تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ ۱۳۹۹/۳/۱۴ | کد خبر: 163648 | منبع: | پرینت |
یکتعداد پافشاری میکنند که خاموش باش، زیادگفتن خستهکن میشود. یکتعداد دیگر میگویند، برادر در زمان کمپاین کار کردی، با انتقاد رابطهات را با داکتر عبدالله را خراب نکن. همۀ ما نیاز داریم وارد سیستم سیاسی شویم و کار کنیم. در پاسخ این دوستان کوتاه و واضح مینویسم، چیزی را که عبدالله در ازای خاموشی برای من بدهد، آن را نمیخواهم و برای هرکسی که میرسد، مبارک و میمونش باد!
ما در دایرۀ حمایت خویش از عبدالله نیز رویکرد فردی نداشتیم. در کلیّت یک تیم سیاسی وارد کمپاین شدیم. از الف تا همزه، اراده و قاطعیت تغییرنظام و مشارکت برابر را داشتیم و صفی که ساخته شده بود، در تاریخ سیاسی افغانستان بیسابقه بود. از الف تا یا از آن بابت ننوشتم که ما نمیدانستم که «یا» اراده برای خواست کلانتیمی را ندارد و در دقیقه نود انفرادی تصمیم خواهد گرفت. هیچکس با تسلیمشدن به فاشیسم موافق نبود، حتی کسانیکه امروز از روی مجبوریت با عبدالله ماندهاند، چیزی نمیگویند اما در دل از عبدالله ناشاد هستند. حزب جمعیت که بر مبنای یک تعهد سیاسی عبدالله را کاندید داده بود، با سازش ننگینمدارانۀ سیاسی مخالفت کرد. یعنی صراحتاً باید بگویم به جز شخص عبدالله و یکتعداد اطرافیان جیرهخورش؛ دیگر تمام همراهان سیاسیاش از سازش ناراض هستند و اگر وسوسۀ شرکت در سهم خیراتی سیاسی نباشد، همه آن را ابراز میکنند.
گذشته از تمام چیز، تحلیف کردیم. چندین حزب قدرتمند داخلی در یک ائتلاف بیسابقه زورآزمایی کردند، در حالی که در برابر یک اقلیت چندنفری شکست خوردند. این کار مسیر تاریخی سیاست مردمان بیرون از دایرۀ فاشیسم را خراب کرد. این سازش نه تنها در مبحث سیاسی امروزش که فرصت دو دوره را از ما گرفت، بلکه آینده را نیز تاریک و بیاعتماد ساخت.
قبلاً دکتر عبدالله به حیث رییس اجرایی، ماهیت حقوقی در حاکمیت داشت. خارجیها از غنی و عبدالله به عنوان «رهبران» یاد میکردند. اما فاشیسم ماهیت حقوقی عبدالله را از متن قانون اساسی نیز زدود. درد من درد فردی نیست، من برای شخص خود عبدالله بارها گریستهام که به جای پیشرفت، در یک فرصت مشکوک، ساز پسرفت نواخته است. حالا آنچه که در آینده خواهد شد و شما نیز شاهد خواهید بود، غنی به صورت کامل نقش حقوقی عبدالله در متن حاکمیت را صفر ساخته است. سهم سیاسی عبدالله را نیز کنترلشده تا مدتی کوتاه صفر میسازد. چون در همین اکنون هم مهرههایی که از سهم عبدالله به کابینه راه پیدا کنند، رابطهای زیرزمینی ارگ خواهند بود.
چندین حزب قدرتمند، نیروی منسجم سیاسی، یک بخش بزرگ مردم افغانستان، تحلیف و کمپاین در یک پلۀ ترازو. رفتن به ارگ، نشستن در یک پسخانه، گذاشتن یک تکۀ سبز روی یک میز حقیرانه، نشستن شش پشتون در صدر مجلس، نشستن یک تاجیک در خط سوم، نشستن یک هزاره در خط سوم سمت چپ، باز قرار گرفتن یک پشتون در خط چهارم، نشستن یک اوزبیک در آخر مجلس، نشستن یک اوزبیک تسلیمی دیگر در آخر و سمپ چپ مجلس، اینها وضاحت کامل این مساله است، که تسلیم شدن عبدالله حتی برابر با تسلیم شدن حکمتیار سطح و سویۀ تشریفاتی نداشت. حالا اگر اجیرها و دهنهای کرایی این مساله را نمیفهمند که بیشتر از این توضیح دهم. دایۀ شیرینتر از مادر نشوید. با احترام به داعیۀ ما که هنوز پابرجا است، با احترام به تمام کسانی که با حضور آنها، عبدالله، عبدالله شده است. من در روی جاده یک غرفۀ میوهفروشی میمانم و با آن روز و روزگارم را پیش میبرم، اما در چنین سهم و ساختار ننگین و شرمآور شامل نمیشوم و از آن دفاع نمیکنم.
نجیب بارور
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است