آثار کتبی و شفاهی علامه سیّد اسماعیل بلخی
بلخی سخنران ماهری بود و سخنرانی‌های او علاقمندان زیادی حتّی از روشنفکران و استادان دانشگاه داشت. سخنرانی‌های او بیش‌تر دارای محتوای فلسفی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی است 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۱۹    ۱۳۹۹/۴/۲۴ کد خبر: 164162 منبع: پرینت

پس از شهادت علامه سیّد اسماعیل بلخی عالم دینی، سیاست‌مدار و مبارز سخت‌کوش در 24 سرطان سال 1347 حکومت استبدادی تلاش‌های زیادی به کار برد که نام و یاد او از اذهان جامعه فراموش شود؛ امّا چنین نشد. به خصوص پس از کودتای هفت ثور نام و یاد بلخی بر سر زبان‌ها افتاد و اندیشه‌های انقلابی او راز و رمز جهاد ملّی گردید. بلخی دو دهه نشانة مبارزه و جهاد در افغانستان بود.

پس از به قدرت رسیدن گروه‌های جهادی و فرونشستن هیاهوی جهاد، این‌بار اندیشه‌ها و مبارزات بلخی به موضوعات پژوهشی و نگارشی، مونوگراف‌ها و پایان‌نامه‌ها راه باز کرد. استادان و دانشجویان به دنبال منابع درباره بلخی سرگردان بودند تا از اندیشه‌ها و آثار او بیشتر بهره‌مند گردند. چیزی که من در این نوشته می‌خواهم بدان بپردازم معرفی بهترین منابع در بلخی پژوهی می‌باشد و آن چیزی نیست جز آثار خود بلخی.

از بلخی سه اثر مکتوب و یک اثر شفاهی مانده است: دو کتاب به نام‌های فلسفه الاحکام فی نصره الاسلام و زنبیل بلخی و سومی دیوان شعرش؛ اما اثر شفاهی او مجموعه سخنرانی‌هایی است که تعدادی از آن‌ها در دست‌رس قرار دارد. دو کتاب بلخی نسخه‌های دست‌نویس دارد و هنوز چاپ نشده است و فعلاً از بحث ما بیرون است. می‌ماند شعرها و سخنرانی‌های او که لازم است توضیحات بیشتری دربارة آن‌ها بدهم.

1- شعرها
بلخی شاعر ذاتی است؛ یعنی استعداد سرودن کلام موزون را از پدرانش به ارث برده است. پدران او برخی شاعر بودند. او هرچند پیش از زندان نیز شعر گفته است؛ امّا استعداد شاعری او در زندان گل کرد و در آن‌جا به صورت جدّی به سرودن شعر پرداخت. چنان‌که خودش گفته او در زندان 75 هزار بیت شعر سرود. او در زندان کاغذ نداشت و شعرها را در بین خطوط روزنامه یا کاغذ صابون یا ... نوشته و توسط پایوازها مخفیانه به بیرون می‌فرستاد. بخشی از این شعرها به دست خانواده او نرسید و پراکنده و گم شد. بخش دیگری از این شعرها در بگیر و ببندهای حکومت خلقی زیر خاک دفن شد، پوسید و از بین رفت. آن‌چه که برجای مانده کمتر از پنج هزار بیت است که به صورت دیوان بارها منتشر شده است.
دیوان‌ بلخی را بارها ناشران مختلف منتشر کرده‌اند. نسخه‌ای از آن با تصحیح سیّد ابوطالب مظفری و توضیحات سیّد محمود هاشمی و سیّد حیدر علوی‌نژاد توسط خانواده علامه منتشر شده است. نسخة دیگری را بنیاد اندیشه در کابل با تصحیح شکوفه اکبرزاده به چاپ رسانده است و دیگری را مؤسسه صبح امید. اگر خیلی سخت‌ نگیریم و در وادی دانش نسخه‌شناسی نیفتیم، در صحت انتساب این دیوان‌ها به بلخی تردیدی نیست و حتّی برخی از غزل‌ها به خط خود بلخی موجود است. پژوهشگر اندیشه‌های بلخی با خاطر آسوده می‌تواند از دیوان‌های موجود استفاده کند.

2- سخنرانی‌ها
بحث سخنرانی‌های بلخی به آسانی شعر او نیست. بلخی بیش از شعرهایش سخنرانی کرده است. دکتر علی رضوی غزنوی گفته است بلخی 1200 سخنرانی داشته است. محمدعلی کاظمی می گفت بلخی در سفری که پس از زندان به هرات داشت، مدّت یک ماه در این شهر اقامت کرد و روز سه تا سخنرانی می‌کرد.
واقعیت آن است که بلخی سخنران ماهری بود و سخنرانی‌های او علاقمندان زیادی حتّی از روشنفکران و استادان دانشگاه داشت. سخنرانی‌های او بیش‌تر دارای محتوای فلسفی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی است و از نظر محتوا غنی و آموزنده است؛ امّا با تأسف تعداد اندکی از آن سخنرانی‌ها در نوارهای کاست ثبت شده و به ما رسیده است. این سخنرانی‌ها برای مردم معمولی به خاطر صدا و روضه‌های بلخی جذابیت داشت. کسی به فکر گردآوری و پژوهش درباره آن‌ها نبود. حتّی خانواده او نیز در اندیشة حفظ این سخنرانی‌ها به عنوان میراث فرهنگی و علمی بلخی نبودند. بدین ترتیب چیزی زیادی از این سخنرانی‌ها باقی نمانده است.
مشکل بزرگ تر آن است که همان تعدادی هم که باقی مانده مرتب و منقح و پاکیزه به دست علاقه‌مندان او نرسیده است. در دوره جهاد نخستین بار سازمان نصر اهمیت این سخنرانی‌ها را دریافت. یکی دو تا از آن‌ها را در نشریات خود چاپ کرد. برخی احزاب دیگر نیز در نشریات خود چنین کردند. در نهایت سازمان نصر چهار عنوان سخنرانی را در کتابی به نام "فریادهای جاویدان" منتشر کرد؛ امّا این سخنرانی‌ها اولاً از نوار کامل و دقیق پیاده نشده بود و ثانیا بدون هیچ توضیح، شرح و پاورقی زیر چاپ رفته بود. با این‌که این کار خصوصاً در آن زمان ارزشمند بود؛ امّا نسخه‌ای پاکیزه و قابل اعتمادی از آن‌ها ارائه نشده بود و برای پژوهشگر چندان قابل استفاده نبود.

در سال 1397 به مناسبت پنجاهمین سالگرد شهادت بلخی بنیاد اندیشه در کابل سیمیناری برگزار کرد. در پهلوی سیمینار هم دیوان بلخی و هم مجموعة 14 سخنرانی او به نام "منبر آزادی" منتشر شد. گردآورندة منبر آزادی سیّد محمد حسینی است. جمع‌آوری 14 سخنرانی بلخی در یک مجموعه نوید بسیار خوبی برای علاقه‌مندان بلخی و سرمایه برای پژوهشگران این موضوع بود؛ امّا با تأسف گردآورنده نه سواد و دانش این کار خطیر را داشته و نه صداقت و امانت‌داری آن را. در نتیجه سخنرانی‌های بلخی باردیگر ضایع شده است.

منبر آزادی چندین مشکل دارد؛ از نوار به دقت و درستی بیرون نویسی نشده، امانت‌داری و صداقت رعایت نشده است، کارهای علمی مانند توضیحات درباره شخصیت‌هایی که نام برده شده، درست نویسی آیات و روایات با مراجعه به منابع معتبر، شرح لغات و توضیح برخی حوادث سیاسی واجتماعی و ... هیچ‌کدام از این موارد انجام نشده است. بدتر از این آقای حسینی دخل و تصرف نیز کرده است. یعنی با سلیقة خود عباراتی از سخنرانی‌ها را حذف کرده و در جاهایی عباراتی را افزوده است و سخنان بلخی را تحریف کرده است.

در ضمن مقدمة مفصلی هم نوشته که قسمت عمدة آن را از کتاب "ستاره شب دیجور" نگارنده گرفته بدون آن‌که نامی از آن برده باشد که این خود سرقت علنی و آشکار می‌باشد. چنان‌که پیش از آن ستاره شب دیجور را به صورت مقاله و مصاحبه برای "مجله شاهد یاران" فروخته بود و آبی هم رویش.
در این میان باید از مسولان بنیاد اندیشه پرسید که چرا این کتاب را بدون ویرایش، توضیحات، پارقی و ملحقات چاپ کرده است؟
بنابراین از سخنرانی‌های بلخی تا کنون نسخه‌ای پاکیزه و قابل اعتمادی چاپ نشده و این‌کار یک ضرورت فرهنگی در جامعه است، خصوصاً برای آشنایی با اندیشه‌ها و شخصیت بلخی نیاز مبرم می‌باشد.

نکته‌ای که در پایان یادآوری می‌کنم این است که مجموعة شعرها و سخنرانی‌های بلخی می‌تواند منبع بسیار ارزشمند برای شناخت شخصیت و اندیشه‌های او باشد. زیرا بلخی در شعرها و سخنرانی‌هایش به بسیاری از حوادث پر فراز و نشیب زندگی خود نیز اشاره کرده است.

سید اسحاق شجاعی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بلخی
شهید بلخی
نظرات بینندگان:

>>>   درود خداوند بر روان پاکت با رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام محشور باشید

>>>   از بلخی باید چند نکته را آموخت.

۱ تحصیل علم و دانش به گونه معیاری و از مراکز معتبر علمی
تعین هدف در روشنی معتقدات و تحصیلات و تعلیمات اندوخته شده
۳یافتن یاران هم فکر و پرداختن به نحوه عملکرد به حاطر رسیدن به هدف
۴ آگاه ساختن توده های مردم و دادن بصیرت و روشن سازی هدف برای عام مردم تا انگیزه ایستادگی و فداکاری ایجاد کند.

چند نکته را باید از تجربه عملی بلخی باید آموخت و آن اینکه
نباید عجله کرد
گذاشت تا فکر و اندیشه به قوام و پختگی برسد و خود فرا گیر شود نه اینکه با سازمان سازی و عضو گیری به خود فریبی پرداخت چون یک فرد با عضو شدن در یک سازمان یک روزه یا یک ساله یا ده ساله مسلح به آموزش های لازم نمیشود و مهمتر از همه شجاعت و پایداری باید ذاتی باشد چون کسبی نیست.

برای ایجاد تغیر حتمی نسیت که نظام تغیر کند و صاحبان یک مفکوره در راس قدرت قرار گیرند چون تجربه نشان داد که قدرت مسوولیت اجرایی دارد و نیاز به امکانات و تنها اندیشه و تفکر و توقعات برای انجام مسوولیت کافی نیست.

رهروان فکری باید در گزینش رهبران فکری و سازمانی دخیل باشند و در هر ۵ سال به اساس قواعد از قبل قبول شده این رهبران باید به گونه انتخابی تغیر کنند و انحصاری نباید باشد.

>>>   شهید علامه بلخی پس از بازگشت به افغانستان درسال ۱۳۱۵ حدود ۹ سال در هرات ماند و مرکز بزرگ اسلامی تکیه میرزاخان اقامت اختیار کرد . او با ایجاد اولین هسته مقاومت درهرات اولین تیر را بر قلب حکومت وقت کابل نشانه رفت. با سخنرانیها و خطابه های آتشین خود در هرات، بانگ رسوایی دولت سلطنتی افغانستان را به صدا در آورد و توانست توجه اقشار مردم و روشنگران جامعه را علیه خاندان سلطنتی و دولتمردان خائن جلب کند؛ تا حدی که قلمرو نفوذ کلام و اندیشه های الهی او در دورترین نقطه افغانستان حتی در میان جامعه تسنن، کارگر افتاد و پرده تزویر و ریاکاری که سالها نقاب خیانت و جنایت دولتمردان وقت بود، کنار زده شد. کم کم زنگ بیداری و آزادی خواهی در کوی و برزن کشور نواخته شد. دولت وقت، سید بلخی را ممنوع الخروج کرد و او تا هشت سال نتوانست از این شهر خارج شود. ولی پس از این مدت دولت مجبور شد اجازه مسافرت به وی بدهد
محمود

>>>   صالح محمد خلیق
ام‌روز 24 سرطان (تیر) 1399 خورشیدی، برابر است با پنجاه‌ودومین سال‌گرد شهادت علّامه شهید سیّد اسماعیل بلخی، دانش‌مند، شاعر و مبارز نام‌دار معاصر کشور. روانش شاد و یادش گرامی باد!
«فریاد آزادی» (نگرشی بر سروده‌های علّامه سیّد اسماعیل بلخی)، اثر پژوهشی این‌جانب صالح‌محمّد خلیق است که در تابستان سال 1383 هجری خورشیدی از سوی انجمن نویسنده‌گان بلخ به کوشش کمیسیون برگزاری سی‌وششمین سال‌گرد شهادت آن زنده‌یاد، در قطع رقعی در 48 روی با شماره‌گان یک‌هزار نسخه در بلخ به چاپ رسیده بود. در این اثر جان‌مایه‌های شعر علّامه بلخی و ویژه‌گی‌های ساختاری آن در دو فصل به بررسی گرفته شده اند. در نظر است تا این اثر با ویرایشی تازه برای چاپ دوم آماده شود.
گفتنی است که این اثر پیش‌تر به گونۀ مقاله برای نخستین‌بار در سومین کنگرۀ بررسی شخصیّت و افکار شهید بلخی که از 29 تا 31 تیر 1371 به کوشش شورای فرهنگی حزب وحدت اسلامی در تالار دانش‌گاه بلخ برگزار شده بود توسّط خودم برخوانده شد که شرح کامل گزارش آن کنگره در شمارۀ 98 _ 99 (مهر و آبان 1371) ماه‌نامۀ «حبل‌الله» در تهران در صص 24 _ 29 به نشر رسید.
بار دوم متن مقاله در نشریّۀ آزاد فرهنگی «خواهر، برادر، سلام!» در شمارۀ یکم، شهریور 1372 در صص 3 و 6؛ در شمارۀ دوم و سوم، مهر و آبان 1372در صص 3 و 7؛ شمارۀ چهارم و پنجم، آذر و دی 1372 در صص 7 _ 10 و 13 سال نخست نشراتی‌اش؛ و بار سوم زیر عنوان «عندلیب سرخ» در ماه‌نامۀ فرهنگی تاریخی «شاهد یاران» (ویژۀ یادمان شهید علّامه بلخی)، دورۀ جدید، شمارۀ 64، اسفند 1389، در صص 105 _ 108 در تهران منتشر شد.
از این اثرم در کتاب «ستارۀ شب دیجور» (تهران 1383)، اثر سیّد اسحاق شجاعی، در فهرست مقاله‌‌های دربارۀ بلخی در ص 499 و نیز در کتاب «ره‌بر آزادی» (مجموعۀ اشعار عاشورایی علّامه بلخی) (قم، 1387) در فهرست کتاب‌های نشرشده دربارۀ علّامه بلخی در ص 194 نام برده شده است.

>>>   محمود منجم زاده
شهید علامه بلخی پس از بازگشت به افغانستان درسال ۱۳۱۵ حدود ۹ سال در هرات ماند و مرکز بزرگ اسلامی تکیه میرزاخان اقامت اختیار کرد . او با ایجاد اولین هسته مقاومت درهرات اولین تیر را بر قلب حکومت وقت کابل نشانه رفت. با سخنرانیها و خطابه های آتشین خود در هرات، بانگ رسوایی دولت سلطنتی افغانستان را به صدا در آورد و توانست توجه اقشار مردم و روشنگران جامعه را علیه خاندان سلطنتی و دولتمردان خائن جلب کند؛ تا حدی که قلمرو نفوذ کلام و اندیشه های الهی او در دورترین نقطه افغانستان حتی در میان جامعه تسنن، کارگر افتاد و پرده تزویر و ریاکاری که سالها نقاب خیانت و جنایت دولتمردان وقت بود، کنار زده شد. کم کم زنگ بیداری و آزادی خواهی در کوی و برزن کشور نواخته شد. دولت وقت، سید بلخی را ممنوع الخروج کرد و او تا هشت سال نتوانست از این شهر خارج شود. ولی پس از این مدت دولت مجبور شد اجازه مسافرت به وی بدهد

>>>   موسی زکی زاده
الف) مرحوم علامه سید اسماعیل بلخی از نظر تلاش‌های بی‌باکانه برای برقراری عدالت اجتماعی در افغانستان، جدا از شخصیت و دیدگاه مذهبی‌اش، به نظرم در شمایل دکتر رمضان بشردوست در زمان ما جلوه‌گر شده است.
ب) مقام علمی حوزوی علامه بلخی و آیت الله خمینی بماند، از نظر دیدگاه سیاسی به نظر من علامه بلخی در شرایطی قرار داشت که می توانست دیدگاه وسیع‌تر از آیت الله خمینی داشته باشد. آیت الله خمینی در ایران شیعه محور به حکومت ولایت فقیه رسید. چند مذهبی بودن ملت ایران آنچنان که عدالت اجتماعی حکم می کند در زمان او نمود نیافت. اما علامه بلخی از همان آغاز به مذاهب و اقوام مختلف افغانستان احترام داشت و دیدن مظلوم و محروم همه‌ی آنها خون او را به جوش می آورد.
روح مرحوم علامه سید اسماعیل بلخی شاد و یادش گرامی باد.

>>>   ۵۲مین سالروز ارتحال شهادت گونه علامه سید اسماعیل بلخی قدس سره ؛
⬅️️خطیب نابغه ، شاعر پرآوازه ، عالم آگاه بزمان ، رنج ️کشیده زندان های نظام استبداد شاهنشاهی ، منادی و ️پایه گذار اخوت اسلامی در افغانستان🇦🇫 ، پایه گذار ️ادبیات انقلاب اسلامی🚩 ، بنیانگذار سبک خاص منبر و روضه بلخی ، جمهوریخواه ، عارف ، مردمی ، شجاع و نستوه را گرامی می داریم ⚘🌴.
⭕ روحش شاد و راهش پر رهرو باد🇦🇫 .
💐ما مرغ دل ز قید تعلق رهانده ایم
💐صید از قفس با بازِ نگاهی پرانده ایم
💐آزاد نیست هیچ کس جز به بند عشق
💐در مکتب نخست همین درس خوانده ایم
💐در ره ز جور خار چه پروا که بر جگر
💐روز قبول ناز خدنگی خلانده ایم
💐بلخی به باغ جامعه ما بی نشان نه ایم
💐خود می رویم لیک نهالی نشانده ایم .
#شیخ_مشکور_کابلی

>>>   Karim Pakzad
علامه سید اسمعیل بلخی : تنها "قهرمان" من در جامعه !
او تشویق نمود تا مرا به گفته آنوقت ها " به مکتب سیاه کنند". هر باری که میدمش انگار چند سال بزرگترخودم را احساس میکردم. منی که از بلخی آزادی فکر را آموخته بودم زیاد به مراسم مذهبی علاقه نداشتم ولی چند باری هم برای شنیدنش تکیه خانه رفتم.
او راه مکتب را به من نشان داد. به خواهر بزرگترم همچنین. بلخی بزرگ ۶۰ سال قبل دختران را تشویق میکرد مکتب بروند. جامعه فرهنگی عقب مانده آن زمان طوری شد که زنده یاد مادرم مانع شد که خواهرم مکتب برود. دلیل آن چه بود ؟ "در مکتب موهای دخترم را قیچی میکنند. این خوب نیست". تا سالهای زیاد خواهرم مادرش را ملامت میکرد که مرا بخاطر موهایم نگذاشتی مکتب بروم و بیسواد ماندم. مادرم سر به زیر میانداخت و میگفت : " اوغاتیا نمی فهمیدم".
بلخی با تجارب مبارزات سیاسی خود در دورانی که تحصیلکرده ها انگشت شماربودند دریافته بود که انقلاب کردن بدون پشتوانه جوانان با سواد و آگاه ممکن نیست. از اینجا بود که حرفش با دوستان و آشنایان این بود : "اولادها را به مکتب روان کنید". حالا اگراو میبود که لشکری از تحصیلکرده های دانشگاهی داریم که امید اکثریت آنها گریز از افغانستان و مهاجرت است، چه میگفت ؟
آنروز را از یاد نمیبرم که جنازه مرد بزرگ را تا افشار همراهی کردم و با وجود جمعیت زیاد ازلب گوری که او را در آن میگذاشتند دورنمی شدم.
زنده خواهم بود و بلخی دیگری را در افغانستان بیبینم ؟ تنها قهرمان من !

>>>   یکی ازخاطرات ایام نوجوانی بنده ، که با شهید بلخی داشتم . پدرم مرحوم منجم باشی ، که از دوستان نزدیک شهید بلخی بودند در ۸ اسد سال ۱۳۴۲ خورشیدی درهرات وفت کردند . خانواده ما درسال ۱۳۴۳ به کابل به کابل کوچ کردند و درخانه که درگزرگاه که خریده بودیم ساکن شدند ، علامه بلخی مدتی بعد از زندان رها شدند روی برادر بزرگم به خانه اطلاع داد که علامه بلخی با خانواده فردا برای دیدن مادرم و مراسم فاتحه برای مرحوم پدرم به منزل ما می آیند . بنده بسیار خوشحال شدم که بالاخره یکی از بزرگمردان راه آزادی را که در مورد اش بسیار شنیده بودند به منزل ما میاید . همان دوران گاهی مطالبی برای جریده ترجان می نوشتم همان روز ها مطلبی به عنوان پل ( لرزانک) یعنی همان پل فرسوده گرزگاه اماده ساخته بودم تا به علامه بلخی که کاکاجان می گفتیم برای اصلاح نشان بدهم . خلاصله ایشان و خانواده با پسر بزرگان شان علی آقا جان و دو خواهر و احتمالا والده شان حدود چیزی ۲ ساعت یا بیشتر نزد ما بودند و احوال همه گی فامیل را جویا شدند و از هرات و دوستان شان جویا شدند زمان رفتن نوشته برای شان نشان دادم تا اصلاح نمایند . علامه بلخی با دیدن آن به خنده شده گفتند خوب است ، خلاصله چند بار با برادرم به دیدن شان به افشار رفیتم . من حدود سالهای ۱۳۵۴ تا ۴۵ برای ادامه درس به المان رفتم بعدا می شندیم که با برادر بزرگم حاج علی آقا که در عکسی که درهرات گرفته شده بود نشسته اند و درهرات زندگی می کردند ارتباط نزدیک داشتند بنده تاحال ب مرحومه خواهر بزرگ و صدیقه جان تماس دارم و گاهی که المان و برلین می آیند ایشان را می بینم . روح علامه شهید شاد و یاد شان جاوبدان .
منجم زاده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است