شهرداري كابل اعلام كرده كه آقاي سلطان زوي، در گفتن ارقام و مقدار پول، اشتباه لفظي داشته است.
حالا كليپ مصاحبه وي را ديدم. مجري برنامه به شهردار كابل، تذكر مي دهد كه آقاي سلطان زوي! من ضرب و جمع كردم. اين رقم ١١٥ ميليارد افغاني، پول بسيار زياد است چرا كارهاي بنيادي تر نكرديد؟ شهردار مي گويد: ميدانم زياد است اما هيچ پولي از جان مردم ما كرده زياد نيست.

ياد يك اتفاق تاريخي ديگر افتادم. مي گويند پس از سرنگوني حكومت نجيب، زماني كه صلاحيت انبارها يا ديپوهاي دولتي شمال به دست جنرال دوستم افتاد، يكي از فرماندهان او عريضه اي مي آورد كه ٣ تُن سيخ گول ضرورت شخصي دارم، ديگر مي آمد چند تن سمنت تقاضا مي كرد و قس علي هذا. جنرال دوستم بالاي تحويلدار ديپو امر مي داد كه اجرا شود.

نوبت به ديپوهاي مواد خوراكي رسيد. روزي تحويلدار ديپو با امر جنرال، نزد او مراجعه كرد و گفت: جنرال صاحب! به اين آدم امر داده ايد كه به يك تُن چاي، ضرورت شخصي دارد، برايش بدهيد. اين آدم يك تُن چاي را چه مي كند؟ جنرال پرسيده بود؟ يك تُن چاي چقه چاي ميشه؟ تحويلدار توضيح داده بود. دوستم گفته بود ني نتيش. مه فكر كدم اندازه يك كيلو دو كيلو باشه. دگه بر مه اول بگو كه عريضه هر نفر چقه ميشه باز اجراآت كو.

حالا شهردار كابل كه فرق ميليون و ميليارد را نمي فهمد يك انجنير شهرداري را با خود در مصاحبه ها ببرد تا برايش توضيح دهد كه يك ميليارد چقدر مي شود.
القصه با مقايسه اين دو اتفاق ( دوستم و سلطان زوي ) به اين نتيجه مي رسيم كه تاريخ اين كشور، روي تردميل است. در جا حركت مي كنيم، خسته مي شويم اما هيچ جا به جايي و پيشرفت نداريم.

شجاع محسنی

>>>   مشکل سلطان زوی و وحید عمر این است که در همه موارد بدون اینکه حوزه کاری شان باشد ومعلومات کامل داشته باشند دهن باز میکنند و در فشانی میکنند و در نتیجه گل ها به آب میدهند و خجالت به خود میخرند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است