گلبدین که هنوز حکمتیار نشده به علت بد اخلاقی از مکتب حربی اخراج شده و ضربات روحی بر او اثری بد گذاشته بود.
افسردگی های حکمتیار آغاز شده است و او در کمپ شمشتو در پاکستان زندگی می‌کرد.
با روی کار آمدن جمهوریت محمد داوود خان او به پاکستان فرار کرد و قرار گزارشات در روز های نخست بسیار بیچاره شده بود و دست به گدایی می زد!
اما بادارش پاکستان بزودی او را در آغوش کشید و نخستین قیام ها را علیه حکومت محمد داوود خان براه انداخت!

گلبدین نشان داد که در امر غلامی وویرانی وطن تعهد کامل داشته وبا تحولات هفتم ثور ومداخلات امریکا در افغانستان، گلبدین به نور چشمی غرب بویژه امریکا مبدل شد وغرق ثروت وقدرت گردید.
امریکا و پاکستان لاجرم برای تطبیق پروژه های خرابکارانه شان در افغانستان این... را از فرش به عرش رسانیدند!

باداران گلبدین او را آنقدر بلند ساختند که بالاخره دو رییس جمهور حفیظ الله امین و داکتر نجیب طرح حکومت ایتلافی با حکمتیار را مطرح ساختند و دو رییس جمهور کرزی و غنی احمدزی دم پای حکمتیار رژه رفتند!
بادارانش, روزی او را به مقام نخست وزیری افغانستان ارتقا دادند، اما مخالفین حکمتیار همه ای این پیشرفت ها را مدیون کریم کرینکار میدانند!
نمیدانم که شما در این مورد چه می اندیشید؟

توریالی خاوری
(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)

>>>   من یک پرچمی بودم اکنون نیستم ؍ تنها افغان باقی خواهیم ماند و سیاست را دوست ندارم و اما بی حرمتی را هم دوست ندارم ٬ بهتر است که احترام را فراموش نکنید ٬ یکطرفه و پر از عقده نوشته دارید ٬ خاوری و توریالی نامهای پر افتخار افغانها است ٬ امید که ازین نام سو استفاده نکرده باشید و اسم دیگری داشته باشید !

>>>   جاي بسيار شرم است ، خاوري تو خود را سياست دان و گاهي سخنگوي جمعيت اسلامي معرفي ميكني و .... چون همه ميدانيم كه بعد از بين رفتن طالبان بسيار موتر شوي ها نكتائي زده خود را سياسي معرفي كردند. اين را بايد بداني كه در عمليات دوران دَاوُدَ خان حمله احمدشاه مسعود سنگين تَر از همه بود، و بايد از حقيقت ها پند بگيريم، از يك جوان كمتر از بيست سال مانند مسعود و يا حكمتيار توقع بيشتر از سن فعلي خودت با عقل كمترت بايد نداشته باشيم ، جبر تاريخ جوانان را از خانه و كاشانه شان بيرون كرد و مشكلات فراوان بعدي را ببار آورد. اميد كه عفت كلام را مراعات كنيم.

>>>   يك نفر ديگر يادت رفت كه بنويسى!؟ قهرمان مولى كه ان وقت هم در پاكستان گريخته بود و بلاخره با امدن روس ها لاتريش برامد و به امر صاحب تبديل شد!! و دليل رقابت و دشمنى مسعود با گلبدين از وقتى شروع شد كه گلبدين به مسعود تجاوز جنسى كرده بود.... و مسعود هم در دوران كه از افغانستان به پاكستان فرار كرده بود (باغى شده بود) به نزد حقانى بندى بود تا كه موفق شد از كلكين تشناب فرار كند. اين قضيه را مى توانيد در خط هاى حقانى كه تبادله شده با ديگر فراريان ان زمان دريافت! و مسله .... را بسيارى مردم پنجشير مى دانند! لعنت به همه اين دزدان و خاينين!
يك چيزى ديگر كه ربانى هم در وقت مكتب چندان تاريخچه خوب نداشت !!

>>>   راستگوی
توریالی جان حکمتیار تنها نبود دو همکارش مسعود و ربانی نیر با اویکجا به پاکستان فرار نموده عین خیانت را درزمان داود کردند. بیا یید تعصب را دورباندازیم و همه ما بد خود را بد و خوب خودرا خوب بگوییم.

>>>   حکمتیار را باید از زبان اقوام نزدیک خودش شناخت،

وقتی شاگرد مکتب عسکری (حربی شونزی) شخصی به نام تورن لطیف نجرابی او را با خود به محفل عروسی به نجراب میبرد و در آنجا به پایش زنگ میبندد و تا دیر وقت او را میرقصاند. بعدأ وقتی فردا به مکتب عسکری بر میگردد، کسی دیگری از مهمانان آنشب قضیه رقصیدن و ....... او را به قوماندان گزارش می‌دهد. قوماندان فوری او را در مقابل تمامی شاگردان حربی خلع لباس و از مکتب اخراجش میکند و تورن لطیف را هم دسپلین میکند.

گلبدین دو باره به امام صاحب بر میگردد ولی قبل از ریسدنش خبر بد همه جا پخش شده است. او که نامزاد بود، خسر آینده اش از دادن دست دخترش به دست آدم منفعولی چون او خوداری میکند. پدرش با دادن رشوه به مردمان حکومتی این پیوند را با فشار بالای پدر دختر قبول میکند. گلبدین گفته شده است که در این ایام با خواهر خویش نیز ارتباط نامشروع داشته و از شرم زمانه دوباره راهی کابل می‌شود و اینبار شامل پلتخنیک، در این روزگار او در اتاق شخصی به نام صوفی عبدالکریم مشهور به صوفی کرنکار هم اتاق می‌شود که بعد ها لقب بچه ببریش او را کمایی کرد.

در ایام محصلیش با افراد اخوان المسلمین ( اخوان الشیاطین) معرفی می‌شود وشروع میکند به پاشیدن تیزاب (اسید) بالا دختران مکتبی. بعد از مرگ برادرش به کندز می‌رود و بیوه برادر را هم در عقد خویش در میاورد.
( گرفته شده از کتاب دگروال محمد خروطی پسر کاکای حکمتیار)

زمانی که در ایران زندگی داشت بچه های از هرات در نزدیک خانه اش زندگی داشتند، یکی از آنها نقل می‌کرد که نواسه گلبدین نیز ......
خودم‌ از یکی از بچه ها شنیده ام.

ناشناس

>>>   تبليغات بي فايده است.80 فيصد مردم طرفدار حكمتيار مي باشند ناحق خوده تكليف نتين.

>>>   الله ج شاهد بر گفتار شما است. اگر چه به یقین میدانم که همین حتلا شاگردی کرینکار را بدوش دارید.
حکمتیار شخصیت مسلمان شجاع و وطن دوست است.
ملت با ایشان است. مرگ شما وطن فروش های خاین دوستمی و فاطمی و نظاری و خلقی و پرچمی نزدیک است. موتو بغیظکم.

>>>   جاسوسان پاکستان و اشخاص مغرض فساد پیشه نفاق افگن بنام های تقلبی میخواهند بین طرفداران حزب جمعیت و طرفداران حزب اسلامی شاخه حکمیار نزاع و کشمکش را ایجاد کنند و باداران شان از ان نفع برند باید هردو طرف هوشیار و بیدار باشند بحرف های منافقین توجه نکنند و بدانند که منافقین میخواهند که در جریان پروسه صلح یک نزاع خونین دیگر را با این منافقت ها رقم زنند و پروسه صلح و ارامش در کشور را برهم زنند اما بر هردو طرف است که درک چنین چیزی را کنند و دشمن مشترک شانرا که میخواهند در کشور ما نارامی را با چنین منافقت های به جنگ و خونریزی و نفاق قومی و زبانی مبدل کنند دقت کامل بخرچ دهند در حالیکه حزب جمعیت اسلامی و حزب اسلمی شاخه حکمتیار با هم هیچ نوع کشیده گی و مخالفت در حال حاظر را ندارند منافقین میخواهند بین این دو حزب پر قدرت نفاق افگنی و جنگ را ایجاد وکنند لعنت بر منافقین جنگ افروز خاین فساد پیشه غلامان اجنبی .

>>>   به نظر احقرالعباد وخاک پای همه ازادگان وازاد منشان وحریت پسندان گدای نه عیب است ونه طعنه وحتی کرینکار وسایر تهمت ها وظن وگمانهاجای را نمیگیرد انچه برای جناب حکم تیار صاحب عیب بزرگ وجای بحث ودقت است مزدوری وغلامی ودربند درامدن شان در قید نظامی های پاکستان است نه تنها همین قدر ای اس ای فوج منظم پاکستان را از ۷۰در صد سهمی که جنسا ونقدا از سهم مجاهدین بنام حزب اسلامی میگرفتند بخود گرفته وفوج خودراعصری وکاملا تجدید نمودند وطیاره های اف شانزده خریداری کردند و...وبعد از رفتن نجیب هم خواب های دیرین پاکستانی هارا تعبیر خوب نموده کابل وافغانستان را به خاک وخون کشید وهمه سلاح ومهمات دوران داکتر نجیب وفابریکه ای جنگلک را تخریب نموده به فابریکه جات ذوب اهن نواز شریف در لاهور گسیل داشت وتا امروز از پنجابی ها بهترین نماینده وممثل خوب هستند وبه فرموده ای مولوی صاحب قندهاری هر تخریبی که در اینده صورت میگیرد وهر قطره خونی که در حال ومستقبل میریزد یک گناه به نام این امیر نام نهاد هم نوشته میشود انشا ءالله
گل نبی عیدی زاده

>>>   گلبدين هوشيار است . او از اول ميدانيست كه از كدام طريق و از كدام راه خودرا مطرح سازد. از يازده نَفَر مؤسسين سازمان جوانان مسلمان تنها او زنده مانده است. او سنگيراكه زورش نميرسد، ماچ كرده بجايش ميگذارد. در جاييكه زندگي اش به خطر مواجه باشد، مقاومت نكرده، همكاري ميكند. او از زندان كابل نجات يافت در حاليكه شخصن مرتكب قتل شده بود. اما ديگران سر به نيست شدند. در پاكستان همه شان سرگردان ميگشتند، نه تنها گلبدين تا اينكه نصرالله بإبر به داد شان رسيد. او تنها نبود، مسعود، قاضي وَقّاد، رباني، حاجي دين محمد وغيره بأهم بودند. جهاد خود جوش مردم افغانستان از اينها قهرمانان و ملياردر ها ساخت. اين هوشياري او است كه به تنهايي تقريبن هفتاد فيصد كمك ها را نوش جان ميكرد. او موقعيت بچه خواندگي ضياءالحق را كمايي كرد. او داماد بزرگترين رهبر مذهبي پاكستان شد. از طريق نصرالله بابر به ديگر موسساتيكه سرنوشت وطن را رقم ميزنند، معرفي شد. اين هوشياري او است كه زبانزد خاص و عام است. ولي با تمام هوشياري و كوششهايش آرمان رياست جمهوري را بگور خواهد برد.

>>>   داکترعتیق الله امین
خبر تکان دهنده!
کشتار تاجیکان در استان غزنی
در استان غزنی وضعیت تاجیکان خیلی خراب است. به ویژه در منطقه های تاجیک نشین « آرزو» و «اسفندی» قتل تاجیکان جریان دارد. هم طالبان حمله می کنند و مردم را می کشند، هم نیرو های رسمی دولت پوشالی کابل مردم تاجیک را می کشند. مردم تاجیک از دو طرف زیر فشار قرار دارند که مجبور به ترک مناطق خود شوند.
۲۲۰ خانواده تاجیک از منطقه « آرزو» و ۳۰۰ خانواده از منطقه «اسفندی» مجبور به فرار شده و مناطق خود را ترک کرده اند. دولت به جای آنکه به مردم یاری برساند، در حدود سه صد ۳۰۰ نفر از تاجیکان آن مناطق را به بهانه های مختلف به زندان انداخته است.
کشتار تاجیکان و راندن شان از مناطق زیست شان، در چندین بخش خراسان به شدت جریان دارد و کسی هم در این مورد صدای خود را نمی کشد.

>>>   برای نجات افغانستان به یک انقلاب سراسری نیاز است. این دولت ریشه همه اقوام غیر پشتون را می خشکاند.

>>>   داوود سلطانزوی شاروال کابل، به منظور غصب ملکیت ادارات دولتی، ساحه سبز و زمین های استملاک شده دولتی، برای برخی تاجران و نمایندگان ولسی جرگه حکم داده است.
اقای سلطانزوی،از آغاز کارش تا اکنون دو حکم غیر قانونی صادر کرده است.
وی درمربوطات ناحیه دوازدهم شهرکابل براى یک شرکت خصوصى امر فوق العاده داده است تا بالای زمین معارف، ساختمان اعمار کند.
و در مربوطات ناحیه هشتم نیز برای شمارى از وکلاى ولسی جرگه، امر فوق العاده اعمار چهار دیواری بالای ۱۲ جریب ساحه سبز و استملاک شده را صادر کرده است.
پژواک

>>>   پاکستان را بگزار، گل بیدین در ایران هم .... میداد؛ باز پسآن گفت که به دل خودش نبوده و آخوند ها از زور کار میگرفتند و او را زندانی کرده بودند۰

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است