صلاح الدین در مدت رهبری اش، ثابت کرد که بهتر از هر عضو دیگر جمعیت شایستگی سیاسی دارد و تا ظهور یک چهره سیاسی موفق تر و توانمند تر می تواند جمعیت را مدیریت کند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۵ ۱۳۹۹/۴/۱۲ | کد خبر: 164033 | منبع: | پرینت |
برهان الدین ربانی در تاریخ چند دهه اخیر تاجیک های افغانستان، سیاست مدار تکین و یگانه بود. ظرفیت سیاسی که در ربانی وجود داشت، در هیچ تاجیک سیاست مدار دیگری وجود نداشت. مسعود و دیگر اعضای پنجشیری و غیر پنجشیری جمعیت با نظامی گری و منطق جنگی شان، مشکلات زیاد برای ربانی خلق می کردند و دیپلماسی وی را تضعیف و تخریب می نمودند. با آن هم ربانی توانست با زیرکی و هوشیاری در پیشاور یار گیری کند، و رییس دولت موقت مجاهدین تعیین شود.
در کابل نیز ربانی توانست همه احزاب جهادی اهل سنت جز حزب اسلامی حکمتیار را با خود همراه کند و هیچ یک از این احزاب جز حزب اسلامی با دولت ربانی مخالفت نکرد. اما مسعود و دیگر جمعیتی ها، نه تنها هیچ حزب و جریانی را با خود یار و همکار نتوانستند، که دو جریان عمده یعنی حزب وحدت و جنبش شمال جنرال دوستم را از خود راندند و با این دو جبهه سیاسی و نظامی مقتدر درگیر جنگ و رقابت های سخت شدند.
میانه ربانی با مزاری و دوستم بد نبوده، و اگر تک تازی ها و سیاست گریزی های مسعود مشکل خلق نمی کرد شاید جنگ قدرت در کابل آن اندازه که در تاریخ می خوانیم بزرگ و ویرانگر نمی شد و مجاهدین این همه بدنام نمی شدند. در شمال نیز این ربانی بود که با کشورهای خارجی، رابطه دیپلماتیک داشت و برای جبهه نظامی جمعیت به فرماندهی مسعود امکانات فراهم می کرد نه خود مسعود یا کسان دیگری مثل عبدالله و قانونی و عطا محمد که این آخری آن زمان کس و کاره ای هم نبود. بعد از شکست طالبان هم، ربانی بعنوان یک موسفید خیرخواه جمعیتی ها بود و در پارلمان حتی به نفع قانونی از کاندیداتوری ریاست مجلس نمایندگان کنار رفت.
خلاصه اینکه ربانی دیپلماسی می کرد و مسعود نظامی گری، اما اگر دیپلماسی ربانی نمی بود نظامی گری مسعود چند روزی بیش دوام نمی کرد، ولی اگر نظامی گری مسعود نمی بود دولت ربانی عمر بیشتر می داشت، گستره فراختر پیدا می کرد و دایره شمولش وسع تر می شد و شکست و ناکامی اش کمتر.
حالا نیز جمعیت بهتر از پسر برهان الدین ربانی (صلاح الدین ربانی) کس و کاره ای ندارد. قانونی و عطا یا عبدالله هیچ کدام، بهتر از صلا الدین نیستند بلکه به اندازه وی هم نیستند. صلا الدین گاهی موضع گیری های درست و حساب شده دارد و کمابیش پایبند مردم و حزب اش نیز است ولی دیگران بیشتر اهل معامله و تجارت اند و برای شخص شان امتیاز می خواهند.
اگر ربانی توانست حزب جهادی جمعیت را بسازد و رهبری کند و خیلی احزاب دیگر جهادی از جامعه پشتون را با خود همراه کند از جمله اتحاد سیاف را، دیگر سران و کس و کاره های این حزب چه کرده اند؟ فرض کنیم اگر ربانی نمی بود، سیاف با مسعود متحد می شد یا مولوی نبی و مولوی خالص و گیلانی و در اول مجددی با مثلا قانونی و عبدالله اتحاد سیاسی می کردند؟ غیر از ربانی دیگران کسی نبوند که توان جذب این احزاب یا سران این احزاب را می داشتند. این ربانی بود که با اتوریته دینی اش بعنوان تحصیل کرده علوم اسلامی و پروفیسور در معارف دینی، دیگران را برای پذیرش دولت تاجیکی اقناع می کرد آن هم متعصب ترین پشتون های مثل مولوی خالص و مولوی نبی محمدی و امثال این ها را.
ربانی برای تاجیک ها کار های کلان کرد، ولی امروز نام احمدشاه مسعود بلند تر است و محبوبیت اش بیشتر. این البته به این معنا است که جامعه تاجیک هنوز به این عقلانیت نرسیده، که از شخصیت های سیاسی اش شناخت دقیق و درست پیدا کند و هرکدام را در جایگاه خودش بنشاند.
صلاح الدین بعد برهان الدین رهبر جمعیت انتخاب شد و این دو علت داشت: یکی اینکه پسر ربانی بود و دوم اینکه جمعیتی ها همه سنگ سیری بودند و باهم کنار نمی آمدند تا کس دیگری را به این مقام بر گزینند یا تحمل کنند و صلاح الدین را به اعتبار و احترام پدرش موقت بعنوان رهبر جمعیت پذیرفتند. اما صلاح الدین در این مدت رهبری اش، ثابت کرد که بهتر از هر عضو دیگر جمعیت شایستگی سیاسی دارد و تا ظهور یک چهره سیاسی موفق تر و توان مند تر می تواند جمعیت را مدیریت کند.
اما بازهم پنجشیری ها و شمالی وال ها، مثل اینکه با یک بدخشانی کنار نیامدند و همان طوری که با ربانی رفتار می کردند با پسر ربانی نیز برخورد کردند.
مشکل صلاح الدین کمابیش، همان مشکل برهان الدین در درون جمعیت است. در بیرون البته مشکلات دیگر و چالش های جدید زمان وجود دارد.
صفرمحمد مظفری
>>> Mohammad Amiri
بهقول اسد بودا، هر کس امکانات و نیروی اجیر زیادتر دارد، جمعیت را رهبری میکند. ولی جمعیت را نه برهاندالدین جمع کرده توانست، و نه صلاحالدین. یکی از دلایلش این است که پنجشیریها قلدر و زورگوی هستند نه اهل سیاست و منطق. ضمنا، در کل سیاسیون افغانستان و مخصوصا تاجیکها، ظرفیت و منطق کار تشکیلاتی و سازمانی را ندارند. البته بعد از این هم هر کس در راس قرار بگیرد، جمعیت دیگر یک حزب یکپارچه شده نمیتواند.
>>> Hussain Ali Baligh
تحلیل تان زیبا، مبتنی بر واقعیت بود. موفق باشید
>>> Nusrat Iqbal
اطلاعاتتان کاملن نادرست است.
اول اینکه گفتگوهای فراقومی و حزبی به خصوص با مزاری توسط کسانی صورت میگرفت که ربانی کمتر ولی دار و دستهاش مثل استاد شاداب، آنها را مسلمان نمیدانستند. اینها افراد در ان زمان و حتی حالا باسوادترین جمعیتیها اند، مثل داکترصاحب مهدی یا شهید داکتر عبدالرحمان و رفقایشان که نرم و یکدیگر پذیری را بلد بودند.
دوم؛ اتحاد جمعیت و وحدت را جناح جمعیت برهم زد و دلیلش سیاسی بود. ربانی تلاش میکرد چند ادم هم قد برای مسعود بسازد. وقتی نتوانست از بیرون افرادی چون صدیق چکری را شخصیت ببخشد، چند پنجشیری و از جمله فهیم را تقویت مالی کرد و انگیزه داد. و وزارت استخبارات ان زمان را به ریاست امنیت ملی تقلیل داده و این سبب شد که مزاری ناراض شود. قضیه دامنهدار شد.
سوم؛ موضوع امدن ربانی بحیث رییس دولت. ربانی در تشکیلات پشاوری وزیر انکشاف دهات بود. وقتی مسعود در جبل السراج با دوستم و مومن جور امد کرد، آن زمان ربانی را قدر سیاسی یافت و فرصت پیش امد تا رییس دولت شود.
در زمان مقاومت، چندین گروه از اخوانیها و به اصطلاح قلم بدستان جمعیت بودند که شهر به شهر دنبال مسعود توطئه داشتند و معاش شان با امکانات دیگر از جانب ربانی میرسید. اگر یکی از دل خود هم در جایی از مسعود انتقاد میکرد، ربانی یک بستهی حمایتی تشویقی برایش می فرستاد.
حتی نظامیهای پنجشیری که در کابل دست به جنایت زدند، توسط ربانی و افرادش مثل فهیم، حمایت میشدند.
>>> Joma Baali
اگر برادران تاجيك ميتوانيست هزاره و ازبيك را در پهلوي خود حفظ ميكرد و ميتوانيست براي هميش در افغانستان پادشاهي ميكردند
از كذشته ميگذريم. همين امثال هزاره و ازبيك با تمام نيرو از تاجيك هـا پشتباني كردند بيلاخره تاجيك هـا رفتند تسليم غني شدند و نتجه ان هم از قدرت دور شدند و هم در حزب جمعيت انشعاب را بوجود اورد
بهتر است كه هزاره و ازبيك مستقيماً با اوغان هـا بخاطر تشكيل دولت واريد گفتگو شوند چؤن تاجيك هـا درايد را از دست داده اند و بگذاريد پشتون هـا انتقام خود را از تاجيك هـا بيگرند هزاره و ازبيك سپر تاجيك هـا نشوند .
>>> Borhani Hadi
بعد از این حال و روز جمعیت حال و روز وحدت چهار پاره را بخود خواهد گرفت.
>>> معشوق رحیم
صدای ربانی هنوز بگوشم میاید که از طریق رادیوی بی بی سی، پروسه صلح بنان سی وان نماینده سازمان ملل را رد کرد و خاتمه یافته اعلان کرد. نتیجه اش جنگ های تنظمی بود که تا امروز ادامه دارد.
>>> EnayetUllah Faqirzada
شکی نیست که آقای برهان الدین ربانی دارای چنین صلابت و درایت بود، اما در مورد احمدشاه مسعود شما به اشتباه رفته اید.
>>> Safi Hassas
برای احمد شاه مسعود برانداختن ربانی کار یکروزه بود. اما او هیچگاهی به این فگر نبود. او همیشه از استاد ربانی به احترام یاد می کرد و در مشوره های کلان نظر او را لحاظ میکرد.
>>> صلاح الدين ربانى عضويت عطامحمدنور، يونس قانونى، كليم الله نقيب، عنايت الله شاداب، ستار مراد، واقف حكيمى، و حفيظ منصور را در جمعيت به تعليق در آورده است.
همچنان در اعلاميه آقاى ربانى اين افراد به توطيه هاى دوامدار عليه جمعيت و گرفتن ماموريت هاى حكومتى متهم شده اند.
>>> Sajedah Monsef
تقرر جوان دانشمند و یگانه فرزند قهرمان ملی کشور محترم احمد مسعود را بصفت سرپرست شورای اجرایی جمعیت اسلامی افغانستان خجسته و تبریک میگویم.
>>> مشکل اصلی در جمعیت چه دیروز و چه امروز فرار از قواعد و اصول داخل ساختاری حزب است.
در مورد کار کرد های گذشته حزب باید یک گروه کاری که صلاحیت علمی و عملی داشته باشند و بعد تحقیق و تفحص تاریخی نظر شما را برای ثبت در تاریخ بنویسند و در معرض قضاوت عام قرار بدهند.
اما فعلا"
اشتباه کلان از شخص صلاح الدین خان است که چندین سال فرصت داشت تا حزب را بازسازی و نو سازی کند و کنگره را دایر کند و رهبری باید انتخاب شود .
حال هم تصمیم استاد عطا و حواریون تطمیع شده از ارگ همرایش اشتباه است و هم تصمیم صلاح الدین مبنی یر تعلیق عضویت عطا محمد و چند تطمیع شده ارگ.
راه اصولی باز گشت و رجوع به کنگره حزب جمعیت است.
اختلاف همه را نابود میسازد و این هدف فاشیسم است.
عبدالله و قانونی در قدم اول باید اعلان کنند که عضو جمعیت هستند و بعد در همچو مسائل دخالت کنند.
خواست ما اعضای ملیونی حزب افغانستان شمول جمعیت اسلامی افغانستان ، از بالا نشین های نا عاقبت اندیش این است که از تقابل و انشعاب و پارچه سازی بدنه حزب اجتناب کنند و با تامل و عاقبت اندیشی به اصل انتخابات عام بر گردند و کنگره جمعیت را دایر کنند و با اتحاد و همدلی بدنه رهبری و قدمه های پایین تر را انتخاب کنند و با انتخاب یک رهبر مورد قبول اکثریت و بر آمده از رای اکثریت کنگره کاروان ایثار و شهادت و مقاومت و جهاد و خرد ورزی و افغانستان سازی را در شاهراه حق و حقیقت و انسانیت و اسلامیت به سر منزل مقصود رهنمون شوند.
دشمن چه داخلی و چه خارجی فقط هدف اش خرد کردن و پارچه پارچه کردن جمعیت اسلامی است.
نگذارید که دشمنان اسلام و افغانستان و جمعیت اسلامی به هدف شوم خویش برسند.
>>> قسم به کاج، درختان پست از ما نیست
کسی که خوانده سرود شکست، از ما نیست
همان که عهد به ابلیس بسته، ابلیس است
او از نخست، ز روز الست از ما نیست
بنوش، مست شدن در سرشت ماست رفیق
سگان هرزهی بیباده مست از ما نیست
تعهدیست که زانو نمیزنیم به کس
به پای خمشدهی زر پرست از ما نیست
بخوان دوباره که فصل قیام بستن ماست
اگر شنید پیامت، نشست، از ما نیست
کسی که سینه سپر کرده، از من است، من است
ولی نظارهگر از دوردست، از ما نیست
به گوش نسل مبارز سرود پوچ مخوان
که این پیام تو بیگانه است، از ما نیست
برای آنکه انالحق نوشته دار بیار
اگر دوحلقه به گردن نبست، از ما نیست
پیام آخر سرو بلند باغ این است
به دوش هرکه تبرها نشست، از ما نیست
نجیب بارور
>>> اقای مظفری!
تاحال فکرمیکردم صلاح الدین هم همچومن شوله وپوله٫بی دان وبی زبان وبی کفایت است.واقعااگرسزاوارتمجیدشماباشد٫جای خوشی است.
عاقل
>>> صفر محمد مظفری،
جمعیت اسلامی افغانستان حزب افغانستان شمول بود و هست.
در این حزب ایجاد شگاف های منطقوی یکی از اهداف فاشیسم قومی است چون برای شکستاندن و پارچه کردن این حزب راه دیگری سراغ ندارند.
و حالا
اعضای ارشد حزب بنا به سلیقه های فردی و تطمیعات مادی از جانب فاشیسم ارگ و آمریکا دچار تشتت شده اند نه از آدرس منطقه.
مسعود سرباز آماده به امر استاد خرد و سیاست استاد ربانی بود.
در زمان جهاد زیاد افراد و کشور ها تلاش کردند تا مسعود از استاد دوری کند و حزب خود را بسازد مگر قهرمان از اول قهرمان بود و جیفه آب و علف دنیا برایش ارزش نداشت.
تا پایان به حیث یک سرباز در خدمت استاد بود.
ضعف و قوت افراد یک پدیده طبیعی است و در من و خودت هم وجود دارد.
گپ اصلی اینکه
پارچه شدن و تقابل راه حل نیست
کنگره باید هرچه عاجل دایر شود و از رهبر تا رهرو همه به اساس انتخابات آزاد بر گزیده شوند و راه ادامه یابد.
از هیجانات مقطعی و تصمیم گیری های شتاب آلود باید پرهیز کرد.
جمعیت اسلامی افغانستان یک کشتی واحد است.
از هر کجا که آسیب ببیند همه سرنشینان آن غرق دریای پر تلاطم حماقت خواهند شد.
یکی و خلاص
>>> در حكومت هاي پسا طالبان، جمعيت اسلامي افغانستان هر از گاهي دچار تفرقه و چند دستگي هاي بوده است؛ اما انعشاب يك دسته وسيع افراد برجسته ي اين حزب، اكنون چالش بزرگي فراروي اين جريان مهم سياسي خواهد بود.
آيا جمعيت اسلامي به سرپرستي آقاي صلاح الدين رباني، از اين چالش موفقانه عبور خواهد كرد؟
واكنش آقاي رباني را در پايين بخوانيد:
اعلامیه جمعیت اسلامی افغانستان در مورد توطئه اخیر درون حزبی
از سازشنامه بن تا اکنون دسایس گوناگون داخلی و خارجی در برابر جمعیت اسلامی افغانستان که افتخار رهبری و پرچمداری مبارزه، جهاد و مقاومت را در کارنامه تاریخ شصت و چند ساله اش دارد، طرح و اجرا شد. از اجرای ترورهای زنجیره ای چهره های برجسته این حزب مشمول رهبر جهاد و مقاومت و شهید صلح استاد برهان الدین ربانی، تا تلاش برای تضعیف و به حاشیه کشانیدن آن از طریق تطمیع و معامله با چهره های منسوب به آن، بخشی از استراتیژی دشمنان داخلی و خارجی این حزب در راستای تضعیف و انحلال کامل آن بوده است.
تعدادی از افراد منسوب به جمعیت، در نتیجه این استراتیژی دشمن، فریفته جاذبه مأموریت شده و با لغزش های متکرر، حتا در تصامیم کلان و تاریخی ای چون لویه جرگه قانون اساسی، به خاطر مأموریت هایی که هرگز حاصل نکردند، علیه رهبر جهاد و مقاومت و شهید صلح استاد برهان الدین ربانی و دیدگاه های اصولی جمعیت در مورد ساختار نظام و سایر مسایل حیاتی و ملی دیگر شوریدند و حتا با گشودن دکان های سیاسی، راه خودشان را از جمعیت جدا کردند؛ اما هرباری که بازار شان رونق نیافت، دوباره به دروازه جمعیت آمدند.
این دسته افراد، سال گذشته در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، بار دیگر در یک آزمون تاریخی دیگر قرار گرفتند، اما مثل همیشه، فریفته مأموریت های تخیلی شده و خلاف باور جمعی حوزه جهاد و مقاومت به ویژه اعضای جمعیت اسلامی، راهی را انتخاب کردند که هیچ سنخیتی با ارزش های این حزب نداشت و در همان گام نخست، شکست خوردند.
پس از انتخابات پر از تقلب ریاست جمهوری 1398 و توافقات سیاسی، بار دیگر فرصتی برای مأموریت طلب ها ایجاد شد و با خلق غایله و غوغاسالاری تحت نام حمایت از نظام و یا پروسه صلح در کشور، به فکر رسیدن به مأموریت های چند ماهه افتادند و اخیرا طرح توطئه ای را علیه جمعیت اسلامی با برگزاری مجالس خلاف اصول در تاریک خانه های معامله گری اجرا نمودند که در همان ساعات اولیه، پاسخ درخور شأن از سوی اعضای شجاع و قهرمان جمعیت اسلامی دریافتند.
اعضای پر افتخار جمعیت اسلامی افغانستان!
جمعیتی که صدها توطئه گسترده و خطرناک خارجی را از آغاز تا دوره های جهاد و دوره ریاست دولت اسلامی و مقاومت؛ با تدبیر، حکمت و تعقل مهار کرده است، پس از سازشنامه بن نیز با حمایت مردم سلحشور و عیار خویش، توطئه های مختلف درون حزبی را نیز مهار کرده و اینبار نیز بر آن مهر محکم باطل می کوبد.
رهبری کنونی جمعیت اسلامی که در تمام تصمیم گیری هایش پیرامون موضوعات مهم ملی مشمول انتخابات 1398 خورشیدی و تصامیم پس از انتخابات پیرامون مشارکت در قدرت و روند گفتگوهای صلح و تشکیل هیئت مذاکره کننده، با در نظرداشت روحیه جمعی اعضای این حزب و خواست ها و مطالبات عمومی حوزه جهاد و مقاومت، در مشوره با اعضای ارشد این حزب تصمیم گرفته است، در مورد توطئه اخیر درون حزبی، تصامیم ذیل را به اطلاع شما و همه مردم قدرشناس افغانستان اعلام میدارد:
1. شورای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان به هیچ گروه و یا شخصی اجازه نمی دهد تا از نام و نشان این حزب، برای مقاصد فردی و مأموریت طلبی های پیش پا افتاده استفاده نموده و ارزش های جمعیت اسلامی افغانستان را به معامله بگیرد؛
2. رهبری جمعیت اسلامی افغانستان با اعمار و افتتاح دفتر مرکزی در کابل، گام هایی را که در راستای اصلاحات بنیادین، هدفمند و مطابق اصول و اساسنامه در راستای آرمان های بلند صدها هزار شهید نامدار و گمنام این حزب آغاز کرده بود، با قوت و جدیت لازم ادامه می دهد؛
3. جمعیت اسلامی افغانستان برای چگونگی برگزاری کنگره این حزب به شکل اصولی و مطابق مفاد مرامنامه و اساسنامه جمعیت، کمیته ای را به زودی معرفی می کند تا در مورد چگونگی برگزاری کنگره، به شورای رهبری پیشنهاداتش را ارائه نماید؛
4. جمعیت اسلامی افغانستان، کارش را عملا منحیث اپوزسیون سیاسی فعال حکومت آغاز نموده و پس از رایزنی با تمام احزاب و جریان های تأثیر گذار، گام های اساسی مشترک را دنبال می نماید؛
5. جمعیت اسلامی بار دیگر بر موضع قبلی خویش پیرامون حکومت برخاسته از تقلب تأکید نموده و مجددا بیان می دارد که سهیم شدن در حکومت برآمده از تقلب، مشارکت در مهندسی تقلبات انتخاباتی و شریک شدن در دفن مردم سالاری نوپای افغانستان است؛
6. جمعیت اسلامی که بر ضرورت حیاتی تأمین صلح باور راسخ دارد، با توجه به قربانی های تاریخی این حزب در راستای تأمین صلح از جمله شهادت رهبر جهاد و مقاومت و شهید صلح استاد برهان الدین ربانی، هیئت مستقل و غیر حکومتی مذاکره کننده را برای مشارکت فعال این حزب در روند گفتگوهای ملی صلح با گروه طالبان، به زودی معرفی می نماید؛
7. جمعیت اسلامی افغانستان در راستای اصلاحات و به هدف پایان دادن به سوء استفاده از نام و نشان این حزب، عضویت استاد عطامحمد نور، محمد یونس قانونی، کلیم الله نقیبی، عبدالحفیظ منصور، عبدالشکور واقف حکیمی، سید عنایت الله شاداب و عبدالستار مراد را که بارها دست به تحرکات نادرستی در داخل صفوف جمعیت اسلامی زده و از نام پر افتخار این حزب تاریخی دست به معامله های ناشایسته ای زده اند، در جمعیت اسلامی به حالت تعلیق در می آرد.
پنجشنبه 12 سرطان 1399 خورشیدی
شورای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان- کابل، افغانستان
اکبر نوابی
>>> عطا صفوی
انشعاب ، (آغاز بدبختی وپراگندگی).. !!
-----------------------------------
اکثر انشعابات در احزاب سیاسی درحقیقت اولین خشتی است که از بنیاد خانه کنده میشود وزمینه فروریختن منزل به آهستگی مهیا میگردد واین آغاز زنگ خطر بی اعتمادی است که به صدا درمی آید.
زمانیکه درحزب دموکراتیک خلق افغانستان انشعاب رخ داد وهریک ازطرفین فکر میکردند که راه درستی را انتخاب ویادرپیش گرفته اند ، ولی زمان نشان داد که نخیر ؛ این آغازیک پراگندگی وبی اعتمادی بود که نتیجه دردناک اش راهمه میدانیم....
اکنون حزب جمعیت اسلامی البته دریک شرایط وزمان دیگری که یقینا از نظر طرزتفکر ودید ومحتوایی برنامه باهم تفاوت کلی داشتند ، ولی از نظر جان مسیله یعنی "انشعاب" سر انجام زهرتلخ این پراگندگی را خواهند نوشیدند .
اما اگر این انشعاب درحزب جمعیت چانسی بوده باشد برای پاک کردن صفوف وخصوصآ رده های بالا رهبری که درمعاملات ننگین دست بالایی دارند کاریست خلاقانه نورالله نور، البته این وابستگی به عمل قاطع وپیگیری رهبری حزب دارد که دور اندیشانه فکر کند وبتواند این کشتی شکسته را به محل مقصد البته بادید تازه وقطب نمایی جدید برسانند. ... . با اینکه بنده عضویت هیچ حزب وسازمانی را با پسوند اسلامی درهیچ مقطع زمانی نداشته وندارم وعلاقمند آن نیز نبوده ام ، ولی صلاح الدین ربانی را که دراین اواخر نظر به سایرین این حزب جانانه درخشید و توانست از یک آزمون خوب دراین شرایط حساس تاریخی موفقانه بدرآید وسعی نمود صف خویشرا از معامله گران حتی هم همباوران حزبی بد جنس خویش جدا نماید . خصوصآ درماده پنجم اعلامیه اخیر شان در رابطه به گودتاچیان یکباردگر ثابت نمود راهی را که انتخاب کرده است امید وار کننده است.توجه کند :
(5 . "جمعیت اسلامی بار دیگر بر موضع قبلی خویش پیرامون حکومت برخاسته از تقلب تأکید نموده و مجددا بیان می دارد که سهیم شدن در حکومت برآمده از تقلب، مشارکت در مهندسی تقلبات انتخاباتی و شریک شدن در دفن مردم سالاری نوپای افغانستان است.").
اینهم شهامت میخواهد.
>>> سید محمد خیر خواه
( اعلامیه )
به اطلاع عموم عزیزان میرسانم :
+++++++++++++++++
بیشتر جمعیتی های که در هرات بوده باش دارند بطور مکرر با من در تماس گردیده با اظهار نگرانی از وضعیت پیش آمده در جمعیت اسلامی خواهان رهنمایی وتوضیحات بیشتری میگردند که خدمت این بزرگواران وسایر عزیزان بعرض میرسانم : -
۱- ما خواهان وحدت جمعیت اسلامی بوده وانشعاب را زیر هر نامی کار درستی نمیدانیم - ۲- تعیین رهبری وتشکیلاتی جمعیت اسلامی را که بعد از تدویر کنگره ( مجمع عمومی ) مشخص میگردد خواهانیم - ۳ - شورای به اصطلاح رهبری موجود مشروعیت خود را قبل از تشکیل کنگره از کدام مرجع گرفته اند ؟ لذا تشکلی را بنام به اصطلاح شورای رهبری به رسمیت نمیشناسیم - ۴- از ابتکار خرید دفتری بنام جمعیت اسلامی در کابل قدر دانی میکنیم - ۵- تا زمان تدویر کنگره ( مجمع عمومی ) جمعیت اسلامی که همه خواهان آن هستند همان حالت موقت قبلی را فقط برای کار وتلاش جهت تشکیل کنگره ترجیح میدهیم - ۶- ما طرفدار جدی صلح بوده هیات های جداگانه را به مصلحت کشور خود نمیدانیم ودر مقابل جریان طالبان خوا هان صدای واحدی به شمول حکومت واحزاب سیاسی وجامعه مدنی مشترک هستیم البته احزاب سیاسی حق دارند که بادولت شریک شوند ویا اپوزیسیون باشند والسلام
>>> پرسش ما این است که در کشور خراسان / افغانستان که گهواره زبان پارسی است و زبان رسمی دولتی هم است چرا ؟ نام یک نهاد دولتی به زبان پارسی نیست چرا ؟ نام یک اسناد ملی ما به زبان پارسی نیست چرا؟ به انگلیسی است به هندی است به فرانسه ای است مغولی است به عربی است چرا؟ به زبان پارسی نیست ؟ باید کسی پاسخ بدهد ؟ به کمک و حمایت کی ؟ تا این اندازه پارسی ستیزی ؟ در گهواره زبان پارسی صورت میگیرد مردم حق دارند بدانند که این توهین و ستم را کی به پارسی زبان ها میکند ؟؟ نقش جمعیت اسلامی خراسان / افغانستان در این ستم ملی فرهنگی چیست از بن آلمان تا قانون اساسی ؟
>>> محمود منجم زاده
تصمیم عجولانی که بدون آ رای اعضای جمعیت صورت گرفته
به نوشته طلوع
شماری از اعضای شورای رهبری جمعیت اسلامی به رهبری عطامحمد نور میگویند که این شورا با اکثریت آرا تصمیم گرفتند که پس از این عنایتالله شاداب بهجای صلاحالدین ربانی، ریاست این شورا را به عهده داشته باشد. آنان میگویند که در هنگام تصمیمگیری در این باره از ۶۲عضو شورای رهبری حزب جمعیت ۴۷ تن آنان - یا حضوری و یا هم بهگونۀ آنلاین - حاضر بودند و در یک رأیگیری علنی عنایتالله شاداب را تا هنگام برگزاری کنگرۀ این جزب بهعنوان رییس شورای رهبری جمعیت اسلامی برگزیدند . آیا کسی جناب عنایت الله شاداب را می شناید ؟
>>> ازعبدالله گله نیست چون هم ازمنظر فزیکی وهم از خصوصیت درونی وهم از نظر شخصیتی آدم دوبعدی است، از نور دزد سر گردنه چه توقع باید داشت ،قانونی آدم سر شکسته وعقدیی وجاطلبی است که رقاص هر هر قدرت میشود اوبوقلمون صفت است، که مسعود در زمان حیاتش از ریاست بالا که آنهم به اسرار دوستان تن میداد برایش مقامی قایل نبود وهمیشه میگفت که این آدم مرموز است وخطا کار، شمس الحق آریانفر ( یسا) به گروپ های ماویستی تعلق داشت جمعیتی نبود ،داکتر مهدی به حزب اسلامی بود که توسط برادرش اندرش داکترسحر روابطش را باشورای نظار قایم کرد ولی مسعود هیچگاهی اورا تحویل نگرفت ، شاروال سابق ایماقمطلق به حزب محاذ ملی بود نه جمیتی ۋخود استاد شاداب هراتی آدم بود که از قدیم در افراط گراهی هم ردیف طالب وداعش است ، این است مواد لازم یک دیگ که آشپز زمان چه پختی از آن بیرون میدهد،
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است