‌توانم بگویم که یکی از آن‌ها انجیرعلی است. او اگر امروز رئیس عمومی امنیت ملی افغانستان نیست، به دلیل پرداختن بهای همان سیلی سیلی است. من از تقرر دوباره او در امنیت ملی پنجشیر استقبال می‌کنم. زیرا آمدن او در این موقف، حس بی‌والی بودن ما را نیز مرفوع می‌کند. او اگر یک سرباز عادی هم در جایی باشد، همان انجنیرعلی رئیس است. بناً با آمدن او پنجشیر نه تنها که دارای یک کلان و مسئول کارکُن و خوب می‌شود، که در تمام سطوح خلاهای امنیتی‌اش نیز مرفوع می‌شود. از مردم با عزت و سرافراز پنجشیر می‌خواهم که برای برچیده‌شدن بساط جنایت‌کاران و یک‌پارچگی مردم با او همکاری کنند.

نجیب بارور

>>>   پنشیری ها بعد ازمرحوم مسعود نه تنها وطن را پارچه پارچه کردند بلکه اول خودرا چندین پارچه کردند مثال ها یش :
برای داشتن یک حزب اقلا ده هزار کاپی تذکره لازم باشذ آیا درپنشیر اینقدر جمعیت موجود است که به این تعداد حزب دارد؟ :
1-حزب افغانستان نوین برهبرب قانو نونی
2- حزب نهضت اسلامی مولوی مفلح
3-رونددفاع ازحقوق مجاهدین دین محمد جرئت
4- حزب نهضت اسلامی عبدالحمید خراسانی
6 - حزب شورای نظار بسم الله محمدی
6- حزب جمعیت ضیا مصعود
7- روند سبز امرالله صالح
8- حزب وفاق ملی احمد ولی مصعود
این تعداد را میدانم شاید چندین حزب دیگر هم باشد که من تاحال نامش را نشنیده ام
یگ ولایت وهشت حزب !!!
تعدادی از پنشیریهازمانی درانتخابات خودرا تاجک معرفی میکنند وبعدا وقتی می بینند که ناکام شده اند نقاب قوم دیگری را بروی خود می اندازند مثلا:
من از قوم صافی هستم،
من از قوم عرب واز اعراب یمن هستم !!
ر

>>>   اقایی بی باور شما دایم مانند لنگ حمام یک بار در دور عطا باردیگر از عبدالله ویک باز از ضیا ‌همچنان به همین گونه صد ها تن دیگر ما همه میدانیم که پنجشیر به مرکز مواد مخدر تبدیل شده و هر فرد پنجشیر از کار وبار غیر قانونی که خلاف قانون و خلاف اصول اسلامی است شروع نموده است وقتیکه در یک ولایت بکصد هزار خلاف کار و دزد باشد یک فرد که وظیفه او اوردن آمنیت است هیچ کاری کرده نمیتواند وباید به یکصد هزار دزد همدست شود و حالا که این شخص مذکور همدست شما شده باید ادم خوب باشد چون شما بدون کدام درد سر به قاچاق و فجایع غیر اخلاقی خود ادامه میدهید

>>>   يك حزب جديد كه تاسيس شده بنام اتحاديه (ندافان وخبازان) پنجشير. كه جمله ٩ حزب سياسي ميشود. ب،م

>>>   برادر این حزب های ساختگی توسط سازمانهای خرابکار پشتونیستی ساخته شده است که از قدرت یافت دوباره پنجشیر هراس دارند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است