تاریخ انتشار: ۲۰:۱۵ ۱۳۹۹/۴/۲۸ | کد خبر: 164221 | منبع: | پرینت |
سخنرانی کوتاه دکتور غنی را پیرامون حوادث وحشتناک دیروز را شنیدم.
نخست، مانند همیش تسلیتگویی به قربانیان؛
دوم، قاطعیت در برابر طالبان؛
سوم، تقاضا از طالبان برای صلح و ثبات؛
این سخنرانی کوتاههای از تناقصگویی محض است.
شما باید مسوولیت بگیرید که از بیکفایتی مسوولین دولت مادران و کودکان نوزاد قربانی مخوفترین جنایت هراسافگنان میشوند.
شما که امنیت پایتخت را تامین نمیتوانید، چگونه از قاطعیت و نابودی دشمن سخن میگویید؟
آیا با این سیاست میشود از وضعیت کنونی برون رفت؟
آیا با این رهبری و مدیریت نیرو های قوای مسلح میتوان به بهروزی باور داشت؟
آیا این سیاست خارجی تنبل میتواند دیپلوماسی صلح را مدیریت کند؟
آیا با این بازی خلیلزاد میشود به صلح رسید؟
آیا با این گروه معاملهگر و توطیهجو که ارگ و قدرت سیاسی را محاصره کرده میشود همکاری کرد و به اجماع سیاسی رسید؟
برای من پاسخ هر پنج پرسش مهم «نه» است.
ملک ستیز
>>> تنها درس خواندن انسان را سياستمدار نمي سازد ، غني در دوران درس خود مانند اطرافيان خود را در لبنان گم كرده و عشقبازي كرده است و بس ، خلفيه فاميلي اش هم كوچي گري و عشق پول و جائيداد بوده است، خودش در سياست أشتراك نداشت مدت كوتاه پرچمي شد، و بعد از پناهنده شدو در امريكا مانند سائر مهاجرين كار هاي شاقه ظرف شوئي و غيره نموده و تنها مدت كوتاه با مؤسسات خيريه در بنگلديش و افريقا كار هاي ساحيوي كمك رساني نموده است. تنها بعد از ظهور طالبان يگان بار به مخالفت جبهه متحد در ميدياي امريكا پروپاگند ميكرد و بس ، و اولين كار رسمي او وزارت ماليه حكومت كرزي بود، كه پسرش هم مشاورش بود و معاش ١٥ تا ٢٠ هزار دالري برايش ميداد. اين مردك بك انسان مريض و معيوب عقلي بيش نيست، أفكار كثيف قومگرائي دارد، و همه اطرافيانش هم غرب زده هاي بيكار طويل المدت چكه چور هستند. هدف غني تنها و تنها جمع و دزدي مال است و بس.
>>> بله ، ولی افغانستان شرایط شکننده ای دارد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است