تا کی‌ برای لقمه نان بندگی کنید؟
تا کی‌ به زیر منتشان زندگی‌ کنید؟
هموطن گرامی من!
بلی زمان آن فرارسیده است که در این شرایط حساس تاریخی باید هرچه زودتر تصمیم قاطع، درست و به موقع گرفت.
قبلا و بارها این را تذکر داداه ایم و حالا بار دیگر میخواهم به زبان ساده به ضرب المثل وطنی اتکا کنم دیگر بس است: "ممکن نیست دو تربوز را همزمان در زیر یک بغل گرفت..." با اینکه زمان زیادی را از دست داده ایم ولی حالا بخاطر انسان و انسانیت و رضای خدا تصمیم ات را بگیر و مسیرت را تعیبن کن!
بنآ اگر شما مطمین شده اید که در توطیه شهادت استاد برهان الدین ربانی، احمد شاه مسعود، جنرال داود داود، سید خیلی و یا حتی حذف فیزیکی فهیم قسیم و ده ها و صدها هموطن دیگر مان... دست بیرونی ها را البته با همسویی افراد مطرح و بانفوذ در حاکمیت موجود و حتی با همکاری فروخته شده های خودی تان شریک میدانید، اگر به این نتیجه رسیده اید که این قتل های زنجیره ای اهداف مشخصی خود را دنبال میکند و به فجایع عصر تبدیل شده است و پروژه ای برای نابودی من و توا است، اگر باورمند به این شده اید که خون این شهیدان و ده ها فرزندان با شرف این وطن که مرموز سر به نیست شده اند و هنوز هم انجامی ندارد و در حقیقت بخاطر عزت و شرف و حق طلبی این سرزمین ریختانده شده است و واقعآ برای تان محترم است و از دل و جان برای شان حرمت میگذارید..؛ و اگر ذهن و حافظه تان پا برجا است دیدید و میبینید که زیر نام شریک قدرت و یا هم به اصطلاح مقاومتگران ریشه های تان را خشک مینمایند و هنوز هم نعره تکبیر را نثار شان میکنید و بالاخره وقتی با چشمان خویش مشاهده میکنید که این همه بازیهای شرمگین و سناریوی های قبل تنظیم شده در بین حاکمان نظام موجود با عبدالله از یک طرف و گروه تسلیمی دیگری زیر نام جمعیت به رژیم طی معاملات ننگین از طرف دیگر جز فریب و شباهت کامل به بازی گربه و موش را دارد... در اینصورت فکر میکنم این نهایت شرم آور و حتی دور از انصاف و و دور از اخلاق و معرفت انسانی خواهد بود که با قاتلین معلوم الحال و دشمن قسم خورده و توطیه گران تاریخی سرزمین خویش در دور یک سفره نشست سر جنبانید و غذا خورد و امیدی داشت و آنهم برای هیچ ؛! اما حافظه تاریخ پابرجا است و از شلاق زمان هیچ کس پنهان نخواهد شد، خود را به اصطلاح به کوچه حسن چپ زدن و دیگران را هم دعوت کردن به این حلقه خبیثه خونین خود جنایتی است نابخشودنی که تاریخ خونبار این سرزمین جنایت این مزدوران را هرگز فراموش نخواهد نمود.

هموطن عزیز تو را خطاب میکنم!
اگر دیروز در انتخاب خویش بخاطر بسا مسایل... مشکلی داشتید و یا بقول معروف دو دله بودید و باور نداشتید ولی امروز عملا خود با چشمان باز در روز روشن وضعیت خونین؛ نابودی تاریخ و فرهنگ را مینگرید....
بالاخره وقتی شما از یک طرف در مقابل یک رژیم متعصب پوشالی و از طرف دیگر با فرومایه های معامله گر هویت فروش مار آستین همتبار خویش قرار دارید که حامیان شان راهزنان بین المللی و غارتگران تاریخی را تشکیل میدهد به دهل آنها میرقصند، پس شما چه توقعی اضافی برای آرامش این سرزمین دارید؟
امروز تفنگ پدری را در خانه
بر سینه فرزند گرفتند نشانه

بنآ زمان میطلبد به هر طرز دید و تفکری که هستید انتخاب به شما است، عاقلانه جهت خویش را معین و مشخص کنید، تصمیم عقلانی بگیرید و اغیار را رها کنید به حلقه آزادیخواهان و عدالتخواهان چون دکتر لطیف پدرام و صلاح الدین ربانی که در این مدت نشان دادند راه که انتخاب نموده اند درست برحق است همگام شوید و بپیوندید و این یگانه راه نجات کشور در این مرحله تاریخی است؛ زیرا من در این شرایط هیچ نوع بدیل رهکاری تحت هرنامی و نشان دیگری واقعآ سراغ ندارم. زمان منتظر من و شما نخواهد بود مطمین باشید که کاروان میگذرد و نباید از کاروان زندگی فرسنگ ها فاصله بگیریم. اگر به این فکر هستید که بخاطر زندگی چند روز ننگین خویش نمیخواهی هم یار و هم اغیار را از دست بدهید، در حقیقت این یک فریب خدا و خلق خدا و جنایت نابخشودنی است که در مقابل مردم و تاریخ روزی شرمسار و مجرم خواهید بود و معنی اش جز قبول بردگی و ننگ تاریخ چیز دیگری بوده نمیتواند."
آزاده باش هرچه که هستی عزیز من
حتی اگر که بت بپرستی عزیز من

عطا صفوی

>>>   نظر صفوي بصورت خاص براي جمعيتي ها مهم است و از اين حالت دو دلي خود را نجات داده و با مقايسه چهره هاي رهبري خواه و گذشته هاي جوانب مختلفه بهترين گزينه براي رهبري آينده جمعبت اسلامي، جوان عزيز و با دانش صلاح الدين رباني است، برتري هاي صلاح الدين جان نظر به ديگران خيلي زياد اند، مخلصتر از ديگران به اهداف پدرش است، تحصيل عالي و حقيقي در اسلام، أقتصاد ، سياست دارد، اگر به گفته معلم عطاء گرد و بوي بارود و أسلحة را نديده، اما از سال ١٣٥٧ كه من بياد دارم و صلاح الدين شايد طفل شش ساله بيش نبود در منزل/دفتر استاد در خدمت جهاد بود، براي ملاقات كنندگان چاي و دسترخوان مي آورد تا زماني كه فضل الرحمن فاضل مهاجر شد و او اين وظيفه را بعهدة گرفت، مشكلات حقيقي هجرت را ديده و چسيده، بعد از تحصيلات خصوصاً در كابل اكثر امورات سياسي و ديد و باز ديدهاي استاد را تنظيم ميكرد، يعني تجربه بيشتر در رهبري نظر به ديگران دارد، ميتواند نمايندگي ازملت افغانستان نمايد ، تعصب ندارد ، زبان هاي دري، پشتو، تركي، اردو، عربي و انگليسي را بصورت درست دانسته و تكلم ميكند، تكبرغيرانساني ندارد، ظاهراً اختلاس و دزدي نكرده و بلند منزل هاي مانند عطاء، اسماعيل و بسم الله و قانوني ندارد، از نسل جوان و پر انرژي و صاحب خرد نوين است، نشان داده كه شخصيت خود و تنظيم را نمي فروخته و با آن معامله نميكند، تسليم فشار نا روا نشده است، چهره مهذب و استعداد رهبري بهتر دارد. اميدوارم كه همه مخلصين به جمعيت اسلامي و افغانستان واحد و اسلامي از صلاح الدين جان حمايت قاطع نموده و به معامله گران نه بگويند، از خداوند برايش موفيت خواهانم.
اما در مسئله ارتباط آقاي پدرام با جمعيت و اهداف جمعيت همه ميدانيم قومگرائي در اسلام و جمعيت اسلامي جاي ندارد، و پدرام تا حال عضو جمعيت نبوده و رهبر كتله سياسي خود است، و از پشتيباني و حمايت مخلصانه پدرام و ديگران خارج از حلقه جمعيت اظهار امتنان ميكنيم.

>>>   قیام شمالی آغاز شد.
ما به فاشیستان نه گفتیم و به یاوران فاشبستان هم یاد آور میسویم که در نبرد مرگ و زندگی ما خواهیم مرد مگر شما اسیر میشوید و ذلیل.

>>>   بالاخره نسل جوان بايد راه خودرااز راه دوكانداران ، معامله گران، سازشكاران مانند عبدالله، نور، ناصالح وووو جدا كند. اين معامله گران در نظر دارند اولاد خودرا هم مثل خود شان زور گو، معامله گر، دزد، غاصب تربيه كنند. در اين أواخر باتور دوستم، خالد نور، حبيب الرحمن حكمتيار و غيره مطرح هستند. وقتي گفتگوي هيات بلند پايه و كار كشته امريكايى با طالبان در مورد صلح دوسال طول ميكشد، از كدام دانش، فهم و تجربه خود باتور دوستم و خالد نور با آنها گفتگو ميكنند. اينجا مسأله دزدي، شهركسازي و غصب مطرح نيست، بلكه سرنوشت ٣٥ مليون إنسان مطرح است كه نبايد به ان بازي شود. حبيب الرحمن حكمتيار هم نشان داد از همقطاران خود پس نيست. تا حال كلمات نفاق و شقاق از پدر گرفته تمرين ميكرد، حالا مانند ديگر غاصبين شروع به غصب كرده است. بِنَا نسل جوان بايد دست معامله گران و خلف شانرا كه از خط نا مشروع پدران شان پيروانش ميكنند، بايد بگيرد.

>>>   تنهایی کاری از دست تان برآمده نمیتواند بیائید صادقانه با هزاره ها و ازبیک ها همدست و هم پیمان شوید البته نه مانند پیمانی که با مزاری و دوستم بسته بودید بلکه صادقانه و پیمان صادقانه تان با این دو قوم وقتی ممکن است که وهابی و شبه وهابی ها را از بین تان برانید .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است