تاریخ انتشار: ۱۶:۴۲ ۱۳۹۹/۴/۱۴ | کد خبر: 164057 | منبع: | پرینت |
به مناسبت چهارم جولاي روز آزادي امريكا؛
سلام عزيزان؛
من در سال ١٩٨٦ در يك محكمه اي ايالت ويرجينيا حلف وفاداري ياد كردم و تابعيت امريكا را با عقل سالم و بدون فشار و رضايت خود قبول كردم. در ايالات متحده امريكا تنها اسرائيلي ها مي توانند كه تابعيت خود را حفظ كنند . دو تابعيته در امريكا نيست و شما به مجرد كه citizen يا شهروند امريكا مي شويد تابعيت كشور خود را از دست ميدهيد.
شما حلف وفاداري ياد مي كنيد كه به قانون أساسي اين كشور وفادار مي باشيد و از قانون أساسي حمايه و پشتيباني مي كنيد . و به اين كشور خيانت نه مي كنيد. ازين به بعد شما نظر به قانون يك امريكايي هستيد . در عين زمان از همه امتيازات يك شهروندي برخوردار مي باشيد . مهمترين آن اين است كه شما با شهروندي به عسكري امريكا شامل خدمت مي شويد و از امريكا در خارج كشور دفاع مي كنيد . چنانچه هزاران افغان امريكايي زن و مرد شامل خدمت شدند و راه افغانستان شدند . با پاسپورت امريكايي سفر مي كنيد.
وقتي من امريكايي شدم همان كسي كه به حيث سخنران محفل حصول تابعيت دعوت شده بود به ما گفت كه اين تابعيت گرفتن بدين معني نيست كه شما گذشته خود را فراموش كنيد. اين بدين معني است كه شما در مقابل كشور جديد خود از هر نگاه مسووليت را قبول مي كنيد.
از نگاه دين مبين اسلام ناسيوناليزم وجود ندارد و أساسًا مليت و مليت گرايي و تابعيت و تابعيت بازي در اسلام نيست كه در گذشته نوشته ام. حتي از نگاه دين، شما تنها به دفاع از دين سلاح بر مي داريد نه يك كشور. اما شرايط سياسي جهاني قسمي است كه شما بايد شهروند يك كشور باشيد در غير آن شما پاسپورت نه مي توانيد داشته باشيد. چون مساله شهروندي و يا تابعيت مطرح است ما افغانهاي كه از افغانستان هجرت كرديم ديگر افغان نيستيم و هميشه با پاسپورت امريكايي سفر مي كنيم و اما از نگاه فرهنكي افغان هستيم و از همين خاطر ما را Afghan-American يا افغان امريكايي ياد مي كنند.
در امريكا اگر شما آرزو داشته باشيد كه در دولت كار كنيد بايد هيچگونه برگه از شما كه به مخالفت دولت گفته شده باشد و يا نوشته شده باشد وجود نداشته باشد با اينكه شما آزادي بيان و كلام داريد و اما براي اينكه كار بگيريد آزادي هاي فردي شما مانع كار گرفتن در دولت مي شود. به گفته اي خود امريكايي ها بايد ريكارد شما مطلق پاك باشد.
ما از افغانهاي هستيم كه از نگاه مطالعات مهاجرت Forced Immigrés ناميده مي شويم يعني كه مجبور شديم ترك وطن كنيم و اما درين كشور مجبور نبوديم كه تابعيت را اختيار كنيم و مي توانستيم با كارت سبز كه ويزاي أقامت و كار دائمي است تا آخر عمر زندگي كنيم كه اين كار را نكرديم و براي اينكه كار هاي ما آسان شود تابعيت حاصل كرديم. ازنگاه قانون تا وقتي ما به كشور گذشته خود مي توانيم وفا دار باشيم كه منافع كشور جديد ما در خطر نيفتد. اگر چنين كاري صورت ميگيرد ما مي تواند كه محاكمه شويم . لذا من افغان هستم يك سخن پوچ و بي معني است زيرا ما از نگاه مليت ديگر افغان نيستيم.
ما افغانها چون بسيار مردم إحساساتي هستيم ، با احساسات ميخواهيم واقعيت ها را ناديده بگيريم كه اين ما را كمي ساده و ابلهه نشان ميدهد. و هم يك نوع منافقت اجتماعي است اگر توحيدي نيست . منافقت توحيدي آن است كه ما در دل خدا را قبول نداريم و اما به زبان مي گوييم كه خدا را مي شناسم. منافقت اجتماعي آن است كه نظر به يك حديث پيشواي اسلام دروغ مي گوييد ، امانت را خيانت مي كنيد و به وعده وفا نه مي كنيد . شما نظر به قانون اين كشور امتيازات خود را داريد مانند آزادي بيان و قلم و يا مسافرت . اما وقتي حلف وفاداري ياد كرديد كه به اين نظام وفا دار هستيد و خيانت نه مي كنيد و مي گوييد من افغان هستم اين منافقت است و خود به شخصيت خود صدمه وارد مي كنيد.
فريد يونس
چهارم جولاي ٢٠٢٠
روز آزادي امريكا
>>> آقای فرید یونس ،
با تشکر از ابراز حقیقت و داشتن صداقت
فکر میکنم با شناخت کاملی که شما از غنی و رولا دارید آیا این دو گاهی پاسپورت آمریکایی داشته اند؟
>>> من با نظر جناب شما همنظرهستم شما کاملاً درس فرموده اید من افتخار. میکنم که شهروند امریکاه هستم
>>> فرید جان با احساس!
می گویند "پیش پنج هم پنج و پیش صاحب پنج هم پنج" فکر میکنم این را برای هموطنانی که در داخل کشور هستند نوشته یی.
" من در سال ١٩٨٦ در يك محكمه اي ايالت ويرجينيا حلف وفاداري ياد كردم و تابعيت امريكا را با عقل سالم و بدون فشار و رضايت خود قبول كردم" بسیار قابل خنده است و مضمون جدیدی است که برای خندان دوستان در محافل ما در خارج کشور. مگر میخواستی به آنها بگویی که میخواهی افغان بمانی و با پاسپورت افغانی سفر کنی!!؟؟؟ تو برای همین کار به امریکا رفته بودی که بعد گردن دراز به وطن اجدادت (نه خودت) بیایی و فخر فروشی کنی. چه خوب اعتراف میکنی " با پاسپورت امريكايي سفر مي كنيد". از متن نوشتار ات معلوم میشود که تو و این نوکر زاد (به اصطلاح خودش خلیل زاد) از یک قماش اید.
"شما حلف وفاداري ياد مي كنيد.........." تو شاید کر و کور باشی و از فریاد ملیونی امریکایی ها بی خبر مانده یی که این قانون نا اساسی یا متون ضد بشری و برده داری دیگر برای مردمان آن سرزمین (که حالا سرزمین خودت هم است) دیگر قابل قبول نیست و باید در آینده یی نه چندان دور منسوخ شود و خودت و امثالت از حلقه غلامی آن آزاد شوید بدون آنکه قسم شکن شوید.
جمله ".......به ما گفت كه اين تابعيت گرفتن بدين معني نيست كه شما گذشته خود را فراموش كنيد....." و "چنانچه هزاران افغان امريكايي زن و مرد شامل خدمت شدند و راه افغانستان شدند...." نشانه آنست که چه زود گذشته خود را فراموش کردید و برایی کشتار مردم مظلوم این سرزمین با ارتش جنایتکار امریکای رذیل وبا پاسپورت هایی شوم آمدید و حالا افتخار هم میکنید بدون آنکه از ارواح اجداد خفته تان در خاک هایی این سرزمین احساس شرم کنید.
"از نگاه دين مبين اسلام ناسيوناليزم وجود ندارد و أساسًا مليت و مليت گرايي و تابعيت و تابعيت بازي در اسلام نيست ...." ازین معلوم میشود که مکتب را هم چندان به علاقه نخوانده یی و یا در مضمون تاریخ ضعیف بوده یی؟؟؟!!! مگر همین بربر هایی عرب مردم سرزمین هایی غیر عربی را عجم (یعنی گنگ) نمی نامیدند و همه را مجبور به خواندن قران تنها به زبان خودشان و اطاعت کورکورانه از زمام داران عرب شان نکردند ؟؟؟!!!!! و خود بلبل وار می گویی که "تنها اسرائيلي ها مي توانند كه تابعيت خود را حفظ كنند...." حالا نه تنها شما امریکایی ها افتخار به نوکری صهیونیست هایی فاشیست می کنید که عرب هایی تان هم به نوکران زبون آنها تبدیل شده اند.
"اما درين كشور مجبور نبوديم كه تابعيت را اختيار كنيم و....." دیگر دارم روده کفک میشوم !!!! مگر یادت رفته که تا قبولی تابعیت ات شبها خوابت نمی برد؟؟؟!!!
"....بسيار مردم إحساساتي هستيم" بلی ما احساساتی هستیم چون همه ظلم دیده ایم و از بی عدالتی ایکه در سراسر این کره یی خاکی جفا میکند به ستوه آمده ایم و مانند شما امریکایی ها و غربی های دزد که با غارت منافع دیگران (آسیا، افریقا و....) به عیش و نوش هستید ما نان و آب نداریم چون همه را شما برده اید. احساسات مان حالا با احساسات مردم مظلوم امریکا گره شده میرود تا باشد یک جهان عاری از استبداد سرمایه داران سفید شکل گیرد و خودت هم با رنگ پوست (نه سفیدت) از غلامی آزاد شوی.
آزاده
>>> در غرب و امریکا آزادی بیان وجود دارد.هیچ کسی بخاطر بیان محاکمه نمیشود.
اما بخاطر عمل در صورتی که مخالف قانون باشد،محاکمه میشوید.
یک نمونه:
تلویزیون پیام افغان خطاب در امریکا:
هر روز چند نفر چوب خطی در پروگرام بیان آزاد وجود دارند که نیم شان مخالف طالبان نظر میدهند و نیم شان موافق طالبان و خود خطاب نیز موافق طالبان است و وطن را اشغال شده فکر میکند و این چوب خطی ها حق العضویت خود را میپردازند و هرکدام شان که زنگ میزند،چه موافق و چه مخالف طالبان باشد،خطاب یک شوپ چای مینوشد و از پخش اعلانات نیز پول جمع میکند و تاکس و مالیه خود را به دولت امریکا می پردازد.
به دولت امریکا چی که او چه میگوید و یا چه نمیگوید؟
مهم آن است که تاکس و مالیه خود را به دولت امریکا بپردازد.
>>> آزاده !
حساب بربر هاى عرب را از اسلام جدا كن همانطورى كه انسان هاى آزاده حساب طالبان را از مردم افغانستان و حساب داعش را از كل مسلمانان جدا ميكنند و همينطور انسان هاى آزاده ، هيتلر و نازى ها را از ملت آلمان جدا مى دانند.
راستى آقاى فريد چى گفته است كه خودت را تا اين حد زور داده است ؟
تابعيت امريكا و اروپا براى من و تو ميسر نشد براى همين دستمان به انگور نرسيد ، گفتيم : هههه ترش است.
>>> آزاده عزيز !
نام خدا خودت باسواد و تاريخ دان و تاريخ خوان هستى ، پس :
- عرب ها به دستور اسلام به سرزمين تو نيامده اند.
- آيا به اسكندر مقدونى خودتان دعوتنامه فرستاده بوديد تا در مراسم خَويدوده ى جمشيد با خواهرش جَمَك شركت كند ؟
- آيا چنگيز خان مغول براى خواستگارى و خويشاوندى به سرزمين شما تشريف آورده بود ؟
- آيا در اوج اقتدار و با حفظ تماميت ارضى ، خودتان از بريتانياى كبير تقاضا كرديد تا آسانترين راه پيشرفت و ترقى را به شما نشان بدهد ؟
- آيا با حفظ غرور ملى و عزت نفس ، خودتان از اتحاد جماهير شوروى در خواست كرديد تا براى شما كور ، كالي ، دودي و داس و چكش سوغاتى بياورد ؟
- آيا با سربلندى و گردن فرازى خودتان از امريكا خواسته ايد تا با تطبيق و تنفيذ دموكراسى بالاى شما ، امنيت تان را تأمين كند ؟
گيرم كه سخن شما درست و عرب هاى بربر ، شما را مجبور به خواندن قرآن و پذيرفتن اسلام كرده اند ، پس :
- چرا چنگيز با آن خونخوارى و وحشيگرى اش نتوانست اين ملت شريف و مسلمان را مجبور به پذيرفتن قانون مغول ( ياسا ) بكند ؟
- چرا مسيونر هاى بريتانياى كبير با آن همه جلال و جبروت نتوانستند اين ملت شريف و مسلمان را مجبور به ترك اسلام بكنند ؟
- چرا اتحاد جماهير شوروى با داس و چكش و كور و كالي و دودي نتوانست اين ملت شريف و مسلمان را مجبور به پذيرفتن مذهب ماركسيزم و كمونيزم بكند ؟
آزاده عزيز !
- هيچ خبر دارى موبدان و متوليان معبد نو بهار بلخ يعنى برمكيان بدون زور و اجبار ، با ميل و ارداه ى خود مسلمان شدند و خدمات متقابل اسلام و ايران را به وجود آوردند ؟
- هيچ خبر دارى ايل خانان ( نوادگان چنگيز ) بدون زور و إجبار و با ميل و رضايت خود اسلام را پذيرفتند و ياساى جد اعلاى خود چنگيز خان را به آتش انداختند ؟
- هيچ خبر دارى بزرگان و فرهيختگان خوارزم و خراسان و پارس مثل عطار و سنايى و مولانا و سعدى و حافظ و نظامى و جامى و ... بدون زور و اجبار ، در كمال صحت عقل و سلامت مزاج و عشق و ارادت قلبى ، مداح و ثنا گوى پيامبر عرب شده اند ؟
- هيچ خبر دارى كه فردوسى پاكزاد صاحب شاهنامه و خالق رستم ، بدون زور و اجبار ، در اوج ايمان و اعتقاد چنين مى گويد :
بر اين زادم و هم بر اين بگذرم // چنان دان كه خاك پاى حيدرم
- هيچ خبر دارى كه پهلوانان و جوانمردان خراسان بدون ترس و اجبار در عين شجاعت و دلاورى ، لقب ( شاه مردان ) را به پهلوان عرب اميرالمؤمنين على بن ابيطالب داده اند ؟
آزاده عزيز ! شايد تو يك آريايى نژاد باشى و يا مثل بعضى از تورانى ها و هزاره نسب هاى نسل نوين به فرهنگ آريايى و آيين زردشتى مغرور شده اى ، گيرم كه سخن تو درست باشد و عرب ها بربر ، اما :
- حتما و قطعا خبر دارى كه در هيچ مذهب و ملتى ازدواج و همخوابگى با مادر و خواهر و دختر ، روا نيست جز در فرهنگ آريايى و آيين زردشتى.
كلمه خَويدوده را در گوگل جستجو كن لطفا.
- حتما و قطعا خبر دارى كه جَمَك مادر بزرگ آرياييان دو فرزند اول خود به نام هاى ميرك و زيانك را فقط بخاطر زشت رويى و بد قوارگى از خود دور كرده و رانده بود ؟
- حتما و قطعا خبر دارى كه اولين نماد فرهنگ و تمدن يك ملت ، الفبا و رسم الخط آن ملت است پس صد در صد خبر دارى كه الفبا و رسم الخطى را كه تو امروز به آن مى نويسى و اظهار وجود ميكنى در اصل همان الفبا و رسم الخط عربى است.
با احترام :
عرب تبار هستم از ولايت سرپل
>>> من از نوشته محترم ازاده نفهميدم كه: بالاخره ليلي مرد بود يا زن
>>> آقای فرید یونس
یک نوشته بسیار جالب و صادقانه.
شما فرمودید که اگر شما به دولت امریکا کار میکنید
؛در امريكا اگر شما آرزو داشته باشيد كه در دولت كار كنيد بايد هيچگونه برگه از شما كه به مخالفت دولت گفته شده باشد و يا نوشته شده باشد وجود نداشته باشد؛
ایت حرف شما درست نیست. شما در امریکا از آزادی بیان برخوردار استید و میتوانید از دولت انتقاد کنید اما شما نباید برضد دولت عملا مثل طالبان جنگ نکنید وقتی وظیفه دولتی میگیرید بخاطریکه وقتی شما وظیفه دولتی در امریکا میگیرید یک حلف وفاداری و دفاع از امریکا را بحا میاورید.
>>> نظر دهنده پنجم:
"حساب بربر هاى عرب را از اسلام جدا كن....." مگر همین بربرها با بیرق اسلام سرزمین اجدادی من را بخاک و خون نکشانیدند و بجای یک شمشیر با دو شمشیر پدران ما را که در صلح و صفا زنده گی میکردند سر نبریدند؟ اگر تو خودت برای این آدم کشان شمع روشن میکنی من از ته دل از ین جنایتکاران نفرت دارم. ازین که خودت تا هنوز به سرشت نوشتار فرید آغا نرسیده یی متاسفم!!
من بر خلاف نظر خودت چندین دهه است که تابعیت یکی ازین کشور ها را دارم در حالیکه تابعیت اصلیم را هم حفظ کرده ام (چون در قانون بعضی کشور هایی غربی دو تابیعتی اجازه است و همه مانند امریکا خودخواه و فاشیست نیستند).
برادر عرب تبار:
نوشتارات نشان میدهد که آزرده شده یی ورسم مردی اینست که در عذر خواهی باید پیش قدم بود امید ببخشی. منظور من در تمامی نوشتار هایم اشراف و قشر غارت گرایی بالایی اند ورنه خودت و من بدون تعلق نژادی و یا زبانی در یک کشتی روان هستیم و همانند گوسفندان قربانی که با تفاوت رنگ و پوست و قیافه بازهم با چاقوی قصاب آشنا می شوند.
پاسخ های من:
هیچ فردی خواهان آمدن متجاوزین به سرزمین ، خانه و کاشانه خود نیست تا او را سربزند و آشیانه اش را ویران کند و ما هم ازهیچ متجاوزی بشمول سردمداران عرب هم نخواسته بودیم تا ما را دربدر کنند. امویان بشمول یزید و بعد هم عباسیان هم بیرق دار هایی اسلام بودند؟؟!!! و مردم مظلوم عرب را قربانی نفس سرکش شان میساختند. آنطورکه خودت قهرمانی مردمان به خون خفته ما را به حساب اسلام کردیت کرده یی (و حتی نامی هم از طاهر فوشنجی و یعقوب لیث و....نبرده یی) باید بدانی که عقیده هندی هایی را که حتی شادی و گاو میش را پرستش می کنند هم هیچ متجاوزی خون آشام (بشمول فرنگی ها، چنگیزیان، احمد درانی، محمود غزنوی ....) تغییر داده نتوانستند!!!
هیچگاه رسم و رواج ارستوکرات ها (اشراف) نشانه رسم و رواج مردمی نیست اگر سزار با خواهرش هم خوابه میشود این نشانه رسم و رواج رومیان نیست! زردشتییان همین اکنون هم وجود دارند و اگر به گفته خودت با محرم خود رابطه بر قرارمیکردند چرا امروز نشانه یی ازین خفتی در آنها نمی بینی در حالیکه هیچ ابای هم از اسلام تو ندارند (مخصو صأ در اروپا). بلی من آریایی هستم و به فرهنگ آریایی افتخار دارم نه به تاریخ آشرافی ها!! و اگر می گویی "الفبا و رسم الخطى........عربى است" نه جانم بکلی در اشتباه هستی ، اول رسم الخط ها نظر به موقعیت جغرافیایی مشترک اند و مخترع خا ص ندارند انگلیس، فرانسوی، جرمن و... عین رسم الخط را دارند مردم سلاو هم رسم الخط خود را دارند و همچنان رسم الخط سانسکریت در آسیا مگر همه این زبانها در پهلوی واژه های خودی از واژه هایی مشترک هم کار میگیرند مثل خودت که "فرهنگ" (واژه غیر عربی)بکار برده یی و فراموش نکنی که الفبای زبان پارسی دری از عربی کامل تراست و الفبای پشتو بیشتراز آن.
نظر دهنده هفتم:
"بالاخره ليلي مرد بود يا زن" مرا بیاد کابل انداخت که نزدیک به چهل سال است از آن دورم.
زمانیکه در کابل بودم یک همسایه ما با دخترش که محصل فاکولته انجنیری بود به خانه ما آمد تا در حل سوالات ریاضی اش کمک کنم وقتی درس تمام شد پدرش رو به من کرد و گفت "من نفهمیدم لیلی زن بود یا مرد واصلأ چیزی از گپ هایتان نفهمیدم" من از او پرسیدم در ریاضی مکتب چطور بودی؟ گفت: " اگر دروغ نگویم همیشه دعا میکردم که همو سه و نیم ره (نمره کامیابی آن زمان) بگیرم.
آزاده
>>> ....یگانه افغان که در آمریکا تولد شده باشد تابعیت افغان را نمی داشته باشد، به همین ملحوظ وقتی افغان که در افغانستان تولد شده گرفتن ویزه افغانستان ضرور نیست، اما افغان که در آمریکا تولد شده باشد باید ویزه افغانستان را بگیرد
>>> هر افغان میتواند پاسپورت افغانستان را از سفارت و یا کنسولگری افغانستان در آمریکا بگیرد اخذ کند، آمریکا هیچ ممانعت در داشتن تابعیت کشور اصل خود نمی باشد،
>>> به نظر دهنده هشتم:
منظور آغای فرید اینست که وقتی به دولت کار میکنید (به زبان عام ما سرکاری هستید) باید گواهی نامه Check up از پلیس ویا هم از امنیت ( نظر به محل کار مانند اردو، داخله و....) داشته باشید که در هیچ نوع فعالیت هایی چپی، ضد منافع رژیم آن کشور دست نداشته اید و همچنان دارای هیچ سابقه جرمی نیستید و اگر هریک از این شرایط رادر آینده تخطی کنید عاجل کارتان را از دست میدهید. البته در کار هایی غیر دولتی مجبور به دریافت گواهی نامه نیستید.
در مملکت ما قبل از استعمار سرخ و سبز (فعلی) هم چنین قوانینی وجود داشت و حتی داشتن زن خارجی برای آنانیکه در رده هایی بالایی کار میکردند و یا هم شامل اردو بودند اجازه نبود (حالا که همه امور مملکت بدست امریکایی ها است دیگر زن ارباب ارگ هم میتواند خارجی باشد).
آزاده
>>> یعقوب لیث صفار و طاهر فوشنجی مسلمان بودند .
قیام این هردو صبغه ضد اسلامی نداشت بلکه خواهان استقلال سیاسی و اقتصادی بودند.
امروزه حتی در فامیل ها وقتی اولاد ها دست شان به سر شان میرسد بدون گسستن پیوند فامیلی ، پیوند های مالی و اقتصادی و کاری را قطع میکنند و خود وارد عرصه های بالا میشوند.
و یک عزیز گفته بود که عرب ها که منظورش لشکر مسلمانان است گویا پدران جناب عالی را کشته اند ، حال سوالی که مطرح میشود این است که خودت چگونه ثابت می سازی که از ۱۴۰۰ سال پیشتر از امروز ساکن همین جغرافیا هستید؟
در این فرصت طولانی کتله های انسانی از شرق به غرب و از غرب به شمال و از شمال به جنوب و امثالهم همیشه در کوچ بودند و هستند مثلیکه فعلا" جناب عالی در اروپا هستید و شاید ۱۰۰ سال بعد نسل های زاده از خودت شاید نام خودت را هم ندانند.
بیائید اگر توانایی داریم مشکلات امروز را حل کنیم تا پرداختن به معضلات گذشته.
>>> کلمه "افغان" از ديدگاه واژه و ريشه شناسى فریاد و ناله , زارى شیون و واویلا و شکايت داد و نالشت معنى مى دهد
فرهنگهاى گوناگون زبان فارسى را که همانا فرهنگ واژه هاى بزرگان مانند رودکى و ناصرخسرو بلخى و نظامى و مولانا جلاالدين بلخى و سعدى وحافظ و جامى وصدها شاعران ديگر که امروز در خاک باستانى مشترک سه کشور فارسى زبان يا زادگاه يا زيارتگاه ويا کارگاه و دانشگاه شان قراردارند.
ناصرخسرو بلخى:
بانگ بردارند و بخروشند بر امید خورد
چون حدیث جو کنی بیشک خران افغان کنند
مطرب همی افغان کند که می خور
ای شاه که این جشن خسروان است .
گر عیب من ز خویشتن آمد همه
از خویشتن به پیش که افغان کنم .
نظامی :
میترسم از این کبود زنجیر
کافغان کنم آن شود گلوگیر.
مولوی بلخى
در نهان جان از تو افغان می کند
گرچه هرچه گوئیش آن میکند
بهر سو بلبل عاشق در افغان
تنعم از میان باد صبا کرد
من هم از باد سربدرد سرم
ابرم از باد باشد افغانم .
خاقانی .
ز بس کاورد درد چشمش بافغان
گلوی خراشیده ز افغان نماید.
خاقانی .
در طواف کعبه ٔ جان ساکنان عرش را
چون حلی دلبران در رقص و افغان دیده اند.
خاقانی .
گرچه ز افغان مرا با تو زبان موی شد
در همه عالم منم موی شکاف از زبان .
خاقانی .
خاقانیا دلت را ز افغان چه حاصل آید
چون دل نیافت داور ز افغان چه خواست گویی .
خاقانی .
هزارت مشرف بی جامگی هست
بصد افغان کشیده سوی تو دست .
نظامی .
ز بس خنده که شهدش بر شکر زد
بخوزستان شد افغان طبرزد.
نظامی .
کزان پیش کافغان برآرد خروس
برآیدز لشکرگه آواز کوس .
نظامی .
نماند جانوراز وحش و طیر و ماهی و مور
که بر فلک نشد از بیمرادی افغانش .
(گلستان ).
افغان ز تو شوخ نامسلمان افغان
افغان ز تو آفت دل و جان افغان
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهر آشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
«حافظ»
یک لحظه آرمیده جهان از فغان من
حالم مپرس باز مرا بر فغان مدار
«محتشم کاشانی»
گه گهی در کوی حیرت بی فضولی گوش و لب
از دل سنگین جلاجل وز لب افغان داشتن
«سنایی »
بانگ بردارند و بخروشند بر امید خورد
چون حدیث جو کنی بی شک خران افغان کنند
« ناصر خسرو»
چنان از شوق او افغان برآرم
که دود از گنبد گردان برآرم
گهی از سوز جان افغان برآرم
نفیر از درد بیدرمان بر آرم
«عبید زاکانی»
افغان خروس صبحگاه از غم تو
آه از غم تو، هزار آه از غم تو
«رودکی»
به صد افغان و درد آن روز تا شب
درونی غنچه وار، از خون لبالب
«جامی»
چو یوسف را از آن بو جان برآمد
زجان حاظران افغان برآمد
« جامی »
گر از زلف پریشانت صبا برهم زند مویی
برآید زان پریشانی هزار افغان هر سویی
« فخردین عراقی »
بیداد بتان خون مرا ریخت فروغی
افغان که شدم کشته ی بیدادگری چند
« فروخی بسطامی »
فریاد من از فراق یارست
وافغان من از غم نگارست
« سعدی »
خدا را داد من بستان از خطش
که دل از جورش افغان می برآورد
« عطار »
افغان بچه ای در دل تو رحمی نیست
از دست فغانی بچه افغان افغان
«عنصری»
پس نام "افغان" شايسته نه براى ملت پشتون و يا ملتهاى غيرپشتون است كلمهِ “افغان“ حيثيت ملي بخود نگرفت نمى گيرد و نه خواهد گرفت .
زيرا نام مناسب نيست. به هيچ يک مردم روا نيست بهتراست براى کشور افغانستان يک نام نو جستجو کرد.
با "پشتونتون" موافقم با "نورستان" موافقم با "آزادستان" "خراسان" و "خورزمين" وغيره وغيره
ولى نه به افغان
>>> اگر از من تاجیک پرسان شوی؟ برایت میگویم ما حتی در افغانستان هم افغان نبودیم و نستیم چی برسد به آمریکا
پروان جان
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است