تاریخ انتشار: ۰۶:۵۳ ۱۳۹۹/۵/۴ | کد خبر: 164292 | منبع: | پرینت |
من کودکانی از هر قوم با سوراخ قلب دیده ام، کودک پشتون با سوراخ قلب، کودک هزاره با سوراخ قلب، کودک ازبک با سوراخ قلب، کودک تاجیک با سوراخ قلب و حتی کودک هندو با سوراخ قلب.
مادران همه این کودکان مانند هم به خاطر نداشتن امکانات تداوی گریه می کردند، گاهی آدم حیران می ماند که چقدر آنها مشابه هم هستند. وقتی برای نخستین بار برای پدر شان می گفتی که کودک تو سوراخ قلب دارد و باید عملیات شود، همانگونه که رنگ از رخ یک پدر تاجیک می پرید و جا به جا روی چوکی می نشست مثل همان حرکتی بود که یک پدر پشتون انجام می داد. چقدر جملات آنها با هم مشابه بود، همه مثل هم از تو می پرسیدند: داکتر صاحب! عملیات چند مصرف دارد؟ ما پول همین معاینات را هم قرض گرفته ایم.
حتی باور نکردنی بود، وقتی می شنیدی که جملات این کودکان چقدر مشابه هم است؟ کودک پشتون از پدرش می پرسید: پلاره سه خبره ده؟ بچه تاجیک می پرسید: پدرجان چه گپ شده؟ و حتا پسرک هزاره با آن دست های کوچکش اشک های پدرش را پاک می کرد و می پرسید چرا گریه مونی بابه؟
هرقدر شما به تفاوت ها فکر می کنید من در این سر زمین مشابهت ها را دیده ام. من دیده ام که یک مادرک تاجیک وقتی غذای چاشت کودکانش کم تر از حد معمول است دو لقمه بر می دارد و خود را مصروف می سازد تا کودکانش سیر شوند و چنان وانمود می کند که همه فکر کنند او نیز غذا می خورد. من مادرک پشتونی را می شناسم که برای یک فامیل بزرگ تمام روز نان خانگی پخته است تا معاش فرزندانش بتواند کرایه خانه شانرا تکافو کند. من یک مادرک ازبکی را دیده ام که دوای فشارش را یک شب در میان استفاده کرده است تا پولی برای مکتب نواسه اش ذخیره شود.
شما هرگز متوجه نیستید که حتا دختران قوم خود شما هر روز رنج می برند و می ترسند، آنها دلتنگی پیدا کرده اند، آنها همه را دشمن فکر می کنند و آنها وقتی به سرک راه می روند فکر می کنند هر کس از قوم آنها نیست بدخواه شان است.
شما کاری کرده اید که کودک پشتون سر زمین من که قلب من است حتی از من که داکتر فارسی زبان هستم می ترسد، شما کاری کرده اید که کودک تاجیک این وطن فکر می کند همه پشتون ها با او دشمنی دارند، شما کاری کرده اید که بچه گک هزاره فکر می کند باید در صنف تنها باشد و با کسی دوست نشود.
هرچه می خواهید مبارزه کنید، هرچه می خواهید در تذکره های تان بنویسید، اما شما را به خدا قسم که این کودکان را از هم جدا نکنید، برای شان از برتری های قومی در خانه قصه نکنید، آنها به همدیگر احتیاج دارند، یک روز به مکتب شان بروید و ببینید آنها چگونه در کنار هم نشسته اند و مشترک سوال حل می کنند، یکبار به مکتب آنها بروید و ساعت تفریح ببینید که چگونه حسین علی از توپی که زدران برایش پاس داده و او توانسته است گول بزند شادمان است و خوشحالی می کند.
بین ملالی، زهرا، بیگم و اوستا فاصله ایجاد نکنید، آنها عاشقانه در فاکولته کنار هم می نشینند و در ساعت های بیکاری با هم قصه می کنند.
دکتور اسحاق جواد
>>> نظیات خیلی عالی واقعا که بین اطفال کشور از هر قوم و زبان و ملیتی که هستند هرگز دشمنی خلق کردن گناه بس بزرگ و غیر قابل بخشش است همچنان مردمان عادی کشور که بهر قوم و زبان تعلق دارند هیچ گونه کشیده گی و دشمنی وجود ندارد با هم وست و برادر هستند اما سیاسیون کشور بخاطر نفع شخصی خودشان از نام قوم و زبان سویی استفاده ناجایز کرده بین اقوام باهم برادر دشمنی و بد بینی خلق میکند به اصطلاح عام اب را گل الود میکند تا خود شان ماهی دلخواه خود شانرا بدست اورند که اینکار بد ترین کار و جنایت نا بخشودنی است هم از نگاه اخلاقی و انسانی و هم از دید اسلام عزیز خیانت بزرگ در حق ملت و کشور است خداوند روسیاه و نابود کند کسانی را کهمیخواهند بین مردم کش.ر ما نفاق افگنی و تفرقه اندازی کنند .
>>> تشکر محترم خداکند که این ملت را خدا یاری رساند درحصه تلیم وتربیه وهم پزیری.
جانعلی حسینی
>>> داکتر عزیز هموطن!
با خوانش هر جمله ای نوشته تان گریستم.
ایکاش همانگونه که قلب های کوچک سوراخ شده طفلکان معصوم سرزمینم را معالجه مینمایید؛ میتوانستید قلب های انسانهای بزرگش را که آگنده از جراثیم نفرت و تعصب و تحجر و تاریکی اند را نیز معالجه نموده و این دشمنان انسانیت را به جاده روشنایی مهر و محبت و صفا و همدلی رهنمون میشدید.
>>> برادر خداوند مغز کسی را سوراخ نکند با قلب سوراخ خود شخص تکلیف دیده و عذاب می بیند اما با مغز سوراخ ملتی را در خون غرق و به عذاب می نشاند پس خدایا مغز سوراخ چند مریض دیوانه را تداوی کن و سوراخ شان پیوند بزن !
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است