سنت‌های رایج کریسمس در جهان
 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۳۱    ۱۴۰۱/۱۰/۱۱ کد خبر: 172176 منبع: پرینت

از تزیین درخت کاج گرفته تا آویختن حلقه گل پشت در و چیدن شیر و کوکی روی میز برای بابانوئل همه رسوم و سنت های رایج کریسمس هستند که تقریبا در تمامی کشورهای مسیحی‌نشین جهان رواج دارد.
پیروان دین مسیحی در سراسر دنیا روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند. البته برخی هم این جشن را در شامگاه ۲۴ دسامبر برگزار می‌کنند. ایام دوازده روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر آغاز شده و تا جشن خاج‌شویان در روز ۶ ژانویه ادامه می‌یابد.
با اینکه مهم‌ترین عید مذهبی در تقویم مسیحی، روز عید پاک (به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، بسیاری به‌خصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهم‌ترین رویداد سالانه مسیحی می‌دانند. برای بیشتر مردم، این ایام فرصتی است برای دور هم جمع شدن اقوام و دوستان و هدیه دادن به هم.
کریسمس با آیین‌های ویژه‌ای به‌طور مثال آراستن یک درخت کاج، برگزار می شود و شخصیتی خیالی به نام بابانوئل در آن برای کودکان هدیه می‌آورد. اما دلیل اصلی ظهور این سنت ها چیست و از کی آغاز شده اند.

آیا کوکاکولا، بابانوئل مدرنِ امروزی را اختراع کرد؟
خیر! این یک افسانه بیش نیست. با اینکه کوکاکولا اولین کمپانی ای بود که از بابانوئل در تبلیغات بازرگانی خود در دهه ۱۹۳۰ میلادی بهره گرفت، اما این پیرمرد چاق با لباس قرمز و ریش بلند و سفید را کوکاکولا درست نکرده است. دلیل پیدایش این داستان های غیرواقعی و نسبت دادن آن به کوکاکولا، ترکیب رنگ لباس و ریش بابانوئل است که شبیه نوشابه های قرمز این شرکت آمریکایی است.
تصویر امروزی بابانوئل قرن ها است که به همین شکل بوده است و از دیرباز سوار بر سورتمه‌ای که گوزن های شمالی آن را می کشند، هدایای خود را برای کودکان می آورد. بابانوئل از دودکش شومینه وارد خانه شده و هدایای خود را درون جوراب هایی می گذارد که کودکان آن را از شومینه آویخته اند. بچه ها تصور می کنند که این پیرمرد چاق و دوست داشتنی در کارخانه اسباب بازی خود واقع در قطب شمال به ساخت این وسایل می پردازد.
پایه‌گذار شمایل کنونی بابانوئل را باید هنرمندانی همچون واشنگتن ایروینگ و توماس نست دانست. نست در سال ۱۸۸۱ میلادی تصویری با عنوان «سن نیکولاس مبارک» ترسیم کرد که شبیه شکل کنونی بابانوئل بود؛ یک مرد با لباس قرمز و سفید و شکم بزرگ.

آب‌نبات قیچی از چه زمانی وارد رسوم کریسمس شد؟
این یکی از رسومی است که اطلاعات دقیقی در مورد زمینه پیدایش آن وجود ندارد. یکی از داستان ها این است که رهبر کُر آلمانی در سال ۱۶۷۰ نگران این بود که هنگام اجرای برنامه در کلیسا، خواننده‌های کم سن گروهش با سروصدای خود موجب بر هم خوردن نظم این مکان مقدس شوند، از این رو از یک کارخانه شکلات سازی درخواست کرده تا آب‌نبات های سفید بسازد تا به واسطه اهدا آن ها به کودکان، صدایشان را ساکت کند.
همچنین قصد داشت به واسطه این آب‌نبات‌ها داستان چوپان هایی که برای ملاقات مسیح در زمان تولد آمده بودند را نیز به این کودکان یادآوری کند. از این رو، آب‌نبات‌ها را به صورت عصایی سفارش داد.
البته این داستان از نسل های پیش روایت شده و هیچ مدرکی دال بر واقعی بودن آن وجود ندارد.
افسانه دیگر نیز این است که در سال ۱۹۱۹، باب مک کورماک شروع به ساخت این آب‌نبات‌ها در جورجیا کرده است که در حال حاضر یکی از پیشگامان اصلی تولید آب‌نبات‌ قیچیِ عصایی در جهان بشمار می رود. همچنین، کشیشی موسوم به گریگوری کلر که برادر ناتنی مک کورمک بود با اختراع دستگاهی روند تغییر شکل این آب‌نبات‌ها به صورت J را اتوماتیک کرد.

مردم درخت همیشه سبز را نماد تولد حضرت مسیح می دانند.
داستان های متعددی درباره این رسم وجود دارد. این در حالیست که برای هیچ کدام از آن ها مدرکی دال بر واقعی بودن وجود ندارد. از هزاران سال پیش از ظهور دین مسیحیت، مردم کافر برای جشن های زمستانی خود از درختان همیشه سبز بهره می گرفتند. در طول مراسم زمستانی این مردم، درختان همیشه سبز نماد بهار و زندگی دوباره بشمار می رفتند. اما پس از ترویج مسیحیت در سراسر اروپا، مردم آن را نماد تولد حضرت مسیح برشمردند.
در برخی از نمایشنامه ای آلمانی، این درخت را با سیب تزیین می کنند تا به عنوان نمادی از باغ عدن و داستان آدم و حوا از آن بهره بگیرند.
یکی از افسانه ها می گوید که اصلاح طلب مذهبی قرن ۱۶ میلادی، یعنی مارتین لوتر درخت کریسمس را به خانه ها آورد. گفته می شود، لوتر یک شب پیش از میلاد مسیح در جنگل در حال راه رفتن بوده که متوجه درخشش نور ستاره ها در میان شاخ و برگ درختان کاج می شود. وی که مبهوت این زیبایی بوده آن را نشانه ای برای زندگی حضرت مسیح فرض کرده و به هیمن خاطر، درخت را به خانه آورده است.
البته رسمی که امروز شاهد آن هستیم در قرن ۱۹ میلادی شکل گرفته است. ملکه ویکتوریای انگلستان، از همسرش، شاهزاده آلبرت درخواست کرد تا درخت را برای بازگشت از جایی که اکنون آلمان نامیده می شود، تزئین کند. وقتی نقاشی خانواده سلطنتی با درخت بسیار زیبای کریسمسشان در روزنامه های لندن چاپ شد، بیشتر مردم از آن استقبال کرده و این حرکت به رسمی ماندگار در سراسر اروپا و آمریکا تبدیل شد.

چرا حلقه گل در پشت در آویزان می کنند؟
برگ ها نمادی از تاج حضرت مسیح روی صلیب است و بِری های قرمز کوچک نیز نمادی از خون این حضرت است که بی گناه ریخته شده است.
در رم باستان، مردم در طول جشن سال نوی خود شاخه هایی از گیاهان همیشه سبز را به یکدیگر هدیه می دادند تا بدین واسطه آرزوی سلامتی برای همدیگر داشته باشند. سپس به تدریج شروع کردند به بافتن این شاخه ها به هم و به صورت حلقه ای تزیین شان می کردند. در نهایت هم آن را در پشت در می آویختند تا نمادی از زندگی جاوید و موفق باشد.
بعدها این حلقه گل به نمادی از رسوم جشن کریسمس تبدیل شد. در حلقه های گل مقدس، برگ ها نمادی از تاج حضرت مسیح روی صلیب است و بِری های قرمز کوچک نیز نمادی از خون این حضرت است که بی گناه ریخته شده است.
حلقه گل از برگ های همیشه سبز، همچنین نمادی برای زندگی جاویدان و ابدی انسان بشمار می رود. برخی از مسیحی ها در گذشته اعتقاد داشتند. که با آویختن این حلقه در پشت در، حضرت مسیح وارد خانه های شان می شود و برکت و رحمت به خانه هایش هدیه می کند. اما امروز بیشتر جنبه تزیینی دارد.

کد (6)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کریسمس
سنت ها
نظرات بینندگان:

>>>   زمانی که ما از طرف شب به آسمان نگاه میکنیم،حدود پنج هزار ستاره را با چشم غیر مسلح میبینیم.
چند عدد آنها عبارت از هشت سیاره یی هستند که بدور آفتاب میچرخند و نور و روشنی خود را مثل مهتاب از آفتاب میگیرند.
باقیمانده آنها عبارت از ستاره های کهکشان شیری ما هستند که حدود دوصد ملیارد ستاره دارد و ما تنها پنج هزار آن را میتوانیم با چشم ببینیم و باقی آنها با تیلیسکوپ های قوی دیده میشود.
همچنان در جمله این پنج هزار ستاره یک ستاره دیگر نیز است که در حقیقت یک کهکشان است،اما چون فاصله اش از زمین خیلی دور و چند میلیون سال نوری است ،یعنی حدود صد تریلیون کیلومتر،بنأ این کهکشان نیز به شکل یک ستاره معلوم میشود که در حقیقت یک کهکشان است و حاوی معیار ها ستاره دیگر است.
دوسیاره بزرگی که در اطراف آفتاب میچرخند،بعد از مدت زمان حدود ده سال،در مدار هایشان در پهلوی هم قرار میگیرند که به شکل یک ستاره بزرگ و درخشان در آسمان معلوم میشوند.
منجمان سابق که زمان آن را با مشاهده به آسمان میدانستند،آن را نمادی از تولد یک پیغمبر جدید میدانستند.
یکی از فرعون های مصر که به این حادثه باور نداشت،زمانی که وقت موعود فرا رسید و خودش شاهد آن ماجرا بود،به سربازان خود امر کرد که هر طفلی که تولد میشود،باید سر بریده شود.
قصه تولد حضرت موسی و این که مادرش او را در یک سبد گذاشته و در جوی رها کرد و جوی که از میان خانه فرعون میگذشت و خانم فرعون آن طفل را دید و گرفت و خودش بزرگ کرد و بعداً حضرت موسی با فرعون مصر مخالف شد و قوم خود را گرفته از مصر بیرون شد و به یوروشلیم یا فلسطین امروزی اًمد،نیز از همین قصه است.
در کتاب تورات نیز از آمدن پیغمبران جدید،مثل حضرت عیسی و حضرت محمد،به همین منوال خبر داده شده بود.
و بدین شکل زمانی که منجمان این حادثه هر ده سال بعد را محاسبه کردند، در مجموع به یکصد و بیست هزار پیغمبر رسیدند که در جهان آمدند و رفتند.
این حادثه مثل همین حادثه دیگر که در نزد افغانها نیز خیلی مروج است که هنگامی که یک نفر فوت میکند،معلومدار یک طفل نی، یک طفل در همان منطقه از خویشاوندان و یا دشمنان و غریبه ها و غیره این فامیل، تولد میشود.
بعداً پا وقدم او را شوم دانسته و او را کله خور،یعنی طفلی که سبب مرگ یک نفر شده است،میدانند.
اما بعضی اوقات این منجمان به امپراطور های بزرگ بطور خفا نیز این موضوع را ذکر میکردند و این امپراطور ها پلان تولد اطفال خود را قسمی طرح میکردند که به روز موعود یعنی پیداشدن همان ستاره برابر کنند.
منجمله کلیو پترا،خانمی که فرعون مصر بود و جولیو سیزر که امپراطور روم بود و باهم ازدواج کردند تا امپراطوری بزرگ را تشکیل کنند.
چون رهبران مذهبی ازین حادثه خبر شدند،آنها نیز پلان تولد حضرت عیسی را گرفتند و به مریم مقدس گفتند که تا زمان تولد طفل ات با نامزد ات،یعنی یوسف همخوابه نشو.
بعداً یوسف و مریم بخاطر حمل قبل از ازدواج متهم شدند و آنها از منطقه نصارت که در ترکیه امروزی است،رانده شدند و آنها مجبور شدند به اسراییل بروند و در آنجا طفل مریم تولد شد و این کائنان و رهبران مذهبی که قبلاً پلان تولد این طفل را ساخته بودند،با هدایا و تحفه ها نزد مریم آمدند و به او و طفل اش هدایا تقدیم کردند.
این بود قصه تولد یک پیغمبر دیگر یعنی حضرت عیسی و جشن تولد مسیح و بابه نویل و سال نو مسیحی.

>>>   کد!!
معلومات نسبتا بدی نبود . ولی یک جمله ای تان چندان معقول و درست نمینماید.« از هزاران سال پیش از ظهور دین مسیحیت مردم کافر برای جشن‌های خود ...”
دگر این کافر و مسلمان و مسیح و هندو چه معنایی دارد ؟؟؟ این نوع اصطلاحات جز خشم و کینه. ارمغانی دگر ندارد. امر،وز ملیونها مهاجر مسلمان در کشور های غیر مسلمان زندگی میکنند ، با آنها قول می‌دهند در یک کاسه نان میخورند ...
انسانیت بالاتر از تمام ادیان در جهان است زیرا خداوند نخست انسان آفرید و بعدا مذاهب در روی زمین شکل گرفت...
کلمات کافر و مرتد به افکار طالبانی و اخوندی تعلق دارد نه به انسان. دارای عقل سلیم...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است